رفته گان بر نمی گردند

 

نويسندهء که يادش در خاطره ها جاويدان است :

 

 هانس کريستين آندرسن HANS-CHRISTIAN-ANDERSEN » در دوم اپريل 1805 ميلادی درخانهء کوچکی در جزيره « فيون ـ Fyn» دنمارک از پدري بوت دوز و بسيار غريب متولد گرديد و در چهارم اگست  1875 ميلادی درگذشت، با وجود ظلمت فقر هنوز نوري از شادي در آن خانه مي تابيد، زيرا پدرش با تمام نيرو براي کامگاري و پيشرفت فرزندانش مي کوشيد، هانس يازده ساله بود که اين اشعه ي حرارت بخش( پدرش ) نيز خاموش گرديد؛ بلی پدرش وفات يافت و او ناگزير تحصيل را رها کرد و به تلاش براي معيشت پرداخت ليکن نتوانست موفقيتي به دست آورد و به ناچار با عشقي شگفت آور که به آموختن داشت به مدرسه مخصوص بينوايان و يتيمان رفت، در حالي که به جز مطالعه، به حرفه تئاتر نيز علاقه وافري داشت.

   هانس چهارده ساله بود که به صورت ولگردي بي خانمان به « کوپن هاکن » پايتخت کشور خود قدم نهاد، روزهاي اول براي تحصيل معاش به آواز خواني در کوچه ها پرداخت و پس از چندي توانست کار بي ارزشي در يکي از تئاترها بيابد، اما چندي بعد او را به علت آن که بلوغ، لطف صداي او را از بين برده بود، اخراج نمودند، هانس بار ديگر سرگردان کوچه ها شد، ليکن نبوغ او وي را با چندين تن از هنرمندان سرشناس عصر خويش آشنا نمود و همين آشنايي سبب شد که وي بتواند در تئاتر سلطنتي راه پيدا کند و چون تقريباً از نظر معاش خيال وي راحت شد فوراً در پوهنتون « کوپن هاکن »  به ادامه تحصيل پرداخت، هانس اولين مجموعه شعرش را « سفري پياده از کانال هولمن تا شرق آماگار» نام نهاد، اين کتاب را مي توان ترانه هاي رنج بار تنهايي و گرسنگي و دربه دري نام نهاد که آن را در سن 22 تا 25 سالگي تنظيم و منتشر کرد، اين ترانه ها به حدي بر هنردوستان مقبول افتاد که « فردريک ششم» براي وي يک مقرري قابل توجه تعيين و از اين زمان زندگي هانس به طور کلي تغيير کرد و او توانست بدون بيم از گرسنگي و رنج فردا، به کارهاي ادبي بپردازد و حتي با مسافرت به ممالک اروپايي (کشورهاي ايتاليا، فرانسه، سويس و آلمان) مردم را بيشتر بشناسد و با طبيعت و روحيات آن ها بيش از پيش آشنا شود، ره آورد اين سفر دو ساله افسانه ها و داستان هاي دلکشي است که در مجموعه اي به نام « افسانه ها و سرگذشت ها» منتشر نمود.

   هانس کريستين آندرسن در سال 1835 ميلادی نخستين کتاب خود را با موضوع داستانی درباره   کودکان منتشر کرد ، کريتسن آندرسن يکی از بزرگترين نويسندگان ادبيات کودک و نوجوان جهان است ، تکنيک ساده، لحن بي پيرايه و خالي از قيد اشعار، توانست هانس را به عنوان يک نويسنده بزرگ و اين کتاب را شاه براي مطالعه بزرگسالان و کودکان تمام اروپا معرفي کند، آندرسن پس از چندي داستان ديگري  به  نام « ويلون نواز تنها» و نيز پس از چند ماه داستان ديگري به نام « بديهه سرا » منتشر نمود.

وي درآن زمان نويسندهء مقتدر بود که همه مردم به وي علاقه داشتند و حتي به شدت مورد توجه دربار بود، اين موفقيت ها وشهرت اعجاب آور او، منتقدين و نويسندگاني را که سا ل ها خون دل خورده و در مکاتب مختلف طبع آزموده بودند به شدت عصباني کرد تا آنجا که هر روز مقالهء عليه وي منتشر مي شد، آندرسن که تصور مي کرد بزرگترين حاميان وي هنرمندان و منتقدين خواهند بود، از احساس کينه و دشمني اين گروه به شدت آزرده شد، ناچار از وطن خويش مسافرت کرد و در هر کشور اروپايي مدتي اقامت نمود، اما افسانه هاي او به سرعت مشهور شد و با آن که آندرسن خود به آنها علاقهء نشان نمي داد به تکميل افسانه هايش پرداخت و نخستين جلد آن ها را با بخش هايي که در سال هاي 1836 و 1837ميلادی انتشار داده بود تکميل کرد و در دسترس همگان نهاد از آن به بعد افسانه هاي ديگري از اين مجموعه منتشر کرد که آخرين آنها را در سال 1872 به چاپ رسانيد، در سال 1867ميلادی به پاريس رفت و مورد استقبال بي دريغ محافل هنري و مردم قرار گرفت تا اينکه در اواخر عمر به ميهن خود بازگشت و در اثر حادثه اي سخت مجروح شده بود و سه سا ل پس از اين تصادف در سال 1875ميلادی در گذشت، در مراسم خاکسپاري تجليل عظيم و بي سابقهء از وي به عمل آمد و پادشاه دنمارک شخصاً در تشييع جنازه او شرکت کرد، زيرا به راستي گوهري ارزنده از تارک ادبيات دنمارک گم شده بود، و همین اکنون که در حال نوشتن این نامه هستم هزران نفر از کشور های مختلف و از مقامات بلند دولتی و همچنان نویسندگان شاعران، هنر مندان و فرهنگیان جهان به تجلیل از روز این بزرگ مرد فرهنگی تاریخ در« کوپن هاکن »  مرکز دنمارک جمع شده اند تا خاطرات ایشان را نیکو دارند .

   از آندرسن قريب 35 جلد کتاب باقي مانده است که علاوه بر کتاب هايي که قبلا ذکر شد مي توان « مجموعه قصه» و« داستان»، « افسانه هاي کوتاه »، و کتاب دلکش و عميقي به نام « زندگي من » و « تصاوير بي تصوير» رانام برد، اين کتاب مشهورترين اثر اين نويسنده است که در آن تجسمي لطيف از « کوپن هاکن» تا رود « گنگ» و از « گروئنلند تا صحراي آفريقا » در آن نقاشي شده و در اين نقاشي نهايت استادي به کار رفته است محتواي آن نيز بسيارعميق و گيراست و بيشتر از ساير آثار وي لطف و زيبايي با عمق فلسفي و طنز و انتقاد از نابساماني ها درهم آميخته است، قهرمانان آثار افسانه هاي وي زيبا، پرحرکت و اغلب مقتدرند، ليکن تنها از اقتدار خود به سود خصايل پاک استفاده مي کنند « ژراردو نروال» نابغه ي بزرگ ادبيات معاصر درباره وي مي گويد. « همه چيز در آثار او زنده است و محسوس» و واقعاً نيز چنين است.

ليست آثار:

 1ـ  افسانه هاي پريان.

2 ـ افسانه ي پريان ِ زندگي من .

3 ـ  بلبل .

4 ـ پري دريايي کوچک و داستان هاي ديگر.

5 ـ  پري دريايي کوچک( مجمو عه ي شنيدني و خواندني) .

6 ـ داستان هايي براي دختران ؛ با اقتباسي زيبا براي بچه هاي قرن بيست و يکم.

7 ـ داستان هاي دلنشين .

8 ـ دخترکبريت فروش .

9 ـ  گنجينه کلاسيک هانس کريستين آندرسن

10 ـ  لباس هاي نو امپراتور.

11 ـ منتخبي از افسانه هاي پريان .

12 ـ .......... و اثار های بیشمار دیگر

--------------------                                                                  سراج الدين اديب

                                                                                       دنمارک1ول، اپریل 2005  



بالا
 
بازگشت