اســتاد پـرويـز « نـيــك آ يين »
شورا ، چهـــره ها و امــيد هــا
در افــغـا نسـتان
پس ازتقريباً سي سال نماينده هاي منتخب مردم رنجديدهء افغان باز هم گرد هم مينشينند و بر سر نوشت اين تودهء بيچاره تصاميمي ميگيرند ، قانون ميسازند ونظام سياسي و اجتماعي كشور محبوب ما را بيك جانبي رهنمايي ميكنند .
از اينكه وكلاي منتخب ، آيا نماينده گان واقعي مردم ميباشند يا خير خدا (ج) ميداند . اما گرد هم آيي نماينده گان در دوره هاي قبلي ، به خصوص دوره طالبان ، حتا در تصور هم نمي گنجيد . خداوند بزرگ (ج) دعاي بيچاره گان ، بيوه ها ، يتيمان و مظلومين را مستجاب نموده ، هر آ ن كساني را كه در حق اين ملت بيچاره ظلم نموده بودند ، سر نگون نمود . ملت مظلوم كشور ما باز هم به دعاي آن ميباشند تا بقيه ظالمان را كه از خون ملت قصر ها ساخته اند ، سر نگون سازد .
قبل ا ز ا ينكه به جمعيت نماينده گان شوراي ملي افغانستان نظري بياندازيم ودر مورد كار هايشان كه انشاالله در آينده انجام خواهند داد ، به رمل كشانيده پيشگويي نماييم ، لازم ديده ميشود تا در مورد شورا هاي جهان ديگر مطابق عنوان منتخب چيزي بگوييم .
شورا يا مجلس نماينده گان در يك كشور، متشكل ميباشد ا ز نماينده هاي مناطق مختلف محدوده هاي جغرافيايي آن مملكت كه ا ز جانب مردم هر منطقه به وسيلهء رأي گيري كه بطور اكثر آزاد و سري ميباشد ، درفضاي ديمو كراتيك انتخاب ميشوند . در حقيقت نماينده گان منتخب مردم از محبوبيت خوب نزد مؤكلين شان برخوردارميباشند . اين چنين جميعت بطور معمول از جمع كساني كانديد و ا نتخاب ميشوند كه نظر به ساير مردم داراي فهم و فراست بالا ، صداقت و ايمانداري شان در بر آورده ساختن اميال و آرزو هاي مؤ كلين ، ا ستوار و پابرجا وهمچنان غني ا زتجارب و غيره صفات انساني ميباشند .
تا جاييكه در كشور هاي پيشرفتهء جهان انتخابات نماينده گان شوراي آن كشور كانديد و انتخاب ميشوند ، يا بصورت غير وابسته به كدام حزب و يا به يكي از احزاب رسمي آ ن كشور وابسته گي ميداشته باشند . اين تجربه در جريان انتخابات شوراي ملي كشور ماهم بكار برده شده ، اما شباهت كامل را با انتخابات جهان متمدن در آ ن نمي يابيم .
دليل ا ينست كه اشخاص كانديد در كشور هاي پيشرفته از طريق كار كرد هايشان ، تحصيلات ، خدمات اجتماعي و هم علميت شان ، در بين مردم شهرت و اعتماد قبلي كمايي ميكنند ودر جريان مبارزات انتخاباتي ، با سخنرانيها راه و روشهاي سياسي و اقتصادي اي را به مردم پيشكش مينمايند ، تا اعتماد مردم را به دست بياورند و در نتيجهء انتخابات برنده شوند.
اما در انتخابات شوراي ملي ما ، به جز از يك تعداد محدود آنهم در شهر كابل و چند شهر بزرگ افغانستان ،يك عده كانديدان به زور بازو يك تعداد با قدرت تفنگ خود كه قبلاً به مردم نمايش داده شده بود و بلاآخره تعداد باقيمانده را اشخاص غير وابستهء حزبي تشكيل ميدهد كه آنهم الله توكلي خود را كانديد نموده و در جريان انتخابات بسياريء شان به زور داران باخته اند . د ستهء ديگر كانديدان اشخاص وابسته به يكي ا ز احزاب رسميء كشوربوده كه به ياري اعضاي حزب شان ، چوكيهايي را در شورا از خود ساخته اند .
تشكيل شوراي ملي در افغانستان پس از سه دهه و عـقب گذاشتن فرمان مداري ثور پنجاه و هفت ، راكت مداري دورهء مجاهدين ، امير مداري طالبان ، باز هم يك اميدي را براي بر قراري نظم و قانون و باز ساختن شورا هاي مطمئن آينده ، در چوكات نماينده هاي واقعي بي تفـنگ و زور آور در كشور ما بار آورده است .
يك اميد ديگر هم قابل قدر است كه طبقهء زنان كشور ما با وصف مرد سالاريهاي متداوم وديدن شكنجه ها و دادن قربانيها ، در صف مردان جاه گفته اند و راه را براي زنان آيندهء كشور ما باز ساخته اند . در طول تاريخ كشور ما كه همواره نظامهاي سياسي به دست مردان بود ، در زنده گيء اجتماعي و مدني مردم ما تغيرات بارزي به جانب مثبت ، رو نما نگرديد . اميد است كه اگر طبقهء زنان كشور ما ، تغييرات مثبتي را در زنده گيء سياسي اجتماعي ما بار آورند .
با مرور بر چهره ها به استثناي يك عدهء محدود ، به خصوص زنان ، ديگر نماينده گان شوراي ملي افغانستان ، شباهت زيادي با نماينده هاي دوره هاي خيلي قديم افغانستان دارند كه آنها در چندين دورهء نماينده گيء شان مصدر هيچ نوع خدمتي به وطن نشدند .
افغانستان پس از پشت گذاشتن نا ملايمات سياسي و اجتماعي كه به قيمت خيلي گران به اين ملت بيچاره تمام شد واغلب همان نا ملايمات ، متعلق به تعدادي از اين نماينده گان ، آنهم با قدرت ميباشد ، اولين خواست ملت افغانستان كه كشاندن پاي مجرمين ويراني افغانستان به پاي ميز محكمه است ، كي بر آورده خواهد ساخت ؟
اگر منظور از تشكيل چنين شورا ، با وجود ملا ها اصلاحات و تقويهء دين و مذهب در جامعهء مسلمان افغانستان باشد ، پس جمع آوري نماينده گان با مصارف خيلي گزاف لزومي نداشت ، زيرا ما از بركت عقل جناب رباني شوراي اهل و عقد داشتيم !
مردم ما نيازمند رسيدن به آسايش و آ رامي ، از طريق ا قتصاد توانا ، با بهتر ساختن شرايط زراعتي ، مسايل صادراتي و وارداتيء متوازن ، استفادهء سالم از معادن و ذخاير كشور به نفع ملت افغانستان و غيره شرايط تمدن ميباشند . اين آرزو ها و اميد هاي مردم افغانستان از وراي قانون گذاريء سالم و با درايت كامل كه از طريق شورا ها ميسر است ، بر آورده ميگردد .
لذا براي بر آورده ساختن همچو اميال ، به موجوديت نماينده گان مسلكي در شورا به خصوص شوراي كشور ما ضرورت مبرم احساس ميگردد ، نه متنفذين قومي ، ديني و مذهبي . تا جاييكه در تركيب شوراي نماينده گان جديد التشكيل افغانستان ديده ميشود ، به استثناي چند نفر محدود ، بقيه همه از متنفذين و ريش سفيدان قومي مركب گرديده است .
در شوراي ملي افغانستان بايد به علما و دانشمندان ، تحصيل كرده گان و اشخاص مسلكي و با تجربه فرصت ميسر ميگرديد ، تا طرح قوانين سياسي و اجتماعي مردم رنجديدهء كشور محبوب ما را از نا همگونيها ، عدم توازن موقعيتهاي سياسي و اجتماعي ، بيرون بكشد .
همچنان در سناي افغانستان باز هم همان چهره هاييكه در دوران قدرت شان ، به جزاز بخشش ها و باد كردنهاي القاب بدون مسؤليت ديگر چيزي ازدست شان نيا مد ، مي بينيم كه همان آش و همان كاسه خواهد بود .
باز هم ما اين شوراي نماينده گان كه اكثر شان زور داران قومي و ديني اند و آن سناي خدا بيامرزان را به فال نيك ميگيريم ، تا تشكيل همچو اجتماعات ، دري را براي تشكيلات بعدي شورا ها و سنا هاي منتخب واقعي در كشور ما ، باز نمايد و اميد هاي نسلهاي آيندهء ملت مظلوم افغانستان به خاك يك برابر نباشد .
با عرض ارادت