جاسوسی وجاسوسها ... ؟
هفته ای قبل جناب کرزی رئیس جمهور دولت اسلامی افغانستان در بیانیه ای شورای افغانستان ، که اعضای شورا مورد خطابش قرار داشت اخطار کردند : دوتن از مسئولان بلند پایه دولتی را که گفته میشود وزیر بوده اند از پستهای شان ، بجرم جاسوسی بکشور خارجی سبکدوش نموده اند . واز افشای نامهای شان خود داری ورزیدند . وضمنا تهدید کردند که در آینده نامها را افشا خواهند کرد . گفته میشود ، دربین ماموران بلند پایه ای دولتی نا آرامی ایجاد نموده است وبی بی سی طی گفنگوی با مردم از طریق تیلفون این تشویشرا بخوبی سازمان دادند وعده ای نیزجاسوسان را مورد دشنام ونا سزا قرار دادند . امید است تشویش اراکین بلند پایه ای دولتی را رفع نموده باشند . با این تهدید ها واخطار ها اگر متوجه قوماندان سالارجهادی است ، وی از برکت حامیانش فعلا به اصطلاح عده ای از روشنفکران در خدمت جهاد بر کرسی قانونیت ومصئونیت تکیه زده اند واز آنجا دولت وارگانهای اجرائیوی وقضائی را نشانه گرفته اند . وبزودی معلوم خواهند گردید که این جاسوسان بقول جناب محترم رئیس جمهور در پارلمان اند یا در شورا وقضا وجاهای دیگر حاکمیت دولتی ؟ قومندانسالاران وتفنگداران محلی وقاچاقبران تریاک وجنایتکاران ومفسدین اداره دولتی و جاسوسان بخوبی آشنائی دارند که درجریان اضافه از چار سال از این حرفها علیه همه زده شده وکدام خطری متوجه آنان نبوده ونمیتواند باشد . زیرا این اداره ماهیتا بر چنان وچنین بنیاد های استوار است ، که اگر خدای ناخواسته قومندان سالاران مجاهد وقاچاقچیان مواد مخدر ومفسدین اداره دولتی وجاسوسان وطالبان وتروریستان نباشند ، ائتلاف مبارکشان در افغانستان بر هم میخورد ودولت از خدمت گذاری به حامیانش تحت نام خدمت بمردم قاصر خواهند گردید . یا در نبود یاکمبود یکی از این صفات عالیه وحالیه دولت جمهوری اسلامی ، وحدت ویگانگی آ ن صدمه خواهند دید وبه لنگش وناکار آمدی آن برای اهل ائتلاف جهادی وجمهوری اسلامی وشبکه های استخباراتی دولتهای ذینفع درمنطقه نه تنها خوشایند نیست ، بلکه مورد خشونت است . سازمانهای بین المللی استخباراتی ودولتها در عمل در یافته اند که این حرفها تا جائیکه با مصالح اساسی ومنافع شان در تصادم واقع نگردند ، کاملا آز آن تلقی دوستانه ودموکراتیک دارند . یا به این بازیگران عرصه هدایت داده اند یا اینکه بذهن کوچک این زمامداران طوری داده اند که فکر کنند این حرفی خودش است که میزند وبفردای آن می فهمد که با چه اختیار وصلاحیت این باد را بیرون داه است ! این نوع گفتار های غیر مسئولانه زمامداران گوش بفرمان استخبارات خارجی ، بنوعی از سیاستهای استخباراتی وجاسوسی است ، که مسئولین عمل ومربوطین ( منظور تفنگسالاران وجاسوسان ومفسدان وقاچاقچیان مواد مخدر) را با چنان اخطار ها وتهدید ها در تعین مواضع شان ، با محور های شرارتهای فوق الذکر( در نزدیکی ودوری ) به نیروهای قدرت وعملکرد بین اللملی وداخلی فاصله ساز اند . بمفهوم اینکه یا آنرا کوتاه میسازند ویا بفاصله داشتن وادار میکنند . این اخطار ها برای رسانه وخبر های داخلی وخارجی برای چند روز سرگرم کننده اند . زیرا اخباری دیگری غیر از کشتن وتصفیه کردن وعملیات های پیهم نظامی خارجی وغیره چیزی ندارند برای این موارد که خبر ها رساتر وجاندار تر میگردند که وقتا خود رئیس دولت را وا میدارند دست بکار شوند ، تاکمی بتوانند تاثیر خبر را دوام دار تر ومورد توجه بیشتر قرار داده باشند همچو اخطار ها وتهدید ها در زراد خانه های شبکه های جاسوسی کار سازی میگردند وبگردانندگان امور داده میشود . وهم رسانه ها ی این دستگاه ها با چنان بیطرفی واز زبان مردمان دوباره آنرا انعکاس میدهند که گوئی همه کار ها درهمین روز ها روبراه خواهند گردید . بی بی سی بنا بوظیفه ای همیشه گی اش دراین زمینه نیز بزبان پشتو با شنوندگان مسئله جاسوسان وجاسوسی را در میان گذاشتند وعده ای هم دل خودرا براین وآن خالی کردند ودر هر بخش آن اقای ودیر صافی که من از ایشان شناخت خوبی دارم بجای نماینده کرزی که بسوالات جواب بدهند با سوال کننده گان در این دشنام دادنها به جاسوسان یکجا شرکت نمودند وهمه برهمه دل خالی کردند وتا پایان هم فهمیده نشد که کی جاسوس بود وبرای کی جاسوسی میکرد وخصوصا چه را جاسوسی میکرد ؟ من بحیث شنونده مطالب را بدقت گوش دادم وکوشیدم بعضی را بحافظه وبعضی را یا داشت نمایم زیرا برایم موضوع جدی معلوم شد که بی بی سی میخواهد بحیث یک سازمان اطلاعات بکشف اسراری اذهان مارا متوجه سازد . اما با آنهم چیزی قبل فهم برایم دستگیر نشد بجز آنکه یکوقتی در یکی از سایتهای انترنتی ، تحت عنوان "شوخی های کرزی "خوانده بودم که کرزی پیشنهاد مصالحه تمدنها را طی مسافرتش بکشورهای عربی زبان ارایه داده بود که وی حاضر است این مصالحه تمدنها را وساطت کنند . ازاین قصه ها زیاد است . بیاد دارم که دروقت عملیات هوائی قوای امریکائی بر طالبان ، یکی از این الکوپتر های نظامی امریکائی جناب کرزی ویاران را دریکی از مناطق گوشه ای در غرب افغانستان به احتمال قوی غور یا بادغیس ، ( با معذرت فراموش کرده ام ) با وسایل مخابره وافرادی امنیتی پیاده نموده بودند . از طریق وبه رسانه ها چنان صحنه سازی شده بود که بمنزله ای فلم هنری ، که قهرمانش همیشه در خطر مرگ است وتا پایان زنده وتماشا چی را راضی نگهمیدارد . گاهی مخابره قطع میگردید واخباری از این زعیم در تاریکی قرار داده میشد . قابل توجه اینکه بعدا آقای کرزی بیادی از این روز ها بخبر نگاران گفته بود که " من میتوانستم در هما نروز( که از الکوپتر در پناه امنیت قوای امریکائی پیاده گشته بودند ) بدون کنفرانس بن وکمک جهانیان کابل را بگیریم اما نخواستم که خونهای بی جا وبی گناه ریخته شود " .( یعنی بر کابل مارش کنم ) . اما در همان روز ها دیگران در پناه توپ خانه الکوپتر ها وطیارات وقوای نظامی امریکائی ،بکابل رسیده بودند .
من از طفولیت بفلمهای هندی ، ایرانی ، امریکائی وروسی وغیره از طریق سینما و در این سی سال اخیر از طریق تلویزیون که قسمت اعظم آن فلم های جالب جاسوسان وعملیات محیر العقول شان است که جالب وجذاب اند بتماشا نشسته ام ، وهم چنان داستانهای جالب وقصه ها وسر گذشتهای از نام آور ترین جاسوسان را بمطالعه گرفته ام . این بارگوشم بچنان مسله ای از طریق بی بی سی بار دیگر بیدار گردید تمام خاطرات فلمها وداستان ها وتاریخ یکبار دیگر در ذهنم زنده گردید . به برنامه بی بی سی وحرفها وسوالها وجوابها گوش کردم بجز خشم غضب ودشنام چیزی از جاسوس وجاسوسی برایم مفهوم نشد که کی جاسوس است وچه را در افغانستان جاسوسی میکند ؟ بدین مناسبت خواستم در پناه کتب وتاریخ بطور مختصر مسئله جاسوس وجاسوسی را مرور نمایم بمطالبی وسیع ومعلوماتها وقصه های تاریخی بر خوردم که نمیتوانیم بدون یاد آوری این مطلب که در تمام طول تاریخ بشرغرض سرکوب وچور وچپاول دست رنج دیگران واستحکام پایه های استبداد فردی وخود کامگی از افراد وشبکه وسازمانها ودیوانهای جاسوسی استفاده برده اند وبزرگترین مظالم تاریخی بدست این عمال استبداد ، جنایات استعماری در کشور های مستعمره از کره های آدم سوزی نازیها وشکنجه گاه های اعدام آزادیخواهان تا دستگاهای استبداد پادشاهان وامیران توسط این عمال یعنی جاسوسان بر پا گردیده است وتا امروز هم جریان دارد . از قدیم مردم از انزجار وغیظ وتف به جاسوس ومخبر وخبر چین یا تحت هر نامی که بوده مردم نتوانسته اند از اظهار آن ابا ورزند این نفرت دربین مردم نمایان وظاهر بوده است وهم از اینجاست که ، دربین مردم گفته می شود که : " روی جاسوس سیاه است " اصطلاح جاسوس درزبان دری وپشتو در ادبیات وتاریخ کشور ما کمتر معمول بوده ، تا کلمات دیگری از قبیل سخن چین وخبررسان، مخبر، غماز و جواریگر تا جاسوس . وبیشتر شکایت ها از غمازان وسخن چین هاومخبر هاست تا جاسوسها . (جاسوسها آنانی اند که بخارج جاسوسی میکنند) .
در فرهنگ دو جلدی معین : " آنکه اخبار واطلاعات کسی یا موسسه ای ویا کشوری را مخفیانه گرد آورده به شخص یا موسسه یا کشوری دیگر اطلاع بدهد . " جاسوس است ، که جمع آن "جواسیس " آمده است. از بدو تاریخ اجتماعات بشری ، ایجاد اختلاف وتفاوتها بسرمنابع اولیه ثروت وبهره گیری بیشترواسانتراز دسترنج دیگران ، عده ای بدزدی ، زور، حیله ونیرنگ ودروغ متوسل شدند وبچپاول وغارت از دست رنج دیگران وتصرف بر آن بدم ودستگاه های طبقات حاکم وبمنزلت و ثروت رسیدند . با پیدایش طبقات مفتخورومفسد دستگاههای سرکوب وچپاول دسترنج دیگران را بوجود آوردند بقول تبریوس گراکوس مدافع برده ها در نظام برده داری سنای روم ، که میگوید : " برده گانیکه امپراتوری روم وعظمت آن بر پشت وشانه های این برده گان استوار است ، آنها در این سرزمین حتی گورستانی ندارند ، اما جلال امپراطوری را پاسبانی میکنند. " دستگاه طویل وعریض امپراتوریهای برده داران غرض نگداری نظام ، دستگاههای عظیمی را از محصول رنج دیگران برپا داشتند ، تا توانسته باشند ، ازاحوال زیست دیگران خودرا با خبر نگهدارد وحاصل دسترنج آن را بدزدند و بخصوص بعدازنظام بردگی وبرده داران نیاز بیشتر به حیله وآگاهی از وضع توده ها وبقای نظام ودولتها در سرزمینهای دیگران به لشکر کشیها وجنگها وچپاول به ثروتها ، توام با آگاهی ازوضع نظامی ، ثروت وسیاست دولتها واتباع نیاز به اطلاعات بیشتر وبیشتر داشتند تا راه های اسانتر تجاوز وتصرف بر جان ومال دیگران در اختیار خود داشته باشند . وسازمانهای تحت نامهای مختلف برای بدست آوردن اطلاعات به جاسوسان وگماشته گان نیاز شدید احساس گردید وبوجود امد وبمرور زمان توسعه یافت . راوندی درتاریخ اجتماعی ایران از قول گیبون مورخ نامدار در مورد جاسوسان در امپراطوری روم نقل میکند : " پس از آنکه شبکه راه های ارتباطی امپراتوری اصلاح شد ، پیکهای امپراتور از قدرت خود سوئ استفاده کردند ، مردم آنها را دیدگان شهریاروالت تنبیه خلق نامیدند ... وعده ای آنها بطور شگفت انگیز به ده هزارنفر رسید . آنها میتوانستند هر بیگناهی راکه خشم ایشانرا بر انگیخته یا حق السکوت نپرداخته بود بخاک سیاه بنشانند . وهریک از رعایا در وحشت از آن بود که اورا از دور افتاده ترین نقاط سوریه یا بریتانیا با غل وزنجیر به در بار میلان یا قسطنطنیه گسیل دارند تا در آنجا در مقام مدافعه از جان ومال خویش به اتهام این خبر چینان بداندیش که از هر گزندی مصئون بودند ، پاسخ گوید ... ودر جای دیگر می نویسد : " لشکری عظیمی از جاسوسان وسخن چینان ومباشران که به امر کنستانتیوس برای آسایش خاطرات یکنفر ، در برهم زدن آرامش خاطر ملیونها ، استخدام شده بودند ."( تاریخ اجتماعی ایران اثرمرتضی راوندی ص .599 ) در قرون اوسطا وبخصوص در دولت های اسلامی وظایف جاسوسی به دیوانهای متعددی وتحت نامهای مختلف اجرا میگردید . از ابتدای اسلام ، در آغاز جنبش اسلامی پیشوای مسلمانان اسلام برای وقوف از فعالیتهای سیاسی ونظامی مخالفین خود به خصوص قوم قریش ، همواره یک یا چندتن از مومنین ودوستان وفادار خودرا به قصد جاسوسی نزد مخالفین می فرستاد واز نقشه ها وتدابیر مخالفین خود ، قبلا با خبر میشدوبرای خنثی کردن نقشه آنها تلاش واقدام مینمود . استفاده از جاسوسان در دوره های بعد ، یعنی بنی امیه وبنی عباس نیز دوام یافت وتحت دیوان اشراف ودیوان برید ، که همیشه با تلاش منهیان وجاسوسان در رسانیدن اطلاعات نظامی وسیاسی ومالی نقشی بسزائی داشتند. نه تنها امرا وسلاطین عباسی بلکه در سایر قلمروهای خلافت اسلامی ، برای اینکه غافلگیر نشوندودر مقابل عمل انجام شده ای قرار نگیرند .عده ای از دختران وپسران مستعد وزیرک را تربیت میکردند ، وآنان را یا بعنوان غلام وکنیز ویا بنام منهی ومشرف به نقاط مختلف مملکت گسیل میداشتند ،، تا فعالیتهای گوناگون استانداران ، ماموران وماموران بر گزیده ای دولت ، مخصوصا کارهای مامورین دیوان ها واعمال نیک وبد آنان ، وتلاشهای مخالفان وفئودالهاویاغیان را ، درکوتاه ترین مدت در نامه های بنام ملطقه بنویسند وبوسیله سوار کاران آزموده وماموران دیوان برید بحکومت مرکزی یا مشرف کل اعلام دارند . تا دولت قبل از انکه حادثه ای رخ دهد در صدد چاره جوئی بر آید . که در اوائل مشرف کل بحیث رئیس تفتیش کل مالی را داشته است . در کتب ومنابع تاریخی قبل از تاریخ وبعد آن واسلام در ادیان تاریخی پرستش خدایان متعدد وهم پرستش خدای یگانه بوظایف افراد یا قوه های خبر دهنده سخن رفته است حضور همیشگی کرام الکاتبین ، ملائکه های نوشتن اعمال روزانه ای ما دایما بر شانه های ما ناظر وثبت احوال مایند . گواه بر همین وظایف است . اعمال انسانها از طریق این منهیان مشرفان وخبررسانها وجاسوسان غیر از نظارت مالی به اخبار واطلاعات سیاسی نیزبدربار هادر طول تاریخ بوده اند . راوندی از کتاب " تجارت والسلف " مینویسد " قبل از آنکه مامون طاهر بن الحسین را بهیه امارت خراسان بر گزیند ، باوزیر خوداحمد ابو خالد مشورت کرد. احمد این سمت را برای طاهر تائید کرد واز او نزد خلیفه ضمانت نمود . پس از چندی طاهرراه عصیان سپردونام مامون را از خطبه برانداخت . دراین موقع احمد به خادم خودکه به عنوان جاسوس ومامورمخفی در دستگاه طاهر بود ، دستور داد ، تا از زهری که نزد خود داشت اندکی در غذای طاهر ریزد . اوچنین کرد وطاهر در گذشت ونگرانی خلیفه مرتفع شد . جانشین او عبدالله بن طاهر با وجود خدماتی که بدستگاه خلافت کرده بود ، مورد عنایت مامون نبود وخلیفه از قیام او بیم داشت . وبهمین مناسبت به کنیز جاسوسی که بدو هدیه کرده بود ، دستورداد عبدالله را مسموم سازد. ولی آن دخترکه عاشق بیقرار عبدالله شده بود ، توطئه خلیفه رابروی آشکار ساخت ." ( همانجا راوندی ص.589.) . منظور از ذکر این نمونه های تاریخی بیان تاریخ جاسوسی وجاسوس نیست ، ذکریست در طول تاریخ از این وسیله غرض استقرار نظام های خود کامه دردرون دربار ها واعیان واشراف وهم در بیرون دربین طبقات عامه وسیعا مورد استفاده سلاطین وامرا وخلفا وامپراتوران وستمگران وحکام بهره میبردند . بقول استاد سعید نفیسی دیوان اشراف ، که توسط مشرفان ( ناظر ازبالاوبلندی بر همه حال واقف راگویند )در همه کارهای کار گزاران دولت نظارت داشتند . یک عده ماموران دیوان اشراف را مشرف میگفتندکه علنا بکار ها می رسیدند . عده ای دیگر را " منهی " وکار آنهارا " انهاء "میگفتند که پنهانی اعمال ورفتار ماموران دولت را به پایتخت می نوشتند یعنی دیوان اشراف بکار پلیسی ومنهی کار جاسوسی مخفی بوده است . بار تولد کلمه ای " اشراف "را به معنی تحت الفظی مراقبت از نقطه ای بلنداست ومشرف مراقب میگوید . در تاریخ بهیقی مکرر از مشرفان وفعالیتهای آنها در محیط دربار وزریای مختلف امپراتوری غزنویان وحتی در بار های خلافت بغداد وهند وایرا ن ومصروغیره ، که از طرف سلطان محمود وهم پسرش مسعود چه در داخل دربارو پسران سلطان محمود وهم پسران نیز بدربار سلطان پدر جاسوس داشتند وهم از این امر حرمسراها وغلامان وخاصه گان وخواجه گان نیز خالی نبودند . هرحاکمی بتوانائی هایش در دربار ها ودربار ها دراحوال شان جاسوس داشتند . وفعال بوده واین شغل در دربار مسعود ، وظیفه و " شغل در گاه همه بر حاجب غازی میرفت که سپه سالار بود... ، وکد خدایش سعید صراف در نهان بروی مشرف بود که هر جه کردی پوشیده باز نمودی " تایخ بهیقی .ص167 ). وبهیقی از آوردن این منهیان وجاسوسان در دربار مسعود بکرات قصه ها دارد . در تمام طول تاریخ اشراف یا جاسوس در کار دیگران از همان قدیم ها ، کار مکروه وزشت بوده وافراد با شخصیت به این شغل تن در نمیدادند .در تاریخ بهیقی میخوانیم که : " روزی سلطان مسعوداز بو نصر مشکان نام دبیران را میخواهدوعبیدالله وبوالفتح حاتمی را دراین کار استادی ومهارت داشتندازاین شغل بر کنار میکند ، چون بونصر با شگفتی علت تغییر این را می پرسد مسعود در پاسخ میگوید : ایندوتن در روز گار گذشته مشرفان بوده انداز جهت مرا در دیوان تو امروزدیوان را نشایندبونصر گفت بزرگا که این حال امروز دانستم بونصر گفت اگر پیشترمقرر گشتی چه کردی ؟ گفت هردو را از دیوان دور کردمی که دبیر خاین بکار نیاید امیر می خندید وگفت این حدیث بر ایشان پدید نباید کرد که غمناک شوند ... ( بهیقی دکتر فیاض ص .176 ). بهیقی با توانائی داستانهای جاسوسها را بیان نموده واز آنجمله داستان جاسوسی طغرل را در دستگاه امیر یوسف برادر سلطان محمود ، نشان میدهد که توسط غلامی زیبا طغرل راکه بر وی جاسوس بود . از طرف سلطان محمود ببرادر بخشیده شدویوسف برادر سلطان محمود عاشق طغرل بود . بهیقی با قلم توانای خود می نویسد : " ... امی یوسف که سخت دلباخته ای او بود بوی نیکوئیها کرد اورا حاجب وندیم وواقف اسرار خود گردانید ، غاقل از آنکه ...در نهان حاجبش را طغرل که وی را عزیز تر از فرزندان داشتی بفریفتند بفرمان سلطان ، وتعبیه ها کردند تا بر وی مشرف باشد وهرچه رودمی باز نماید تا ثمرات این خدمت بیابد ، بپایگاهی بزرگ که یابد واین ترک آبله ... ندانست که کفران نعمت شوم باشد ... ویوسف چه دانست که دل وجگر ومعشوقش بر وی مشرف اند ؟ " . سر انجام در سفرغزنین بین مسعود ویوسف ملاقاتی دست میدهد وشبی از شبها او را با عبدوس وطغرل کافر نعمت روبرو میکنندوبه قلعه سگاوند می برند ،بهیقی که ناظر این وقایع دلخراش بود مینویسد : " امیر یوسف را دیدم که بر پای خاست وهنوز کلاه وموزه وکمربود وپسر را در آغوش گرفت وبگریست وکمر باز کرد وبینداخت ... وطغرل را گفت : شادباش ای کافر نعمت از بهر این ترا پروردم واز فرزند عزیز تر داشتم تا برمن چنین ساختی ... برسد بتو آنچه سزاوار آنی ... " بهیقی مینویسد : "گفته امیر یوسف به حقیقت پیوست طغرل از عمر خود طرفی نبست ودر جوانی با ناکامی ورسوائی در گذشت . " (ص593ت.ا.ا.تاریخ بهیقی ص 325 ببعد فیاض .) . ناصر خسرو از جور جاسوسان در دیوان خود یاد میکند :
برمن چرا گماشته ای خیره ــــــ چندین هزار مست وبر آشفته
من رانده زخانمان به دینم ــــــ زینست عدو دوصد هزارم
غرض روشن شدن مطلب یادی از سیستم های جاسوسی که در تمام اداوار جامعه بشری با تمام مذمت وبحیث شغل پست ودنی ومورد نیکوهش بشربوده است .ازاین شعل سلاطین در دو عرصه بطور کل استفاده میبردند اول : غرض تقویت استبداد داخلی امرا وحکام وسلاطین وپادشاهان وهم خزانه شاهی وفراهم آوری ثروتها غرض امیال فردی وخانواده گی واشرافیت ونظارت بر آن وآگاه بودن بر حال رعایا وماموران وحکام وگماشتگان دولتی در نواحی قلمرو مملکت داری وغیره مورد استفاده بوده واست .
دوم : جاسوسی در بیرون از قلمرو مملکت داری ، در قلمروکشور های دوست ودشمن واگاهی از احوال مملکت داری واقتصاد سیاست ووضع اجتماعی کشور با خبر از احوال کشور ها جاسوسها تربیه وبطور خفا بکارمیگماردند تامطالب مورد ضرورت را از منابع مورد ضرورت به زودترین فرصت تهیه وبدسترس بگذارند .
دستگاهای جاسوسی که امروز عریض ترین وطویل ترین وپر مصرف ترین دستگاه های مخفی وعلنی ونیمه علنی دولتها را در بر میگیرد . در امروز این دستگاه ها صرف غرض تامین حاکمیت عده ای بر اکثریت مردم واتباع یک کشور قانع نیستند می خواهند قلمرو جهانی داشته باشند .
این دستگاه های جهنمی که خشونت آن در جنگ دوم بین المللی در کره های آدم سوزی نازیهای المان ، خلاصه نشده ، بلکه این سازمانها در عصر حاضر اعمالی را انجام میدهند که دست اس اس های المان را از پشت بسته اند . داکتر کولمن مینویسد که : " در جریان جنگ دوم جهانی ، متجاوز از صد پژوهشگر، زیر نظر کورت لوین مشغول کار بودند که روشهای مورد استفاده ای راین هارد هایدریش ونیروهای امنیتی نازی معروف به اس.اس تقلید میکردند .
تشکیل سازمان او. اس.اس بر اساس روشهای هایدریش قرار داشت وهمانگونه که همه میدانیم ، سیا سازمان مرکزی اطلاعات امریکا ، جانشین سازمان مذکور گردید . تمام نکته دراین است که دولتهای بریتانیا وایالات متحده ، ماشینی را بوجود آوردند که مارا با کمترین مقاومت محسوس در جهت شکل دهی جهان تک حکومتی هدایت کنند. این ماشین ازسال 1946 کار خودرا آغاز نموده است وهر سال نیز تجربه های تازه بر آن افزوده گردیده است . " (کانون توطئه های جهانی .ص74 ) .
در قرون متمادی دولتها از این شیوه های جاسوسی وجمع آوری اطلاعات ، غرض تحکیم بنیاد های استبدای وتقویت منابع مالی واقتصادی ونگهداری بشردر کنترول عده ای منظور بوده ، اما بتدریج در طول تاریخ این اهداف انچنان توسعه یافته ، که امروز هیچ مرزی معینی را نمیتوان برای آن تعین کرد . از جمع آوری اطلاعات وحوادث وقضایای پوشیده یا محرم تا پخش اطلاعات راست یا منحرف کننده وحتی تا مرز های شناسائی افراد وخوانش مغز ها وتحت نطم دلخواه در آوردن نظام فکری وتعلیم وتربیه ونظام خانوادگی وفرد وفرزندان مارا در اختیار گرفته اند .در وظایف امروز این سازمانها هیچ قلمرو حیاتی انسانی نیست که از دست برد این سازمانها چه در داخل مرز های یک کشور وچه در بیرون موردتعرض قرار نداشته باشند . مهمترین این سازمانها به اساس تفکیک وسابقه وکارآئی شان وتجارب شان بترتیب ذیل اند :
سازمان اطلاعات مخفی برون مرزی بریتانیا به نام ام .ای6 وسرویس درون مرزی به نام ام .ای. 5 معروف اند. این دو ، از قدیمیترین نهاد های جاسوسی ( که تحت نام سازمان اطلاعات معروف اند ) جهان بشمار می روند . این دوسازمان ، همچنین پیشگام بهینه سازی شیوه ها وفن آوری های جاسوسی در جهانند . هیچیک از این سازمانهای نامبرده از راه مجالس ملی ، در برابر مردم بریتانیا مسئوولیتی ندارند ودر عین حال ، هردو در نهایت پنهانکاری ، در پشت سر بیشتر رخدادهای گوناگون علنی قرار دارند . آغاز کار این سازمانهابه دوران کار ملکه الیزابت اول بر میگردد. نام بنیاد گذار آنها سر فرانسیس والسینگهام وزیر امور خارجه ملکه الیزابت اول ثبت شده است . البته از بدو تاسیس تحت نامهای متفاوت فعالیت داشته اند و اکثرا بکار اعما ل پنهانی وسوء قصدهاودلایل اقتصادی وسیاسی درساحه عمل آن قرار دارد . نکته مهمی که باید اینجا بدان تذکر داد بنا بر قوانین بین المللی وقانون بریتانیا در اکثر موارد استفاده از عملیات پنهان ممنوع وغیر مجاز است و هم در قانون جاسوسی علیه اتباع بریتانیائی در داخل وخارج بریاتانیا چه از طریق اطلاعات یا شنیدن وضبط صوت یامکالمه یا کتابت مجازنیست وجرم است . این سازمانها این ساحه را کاملا به سازمان اطلاعات خارجی امریکا سیا باز گذاشته اند واز انطریق این مسئله را تامین میکنند . در این اواخر قانون جدیدی را علیه مبارزه با تروریزم از مجلس گذشتانده اند که بر اختیارات بی بند بار این سازمانها هر چه بیشتر افزوده است .
شبکه دوم اطلاعات جاسوسی اسرائیل بنام " موساد " است که زائیده شبکه جاسوسی بریتانیا بوده وبرمبادی تشکیلات پیچده ای اس.اس المان نازی در استخبارات تروریستی وکشف در شبکه های نظامی ، نوعیت سلاحها وسازماندهی نفوذ درشبکه های جاسوسی وسازماندهی ترور های انفرادی وعملیات سریع کارپشته ترین ها اند .
شبکه جاسوسی سیا " سازمان امنیت ملی امریکا سی. آی . ای . طوریکه قبلا متذکر گردیم این سازمان بر بنیاد شبکه ای آدم کشی اس .اس تجدید سازمان گردیده وعملیات پنهان را که خلاف قانون اساسی اضلاع متحده است نه تنها در داخل کشور بلکه در سراسر جهان بکار میگیرد . وعملیات این سازمانها ار سطح صلاحیتهای روسای جمهور وپارلمانها بالا تر قرار دارند .هرروزه ده ها وصدها حادثه در جهان اتفاق می افتد که بدستور ورهنمائی این سازمانها بکار گرفته میشود . اکثرا رسانه های اطلاعاتی وگردانندگان آن ، تحت رهنمائی متخصصین این سازمانها که صدها وهزاران مغز متفکر جهان وامکانات وسیع تخنیکی ومالی را در اختیار دارند که حد ومرزی را نمی شناشد . اداره میگردد . سازمان استخبارات روسیه که در اوایل بنام چکا سازمان یافت . که در دفاع جنگهای داخلی ای توسط فلیکس درژنسکی ایجاد ، و امروز بنام ک .گ .ب مخفف نامی است که معنی آن کمیته امنیت دولتی بخش خارجی آنست . این سازمان تحت نام حفاظت دستآورد های انقلاب سوسیالیستی گارگران ودهقانان در جنگهای داخلی وتجاوز 16 کشور اروپائی علیه انقلاب اکتوبر تاسیس گردید ودر استانه ای جنگ دوم بین المللی ودر جریان تحت رهبری بی ریا یکی از نظامیان تحت فرمان ستالین نسلی از بهترین فرزندان انقلاب را یا کشت یا به سائیبریا تبعید ودر تبعید جان سپردند .
سازمان جاسوسی آی . اس . آی نظامی پاکستان را بهتر است از زبان دگروال یوسف افسر آی اس آی بخوانید : " آی اس آی نیز مانند سایر سازمانهای جاسوسی دارای شهرت مهیب در داخل وخارج سازمانهای سری بوده وچنین ملاحظه شده که این یکی از موقر ترین شبکه های استخباراتی در جهان سوم به حساب میرود . " وبدنباله می افزاید :
"سازمان مذکور بسیار وسیع بوده که صد ها افسر نظامی وملکی وبه هزار ها پرسونل در آن گماشته شده اند .مرحوم برید جنرال اختر عبدالرحمن رئیس عمومی این اداره ( در توطئه سا نحه هوائی با جنرال ضیاء و سفیر امریکا وهیئت از بالا رتبه ترین جاسوسان امریکائی وپاکستانی ،قربانی عملیات تروریستی سازمان جاسوسی " سیا "به احتمال قوی گردیدند ) یک مرد بسیار مقتدر در قوای نظامی روزانه مستقیما با رئیس جمهور ضیاء ملاقات میداشت . ... پاره ای وظایف آی .اس . آی مراقبت محتاطانه بر جنرالها بوده تا بدینوسیله از وفاداری ایشان در مقابل رژیم مطمئن گردد . بیم ووحشت از آی. اس . آی در زمان حکومت نظامی ضیاء بصورت حتم یک واقعیت بود . " وی هم چنان می افزاید : " من بحیث رئیس شعبه ای افغان در آی .اس. آی نه تنها مسئولیت آموزش وتسلیح مجاهدین را بر عهده داشتم ، بلکه عملیات ایشانرا در داخل افغانستان نیز طرح ریزی مینمودم ، ... هدف من این بود تا افغانستانرا بحیث ویتنام آنها (شورویها ) در آورم ... افغانستان را باید آهسته آهسته به آتش کشانید ... ما درطی سال 1983 تقزیبا( 10000 )تن اسلحه ومهمات راتسلیم شدیم . در حالیکه این مقرار در سا 1987 به( 65000 )تن رسید ... قسمت عمده وبیشتر این اسلحه از چین ومصر وبعدها از اسرائیل سرازیر می شد .
" " ... یگانه ذریعه ایکه بر طبق آن تنظیمها وقوماندانان را تحت اثر خود در آورده میتوانستیم ویا آنهارا به خط سیر مطلوب سوق داده میتوانستیم ، همانا تخصیص ویا دریغ داشتن اکمالات وآموزش بود ... معهذا در یک دست علف بخاطر پیشکش داشتم ودر دست دیگر چوب دندهبخاطر راندن یعنی دریغ داشتن از اسلحه را دارا بودم ... " وبعدا به تفصیل تنظیم فیصدی های اسلحه به تنظیمها می پردازند ومینویسند : " ...در سال 1984 بتعداد بیست هزار مجاهدین از پروگرام آموزشی ما مستفید شده اند . ما درسال 1985 بتعداد 17700 ودرسال 1986 بتعداد 19400 نفر را آموزش نظامی داده ایم ... تا 1987 یعنی در مدت زمان چهار سال دست کم ( 80000 ) مجاهدین در پاکستان تربیه نظامی شده در حالیکه تعداد بیشتر ازاین در خود افغانستان تحت چنین آموزش قرار گرفته اند ... روی همین ملحوظ بود که کابل باید مشتعل وتباه میگردید ... اینبود سر منزل مقصود ما . " ( تلک خرس ، نویسنده دگروال محمد یوسف ، مترجمداکتر نثار احمد " صمد " صد 3 و9 و10 ) . این سازمان جهنمی که بزرگترین شبکه های ترور بین المللی وقاچاق سلاح وحتی دزدی وخرید وفروش سلاحهای اتومی وکیمیاوی وقاچاق مواد مخدر را در کنترول دارد .این سازمان که فرزند سازمان اطلاعات بریتانیا بنام ای . م . 6 آماده ودر اختیار وهمکاری با سیا ووسرویسهای استخباراتی بریتانیا واسرائیل وامریکا وکشورهای عربی ازنزدیک در همکاری است . اکثا عملیاتهای تروریستی در اندونیزی وعربستان سعودی وسودان ودر امریکا وبریتانیا از همین مراکز تروریستی پاکستان اداره واجرا میگردد . در عملیاتهای تروریستی در افغانستان نیز متهم اند اما با سماجت وخصلت سر سختانه ای جاسوسی وتروریستی بعضا از هدایات گرداننده گان حقیقی آن سر باز میزند . معاملات مخفی سلاح های اتومی وراکت های دور برد ودسترسی به سلاحهای کیمیاوی وخرید وفروش آن در بازارهای بین المللی آی. اس. آی در مرکز آن قرار دارد دولت امریکا وگنگره امریکا ودولت های اروپائی از این معاملات آگاهی دارند و تا امروز از آن اغماض یا چشم پوشی شده است . پاکستان بحیث کشور شرارتها وبنیاد گرائی اسلامی وبحیث مرکز تروریزم ، که بقای آن بدان مربوط است زنده است .
بنا بر محدودیت های قانونی سازمان اطلاعات بریتانیا ام .ای 6 وسی .آی .ای نمی توانند در امور داخلی کشورهای همدیگر نفوذ کرده وحتی نسبت به شهروندان دوکشور جاسوسی کنند . وظایف آنها در ظاهر برون مرزی محدود می شود اما در این سالها ، دخالت این سازمانها در امور شهروندان یگدیگر ، موجبات نگرانی جدی را نه تنها برای باشندگان این دوکشور ، بلکه برای اتحاد کشور های اروپائی فراهم ساخته است که بعد از حادثه 11سپمتبر تحت عنوان بدنبال تروریزم ، این سازمانها زمینه مساعد را برای توسعه حریم قانونی صلاحیتهای خویش در عرصه های نظارت بر زندگی مردم وداشتن حضور همیشگی بر حیات روزانه مردم وجهانیان در تحت نام نظم نوین ودشمنان این نظم حضوربیشتر را تامین نموده اند و دارند . که چندی قبل پروازهای غیر قانونی طیارات سیا در قلمرو المان بدون استیذان قبلی یا اجازه وخبرقبلی ، انجام شده که گفته میشود جابجا کردن زندانیان رادر کشور های اروپائی بخصوص از المان به رومانیا وبلغاریا والبانیا روی دست داشتند که از 367 پرواز تنها در المان گزارش شده است ودر پارلمان اروپا هنوز اینسروصدا ها نخوابیده است . اینجا صرف قابل یاد آوری میدانم که عملیات جاسوسی که علیه کشتن صدام حسین بعداز سال 1991 از طرف سیا انجام گرفت وبشیوه های گوناگونی از جمله فرستادن ویروس های اچ . ای. وی (ویروس بیماری ایدز است ) را بدرون شورای فرماندهی عراق بکار بردند وهمچنان حملات هوائی واعمال تروریستی علیه صدام حسین وفیدل کاسترو به صد ها وهزار ها عملیات ناکام تروریستی را در سراسر دنیا بکار گرفته اند. عملیات سیا علیه دولت های که بوش انها را ، رژیمها ی شرار ت گفت در توطئه ودسیسه قرار دارند وگفته می شود که از پایگاهای افغانی از شیندند چندین بار است ، بر خاک ایران ، پرواز های استخباراتی انجام میدهند وهم چنان اقامت نظامیان امریکائی در پایگاه های کشورهای آسیای میانه در اوائیل با خوشبینی پذیر فته شد اما دراین اواخر باعث ناراضایتی ها این کشور مواجه شده وتقاضای بیرون شدن وترک پایگاها رانموده اند . زیر از طریق این پایگاه ها به ساقط ساختن رژیم ها ونصب رژیمهای جدید دلخواه خویش در فراهم اوری عملیات جاسوسی آشکاراندر کار اند . در اوکرائین وکشور های قفقاز قسما آنرا به ثمر رساندند در یوگوسلاوی با کشتار ها دربین مردمان این سرزمی به فاجعه یوگوسلاوی وبوسنی و کوسوا کاملا از نتائیج این عملیاتها است .
باید گفت که عملیات این سازمانها بشکل های گوناگون وبی سروصدا به شکل های همکاری های فن آوری بویژه در زمینه های بازرسی وارتباطات وشنود وکنترول اعمال تروریستی بکار میرود . آژانس امنیت ملی امریکا بهمکاری دولتهای اروپائی در همه امور خصوصی شهروندان اروپائی دخالت کرده وچندین بار است که در پارلمان اروپائی مورد اعتراض ونکوهش قرار گرفته است . پاکستان وسازمان شبکه ای جاسوسی آی . اس .آی پاکستان با همکاری نزدیک بریتانیا واهداف اقتصادی نظامی آنکشور وسیا ایجاد ورهبری واداره میگردد امروز بمدارج بالای در منطقه وبخصوص بدسترس سلاح های کیمیاوی وموشکهای رد یابی طیارات وسلاحهای کیمیاوی در اختیار دارند .هر قدر در زمینه فعالیتهای این سازمانهای جهنمی پرداخته شود هنوز کم است . ضمنا بعرض می رسانم که در هر روز بنحوی در پرده تلویزیون واخبار حوادث صدها حادثه وجنایت وترور وفلم های ویدوئی وسینمائی بنمایش گذاشته میشوند از ساحه کار این سازمانها خارج نیستند . بطور تنها یکبار اقدامات عملیات سیاه را در افغانستان از طریق شبکه استخبارات پاکستان در نظر گیرید بتوانائی این شبکه های جهنمی پی خواهیم برد . آوردن مجاهدان وسقوط حکومت دکتور نجیب الله ، وطالبان ودر پایان درامه آمدن خودشان بحیث خیر خواهان وبشر دوستان . دموکراسی وصلح وتمدن وآزادی زن وبازسازی ازخود پرورده گان که عده ای را تروریست وعده ای مجاهدان ساخته اند بخدمت گرفته اند .
موضوع اصلی که " اخطار وتهدید کرزی به جاسوسان خارجی "در کشور ماست . وبی بی سی با ابهام این سوال را مطرح میسازند که منظور کی وچیست ؟ ودیگران نیز یکسره بتاخت ، وبیک دو ، آهو را گرفته اند بدشنام دادن جاسوسان می پردازند . و تا اخر معلوم نشد که این جاسوسان بلند پایه که جناب کرزی از ایشان ناراضی است ، کی هستند وبکدام کشور ها تعلق دارند و چه را جاسوسی کرده اند یا میکنند ؟ به ابهام ماند . به این وآن دشنام دادن که جناب ودیر صافی ( خلاف توقع اینجانب ) بحیث یک افغان وارد معرکه ای احساسات میگردند بهمه دنیا وجاسوسان را در افغانستان از کوبا تا کوریا وکمونیست ها وناسیونالیست را ورژیمهای گذشته را مورد مواخذه جاسوسی قرار میدهند . همه را به اتهام جاسوسی متهم ، وغافل از این اند که ، کی ؟ برای کی وچی را جاسوسی میکنند ؟ این هم یک اصل است که جاسوسی در افغانستان نه تنها از امروز بلکه از دورانهای گذشته بخصوص بعداز اینکه پای انگلیسها به هند گذاشته شد در افغانستان تفویت گردید . کتاب" افغانان یا پتان "را در مورد افغانها وقبایل افغان نوشته اند متشکل از راپور های همین جاسوسان است که یک موخذ خوب در مورد افغانها مورد استفاده است . این مسئله را اینجا بخاطری ذکر نکردم که که این جاسوسان خیرخواه یا مورخ وچیز نویس هم هستند . بخاطر یاد کردم که آنها غرض جمع آوری اطلاعات سالها دربین مردم باقی ماندند وکسی از ایشان نپرسید که آقایان شما کی واز کجا آمده اید . وبهمین منوال نه تنها افغانستان بمحل جاسوسان انگلیس وروس بدل گردیده بود بلکه کشور همسایه افغانستان ، ایران وپاکستان ، نیز خودش بحیث وسیله جاسوسی وفراهم اوری زمینه های جاسوسی برای کشورهای ثالث نیز به افغانستان داخل جاسوسی بود بخصوص این جاسوسان در دربار ودرتعین وزارت وتعلیم وتربیه نظامیان ودر سیستم تنظیم محاربات واختلافات نقش های تعین کننده داشتند . برایم سوال است که چطور شد که دفعتا کرزی بفکر گرفتاری وبر طرفی جاسوسان شد وبی بی سی هم آماده بود آنرا به افشا گری بگیرد وبه اذهان عامه برسانند که کرزی بعد از این کار همه دزدان وچپاول گران وتفنگسالاران وقاچاقچیان مواد مخدروطالبان وصدورباندهای دهشت افگن وتروریستی را در کشور یکسره کرده است ، بجهاد جاسوسان کمر همت بستند . خدا شمارا توفیق نصیب کند کار خوبی را آغاز کردید . وقتی به تاریخ دوصد ساله ای اخیر افغانستان نظر اندازی گردد . بخصوص بعدازوفات تیمور شاه وآغاز اختلافات در داخل برادران سدوزاهی واحمد زائی وبارکزائی وسایرین ، همه به فتنه های انگلیس ودولت هند بریتانیا وحرص وجاه طلبی شهزاده گان وفئودالان ودر جامه های روحانی وملا واسلام بداخل افغانستان ودر مساجد وتکیه خانه ها بوعظ اهداف مغرضانه ای خویش پرداختند . نباید از یاد برد که پخش اکاذیب کفر والحاد ، تاسرحد ردیلانه ترین افترا ات وپخش عکس های ملکه ثریا ، خانم امیر امان الله ودختر محمود طرزی در سراسر افغانستان را همین جاسوسان به اجرا در آوردند تا سقوط نظام امیر امان الله . وسازماندهی ضد نهضت امانی بدست این جاسوسان مورد اجرا قرار گرفت . اینکه در گفتگوی رادیوئی بی بی سی عده ای ادعا دارند که جاسوسان خارجی از هر کجای باشند جاسوس است . تفاوت جاسوس انگلیسی ،روسی ،وامریکائی یا پاکستانی وعربی ، ایرانی وچینی وغیره فرق شان در تامین منافع شان در قلمرو کشور ما به ابعاد منافع این کشور ها مربوط ومنوط میگردد در غیر آن جاسوس ، جاسوس است . به اصطلاح عده ای اگردر نظام کمونیستی دیروز جاسوسان کمونیستی در داخل افغانستان بیداد میکرد با سقوط ومتلاسی شدن نظام کمونیستی شوروی ، این جاسوسان نیز یا از بین رفته اند یا در حال ازبین رفتن اند . وجای آنرا نه تنها پاکستان وامریکا وانگلیس وغیره پر ساخته است . جاسوسان کمونیستی که با انحلال دولت کمونیستی اتحاد شوروی وهم سقوط رژیم نجیب الله یکسره شده است . در نزدیکی دولت موجود افغانستان دولتی کمونیستی دیگری غیر از چین کمونیستی قرار ندارد تا کمونیستان دوباره بکار جاسوسی بپردازند اگر هم هستند خدا گردنم را نگیرد در پهلوی شما با سوابق عقاید سیاسی ویا عقاید گذشته شان وتغیر قیافه ها در دربار بلند پایه ترین افراد مقام دارند .البته یک مسئله را میخواهم روشن وتصریح نمایم که هواداری از نظامی یا رژیمی یا عقایدی را نمیتوان جاسوس خطاب کرد که متاسفانه در گفتار گوینده گان وسوال کننده گان وجواب دهندگان پروگرام بی بی سی این مسئله مغشوش بود . زیرا عده ای هواداری از نظامها وسیستمها وعقاید ، تلقی جاسوسی دارند که امریست خطا ودور از خرد . قسمیکه عده ای با اظهار همین کلمات بی بی سی را خوشنود ساختند وبهمه این اتهام را به اصطلاح " دور از حاضرین ! وبزرگان ! " بهمه وارد ساختند .. زیرا آنها در این اتهام تا به کسانی اگر سیاحتی به کیوبا یا کوریا ودیگر ممالک که نامبرده شد سفری کرده باشند بحیث جاسوس خطاب شدند .
طوریکه دیده شد سازمانهای جاسوسی در دوبخش کلی وعمده فعالیت دارند که اولی داخلی علیه اتباع خودش غرض تحکیم استبداد وتحت نام حاکمیت ومنافع دولتی وحاکمیت نظام اقتصادی وقانونی وغیره . وهم جاسوسی علیه جاسوسان نیز از وظایف این سازمانهای جاسوسی است .
در بخش دوم که فرستادن جاسوسان بخارج از کشور ، بکشورهای خارج از قلمرو حاکمیت وپیگیری جاسوسان کشورهای خارجی در داخل قلمرو کشور را نیز بعهده دارند . شبکه های جاسوسی یا بحرف متداول معاصر شبکه های اطلاعات وامنیت کشورها که نام با مسمی این شبکه است . که هدف شان در نام شان گویای وظایف وشناسائی آنها به هیچصورت نمی تواند باشد . زیرا این سازمانها وظایف خارج از مرز های حاکمیت قانونی دولت ها وپارلمانها ودولت مداران عمل میکنند وحتی در پس وپیش کردن زمامداران وروسای جمهورها وسازمان دهی وتحت کنترول در آوردن آرای مردم بوسایل دسته داشته پیشرفتهای علم وتخنیک بخصوص دربخش اطلاعات ، کاملا در اختیار این سازمانها قرار دارد .
در افغانستان امروز بعقیده این عاجز میدان جاسوسی وجاسوسها ومهار آن در یک کشوری که بنام افغانستان ودر قلمرو موجود یا به اصطلاح عده ای ، جیوپولیتک موجود وحضور دوقرن اردو های خارجی وموجودیت زمامداران دست نشانده ، از مدعی که در بالا ترین مقام دولتی تکیه زده مورد سوال است که بر کی وچه واز کجا آورده شده اند وعمایت ونیروی شان از کجا تامین میگردد ؟ در صورتی میتوانیم به این سوال پاسخ درست رابیابیم که بتوانیم به اهداف نظام وپایبندی آن به اهداف مردمی واستقلال ومستقل بودن نسبی آن تعلق داشتن بمصالح علیای کشور درعمل پایبند باشند است . در جریان گفت وشنیدهای بی بی سی اینکه حرف از جاسوسهای بلند پایه زده شد همه به هیجان آمدند . اما کسی نپرسید که همه جاسوس والاها ، در داخل کشور همه کاره اند ، پس دیگر جاسوس برای چی ؟ وبرای کی گمارده اند ؟
بخشی دیگری از جاسوسی که جاسوسیهای تخنیکی وعلمی واقتصادی است . نیز با توجه به این بخش از جاسوسی واسرار آن ، بدست جاسوس والاها قرار دارد ، که با استفاده از پرواز های طیارات مخصوص تحقیقات وعکس برداریهای معادن زیر زمین نیز در داخل افغانستان بدون دادن نتائیج این معلوماتها وریسرجها بطرف افانی کاملا یک جانبه در اختیاراین شبکه های وسیعا قرار دارد وکرزی وشرکا از آنها باکی ندارند . اما بفکر این عاجزدر تمام انواع جاسوسی واهداف آن ،هر قدر که خواستم بدانم که منظور جناب کرزی وتشویش شان از جاسوسان در چیست ؟ به این نتیجه رسیدم که با شما خواننده محترم آنرا در میان بگذارم وبه این وسواس پایان دهم . بترتیب ذیل :
اول : اینکه صرف محترم رئیس جمهورخواستند بر مبنای عادت یا دستوراین تهدید واخطار را مانند سایر اخطار ها وفرمانهایش در مورد جنگساران وقاچاقچیان مواد مخدروتروریستان ومفسدان اداره دولتی ورشوه خواران وغیره ، تنها به بند زیبای قافیه شان ، افزوده باشند در پارلمان بیرون کردند وتهدید نمودند که در اینده به افشای آنها خواهند پرداخت، با سایر فرمانها وتهدید ها همسان وهمطراز است ، که نه مورد اجرائیوی داشته ونه بدان اهمیت داده شده است . وخودش نیز آنرا طی هفته ای یا چند روزی بنا به تراکم مصروفیتها های کاری ، مملکت داری فراموش خواهند کرد وبس
مورد دوم : ممکنست در پی این تهدید واقعیتی پنهان باشد که مشاوران نیز برای هدفی آنرا خارج از حدود یک تهدید صرف ، هدفی را دنبال نمایند و در نظر داشته باشند تا بند استخبارات داخلی تقویت وچکمه های استبداد را علیه داد مردم وخواسته های برحق مردم که ازاین بی بند وباری نظام حاکمیت به اصطلاح خوشبختی جهانی وبخصوص بهشت امریکائی ، بجان آمده اند محکم تر بندند . یعنی بمفهوم تقویت نظام سرکوب واستبداد داخلی وتقویت نیروهای جاسوسی داخلی علیه آزادی های اتباع ، احزاب ، آزادیهای گفتار وبیان ونشرات وغیره .
مورد سوم : ممکنست که به اثر تلاقی یا تصادم منافع شبکه های جاسوسی این یا ان کشور ذینفع منظور است واخطار واقعی به سازمان استخاراتی یا جاسوسی کشوری خاص معطوف میگردد باشد . زیرا از دوصد سال به اینطرف با تاسف وافسوس ودرد ، که تعین سیاستهای مستقل زمامداران افغانی نه برمبنای منافع ملی وکشوری بوده ، بلکه برخلاف منافع ملی ، با تکیه برمنافع شخصی ، خانوادگی وحتی کمتر قومی ، زبانی ومذهبی وتحت تاثیر مستقیم عمال خارجی تعین گردیده واین امر اساسا مانع جدی تشکل یک دولت ملی در افغانستان شده است . وامروزاین مداخلات جاسوسی بطور علنی ومستقیم سازمان های جاسوسی در وجود روشنفکران وابسته در مقامات دولتی وادارات بالائی وهم ارگانهای امنیت داخلی وخارجی جاگرفته اند . ودر تمام عرصه های حاکمیت را به چلنج ورقابت میگیرند . واستقرار حاکمیت ملی هنوز در گرو این شبکه های جاسوسی قرار دارد . این بدان معنی است که در دولتهای موجود درخت سیاستهای مستقل یک دولت ملی فعلا خشکیده بنظر می رسد . نهال آنرا برای آینده باید در نظر داشت ، زیرا امکان نشو ونموی بذر دولت مستقل وملی در شرایط واوضاع وساحه عمل نیروهای عقب گرا ، ووابسته در خدمت سازمانهای جاسوسی کشورهای خارجی بطور قطع ،نابود گردیده است .
مورد چارم : ممکنست اشاره به جاسوسان درون نظام که به جاسوسی ازدرون ، بلند پایگان رژیم ، خودرا در برابر حامیان شان مصئون نمی یابند وهم ناشی از رقابتهای داخل رژیم وهم انتخاب مساعد وتبدیل قطعه بازی ، منظور از جاسوسان مخصوص بوده باشد. که نمونه های تاریخی آن فوق العاده زیاد است . برای تنوع صحبت بر میگردم به مورخ نامدار دوران امپراتوری غزنویان ابوالفضل بهیقی هزار سال قبل در تاریخ پر ارج خود به جاسوسان گوناگونی که در لباسهای مختلف در دربار سلاطین بفعالیت مشغول بودند از جمله مینویسد : " که به محمود گزارش دادند که مسعود در هرات ، در خانه ای مخصوص برای عیاشی خود ترتیب داده وبه صورتهای الفیه وشلقیه اراسته است ... از انواع گرد آمدن مردان با زنان همه برهنه ... محمود هرچند مشرفی (جاسوسی ) داشت که با این امر فرزندش ( یعنی مسعود بودی ، پیوسته تا بیرون بودی با ندیمان وانفاسش می شمردی وآنها میکردی ( یعنی به محمود کزارش میدادند )، مقرر بودکه آن مشرف در خلوت جایها نرسیدی ، پس پوشیده بروی مشرفان داشت از مردم چون غلام وفراش وپیرزنان ومطربان وجز ایشان که بر آنچه واقف گشتندی باز نمودندی ، تا احوال این فرزند هیچ چیز بر وی پوشیده نماندی وپیوسته اورا به نامه ها مالیدی ( سرزنش نمودی ) وپند ها میدادی که ولیعهدش بود ودانست که تخت ملک اورا خواهد بود وچنان که پدر وی بر وی جاسوسان داشت پوشیده وی نیز بر پدرداشت ، وهم از این طبقه که هرچی رفتی باز نمودی ویکی از ایشان نوشتگین خاصه ای خادم بود ، که هیچ خدمتگار به امیر محمود از وی نزدیکتر نبود ... نوشتگین که از طرف مسعود نیز در دربار محمود جاسوسی میکرد برای حفظ آبرووحیثیت ولیعهد ، بی درنگ بخانه ای خود رفت وسواری زبر دست بر گزیدواز او خواست که در شش روزوشش شب ونیم به هرات رود ونامه ای محرمانه ای اورا به مسعود برساند. در این نامه مسعود را ازماجرا آگاه کرده بود وبه او هشدار داده بود که ... خیلتاش سلطانی خواهد رسید تا آن خانه را ببیند ... وقفلها بشکند . امیر این سخت زود کرد ... در عین حال نوشتگین تا آنجا که ممکن بود در اعزام جاسوس وتامین ساز وبرگ سفر تعلل کرد تاجاسوس خصوصی او هرچه زودتر به مسعود برسد واورا از جریان کار ها واقف گرداند . به این ترتیب قبل از آمدن خیلتاش سلطانی ، مسعود نقشهای عشرتگاه خصوصی خودرا باگچ پوشانید ومامور مخصوص محمود آنچه دیده بود به سلطان اعلام کرد . پس امیر محمود گفت : برای فرزند من دروغهابسیار می گویند ودیگر آن جستجویها فرا برید ....( تاریخ بهیقی. ص 145 ). بخاطر اخطار بجاسوسان ، کنترول اعمال دولت در حیف ومیل ورقابتهای درونی نظام است که گاه گاهی زمامداران قیافه پیروز مندانه اختیار میکنند ، واطمینان خودرا هم بر حریفان وجاسوسان بر رخ میکشد . و همچنان مورد پنجم وششم ... وغیره
ناگفته نباید گذاشت که ادعای مبارزه با جاسوسها وجاسوسی کشورهای خارجی ، با توقع از نظام موجود ، ازمحتوی ومضمون در مغایرت وعاری ازاین مبارزه است . ونمی تواند با شبکه های جاسوسی کشورهای خارجی مبارزه کند . این بمعنی تائید بر آزادی شبکه های خارجی جاسوسی نبوده ، بلکه معکوسا عطف توجه به ابعاد این مداخلات وشبکه های جاسوسی است که سرنوشت کشور را در اختیار دارند . وهم بدین معنی است که با سلاحهای جاسوسان ، وهای هوی دزدان وادمکشان نمیتوان به جنگ جاسوسان خارجی رفت . جاسوسی نه تنها در خمیر مایه ای نظام موجود ، بلکه در مضمون ومحتوی وخصلت کامل نظام چور وچپاول عجین است . وبراین شالوده بنیاد گردیده است .
ونتیجه اینکه زمینه های نظام مستقل که بتواند در برابر تجاوز ، توطئه ، زور، احترام به حق آزادی و سرنوشت مستقل کشورها ودولت ها و همزیستی متقابل وحسن همجواری ، احترام متقابل بمنافع کشورها ، استقلال تمامیت ارضی ومتکی شدن کشور بمنافع ملی واقتصادملی ونیروهای امنیت داخلی وخارجی اینها فکتورهای اند که مبتواند افغانستان را از گزند مداخلات خارجی از هر نوع آن مصئون سازد . ع . غفور یوسفزی 13.01.006