صديق وفا

 

دفاع از منافع حقوقی  وقانونی

پناهنده گان افغان را بايد ادامه داد!!!

 

مدخل موضوع :

          آشکار است که مسأله دفاع از منافع حقوقی ، صنفی وقانونی پناهنده گان ومهاجران همزاد وهمگام با بُروز پديده ( پناهنده گی - تبعيد و مهاجرت ) بعد از تجربه جنگ جهــانی دوٌم که اين پروسه را تشديد بخشيد و جابجائی هائی بزرگ جمعيت هارا سبب گرديد، بميــــان آمد .اگر طرح حقوق مدنی وسياسی که بعدها در يک ميثــــــــاق بين المللی تسجيـــل يافت و الزامات وتعهــــــــداتی را بدوش کشورهای امضاء کننده و الحاق يافته گذاشت ، مبداء نخستين همه گانی شدن اين پروسه نشانی شود . بعد ها مينـــگريم ، که بسا سازمان ها ی مدافع حقوق بشر ، شخصيت هــای مستقل حقوقی ، سياسی و فرهنـــگی در اين راستــــا تلاش ها و اقدامات شــايان قدری را رويدست گرفته اند ، ويقيننا ً که هريک به نوبه خود در ازمنه های مختلف تاريخی و در مناطق گوناگون جغرافيــــائی در حمايت از اين کتگوری انسان ها اثرمنـــدی مُعين را بجــا گذاشته و طيفی از آدم ها ازآن  بهره برده اند.

اما مرحلهء نوين از جنگ ها وبحرانهـــای سياسی و اجتمـــــاعی که ما شاهد آن هستيم ودرحقيقت دشوارترين فـــــاز از ناملايمات را در جهان يک قطبی نشان ميدهد ، چنـــان سراسيمه گی ، دهشت و حمله به حقوق انسان را بوجود آورده،  که درهيچ يک از ادوار گذشته چنين ِوخامت وسبعيت وجود نداشته است.

در چنين اوضاع واحوال که پنــاه جويان در نقاط مختلف جهـــــان ، خاصتا ً در اروپای متمدن مستحق برخورد متوازن حکومـات اين کشور هااند ، وچشم اميد به تحقق مصوبات کنوانسيون هــای مدافع حقوق پناهنده گان دارند ، اما با دريغ  که حمله به حقوق پناهنده گی نه تنها جواز دانسته ميشود، بلکه به يک رکن مهم واساسی سياست دول اروپائی مبدل شده است،محدو ديت دريافت حق پناهنده گی وايجاد موانع جهت ورود پناهنـــــــده گان در کشورهای اروپائی تا کنون اثرات ناگوارو فجايع هولناکی  را بميــان آورده وپناه جويان دراين راستـا قربانی های  فراوانی  را متحمل شده اند. با تأسف کشورهای اروپائی از توسل جُستن  به هر حربه ای که بتواند آنها را دراين مورد کمک کند  دريغ نکرده اند؛

مليتاريزه کردن سرحدات ( ارتقـــــــای سطح کنترول در مرزها) ، جواب رد به کيس هائيکه بدون شک می بائيست حق پناهنده گی به آنها تعلق گيرد( منظور از پناهنده گان سياسی است که برو فق کنوانسيون ژنيوبايد بدون دغدغه به در يافت حق پناهنده گی نايل می شدند ، ولی شمار قابل ملاحظه آنان در جـــال محاسبات جنگ سرد درگير مانده اند ) ، تحريک جامعه وخصوصا ً رهــــا کردن جولان  دستجات راست فاشيست وراسيست واستفاده وسيع  از مخـــالفت ها ومخاصمت

های سياسی و درونی پناهنده گان و بالاخره اتکاء به فورمول های دوران جنگ سرد ، بخشی از روشهای مبارزه با پناهنده گان را در برميگيرد.

در اروپا سخن بجائی رسيده که گويا جامعه را از اپيديمی پناهنده بايد  نجات داد وفراموش شده که کنوانسيون ژنيو چه مکلفيتهـــا را بدوش شان گذاشته است ، حتا شاهد تلاشهای بوديم که ميخواستند ، مفـــــــاد کنوانسيون ژنيو را محدود يا قطع نمايند .

در چنين وضعيت دشوار سوال مطرح ميشود ، که چه بايد کرد؟

کدام وظايفی را بايد در منصه اجراگذاشت تا شرايط بهتری جهت مبـــــارزه به خاطر کسب حقوق پناهنده گی به ميان آيد؟؟

- بسيج پناهنده گان.

- مقابله با تبليغات وشايعات .

وراه اندازی اعتراضات قانونی ومسالمت آميز ،

اين ها شاخصهائی اند ، که تحقق آن بدون شک ميتواند دگرگونی  هائی را  در وضعيت پناهنده گان به وجود آورد!!!

اينکه چگونه ميتوان به اين اهداف نايل آمد ، پُرسشی است که از سالهـــا بدينسو دست اندر کاران امور دفاع از حقوق پناهنده گان را مصروف ساخته است .

چون نيروی اصلی کارزار دفاع از منــــافع صنفی هر قشر وطبقه ای در طول تاريخ فقط  خود همان صنف و کتـــگوری ايست ، پس در اينجاهم تا زمانی که خود پناهنده ها طور آگاهانه بسيح نشوند و از خواسته های شان دفاع نکنند ، هر نوع ســـازمان صنفی با هر گونه طول وعرض آن نمی تواند تا کار مؤثری را تحقق بخشد ، واين زمانی ميسر است که آنهــــا توانائی تشخيص آنرا دريابند که کدام يک از سازمان ها ونهــــاد ها واقعا ً مدافع آنان است وکدام يک هنوزهم در مرحله بهره برداری سياسی وتبليغاتی از پناهنده ها قرار دارند؟

اخيرا ً اتحـــــــــاديه انجمنهای افغانها در هالند ، کنفرانس سراسری پناهنده گان ومهاجران افغان را در کورينه با يک سازمان اجتماعی  مدافع  اقليت های ملی و کلتوری اين کشور دعوت وبتـــــاريخ 28 جنوری 2006 در شهر دن بوش - هالنــــد تدوير نمود،دراين کنفرانس مسايلی چون معضل کنـــــونی پناهنده گان و راههـــای بيرون رفت از دشواری های همــــــگرائی افغانهـــــا د ر هالنـــد وبرخی کشورهای اروپائی مورد  بحث وتحــــــليل همه جـــانبه قرار گرفت ، ونتيــــجه گـــــيری ها ميرساند که اين کنفرانس تکانه ای در روند کارزار دفاع حقـــوقی از پناه  جويان افغان بوجود آورده که گسترش آن  بازهم وابسته به نقش فعال خود پناهجويان است. از نگاه من که از چنـــد ين  سا ل بد ينطرف در اين عرصه مصروف هستم ، اين کنفرانس اولين تجربه دفاع سازمان يافته و ُمساعی مشترک نهادهای مدافع پنـــــاهنده بود که بائيست به اشکال نوين وتازه آن ادامه يابد. برای اينکه يکبارديگر در پرتو تصـــاميم وفيصله های اين همايش وظايف خود و سازمانهای مدافع پناهنده ها را روشن ساخته باشيم می پردازم به تحـــليل وضعيت جاری وطرح وپيشکش نمودن نکات نظرخويش پيرامون بيرون رفت از دشواری های کنونی جامعه مهاجر افغان در هالند واروپا !

1) نگاهی بر وضعيت کنونی پناهنده گان افغان:

قدر مسلم آنست که پناهند ه گان افغان در اروپا خاصتا ً در هالند به دشواری ها وفشار های گوناگون مواجه اند ، ازيکطرف شريط زيست در کمپها وخانه های رهايشی محدود وحتا قطع گرديده واز جانبی هم دسترسی به وکيل ودفاع حقوقی مؤثر در سطح نازل قرار دارد . يک عده از افغانها که سياسی بودن شان کاملا ً روشن است ، به بهانه های مختلف و تحت آرتيکل (1- اف) کنوانسيون ژنيو از دريافت حق پناهنـــــــده گی محروم گردانيـــــده شده، وگاهی هم مخالف روحيه کنوانسيون ژنيو به سلب مصئونيت بين المللی تهديد ميشوند . اين در حالی است که پروسه مستند سازی نقض حقوق بشر افغانها به چالش مواجه بوده وبه پايان نرسيده است ، وبه گفته تيم ريسرج ملی هالند که در مصاحبه 6 اکتوبر 2005

از طريق تلويزيون هالند انتشاريافت ؛ با گذشت زمان وطی سالهــــــای جنگ دسترسی به اسناد قابل اعتبارکمتر مقدور است.

گشايش مراکز باز گردانيدن اجبـــــاری پناهنده گان وتهديدهای مبنی بر اخراج ، روان افسرده گی وانواع تکاليف جسمی را در ميان افغانها ببار آورده است .

مسأله تشکيل ووحدت خانواده يکی از شاخصها وحقوقی است که در اعلاميــــه جهانی حقوق بشر ، ميثاقها ، مقاوله ها و پروتوکولهای بين المللی صراحت يافته و الزاماتی را بدوش کشور هـــــای  امضاء کننده گذاشته است . بادريغ که قانون جديد خارجی ها در هالند مصوب 23 نوامبر2000 و همچنـــان مقرره ای تجديد ووحدت يا تشکيل خانواده که جاگزين لايحه های کمتر سختگيرانه پيشين گرديد، بجای وحدت والحاق خانواده ها ، خانواده های تشکيل يافته را از هم متلاشی و پراگنده ساخت ، واين زمــانی رخ داد که پدر ومادر خانواده از حق پناهنده گی محروم گردانيده شدند وساي اعضــــــــای خانواده بدريافت آن  نايل آمدند و يا برعکس کودکان خانواده ازآن محروم می مانند وپدر خانواده نشنلتی دريافت می کند. ممکن چنين حالت در اروپا وهالند عادی تلقی شود ولی برای ما افغانها که والدين در حکم انسجام دهنده خانواده است ،زيان های زياد فرهنگی وتربيتی را ببار آورده و اين دشواری نه تنهــــــا پروسه انتيگراسيون را لطمه ميزند ، بلکه عواقب ناگوارو جبران ناپذيررا در قبال دارد. علاوه برآن مسأله پيوستن خانواده ها از کشور مبــــداء نيز چالش جدی ديگری است ، که خـــانواده ها طی ساليان متمادی از هم دور مانده اند .

          هر گاه بخواهيم پيرامون وضعيت پناهنده گان افغان در ساير کشورهای اروپائی مانند؛ آلمان، فرانسه، بلجيم، سويدن،ناروی،دنمارک،فنليند وغيره تماس حاصل کنيم ، بائيست اذعان داشت که وضعيت نه چندان بهتر از هالند را دارند.

چنانچه تهديدهای مبنی براخراج هموطنان ما به ويژه اهــل هنود وجوانان افغان در شهر هامبورگ و ساير شهرهای جمـــــــهوری آلمان  که موجبات نارضايتی واعتراضات ساير افغانهــــا را باراه اندازی تظاهرات مؤرخ  نوامبر 2005 فراهم ساخت وچنين تظاهر توانست توجه مقامهای مسئول را به وِخامت تصاميم شان معطوف دارد يکی از الگوهای مثبت برای تبارز حقانيت پناهنده ها ميباشد ، اگراز وضعيت پناهنده های افغـــان درکشورهــــــــای سکنداناوی ( سويدن ، دنمارک وناروی) ياد آورشويم ،تخطی هـــای فراوان از حقوق پناهنده ها دراين کشور ها وجود دارد، طور مثال؛ افغانهای مقيـــم دنمارک را عمدتا ً پناهنده گان سياسی احتوا ميدارد تا کارگران و انواع ديگر مهــــاجران ، قبل از سال 1994 مانند ساير کشورهای اروپائی وهالند در خصوص پذيرش افغانهــــا در دنمارک سختگيری کمتر عمـــلی ميشد ، اما بعد از آن که ِسيلی از روشنفکران راهی اين کشور شدند تعزيرات بيشتر وبيشتر گرديد. دولت دنمــــــارک با انتشار " کتاب سفيد" اقدامات شديد را عليه پناه جويان منجمله افغـــانها رويدست گرفت ، که بر مبنای آن دادن اجازه اقامت دائمی وتابعيت دنمارکی به پناهنــــــــده گان محدود وپروسه پذيرش يک عده افغانها که در آغاز سال 2005 رويدست گرفته شد به کندی مواجه و هنوز حل نگرديده است.وضعيت دشوار مهــــــاجران در فرانسه وبروز وقايع ناشی از آن ، همه وهمه مثالهای روشن بدتر شدن اوضاع است.

2) يک نگاه بر عملکرد کميسيون حقوق بشرسازمان  ملل متحد در رابطه به مسأله پناهنده گان:

بعد از آنکه اتحاديه اروپائی خواست با طرح سيستم واحد ، دشواری های تازه -  ای را فرا راه پناهنده گان قرار دهد ، نهــادهای مدافع حقوق بشر در حمايت از داعيه پناهنده ها برآمدند وکميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد نيز در ماه می 2005 اين معضله را در مجمع عمومی خود پيشکش  واظهـار نگرانی نمود.اين يک امر مبرهن است که اتحاديه اروپائی بااين سيستم ميخواهد ،از ورود پناهنده ها نه تنهــا در يک کشور بلکه در همه کشورهای اروپائی جلوگيری کند، سيستم واحد حکم ميکند که پناهنده فقط يک بار ودريک کشور اروپائی ميتواند  تقاضای پناهنده گی نمايد ، اين امر زمينه مرافعه خواهی پنـــــاهنده را محدود وحتا قطع مينمايد. ورنه به گفته معروف : " پای گدا لنگ نيست وملک خدا تنگ نيست!!"

همچنان سيستم واحد کمپيوتری وسيله ديگری است که مانع آن ميشود تا پناهنده نتواند در کشور ديگری مراجعه کند.

روی همين ملحوظ بود که در سال 2005 شمـــاری از نهــــــادهای حقوقی سعی نمودند تا به وسيله کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متــــحد مصوبه ای را مبنی بر باز نگری وموضعيگيری جامعـــه بين المللی در برابر اين تصميم اتحـــــاديه اروپائی در مجمع عمومی سازمان ملل متــــحد تصويب کنند، که نتوانستند توجه اکثريت 52 عضو کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد را جلب کنند، مدافعين حقوق بشر به اين مسأله به ديده تأثر باری مينـــــــگرند.  آنان به اين باورند  که عضويت دولت ها در کميسيون حقوق بشر ملل متـــحد زير تاثير برنامه شورای امنيت ونقش سياسی وعوامل ناشی ازآن قرار گرفته است .برخی ازاين نهـــادها برنقش کميسيون حقوق بشر ملل متحد با ديده ژرف ونقادانه نگريسته ومـــــحور مؤثريت آن را تحت سئوال برده اند، آنان به اين باوراند که کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متـــــحد به عنوان ناظر موازين حقوق بشر در کشورهـــای عضو سازمان ملل متحد نتوانسته است بروضعيت پناهنــــده گان تغيير مُثبتی را بميان آورد.  درهمايش  ( کوپن هاگن) عده ای از نهــــادهــــا ی جامعه مـــدنی بر اثر گذاری شورای اجتماعی - اقتصادی سازمان ملل متحد در تصــــاميم مربوط به حقوق بشر به ديده ترديد نگريسته وبه ريفرم اين شورا تأکيد نمودند.

3 )چگونگی تداوم پروسه دفاع حقوقی از پناهنده گان افغان وشاخصهای آن در روند جاری :

  اين يک امرآشکار  است که نـــيروی اساسی در کارزار دفـــــــاع حقوقی خود پناهنده هاو مهاجران اند، چه اعتراضات کنونی نه تنها برسر گرفتن حق پناهنده گی است ، بلکه وضعيت زيستی پناهنده ها ومهاجران چنان سقوط کرده است که مجبوراند هر روز در هــــر قدم از زنده گی خود با مسئولين دولتی دست و پنجه نرم کنند، بنا ً طوريکه در نخست ياد آور شدم بسيج پناهنده گان ومهاجران در سازمان های صنفی ومدافع حقوق شان مطرح است، چه بدون چنين سازمان ها وتشکيلات کس به حرف ما گوش هم نمی کند، چنين بسيج خواهــــــان آنست تا انجمن ها، نهادها وشوراهای مدافع حقوق پناهنده ها ومهاجران افغان در سراسر اروپا يکبار ديگر چگونگی کار وفعاليت خود را مورد بازنگری قرار دهند وبا آماده گی های بهتر ومؤثرتر وارد اين کارزار شوند. يکی از شاخصهـــــائی که تجربه کاری ما بدان صحه ميگذارد ايحاد کميسيون ها، تيم ها وگروپ های کاردفاع حقوقی است ، اتحــــاديه انجمنهای افغانها در هالند،با داشتن چنين کميسيون توانسته است ، کار نسبتا ً مؤثر را انجـــــام دهد ، که در ترکيب آن از اشخاص خبير در مسايل حقوقی دعوت شود ، در قدم نخست آنها وظيفه خواهند داشت تا بيشترينه قوانين مربوط به حقوق پناهنده ها ومهاجر هــــا را به شمول اعلاميه جهانی حقوق بشر، ميثاق های بين المللی منجمله ميثاق حقوق مدنی وسياسی را، قوانين اساسی کشورهای ميزبان وخاصتـــا ً قوانين ويژه پذيرش پناهنده هارا در هر يک از کشورها مورد مطالعه وپژوهش قرار دهنــــد وآگاهی هائی پيرامون آنرا استخراج وبه خوانش پناهنده ها بگذارند، اين امر در مبارزه قانونی واستفاده از خود قوانين که بسا نکات مفيد بحال پناهنده هــــــا را دارد وهمه پنــــاهنده ها توانائی دسترسی بدان را ندارند، حايز اهميت فوق العاده است.

 مسأله ديگر عبارت از مقـــــابله با تبليغات وشايعاتی است که دول ميـــــزبان با امکانات وسيع آنرا به کار می بندند .ايشان ميــــــخواهند با چنين تبليغات مواضع پناهنده گان را از نگاه پذيرش ضعيف جلوه دهند. وبه حيل گوناگون ميــــخواهند صف پناهنده را از عمــوم جامعه مجزا سازند ، ودر نتيجه وانمود سازند که دول اروپا ئی از روی "لطف" يک مقدار پول را در جيب شان ميگذارد تا آنها امرار حيات کنند، در حاليکه مسأله تأمين مادی پناهنــــده گان جزء مسئوليت بين المللی اين کشور ها بوده ودر دائره صلاحيت اداره های ملل متحد ميباشد.

سازماندهی تبليغات مُثبت در دفاع از پناهنده ها يکی از مراحل عمده کار است که آنهم جزء به وسيله نهـــــادها وسازمان های مدافع حقوق پناهنده ها از طريق ديگر اثر گذاری کمتر ميداشته باشد . بنا ً اين انجمن ها ، اتحاديه ها وسازمانهای متشکل کننده پناهنده گان است که بايد حقايق وواقعيت ها را بيان وآشکار سازند.

تااز يکطرف جلو تبليغات دروغين وتخدير کننده مخالفين سابق گرفته شود واز جانبی هم زمينه پذيرش پناهنده ها در جامعه ميزبان فراهم شود .در اين عرصه ميتوان از وسايل گوناگون مانند راديو، تلويزيون ، انترنيت، نشريه های مستقل ، مجله ها وجرايد استفاده کرد.

مرحله بعدی همانا عبارت از راه اندازی اعتراضات ، تظاهرات ، راهپيمائی ها و تحصن های مسالمت آميز( نافرمانی های مدنی) است . تجربه نشان داده است که جزء توسل به اعــتراض قانونی وجلب توجه سازمـــــــان ها و ادارات حامی حقوق پنــــاهنده ها و حقوق بشر راه رسيدن  به " مدينــــــه فاضله" دريافت حق پناهنده گی دشوارو حتا غير ممکن است.

 در فـــــــــرجام:

  در پرتو تصاميم وفيصله های کنفرانس سراسری پناهنده گان ومهاجران افغان که چندی قبل در هالند گشايش يافت ، يکبارديگر به نهادها ، سازمانها ، شوراها ، کانون ها ، اتحاديه ها وانجمنها ی افغانها در سراسر اروپا پيشنهاد ميگردد تا ؛

  بخاطر انسجام پروسه دفاع از منافع قانونی پناهنده گان ومهـــــاجران افغان در اروپا ، رفع معضــــــــل کنونی پناهنجوئی ودريافت راههــــــای حل همگرائی وشهروندی افغانها در جامعه اروپا ، تماس های کاری خويشرا وسعت بخشند و در رابطه به چگونگی ايجاد يک فدراسيون ، شوراو يا نهاد اروپائی افغانها که واقعاً بتواند معضلات حال وآينده پناهنده گان ومهـــــاجران افغان را بمثابه يک ارگان حقوقی با صلاحيت حل وفصل کند ، تبادل نظر وتفاهم نمايند.

اميدوارهستم با پيشکش نمودن اين نکات نظر توانسته  باشم ، توجه دوستـــــان وعزيزان خويشرا در عرصه تشديد پروسه دفاع حقوقی از پنـــــــاهنـــــده گان ومهاجران افغان جلب نموده باشم .

          به آرزوی بهبودی هرچه بيشتر وضعيت دفاع از منافع حقوقی ، قانونی وصنفی پناهنده گان ومهاجران افغان !!!

 


بالا
 
بازگشت