انتخابات افغانستان :استهزای دموکراسی
نوشتهء پتر سايموند
ترجمهء عظيم بابک از متن انگليسی مقالهء
Afghanistan election: a mockery of democracy
مطبوعات جهانی نيز بر حسب وظيفه خود به ترتيب عناوينی پرداختند که در آنها انتخابات بمثابه "یک گام تاريخی" يا"مرحلهء جديد" جلوه داده ميشد ومردم افغانستان بخاطر "شهامت" و"شجاعت"و"بی اعتنائي در برابر تهديد طالبان" وتشدد وخشونت آنها ، تقدير ميگرديد.
واشنگتن ديگر در افغانستان صلح،دموکراسی وثبات را از طريق اشغال نظامی آنگونه که در عراق معمول است،ايجاد نميکند. حضور 30000 سرباز امريکايي و متحدينش در افغانستان مانع انتخابات دموکراتيک واقعی در کشور است. انتخابات تحت قيموميت سازمان ملل متحدبمنظور دادن جلوه ولايهء دموکراتيک به رژيم کابل وتحکيم موضع رييس جمهور کرزی تدوير يافت.
بر مبنای قانون اساسی افغانستان که واشنگتن در تدوين آن يد طولا داشت،ولسی جرگه صلاحيتهای محدودی رادر عرصهء تصويب قوانين ،غوروبررسی بودجه وسياست دولت داراست. قدرت اصلی عمدتا در دست رييس جمهور متمرکز است. او زعامت کابينه وارتش را به عهده دارد. تقرر وعزل وزرا،قضات وکارمندان عاليرتبه در اختيار اواست .
عليرغم آنکه ولسی جرگه دارای خصلت غير موثر است ،کرزی مصمم بود تا اين نهاددر چنان موقفی قرار گيرد که نتواند ازحکومت اوسر پيچی کند. اوبرخلاف مضعگيری های مشاورين ملل متحد وديپلوماتها اصرار ورزيد تاچنان سيستم انتخاباتی را ايجاد کندکه دران احزاب سياسی از صحنه اخراج گردند. بدينسان اومانع امکان ظهوريک اپوزيسيون گرديد.
هيچ کانديدی از جملهء 5800 نامزدوکالت برای ولسی جرگه وشورا های ولايتی نتوانست خود را به نماينده گی از يک حزب سياسی در اوراق انتخاباتی ثبت کند. صرفنظر از آن ،سيستم رای دهی مبتنی بر رای انفرادی وغير قابل انتقال (SNTV)بود.پیامد اين کار مضحک بود. بخصوص در کشوريکه بخش اعظم رای دهندگان آن بيسواد اندوازين لحاظ ،نامزد ها را از روی نشان های شان تشخيص ميکنند. بگونهء مثال رای دهندگان در شهر کابل با اوراق هفت صفحه يي که نامهای 390 نامزدبا سمبولهای شان درآن درج بود برخوردند.
ثمرهء ناگزير اين انتخابات پارلمانی عميقا منشعب خواهد بود که درآن"نمايندگان مستقل"مسلط ميباشند . آنها ترجيحابر اساس تعلقات سمتی انتخاب گرديده اند تا سياسی. کرزی بکمک امريکا وبا استفاده از منابع مالی آن دقيقا محاسبه نموده بود که چنين نهاد ميتواند بيشتر انعطاف پذير باشد. يک ديپلومات در مورد پافشاری کرزی بر سيستم رای انفرادی وغير قابل انتقال (SNTV)به خبرنگار روزنامهء سدنی مورنينگ هرالد گفت :"او نميخواهد متزلزل گردد. او مدعی است که هدايت يک گروه بزرگ وکلای مستقل و ايجاد ائتلافات متغييرازبين آنها برايش بهتر از گروه کوچک احزاب سياسی اندکه پارلمان را فعال ميسازند."
رونالد نويمان سفير ايالات متحداز انتخابات افغانستان وشامل ساختن فرماندهان وجنگ سالاران به عنوان "تصميم افغانها" دفاع ميکند. هردو ادعا نادرست است. زيرا:
اول، معمار اصلی کرزی نه بلکه سلف نويمان ،زلمی خليل زاد بود. اوبصورت محرم در انتصاب رييس جمهور افغانستان سهم داشت. قانون اساسی را تدوين کرد. زمان وشيوه انتخابات را معين ساخت. خليلزاد اکنون سفير امريکا در عراق است واز رژيم دست نشاندهء واشنگتن در بغداد سرپرستی ميکند.
دوم : سيستم انتخابات هيچگونه مانعی را برای جنگسالاران،زعمای اقوام وفرماندهان شبه نظامی که قوای امريکا وحکومت کرزی بر آنها متکی است،ايجاد نکرد. در زمانيکه واشنگتن خطر حملات طالبان را برجسته جلوه ميداد،در اکثر مناطق تهديد اصلی به نامزدها ورای دهندهگان ازجانب جنگسالاران ورهبران شبه نظامی که متحدين نزديک ايالات متحده ورژيم کرزی اند،محسوس بود.
در گزارش سازمان پاسدار(ديده بان)حقوق بشر مقيم ايالات متحده که قبل از انتخابات انتشار يافت، آمده است : افزون بر هراس از طالبان که عمدتا در مناطق جنوب وجنوب شرق احساس ميگرديد،بسياری رای دهنده ها و نامزد ها نگرانی خود را در مورد احساس خطر از جانب قوتهای جنگسالارها يا شبه نظاميان ظاهرا وابسته به دولت به سازمان پاسدار حقوق بشر ابراز ميکردند...
درسراسر کشور، نامزد ها وسازمانهای سياسی به سازمان پاسدار حقوق بشر در موردقضاياچنين شکايت ميکردند : فرماندهان محل وافراد قدرتمند ويا کارمندان دولتی وابسته به آنهادر محلات جلساتی را داير ميکردند که در آن به رای دهندگان ورهبران اجتماع وعوام گوشزد ميشد به کی رای بدهند. در بعضی قضايا بمشاهده ميرسيد که تهديد مستقيم به نامزدها و هوا داران شان قبلا اعلام گرديده بود.
نامزد های جنگسالار
حد اقل 150 جنگسالار يا فرمانده شبه نظامی خود را کانديد کردند. اين فهرست شامل افرادی ميگردد که در جنگهای بيرحمانهءتنظيمی در اوايل دههء 90 درگير بودند.مانندبنيادگرای اسلامی عبدالرسول سياف ،جنگسالار هزازه محمد محقق ور هبر مشهور جميعت اسلامی يونس قانونی .عده ای ازنامزدها بشمول بعضی نامزدهای برای 68 کرسی نماينده گی زنان ،افراد وابسته به جنگسالاران اند.
اگر چه بر اساس قانون انتخابات افراديکه در جنايات جنگی و عمليات شبه نظامی سهيم بودند حق نامزدی را نداشتند،اما فقط چند تنی ازين حق محروم گرديدند.
کميسيون شکايات انتخابات فسخ نامزدی 28 فرد را به علت روابط شان با مليشای غير قانونی اعلام کرد. 11 نامزدازجمله ءآنها در ماه جون تحريم گرديده بودند. درين فهرست هيچ يک از جنگسالاران بلند پايه ويا افراد نزديک به کرزی شامل نبود.
اين مادهء قانون يک چيز کاملا ظاهری است ،نه تلاش بر ای تعقيب قانونی کسانيکه عمدتا مسول جنايات جنگی اند. اکثر شبه نظاميان رسما در تشکيل قوتهای امنيتی کشور مدغم شده اند.
کرزی در زمرهء تلاشهايش برای تخريب پايگای مقاومت مسلحانه رهبران وکارمندان طالبان را ترغيب وتشجیع کرد تادر انتخابات سهم بگيرند. آنها،از جمله وکيل احمد متوکل وزير خارجهء رژيم طالبان،مولوی قلم الدين رييس ادارهء امر بالمعروف ونهی از منکر(که به علت بد رفتاری در برابر مردان وزنان نقض کنندهء قوانين ارتجاعی طالبان ازنام بد برخوردار است.) کانديد شدند. حاجی عبدالصمد خاکسارمعاون وزير امنيت طالبان در آخرين لحظات به علت مخالفت قبيلهء نورزی در برابر بازگشت او از فهرست حذف گرديد. حضور چنين نمايندگان مضحک بودن ادعا هايي را برملا ميسازد که انتخابات را دموکراتيک معرفی ميکند. کسانی در پارلمان جديد 249 عضوی مسلط خواهند بود که کرسی های شانرا از طريق قتل وارتشاء بدست آورده اند.
واشنگتن پست با نشر سرمقاله ای در نقد انتخابات از ديگران پيشدستی کرد. اين روزنامه تاييد کرد: مسلما افغانستان که ازجمله پنج کشور کاملا فقير دنياست،اضافه از 60 درصد اقتصاد آن متکی به توليد نامشروع مواد مخدر است وتا هنوزجنگسالاران بربخشی از آن مسلط اند، راه طولانی را درپيشرو دارد. درهيچ جايی ازين سرمقاله اشاره نگرديده که انتخابات"يک گام تاريخی بطرف دموکراسی" بود واستنتاج گرديده که وضع افغانستان بمراتب بهتر از چهار سال قبل است.
حکومات متعددو متواتر ايالات متحده عمدتا مسوليت مصيبتهای سياسی،اقتصادی واجتماعی افغانستان را به عهده دارند. تمام جنگسالاران موجود و گروهای مسلح در نتيجهء عمليات وسيع سی آی ای در دههء 80 وپرورش وتسليح مجاهدين بنيادگرا بر عليهء حکومت افغانی تحت الحمايهء شوروی به ظهور رسيدند.
اشغال دوامدار افغانستان تحت قيادت ايالات متحده برای مردم افغانستان صلح، حقوق دموکراتيک وبهبودی سطح زندگی را به ارمغان نياورد.عليرغم تعهدات امريکا ومتحدينش مبنی بر اعطای کمکها،بخش اعظم مردم افغانستان در لجنزار فقر و عقبماندگی اقتصادی وفقدان عرضهء خدمات فرو ميروند. در جنوب وشرق کشور قريه ها وقصبات پشتونها مورد حملات هوايي مداوم امريکا، تلاشيها، استبداد ، حبس وبازداشت قرار ميگيرند. افغانها در معرض استبداد واستيلای بيرحمانهء جنگسالاران وفرماندهان شبه نظامی قرار گرفته اند.