رزاق مامون

دومین شکست درپروژهء گاز

 

نومیدی شرکت نفتی امریکایی یونوکال وشرکت بریداس ارجنتاین در پروژه طالب پروری در افغانستان ، بسیار دردناک بود. مقاومت احمدشاه مسعود علیه این پروژه، درمرحله نخست و شکست آسمان خراشهای مرکز تجارت جهانی در چهار سال پیش، درمرحله دوم، خواب چند دنیا دار وطنی و خارجی  برای تصاحب بی قید وشرط مسیر بی صاحب خط لوله گاز( به هربهای ممکن)  درافغانستان را به کابوس کشانید. درین بازی نا به سامان هرچند هنوز دست برنده اصلی بالا نشده است، اما تبعات آن ، در سالهای نیمه دوم دههء هفتاد خورشیدی، کشور افغانها را به خاک سیه نشاند.  بعد از برچیده شدن گلیم جبهه رسمی طالبان به حیث ماشین جاده صاف قهری در اجرای  برنامه های انحصاری  در تجارت گاز، حکم خرد ساده این بود که شرایط بدون مانع در احداث خط لوله گاز ترکمنستان از طریق افغانستان به شبه قاره هند ایجاد شده است. اما چرا هنوز خواب شبح سکوت در مسیر ناصاف  لوله های گاز همچنان سنگین است؟

دپلوماسی افغانستان به دلیل موقعیت تاسف بارجیوپولتیکی ،هیچگاه زبان واحدی نداشته و بعدازین هم نخواهد داشت. پروژه طالب اگرفرضیه یی برای پیروزی کوتاه مدت نبود ، چیزی بیش از یک آزمایش کم مصرف هم نبود. ولی نباید فراموش کرد که  استراتیژی که موتور ناساز این پروژه را حرکت میداد، هرگز توقف پذیر نیست.

نیازی نیست تا  به سوال شکست با پیروزی عملیه انتقال گاز از خاک افغانستان پاسخی پیدا شود. این پروژه برخلاف انتظار معامله گران نفتی، از دایرهء گفت وگو های داغ خارج شده است و تا زمان روشن شدن سرنوشت سیاسی افغانستان در خانواده چند نژادی منطقه دردستورکار نخواهد بود. مردم افغانستان درین خصوص،حق دسترسی به اطلاعات بی طرفانه را دارند.

عوامل اصلی در کجاست؟

- به علت ابقای جو چالش و خطر، در باره افغانستان به عنوان مسیری مطمین جهت عبور خط لوله گاز به سوی پاکستان توافق کامل حاصل نشده است. 

- جاذبهء انتقال گاز ایران به پاکستان و هند، به عنوان بدیل افغانستان مورد توجه است.

- ترکمنستان معابر دیگری غیراز راه افغانستان را نیز در اختیار دارد.

- روسیه در نقش غنی ترین کشور دارای منابع نفت وگاز، همواره حاضر است برای هر هزار مترمکعب گازترکمنستان بهای گزافی بپردازد. این کشور هزینه یی را که برای خرید گاز ترکمنستان اختصاص میدهد، از درک فروش آن به منابع دیگر، سود بزرگی را از آن خود میکند. به اضافه این که در بازیهای سیاسی ابتکار لازم و اهرم فشار را  برای خود محفوظ میدارد. این سیاست، مسیرتوجه رهبران ترکمنستان را به آسانی به سوی دیگر میکشاند. علاوه برین، روسیه

- شروع نا آرامیهای منظم و رو به گسترش در بلوچستان پاکستان، مانع دیگریست که حتی تاسیسات غنی گاز خود پاکستان را درخطر قرار داده است. خطرهای امنیتی در محور افغانستان و تحرکات گروه های خشونت گرای بلوچ ، اجرای طرح احداث لوله گاز از طریق افغانستان را تا زمانی نامعلوم به تاخیرانداخته است.

- کارشناسان به این باورند که عبور خط لوله گاز از مسیر بیش از یک کشور، مشکلات سیاسی اجتناب ناپذیری را درآینده سبب میشود. سوینوف کارشناس ترکمن به نمونه هایی اشاره میکند که مشکلات سیاسی ، بر جریان انتقال نفت وگاز در منطقه تاثیری جبران ناپذیر داشته است.آقای سوینوف میگوید که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه 1358 خورشیدی، مقامات جمهوری اسلامی تحت تاثیر جو سیاسی آن زمان ،جریان انتقال گاز ایران به اتحاد شوروی را متوقف کردند. در نتیجه اتحاد شوروی ناگزیر شد برای تامین انرژی کشور های حوزه قفقاز، خط لوله گاز ترکمنستان را از گذرگاه های پیچاپیچ  بگذراند. اخیرا قطع انتقال گاز از سوی روسیه به اوکرایین این حقیقت را برجسته ساخت که اوکرایین تاوان انقلاب نارنجی خود را پرداخت ومردم آن کشور مجبورشدند بهای مشکل سیاسی خود با روسیه را در سرمای ده درجه زیر صفر بازپرداخت کنند. این درحالیست که با توجه به سیاه وسفید بودن روابط سیاسی میان افغانستان – پاکستان و روابط پاکستان-  هندوستان استفاده ابزاری سیاسی از تاسیسات گاز میتواند در هر زمانی صورت بگیرد. منازعهء ارضی دیرینه میان افغانستان و پاکستان نقطهء اصلی بی اعتمادی های آینده میان دو  کشور است. بدین ترتیب ، پاکستان علاقه چندانی به نقش بالنسبه مهم افغانستان درین معاملات ندارد. برای آن کشور، رسیدن به انرژی از طریق ایران مناسب تر مینمایدو علاوه بر آن ، مسیر عبور لوله ها از افغانستان، تا حد زیادی از قلمرو نفوذ گروه طالبان میگذرد.ضعف حاکمیت مرکزی درافغانستان وبه جای آن ، استمرار حاکمیت تفنگ سالاری در مناطق دور ازمرکز، امید چندانی را برای تضمین امنیت دایمی تاسیسات انتقال گاز بر جا نمیگذارد.

- درین میان  تاسیسات فنی استفاده از گاز در داخل افغانستان وجود ندارد وترکمنستان از مصرف اندک گاز درداخل افغانستان، عاید چندانی را نصیب نمیشود. ایجاد این تاسیسات هم زمان زیادی میخواهد.

- موضوع کلیدی دیگر این است که سه کشور پاکستان، افغانستان و ترکمنستان توان سرمایه گزاری درین پروژه را ندارند و به کمکهای بزرگ نهاد های مالی بین المللی محتاج اند.درین صورت اتفاق رای جهانی برای اجرای این پروژه ضروری است و این خود آغاز یک داستان دیگر است.

- در جلسه سه جانبه پاکستان ، افغانستان و ترکمنستان در سال 2003 میلادی مشخص شد که مخازن گازی موسوم به یوشلر و تخته بازار در منطقه دولت آباد ترکمنستان فی المجموع یکنیم تریلیون متر مکعب گاز دارد. ظرفیت این مخازن در حدی است که میتواند حداعظم به مدت پانزده سال، گاز صادراتی را از طریق لوله هایی ( که قرار است از افغانستان کشیده شود) به بندر گوادر پاکستان برساند. ظرفیت محدود این ذخایر احتمالا یکی از علل ضعف علاقه شرکتهای بین المللی و کشور های منطقه در کار مشارکت  برای تامین پروژه مزبورخواهد بود. کارشناسان اکنون این نکته را مطرح میکنند که میزان ذخایرگازی ترکمنستان علی رغم اندازه گیری های تخمینی گذشته، برای شرکتها و شبکه های تجارتی بزرگ ،خوشبینی دیر پایی را به امید سود بردن ازین پروژه در یک دوره طولانی برجا نمیگذارد. این نکته هم به گفتنش میارزد که ترکمنستان به حیث یک حلقهء ( هرلحظه )  آسیب پذیر درزنجیرهء وابسته گی سنتی به روسیه، درگردابی از ناگزیریها و دشواریهای گریزناپذیر غلت میزند. نکتهء آموزنده درین معنی، که سردمداران ملک را به کار آید،  آن است که افغانستان نمیتواند انتظار داشته باشد که صرفا با سفر دریک جادهء یک طرفهء سیاسی ،شاهد مطلوب را به آغوش بکشد. این کشور ابتداء به دوستی و جلب اعتماد همه کشورهای دور و نزدیک و خورد و بزرگ ( بدون استثنا)  احتیاج دارد.

این که مسوولان دولت افغانستان مردم را از جزئیات این معامله یی که تا حال به شکل یک فرضیه مطرح شده، بی خبر نگهمیدارند، از میزان مشکلات کم نمیکند. سازشنامه های امضاء شده تا کنون برروی کاغذ اند. علت روشن است: منابع بین المللی پول انتظاردارند تا ابتداء باید درباره  سرنوشت سیاسی افغانستان توافق همه جانبه حاصل شود. در مرحله آتی، تامین امنیت پایدار و آخرالامر، به طرح و دورنمای این پروژه سیر عملی داده شود. پس باردیگر به سوال اول برمیگردیم که : در وضعیتی که حفظ پروژهء طالب، از آدرسهای مختلف هنوز در دستور کار است؛ آیا ما از توافق همه جانبه ودایمی در قضیه افغانستان فاصله زیادی نداریم؟ 

 


بالا
 
بازگشت