بشيرمومن
پایگاه نظامی امریکا به مثابه عامل ثبات وحلال پرابلمها با همسایگان خواهد بود
گذشت روزگار وفرازو نشیب تاریخ کشورمان مبین تراژدی های خونبار است که همسایگان بد نیت وآزمندمان و عمال داخلی شان به ارمغان آورده اند . اگر کمی به گذشته نه چندان دور نگاه کنیم می بینیم که حتی سال های بسیار قبل از تراژدی های اخیر, به منظور نجات وطن از این شرارت , شهید داود خان در دوران صدارت خویش تلاش اعظمی به خرچ داد تا به هر وسیله که شود پشتیبانی امریکا را کسب نماید ولی با تاسف که تمام تلاش هایش بی نتیجه ماند و موقعیت جیوپولیتیکی وقت وعصر هم برایش یاری نکرد داود خان درعنق غم وغصه وبی ثمر ماندن کوشش های اش چنین گفت :
(( حالا وقت آن فرارسیده که سگرت امریکاِیی را با گوگرد روسی دربدهیم )). مرحوم ببرک کارمل بعد از برکناری اش از سمت ریاست جمهوری طی یک مصاحبه با مجله شپیگل المان گفت : ((علت اینکه ما به شوروی روی آورد یم آن بود که امریکا آصلا به ما توجه نداشت )) .
صرف نظر ازاین مقدمه چینی کوتاه وقت آن فرارسیده که از کلمات مقبول حماسی چون (( دریای های خروشان )) و (( کوههای سر به فلک کشیده )) و دیگر حرف های بی محصول و بی مالیه که هیچ درد وطن و وطنداران را دوا نمی کند دست بکشیم وبرابر زور خود گپ بزنیم به اصطلا ح عامه زور وقهر خود را بیلانس نمایم .
آورده اند که روزی در اثنای صرف طعام شب و یا چاشت حفیظ ا له امین به مرحوم تره کی گفت : (( تره کی صاحب پودین بزن (بخورید) که کمر را قوی می سازد)) تره کی فورا قاب پودین را بلند نموده دید که پودین لم (میجنبد) میخورد رو به امین نموده گفت که ((دا خپله کونه نشی نیولی ما به چه قوی کری )) حالا وضعیت کشور مان مشابه پودین توصیف شده است اردو و پولیس ما توسط پدر معنوی مجاهدین نابود گردیده وبا موجودیت پایگاه امریکا هم مخالفت کنیم مگر این نوع برخورد با این مسله زمینه سازی برای حضور دایمی کرنیل های پاکستانی نیست؟
زمانی شهید داکتر نجیب در یک نشست خویش با سران اقوام مختلف کشور از آنها دعوت بعمل آورد تا غلام کسی نشوید اگر میشوید غلام ,غلام نشوید . وچنین گفت :
خواره دی شی هغه مینزه چه ده مینزی کالی مینزیی
روی سخن اش طرف مجاهدین بود که پاکستان خودش مزدور است . بیاید ببینیم کجا هستند این مجاهدین , این پاسبانان دین اسلام که « دیوار برلین را شکتاندند» , « شوروی را از بین بردند» وآن های که جایگاه خاص در قانون اساسی کشور برای خویش می خواستند , چرا امروز از اسلام دفاع نمی کنند که قرآن شریف در تشناب های گوانتمالا جای گرفته و سکوت اختیار کرده اند. ولی در آن وقت که داکتر نجیب کلمه می خواند , مسجد آباد میکرد کا فر بود ! از این جاست که مسله روشن میگردد ... که این نه مجاهدین زنجیر شکن و دیوار شکن بودند که شوروی را نابود کردند بلکه این زور ارباب جهان بود , این قدرت امریکا بود , بنا براین نباید با آن مخالفت کنیم , باید با آن موافقت کنیم تا همه ویرانه ها را که عامل آن خودش بوده باز سازی نماید . با وجود این همه دشواری ها خلاصه این امریکا خواهد بود که در دراز مدت زمینه یک حکومت سکولار را مساعد خواهد ساخت , و گیلم ریسیزم و دکان داران دین را جمع خواهد کرد ومردم را از شر مفسدین داخلی و خارجی برای ابد نجات خواهد داد .
توجه باید کرد که شرایط کنونی و منافع ملی کشور ما ایجاب میکند تا با ایجاد پایگاه های نظامی ایالات متحده امریکا موافقت نمایم تا با شد که پرابلم ها و معضلا ت ما از برکت این حضور با همسایگان حل گردیده و از توطئه و دسایس آن ها رها یی یابیم . روی این ملحوظ نباید با حرف های رکیک و زننده به این وآن حمله نمود . بیاید با این طرز تفکر که اگر من سهم داشته با شم همه چیز زیبا است واگر من نباشم همه چیز خاینانه است , دست برداریم. زیرا وطن ویران ووطنداران دربدر با بانک رسا از ما می خواهد : ای بردران اگر خوبی کرده نمی توانید بدی هم روا مدارید .
یا به قول شاعری :
در بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد دانا یا خموش
بدون شک وترد ید اصولی در هد ف های ملی وجود دارد که در امتداد زمان ثابت مانده اند یعنی یک پارچگی سر زمین سرحدات امن وآرام که در پرتو آن وطن بتواند به توسعه اقتصادی وافزایش سطح زنده گی مردم دست یابد مهم ترین اصول را تشکیل میدهند . در پهلوی فاکتور جهانی و مهم تر از همه برای ما افغانان همسویی روز افزون صاحب نظران روشن فکران سیاسیت مداران و مردم کشور مان بر سر اهمیت اهداف ملی وتوجه مشترک شان به تغیرات جهانی منطقه وداخلی در درجه اول از زاویه منافع ملی است . امروز کنار آمدن گسترده در ضرورت شکل گیری نظام سیاسی – اجتماعی در جهت حفظه منافع ملی کشور ودر خدمت تحقق اصول پایه ای اهداف ملی , فراموش ناشدنی وغیر قابل معامله است. مسله اساسی منافع ملی است که اولویت دارد نه منافع شخصی و گروهی . آن طوریکه عیان است استقلال تجلی اراده ملی است وتنها در شرایط مردم سالاری ریشه دار میتواند به درستی عمل کند . وقتی می بینیم که استقلا ل بیان اراده ملت است وملت این حضور را می پذیرد دیگر ضرورت بیان نیست .
با مروری به آن چه گذشت می توان گفت که در شرایط حاضر پشنهاد آقای کرزی مبنی برایجاد پایگاه نظامی ایا لات متحده امریکا معقول به نظر میرسد. اگر صادقانه ومسئولانه حوادث و موقعیت جیوپولتیکی کشور به بررسی گرفته شود جز این راه هم نداریم . ولی آقای بوش و آقایون کانگرس مین باید بدانند که افغانان , به امید اینکه کشور شان را از مصیبت پاکستان نجات خواهید داد نه اینکه منافع پاکستان را در خاک افغان در نظر گیرید , به امید اینکه شما وطن شان را معمور خواهید ساخت , به امید اینکه آنها را از سا طور شر و فسا د نجات خواهید داد از شما پذیرایی کرده اند ومیکنند , اما برخورد برخی افسران تان در بعضی مناطق کشور , بمباردمان اهالی بی گناه , برخورد غیر انسانی در زندان های بگرام و گوانتينامو و زندانی نمودن نوجوانان پایان سن هژده قلب های آزرده هر افغان را جریحه دارتر میسازد زیرا چنین اعمال زشت نقض آشکارای حقوق بشر وقوانین زندان و اسیران جنگی بوده و برای افغانان هم غیرقابل تحمل است . از این رو , جهت جلوگیری از چنین حوادث باید مسایل افغانی را با دولت افغانستان کوردینه نمود , تا باعث بلوای دیگر نگردد .
وطنداران عزیز!
من از شما می خواهم یکبار به عقب نگاه کنید آیا سال های. . . جنگ ووحشت واز دست دادن فرصت ها کافی نیست ؟ چرا نمی گذاریم که مردم راحت و امنیت را احساس کنند ! می بایست با شهامت اعتراف کرد که تا هنوز هیچ کس نه توانسته است تا از درد و رنج مردم بکاهد هیچ کس تا هنوز نتوانسته است تا یگان ویرانه را آبا ده سازد بلکه اکثرا به آن افزوده اند . از این رو با یست مطابق خواست زمان و خواست مردم حرکت نمود باید از وضعیت پیش آمده و حضور نظامی امریکا و متحدین آن عاقلانه و مسولانه در جهت منافع مردم , نه پر نمودن کیسه های خویش استفاده صورت گیرد .
توقع میرود آن های که تا به حال دیگران را متهم به فرصت سوزی و ناروایی می کردند حالا خود ((تنور کوره فرصت سوزی های پی در پی سال های آینده را روشن نکنند)) .
باید بپذیریم که برای جبران عقب مانده گی های مختلف کشور ونیز حل مشکلا ت ومعضلا ت از (( سر پریده مردم )) به همکاری , مدارا و یاری جامعه بین ا لمللی بخصوص امریکا و حضور نظامی آن نیاز داریم . کوتاه سخن این که از جاه طلبی و خود محوری بگذریم , بخاطری که این لحظات را هم مانند گذشته از دست خواهد داد و وطن مردم را به نوکر همسا یه ها مبد ل خواهد ساخت .