به بهانهء چاپ کتاب
پژوهشی در گسترهء زبان ونقدی بر عوامل نابه سامانی آن در افغانستان
در روزگاری که زبان فارسی در بستر نخستینش با ستیزهء دوست و دشمن روبه روست؛ در روزگاری که روشنفکر نمای سرزمینم خاموشی و نگفتن را پسندیده تر از مسؤولانه گفتن می پندارد؛ در روزگاری که زبان های سرزمینم آماجِ تهاجم برتری جویی قدرتمندان وحاکمان بوده و است؛ در روزگاری که همه میراث های پربهای سرزمینم در چنبرهء سیطرهء قومی و زبانی، پامالِ بی مایه گی و نبودِ فهم و درکِ افتخار، عظمت و هویت است و در روزگاری که حتا شاعران و نویسنده گانی هم به عمق و ژرفای تیرِ واژه هایی که با زور، قدرت و فتنه انگیزی های دشمنانه و جدایی افگنانه، پیکر زبان فارسی و زبان های دیگرِ سرزمینم را دریده و می درد، پی نبرده اند و نمی برند؛ سخن گفتن اززبان و جستنِ نابه سامانی های آن، کاری ست شایسته و ارزشمند.
سالارعزیزپور درسرنامهء تازه ترین کتابِ چاپ شده اش از سوی بنیادِ نشراتی شاهمامه به نام « پژوهشی در گسترهء زبان ونقدی بر عوامل نابه سامانی آن در افغانستان» می نویسد:
« آماج نبشته هایی که درین دفتر آمده، گونه یی از پاسخی ست در برابر فرهنگ ستیزان و دشمنان فرهنگی و زبانی ما.»
سالارعزیزپور پژوهشگرانه در برابر فرهنگ ستیزان می ایستد. فرهنگ ستیزانی که لبهء شمشیر شان را برای دریدن و بریدن، گاه با دین و گاهی هم با بی دینی تیز می کنند؛ فرهنگ ستیزانی که دیروز نام های تأریخی و دیرینهء سرزمین مان را برای ارضای عقده های فزونخواهانه و کوچک خویش به نام های حقیر و بی ریشه یی مبدل می کردند؛ امروز کوچه ها و پسکوچه های کابل و هرات و بلخ و تخار و غزنه و لغمان و ... رانیز تأریخ زدایی می کنند.
« پژوهشی در گسترهء زبان ونقدی بر عوامل نابه سامانی آن در افغانستان» به انگیزه های سیاسی نامگذاری ها، مشکلاتِ زبانی در غربت، پیامد های پژوهشی جدال بر سر واژه ها، عوامل نابه سامانی زبان و توانایی های دانشی، پژوهشی، تلفطی و جایگاهِ زبان فارسی دری می پردازد.
درود و سپاس بر پژوهشگران و روشنفکرانی که با قلم و قدم در برابر نابه سامانی و استبداد می ایستند و بر راهِ رسیدن به وحدتِ ملی با بیانِ هنرمندانه و دانشورانهء حقیقت، روشنی می افگنند. چاپِ کتابِ« پژوهشی در گسترهء زبان ونقدی بر عوامل نابه سامانی آن در افغانستان» گامی ست در خور و بایسته درین راه.