احمد شاه صديقى
والدینم نامم را احمد شاه گذاشتند من در سال 1326 شمسی در گذر آهنگری کابل تولد وبعد از مدتی به گذر عاشقان عارفان منتقل شدیم.
پدرم مرد آگاه , فرهیخته و متدینی بود , قرآن را پدرم که هنوز طفلی خورد سالی بودم برایم تدریس مینمود .
داخل مکتب شده بودم که پنج کتاب { کریما ببخشا بر حال ما که هستیم اسیر کمند هواه } اشعار مولانای بلخی و دیوان شمس را میخواندم و انرا از بر میکردم , از اشعار حاظ شیرازی لذت میبردم . مکتب ابتدایی عاشقان و عارفان را تمام کردم و تحصیلات بعدی خود را به لیسه عالی غازی به اکمال رسانیده و شامل دانشگاه اقتصاد پوهنتون کابل شدم و در سال 1349 لیسانس خود را بدست اوردم.
در جریان فاکولته بنا بر پالیسی های دولت آن وقت به موسسه انکشاف بین المللی امریگاه معرقی و بعد از ختم دانشگاه کار را در انجا شروع نمودم و زمانیکه موسسه مذکور بسته شد مرا به وزارت پلان معرفی واز انجا به وزارت محترم مالیه تقرر حاصل نمودم . در وزارت مالیه در شعبات مختلفه ریاست تصدیها , ریاست عواید کار نموده بعدا بحیث نماینده دولت در بانگ مرکزی و بعداً به ریاست بیمه ملی افغان بحیث آمرجبران خسارات و معاون ان ریاست از جانب وزارت مالیه تقرر حاصل نمودم.
بنابر شرایط نا مناسب کشور در سال 1370 به کشور جرمنی ترک وطن نمودم.
خودم در طفولیت علاقمند اشعار مولانا وخواجه شمس الدین محمد حاقظ بودم ارتباط و نزدیکی با محترم رازق فانی مرا چنان مجذوب خویش گردانیده بود که رهرو سروده های وی گردیده بودم .
اولین مجموعه یی از سروده هایم را در فضایی که میهن من زیر حاکمیت مجاهدین ذخم خورده بود نوشتم درست زمانیکه مجاهدین و طالبان تحت اوامر پاکستانی وطنم را ویران میکردند و دوری از وطن که هر لحطه مجسم میشد و میشنیدم که کابلم زادگاهم تخریب و ویران میگردید و هستی وی به چپاول برده میشد احساس خود را در لابلای سروده های خویش انعکاس میدادم و امید میکردم تا روزی وطن من ار زیر پاشنه های خونین دژخیمان رهایی یابد و روزی حالت وطن به نفع مردم بیچاره ما تغیر کند .
در وصف وطن
وان مهد عزیز ما چه زیبا بودست
خورشید و مه اش زیور دلها بودست
رنگینه کمان رستم باران بهار
طوق متصوران دریا بودست
سیمای بهاران منقش شده اش
مرهون همان ریزش ابر ها بودست
اشجار شگوفه دار کابل وطنم
در دیده یی عاشقان چه زیبا بودست
ان لاله یی سرخ اتشین گونه دشت
یاقوت نگین مرد سحرا بودست
واقع نگری خبره گان میهن
آهینه روشن قضایا بودست
ویرانی کابل بلا دیده ما
محصول عملکرد ملا ها بودست
بالا
بازگشت