بحران کاریکاتورهاوسیاست دوگانه دردموکراسی غرب

 

                                                      نویسنده:محمد اکرام اندیشمند

"روزنامۀ مردم" De Volkskrant يکی ازروزنامه های معروف هالند در شمارۀ روزهفتم فبروری خود خبرکوتاهی را درگزارش تظاهرات خشونتبار مسلمانان منتشرکرد که ازآن می توان سیاست دوپهلو ودوگانه را در دموکراسی دنیای غرب مشاهده کرد. دردموکراسی که آزادی بیان ستون اصلی وزرین آنرا میسازد وبرای برخی  ازاهل سیاست ومطبوعات غربی ترسیم کار یکاتورهایی به نام حضرت محمد(ص) پیغمبر اسلام بازتاب دهندۀ این آزادی به حساب می آید. وبرعکس اعتراف به نادرستی ترسیم این کاریکاتورها وعذرخواهی جهت دلجویی ازاحساسات جریحه دار شدۀ مسلمانان جهان درمغایرت وتناقض با آزادی بیان به عنوان ارزش بزرگ ومقدس دموکراسی تلقی می شود. روزنامۀ هالندی  دراین خبر می گوید که سه سال قبل روزنامۀ دنمارکی

Iyllands-Posten که امروزکاریکاتورهای پیغمبر مسلمانان رابه چاپ رسانید از چاپ کار یکاتورهایی درمورد حضرت عیسی(ع) پیغمبرمسیحیان خود داری ورزید. درخبرگفته شده است که مدیر روزنامۀ دنمارکی سه سال پیش به این دلیل ازچاپ کاریکاتورهای حضرت عیسی(ع) صرف نظر نمود که فکرمی کرد چاپ کاریکاتورها، عیسویان را درجهان خشمگین می سازد ومسیحیان هیچگاه بسوی این کاریکاتورها به عنوان یک شوخی نگاه نمی کنند. 

سه سال پس ازآن دیده می شود که همان روزنامۀ دنمارکی کاریکاتورهایی را درمورد پیغمبر مسلمانان چاپ ومنتشرمی کند وآنرا آزادی بیان و دموکراسی قلمدادمی نماید. درحالیکه دوگانگی رادراین دموکراسی وآزادی بیان به وضوح می توان دید اما این دورنگی سیاست دموکراسی دردنیای غرب تنها به چاپ کاریکاتورهای توهین آمیزاز پیغمبر مسلمانان وخود داری از چاپ آن در مورد پیغمبرعیسویان محدود نمی شود بلکه این دوگانگی وتناقض دربسیار مسایل وحوادث دیگر جهان امروز قابل درک ومشاهده است. صرف نظر ازبیان وبررسی ابعاد این سیاستِ دو پهلو دردموکراسی وآزادی که مبحث جداگانه ای را می خواهد،  این پرسش قابل تحقیق وپاسخ دهی است که آیا چاپ کاریکاتورها توسط روزنامۀ دنمارکی وبرخی روزنامه های دیگر اروپایی درمورد پیغمبراسلام، بازتابی ازآزادی بیان وارزش های دموکراسی است؟ آیا چاپ وانتشار این کاریکاتور ها می تواند ابزار خوبی برای تعمیم وتأمین ارزش های آزادی ودموکراسی باشد؟ آیا آنها ییکه دردنیای دموکراسی وآزادی غرب به چاپ وانتشار این کاریکاتورها اقدام کرده اند قصد تبلیغ وگسترش آزادی وبیان ودموکراسی را داشته اند؟ و . . .   .

چاپ ونشرکاریکاتورها ازدیدگاه های مختلف با انگیزه ودلایل متفاوت ارزیابی می شود. برخی از روزنامه های اروپایی ودست اندرکاران مطبوعات کشورهای اروپایی که به انجام این کار مبادرت ورزیده اند آنرا به آزادی بیان ودموکراسی ارتباط میدهند وبرخی هم آشکار ساختن ونشان دادن یک نقطۀ منازعه را عنوان می کنند. اما ازدید مسلمانان وگروه های مختلف دیگر حتی درداخل جوامع غربی این عمل با نگاه دیگر مورد بررسی قرارمی گیرد. دردرون جامعۀ غربی ودرمیان کشورهای اروپایی تمام مردم وحلقه های مختلف سیاسی، اجتماعی، مذهبی وفرهنگی وحتی صنف روزنامه نگاران واهل مطبوعات ازچاپ کاریکاتورها به عنوان حمایت ازآزادی بیان وارزش های دموکراسی پشتبانی وهمسویی نشان نمی دهند. بسیاری ازآنها دموکراسی وآزادی را فاقد هرگونه مرز ومحدودیت انسانی واخلاقی نمی شناسند.

درمیان جوامع اسلامی وحلقه های مختلف فکری وسیاسی آن برخی به این عقیده اند که گروه ها وافکار راست افراطی  درجهان غرب که کمونیزم وامپراطوری کمونیزم روسی را به عنوان دشمن دیروز خود شکست خورده ومضمحل می بینند درصدد ایجاد ویادریافت دشمن دیگرومبارزه با آن هستند. برای آنها چنین دشمن تنها اسلام ومسلمانان می تواند باشد که باید آنرا با هروسیله وابزاری مغلوب ونابود کرد. دراین دیدگاه وباور، اسلام ستیزی وخصومت با اسلام ومسلمانان توسط حلقه های افراطی وفاشیست اروپایی یک استراتیژی محسوب می شود که بصورت آگاهانه وسازمان یافته دراشکال وابعاد مختلف عملی می شود. حلقه هاوگروه های افراطی حامل این افکار،  تمدن وفرهنگ اروپایی را برترین وبهترین تمدن وفرهنگ تلقی می کنند و سیاست اسلام ستیزی را با توهین وتحقیر باورها واعتقادات مسلمانان بمنظور تثبیت برتری فرهنگ وتمدن خود بکار میبرند.                                                                                                              برخی ها به خصوص دولتمردان جمهوری اسلامی ایران دست اسرائیل را دراین منازعه وماجرا می بینند ومعتقد اند که اسرائیل وصهیونیزم بین المللی درجهت بهره گیری خود این منازعه وخصومت را میان جهان اسلام ومسیحیت ایجاد می کنند. گاهی این نگرش وذهنیت مطرح می شود که درعقب چاپ کاریکاتورها دستان امریکایی ها دخیل است. دراین برداشت ودیدگاه، امریکایی ها که بیشتر ازهمه چهرۀ زشت وخصومت باری را با اسلام ومسلمانان گرفته اند وعملاً درکشورهای اسلامی درگیر جنگ هستند می خواهند پای اروپایی هایی را دراین خصومت بکشانند وازآنها نیز تصویرمشابه وهمگون با خود در انظار وافکار مسلمانان بسازند. درچنین فضا وحالت امریکایی ها، سنگینی بار جنگ وخصومت را درجهان اسلام ازشانه های خود کاسته واروپایی هارا درحمل وانتقال این بار شریک میسازند. آنهای که این گمان را دربحران ومنازعۀ کاریکاتورها مطرح می کنند این پرسش را نیز به میان میکشند که چرا کاریکاتورها درمطبوعات امریکایی وانگلیسی به نشانۀ دفاع و همبستگی ازآزادی ودموکراسی مجال انتشار نیافت؟ اگر دولت های اروپایی نشرکاریکاتورهارا به آزادی واختیار کامل مطبوعات ارتباط می دهند وخودرا فاقد صلاحیت وقدرت قانونی درجلوگیری ازآن تلقی می کنند آیا ایالات متحده وانگلستان به عنوان رهبران اصلی دموکراسی وآزادی جهان غرب فاقد این دموکراسی وآزادی بیان است؟

صرف نظرازدرستی ونادرستی این تعبیرهاوبرداشت ها، نگاه  به چاپ کاریکاتورها ازمنظر آزادی بیان وحمایت ازارزش های دموکراسی پرسش ها واما واگر های زیادی را ایجاد می کند که نمی توان پاسخ آنرا به سود دموکراسی وآزادی بیان ارزیابی کرد. اگر چاپ کاریکاتورها را                                                                                                                 با این پیش فرض مورد بررسی قراردهیم که هدف ازآن شکستن تعبیروباورهای اسلامی مسلمانان باشد که مانع تأمین وتحقق آزادی ودموکراسی تلقی میگردد، یک برداشت نادرست ونتیجه گیری غلط است. دردنیای غرب ومسیحیت رنسانس وجنبش پروتیستانت دینی ازتوهین وتمسخر به حضرت عیسی آغاز نیافت که امروز پرچم داران دموکراسی وآزادی بیان درغرب می خواهند چنین نهضتی را برای دموکراسی وآزادی ازچاپ کاریکاتورهای توهین آمیز به پیغمبر اسلام آغاز کنند. این تجربۀ ناکام ونا فرجام را کمونیزم وکمونیستان چه درسطح جهان وچه درافغانستان سالها قبل انجام دادند.                                                                                                            اگر توهین وتحقیر اسلام ومسلمانان ازسوی حلقه ها وگروه های افراطی اروپایی برای نشان دادن برتری فرهنگ وتمدن اروپا باشد، هرانسان متمدن وباخرد میداند که برتری تمدن وفرهنگ بخشی ازجامعۀ انسانی چه اروپا وچه هرجای دیگر با توهین واستهزاء به فرهنگ وباورهای جوامع دیگرتثبیت نمی شود.  البته درکِ توفیر میان توهین به یک دین، پیغمبرآن دین واعتقادات پیروان آن ونقد وبررسی حکیمانه، منطقی وواقع گرایانه با باورها وآموزه های آن دین ورهبر دین بسیارآسان است. نمی توان باور کرد که  منتشرین کاریکاتورهای توهین آمیز درمورد پیغمبر اسلام ازدرک چنین توفیری عاجزباشند. برای آنها وحتی کسانیکه با سکوت رضایت آمیزویا با اظهاراتی برخلاف خشنودی قلبی شان اززبان سیاست ودیپلوماسی ترسیم این کاریکاتورها را نادرست می پندارند کاملاً روشن وثابت خواهد بود که این کاریکاتورها نه به پروتستانتیزم دینی درجوامع اسلامی می انجامد ونه مایۀ گسترش وتحکیم دموکراسی وآزادی می شود. ونه هم بیانگر ظرفیت، بردباری وحقانیت افکار وحلقه هایی است که فرهنگ وتمدن برتر اروپایی خودرا درتوهین وتحقیر اسلام ومسلمانان سراغ می کنند. آنچه که ازاین کاریکاتورها دردنیای اسلام ومسلمانان بدست می آید افزایش لشکر انتحاری برای القاعده است وگسترش همان چیزیکه دنیای غرب آنرا تروریزم اسلامی می خواند.  رویهمرفته نمی توان فهمید که چاپ کنند گان کاریکاتورها درروزنامه های اروپایی آنرا برای افزایش لشکر انتحاری القاعده وگسترش تروریزم منتشر کرده اند یا برای گسترش آزادی وپاسداری ازارزش های دموکرسی؟ شگفت آور است که دنمارکی ها ، نارویژیها، هالندی ها وفرانسویها ازیکطرف سربازان خودرا برای مبارزه با تروریزم وایجاد صلح وثبات درافغانستان اعزام می کنند واز جانب دیگر روزنامه های شان با چاپ کاریکاتورهای توهین آمیز به پیغمبر مسلمانان عامل بی ثباتی وتشنج در افغانستان می شوند و تعداد زیادی را با عقده وخصومت روانۀ صفوف انتحارکنند گان طالب والقاعده می سازند.

آنچه که برای مسلمانان چه درافغانستان وچه درهرجای دنیا لازم وضروری است برخورد منطقی وعقلانی با چاپ کاریکاتورها درمورد پیغمبراسلام(ص) میباشد. برخورد غیرعقلانی، ویرانگر وخشونت آمیز ازدیدگاه تعالیم واخلاق اسلامی نیز مردود ونادرست است. به همان حدیکه چاپ کاریکاتورهای توهین آمیز به پیغمبر اسلام ازمنظر هراندیشه وتفکرانسانی واجتماعی زشت وغیر اخلاقی محسوب می شود به همان حد خشونت، توهین، ویرانگری وخون ریزی ازسوی مسلمانان زشت ونادرست میباشد. 

 


بالا
 
بازگشت