احمد ظاهر سلطا ن قلب ها

 
     درست 26 سا ل از نبود  احمد ظاهر  ميگذرد اما سحر جادوئي  صدايش چون  سلطاني حريم  قلب هاي  اهل ذوق را  هنوز که هنوز است در تسخير خود دارد و گذشت زمان  نتوانسته است گرد  فراموشي را بر جاويدانگي نامش بپاشد.بر عکس نسل  بعد از مرگ  احمد ظاهرشيفتگان و دلباخته گان  اهنگ هاي  احمد ظاهر  هستند. بقول  مشهور مردم ما که مي گويند:آنچه صادقانه از ته دل  برخيزد به دلها  نشيند).علاقه و عشق  بي پايان  احمد ظاهر به هنر  آواز خواني وموسيقي بر مي گردد به دوران  کودکي اش  که  روانش را با نغمه ها و آواز ها هم آهنگي  مي بخشيد وبا ساز وآواز خلوت  مي کرد.اوصادقانه  و متين در اين  راه گام برداشت،در دوراني که متعلم مکتب بود در جمع همصنفا  نش  خواند واز همان جا بود  که شوريدگي و دل انگيزي آوازاش دايره  علاقمندانش  را روز  تاروز وسيع  تر ساخت.باري احمدظاهرگفته بود:بيشتر دوست دارم هنر مندباشم،به شرط آنکه هنر من  مورد قبول  مردم قرار گيرد)با گذشت هر روز اهنگ های احمد ظاهر در دلهاي  مردم راهش را باز  نمود. احمد ظاهر در انتخاب  اشعار  وتصنيف  ها  همانقدر که سخت گير بود به همان اندازه،مهارت عجيبي  داشت اگر هر آهنگ احمد ظاهر را به دقت بشنويد  در مي يابيد  که  چقدر  دقيق حال و احوال شاعر  که شعرش  با تصنيف  آهنگ  اميخته شده  هم خواني دارد که اين خود  بيانگر  سليقه ئ خاص وي در کار هنريش  است.احمد ظاهر  در قسمت  آهنگ هايش  معتقد بودکه هر اثر هنر مند به نظر  خودش  زيبا  وبي عيب است ومي گفت:واقعيت را  بايد از ديگران  شنيد،مردم خود ميتوانند ارزش کار يک هنر مند را تعين  کنند) داوري اهل ذوق در 1351 احمد ظاهر  را آواز خوان برگزيده ئ سال ساخت.اينک چهار دهه از آن زمان مي گذرد که طنين  گرم  و دل انگيز که عاشقانه از حنجره ئ احمد ظاهر  در آميزش  نواي  موسيقي خوانده شده،خواست دوست داران آوازش اورا در سکوي آواز خوان بر گزيده  کشورش  نگميدارد.به همين  گونه شهرت هنري احمدظاهر فراتر از مرز هاي افغانستان راهش را باز نموده در ايران ،تاجکستان،هندستان و پاکستان علاقمندان ودوستداران آواز هنر احمد ظاهر  وجود دارند. روزي  در منزل  يکي از دوستانم  نوار ويديوئي  محفل  سالگرد مرگ احمد ظاهر  که در شهر  دوشنبه  ازطرف  علاقمندان  و دوستداران تاجکستاني احمد ظاهر برپا گرديده بود مشاهده کردم،در اين نوار ويديوئي  يک اجتماع بزرگ از اشتراک کنندگان  ديده مي شد نخست يک دخت تاجک  شعري را  در وصف شخصيت  هنري احمد ظاهر  دکلمه  مي کند وسپس هنر مندان  تاجکي  با رقص هاي محلي  و اهنگ هاي  از احمد ظاهر محفل سالگرد مرگ  وي را چه خجسته تجليل  کرده اند. من در حاليکه با دقت  نوار  را مشاهده  مي کردم  در حين حال  باخود مي  انديشيدم  گروهي  ،اين صاحب  آواز بي همتا  را به قتل ميرسانند و گروهي  سالها بعد آرامگا ه اش  را با فير راکت و با پر تاپ بم دستي  تخريب مي کنند. ولي  خارج از مرز هاي افغانستان به شخصيت  هنري او ارج مي گذارندواز او به قدر داني ياد مي کنند وحتي  در ماتم  سالگرد  مرگ اش  اشک ميريزند ودر حاليکه  گلو ي شانرا غصه  و غم مي فشارد  ميگويند : ما امروز  روز سالگرد مرگ احمد ظاهر ما را  تجليل  مي کنيم . در ختم ديدن نوار ويديوئي به دوست ام گفتم مگر  روزي  فرا خواهد رسيد  که ما  قدر  زر  را بدانيم ،دوست ام هيچ جوابي نداشت و هر دو ما جوابي نداشتيم
آيا  چه باعث شده بود که احمد ظاهر  براي مرگش آهنگي  ساخته بود
مرگ من  روزي  فرا خواهد رسيد
در بهار  روشن از امواج  نور
احمد ظاهر  در حاليکه  چون گلشاخه ئ  در سي و پجمين  بهار عمرش به سوي کمال  ميرفت در چارشنبه 24 جوزا 1358  توطيه گران  ناجوانمردانه  او را به قتل  رساندند. وبه اين گونه  دست شوم  سياه صداي رامشگري را  خفه کرد  ودر نبود  او  علاقمندان  و دوستدارانش هنر احمد ظاهر را در سوگ و ماتم زدگي  نشاند .
روان  اش شا د با د
 
فضل الرحيم رحيم
11/06/2005
 

بالا
 
بازگشت