گل آغا عمرزی

انتخاب سياست خوب به مفهوم ادامه کار است

 

بزرگترين گناه را عدهً از دولت های خارجی نسبت به افغانستان و مردم آن مرتکب شده اند زيرا مسئول کشت عمدی نفاق و بی اعتمادی بين افغانها ميباشند. چون منافع هر کشور خارجی در کشورما متفاوت بود بناء عجلهً کشورها به نوبهً خود بخاطر بدست آوردن منافع شان به زرع مرگبار نفاق بين مردم ما افزودند. عدهً از سوگند خوردگان داخل و خارج که خصوصيت های سنتی با کشور ما افغانستان دارند پروسه نابودی وويرانی کشور ما را شدت بخشيده جنگ برادر کشی را تسريع نمودند.

جامعه افغانی که در وضع کنونی يک ترکيب مملو از ناملايمتی های خود است ودر چنان اوضاع و احوال نابسامان ، اين کشورها با استفاده از ناسازگاريها ، فضا را بيشتر تيره نموده اند.  راديو ها و جرايد کشورهای مختلف اشخاص ، افراد ، احزاب و گروهها بطور پيهم روی آن تبصره های گوناگون گاه مثبت و گاه کنفی ، بعضا بطور مـُـد با علاقه و يا بی علاقه گی به اصطلاح وظيفه انجام ميدهند.

ناگفته نبايد گذاشت که همين تبصره ها  گوشهً از حقايق و بعضا هم به مشت در تاريکی شباهت دارد ، بی خبر از اينکه همهً اين قضايا به يک واحد و يک « باشگاه » تعلق دارد.

عدهً چنان وانمود ميسازند که داشتن ارتباطات در سطوح مختلف زمينهً رشد بعدی آنها را فراهم خواهد ساخت و گويا که از دور به اصطلاح خود شانن وضع را زير کنترول دارند. هرگاه نتايج چه مثبت و يا منفی عرض اندام نمايد در آنصورت به تبليغ پرداخته به نحوی از انحا آنرا ثمرهً انتظار و تحليل خود از وضع قلمداد مينمايند.

بعضی از دوستان رو بطرف تدوير جلسات نموده به اميد نتايج آن اند. عدهً را عقيده به اين است که وحدت و همبستگی ميتواند ما را به قله های پيروزی برساند.

چنان نظريات هم وجود دارد که ميگويند کلمات وحدت و همبستگی حرفهای ميان خالی بوده در وضع موجودهمه چيز بالاتر از دسترسی ما قرار دارد.

عدهً هم با بسيار تندی وضع را به شدت مورد اعتراض قرار داده ابراز نظرهای متفاوت مينمايند. عدهً به اصطلاح پشتو ( دخيرت په غوندی ناست دی ). عدهً از اشخاص زبان به دشنام گشوده از « الف » تا « ی» را ملامت نموده و مورد سوال قرار داده اند.

عدهً هم از مناقشه و برخورد های تحريری فی مابين ديگران لذت برده ، يکی از جانبين را مورد تاخت و تاز قرار ميدهند. عدهً هم تحت تاثير نوشته های ديگران قرار گرفته... وغيره وغيره

با احترام به همهً اين عقايد که عدهً کثيری با آن پيوند های خود را دارند همه " خوش گفتند " .

با وصف موجوديت عقايد گوناگون بايد معتقد شد که اين توده های مردم است که در ارتباط به تغيير اوضاع دست به اقدام جدی ميزنند و به حيثيت و آبروی جامعهً خويش می افزايند.

وطن محبوب ما افغانستان در برابر مشکل بزرگ مرگ و زندگی قرار دارد. دور انديشی را نبايد از دست داد. بايد متحدا دست بکار شويم. دنيای دموکراسی و جهان روشنگری از خود قوانين انسانی دارد. اين قوانين درچوکات تعصب نمی گنجد. به قول شاعر عراقی که ميگويد :

درصومعه نه گنجد رند شراب خانه            عنقا چگونه گنجد در کنج آشيانه

راه روان راه انسانيت و عدالت زمان با عدم موجوديت آزادی و آزاد انديشی مواجه ميشوند. چون خود و همونوعان خويش را در محيط تنگ احساس نموده ناگزير برای همچو انسان زيستن بخود راه باز کند.

درشرايط کنونی ، نهضت درجامعهً افغانی با يک فضای تنگ و تاريک روبروست. کاروحدت و همبستگی بين نيروهای ملی و دموکراتيک با مشکلات روبروست. عدهً سوال دارند که اين پروسه چطور تکميل خواهد شد. گرچه موجوديت سوال دراين موارد موضوع طبيعی است. عدهً از دوستان با توافق نظريات و عدهً هم با تفاوت نظريات بطرف همبستگی نيروهای ملی و ديموکراتيک تقرب مينمايند.

موضوع اساسی که قابل سوال است اينست که آيا ارادهً قوی نيروها در زمينه وجود دارد يا خير؟ آيا در مورد اهداف ونظريات متفاوت وجود دارد يا خير؟

لذا با درنظر داشت عقايد و نظريات گوناگون لازم است تا همهً دوستان با ايجاد يک ميکانيزم دقيق و حساب شده دست بکار شوند. جای شک نيست که اين کار خيلی ها مشکل و دشواری خواهد بود. همگان ميدانند که کشور ما ميدان آزمايش سلاح های گوناگون بوده و مواد مخدر هم در جهان رفته رفته در قطار يک صنعت برای خود جای پای پيدا ميکند.

درچنين وضعيت بايد به قناعت ديگران پرداخت. از هرگونه تحميل و قرينه سازی های که بخواهد نظريات خود را معتبر و قابل قبول جلوه دهد جلوگيری بايد کرد.

افغانستان کشوريست که در آن در گذشته ها سيستم های قديم بکار برده شده است ولی حالا شرايط و جامعه سيستم های جديد را مطالعه مينمايد. لذا برای انديشه های عصر جديد که ما بطرف آن روانه هستيم ضرورت به يک طرح با ثبات  دارد تا برای همگان قابل درک باشد.

مابايد برخورد های روزمرهً خود را به اصطلاح 2 + 2  مساوی چهار تنظيم نماييم. ناگفته نبايد گذاشت که هيچکس فرشته آسمانی نبوده و نيست. هر انسانی کم و بيش کمی ها و کاستی های خود را دارد.

باوصف همهً بدبختی ها برای عدهً غير قابل درک بوده و متوجه نميشوند که هويت ملی شان خدشه دار ميگردد.

عدهً هم به خود مرکزی پناه برده و عدهً ديگر جامعه را قحط الرجال قلمداد ميکنند. بايد ياد آور شد که در هرگونه شرايط بد و دشوار ، هر جامعه شخصيت های مورد نياز خود را در بطن خود بوجود می آورد. مشکل ما دراينست که يکطرف قوت ديد ما ضعيف است و از جانب ديگر عدهً سياست را برای مصروفيت قبول نموده اند. و خويش را فرزانه و آب زير کاه بر ديگران تحميل مينمايند و طوری وانمود ميسازند که چرخ جهان به کام آنها ميچرخد.

عدهً پرعقده هستند و عقده های شان زبانه کشيده ، با چنان اغراق در گفتار خود برعليه به اصطلاح مخالفين خود تاخت و تاز نموده و به ديگران طوری وانمود می سازند که گويا با گسترده ترين توطئه گر در تاريخ روبرو هستند. درحاليکه خوب ميدانند چه اشخاص ،از کدام کشور ، درکدام سطح در دشمنی های ديرينه و سنتی برعليه کشور ما قرار دارد ولی از آن طفره ميروند. اين عقده مندان و بيخبران از آينده نگری ، اگر اشتباه نه کرده باشم ، به حق ميتوان گفت که آدرس را بازهم غلط گرفته اند. آنها به هيچصورت از گزند آفات وويروس های کشنده در امان نبوده و هيچکس در برابر نظريات غيرمسئولانه و بلند پروازانه ايشان کارت بيمه عفو تقصير برايشان تفويض نخواهد کرد.

دوستان بايد توجه نمايند ممکن عدهً از کشورها فشار وارد نمايند تا در جهت برداشتن گام مثبت ممانعت ايجاد کنند که اين اقدام نظر به خصلت آنها کاملا طبيعی خواهد بود. افغانها را عقيده براينست که ما به منافع ملی ديگران احترام داريم و ديگران نيز بايد منافع ملی کشور مان را محترم بشمارند.

حالا به اين موضوع فکر بايد کرد که چگونه ميتوان از حالت غير قابل تحمل کنونی که جامعه را فراگرفته است ، راه سعادت را دريابيم. تخريب و بدگويی متاسفانه به خصوصيت ذاتی عدهً مبدل گرديده است. برای رسيدن حتی به اهداف نيک بايد کوچکترين روزنهً تخريب و اتهام بندی ها قدغن گردد.

درچنين حالت فضای تيره و تاريک که جامعهً ما فرا گرفته است ، نبايد مسئله ملامت و سلامت مطرح گردد . زيرا تعدادی به آتش دامن ميزنند و آنرا تازه و تشديد مينمايند و خود  از دريچه های تنگ و تاريک برج های بلند يک چشمه خسارمدان را تماشا مينمايند.  اين وسيلهً ايست که ما بدست خود به دشمنان ملت افغانستان ميدهيم.

همه اشخاص و افراد جوابگو خواهند بود. روزی خواهد رسيد که عمل نامهً همگان بدست شان بوده ، دلير مردان چون عقابان بلند پرواز به هر طرف با تبسم انسانی و عطوفت و با پيشانی باز از پيشگاه ناظرين عبور خواهند کرد. اين يک خواب و خيال نيست.

فرموش نبايد کرد که عدهً  از دلير مردان باشرف و با حيا اکنون جای شان در صف ما خالی است. روح شان شاد باد!  ما بخاطر زنده نگاه داشتن خاطره اين شيرمردان و نياکان خويش ، همهً آرمانهای انسانی مردم خود را به ديدهً قدر نگريسته و به آن وفا دار ميباشيم.  اهداف و پايمردی شهدای کشور خويش را برای خود سرمشق سازيم.

به قول شاعريکه ميگويد :

ما به اميد وفای تو گذشتــــــيم زجان

دوستان را مبر از ياد فراموش مکن

 

هالند

23 ـ 8 ـ 2005

 


بالا
 
بازگشت