داکترسخی اشرف زی سیدکاغذ

    

 

توهین به مقدسات اسلام آزادی بیان نیست

 

  یکی از روزنامه های دنمارک کاریکاتورحضرت پیغبر اسلام رانشرنمود که  حمامه  يی به شکل يک بمب  برسر دارد و (به نام پوشش  آزادی بیان)  حضرت رسول خدا را بطورتوهین آمیز یک تروریست معرفی نموده است. این کاریکاتور ها به شئون واحساسات دینی جهان اسلام برخورده و مسلمانان و کشورهای ا سلامی  به این توهین  واکنش-  در بسا موارد واکنش توأم با خشونت- نشان داده وسران کشور های اسلامی اعلامیه هايی نشر ودر آن حکومت ودستگاه نشراتی دنمارک را شدیداً تقبیح نمودند وحتی تعدادی از کشور های اسلامی بطور احتجاج  سفرای خویش را از دانمارک فراخواندند.                      

رئیس جمهور افغانستان نیز در یک نشست مطبوعاتی عاملین نشر این کاریکاتورها را محکوم کرد وآن را یک اهانت به دنیای اسلام خواند و گفت : « مابه هیچ وجه توهین به مقدسات اسلام رانمی پذیریم . او افزود که آزادی بیان ودموکراسی به این معنا نیست که مطبوعات به فرهنگ ومقدسات دیگر کشور ها بی حرمتی کرده وآن را مورد تمسخر قراردهندـ»                                                                                                                       

  کوفی عنان سکرتر جنرال سازمان ملل متحد ، اکمل الدین احسان اغلو ريیس کنفرانس اسلامی وخاویار سولانا سرپرست وهمآهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا مشترکاً بیانیه يی درارتباط با چاپ کاریکاتور های حضرت محمد پیغمبر اسلام در برخی  نشرات غربی که توهین به ارزش های اسلامی است نگرانی عمیق خود را ابراز داشتند. مسئوولین این سه سازمان جهانی در بیانیهء مشترک شان اظهار نمودند که آزادی مطبوعات نیازمند مسئولیت پذیری وبصیرت است بایست اعتقادات همه ادیان ومذاهب را محترم شمرد؛اما اقدامات خشونت آمیز که باعث تلفات جانی ومالی اتباع یک کشور شود صرف به چهرهء اسلام که معتقد به صلح است ضربه میزند و بایست از همچو اعمال جداً خوداری شود. آنان همچنین ضرورت دیالوگ بین ادیان ومذاهب مختلف را به منظور تفاهم ارزش های دینی تاکید نموده اند.

متأسفانه مظاهرات درافغانستان در بسا موارد به خشونت گراييده و باعث قتل  تعدادی مظاهره چیان گردیده است. دشمنان صلح در افغانستان به ویژه طالبان ، عناصر هنجار گريز و  قاچاقبران مواد مخدر به تحریک بیگانه ها – به گمان غالب بيش از همه ای اس ای پاکستان- مشترکاً از این پیش آمد ناگواراستفاده نموده می خواهند که اوضاع سیاسی را مختل  و یک ناآرامی را درکشور رونما سازند. وطنداران بایست گول این دشمنان صلح وثبات را نخورده وکاری نکنند تا امنيت و ثبات را کشورکه تازه به موفقیت های سیاسی واجتماعی نایل شده و برنامه های انکشافی واقتصادی درافغانستان که  به کمک جامعه بین المللی درجریان است مختل و کشور را دوباره به سوی بدبختی وقهقرا سوق دهد.

پروپاگندهای منفی از سوی برخی گروه ها و محافل در جهان غرب درمقابل اسلام  به ویژه بعد از واقعه دلخراش یازده سپتمبرروز به روز شدت اختیار نموده است. جری فارویل یکی از رهبران مذهبی امریکا حضرت پیغمبر اسلام را درمصاحبه های تلویزیونی تروریست خطاب نمود. قدرت سیاسی گروه بنيادگرايان افراطی عيسوی مذهب درامریکا رو به توسعه است.  اين بنيادگرايان درامریکاه نفوذ مهمی درحلقه های بلند سیاسی پیداکرده و در مجلس سنای امریکا زیاده از چهل سناتور و به تعداد 170 تن از نماینده های کانگرس به تقاضاهای آنان علاقه نشان می دهند.  نظر به تخمین تقریبا35  ملیون امریکايی به بنيادگراهای عیسوی گرایش دارند. اين بنيادگرايان عقیده دارند که  به امر خداوند عمل می کنند. آقای جورج بوش رييس جمهور امریکا که با فندامنتالیست ها همدردی وهمدلی نشان می دهد بعضی از تصامیم بحث انگیزسیاسی نظامی را چنین توضیح می کند: « خداوند بمن اذعان نمود که باید القاعده را مضمحل سازم ومن امر الهی رابه جا آوردم و بعداً خداوند بمن امر نمود که صدام را از بین ببرم و بنا برامر الهی به عراق حمله وصدام را از قدرت برانداختم. تصمیم من اینست که پروبلم سیاسی شرق میانه را حل بسازم»(27جون2003 سال).                                                                           

افراطگرایان عیسوی سعی دارند که کشور امریکا را به جامعهء محض عیسوی تبدیل وحکومت راتحت کنترول داشته وبالاخره جامعهء امریکا را به کشوری که تحت اوامر الهی باشد مبدل سازند این گروپ معتقد اند که بایست دین عیسویت در سرتاسر جهان بالای همه تحمیل شود. یکی از سخنگويان خطرناک گروپ افراطی عیسوی راندل تری است.  وی در سخنرانی ها برای پیروان خویش چنین اظهار نمود.«من میخواهم که در شما احساس تحمل ناپذیری و نفرت نسبت به دیگر ادیان را مانند طغیان آ ب های خروشان بحر ایجاد کنم . بلی نفرت در مقابل دیگر ادیان خوب است.» وی از کثرت گرايی وکثرت آرايی متنفر است و صرف برای پیروان خویش حقوق مساوی و برابری را می پذيرد، نه برای انسان های دیگر . وی ادعا دارد که خداوند منتظراست تا سرزمین امریکا توسط بنیاد گرايان عیسوی اشغال و کتاب مقدس - انجيل- جای قانون اساسی امریکا را بگيرد.                                                                                                        

بنیادگرایان روند خطرناک افراط گرايی را در پیش گرفته و هر کشور و یا هر شخص و حتّا موسسه يی را که مخالف با آيین مذهبی و برنامهء افراطی گرایان عیسوی رفتار کند ، تهديد می نمايند. اينان برای خفه ساختن مخالفین خشونت را بهترین وسیله دانسته و در صدد تعقیب ، ویرانی و آتش سوزی می شوند . به طور مثال آتش سوزی دفاتر دوکتورانی که عمل سقط جنین را برای زنها اجرامی کنند وبمب گزاری در کلپ همجنسبازان .  نظر به ارقام احصايوی اف بی ای در ميان سال های 1996 الی2000 تقریباً هفتاد ویک هزار واقعهء جنايی که منشأ افراطی گرايی دینی داشته در امریکا به وقوع پیوسته و این افراطی گرایان خود را به حیث گارد نظامی خداوند خطاب میکنند.                                        

یک تعداد از این افراطگرایان زیر پوشش دین مرتکب جنایات خیلی خطرناکی شده اند که باعث قتل صدها تن از مردم بی گناه گردیده است. به طور مثال در بمب گزاری تعمیر دفاتر رسمی شهر اوکلاهوما توسط تیمتی مک فی وتری نیکلس به تعداد یکصد وشصت وهشت نفر از شهروندان  به طور فجیع به قتل رسیدند. در اين ميان از نژاد پرستان افراطی که در زیر پوشش عیسویت به قتل سیاهپوستان و آتش زدن به کليساهای آنان دست می زدند نيز بايد يادآوری نمود.                                                         

در اوایل قرن بیست درامریکا یک کشمکش بین کلیسای پروتستانت و تجددخواهان به وقوع پیوست که این جنجال های مذهبی تا سالهای1920 ادامه داشت. درارتباط به این جنجال های مذهبی،  مباحثات و مشاجرات درمورد فندامنتاليزم و مودرنیزم به اوج خود رسید و کلمه فندامنتالیزم که امروز در نشرات غرب یک اصطلاح معروف شده ومنشأ و ریشه مذهبی دارد  در واقع از ادبیات نيمهء اول قرن بيستم به عاریت گرفته شده است.  فندامنتلیزم ویا بنیاد گرايی که مترادف با افراطی گرايی است در بین بخش هايی از عیسوی ها و یهودی های امریکا نيز به شکل خشونت آمیز زنده شده و با تأسف روبه توسعه است. اين بنيادگرايان افراطی سعی دارند تا اسلام را در جهان دین خشن جلو داده و کار را به جايی برسانند که نام مسلمان در اذهان عامه سيمای تروريست را تداعی نمايد .

با کمال تأسف که در اثر حوادث يازدهم سپتامبر و حوادث تروريستی ديگر که از سوی شماری از افراطيون اسلامی صورت گرفته است ، امروز در اروپا وامریکا مسلمانان با سؤظن های رو به گسترش  مواجه اند. حتّا در میدان های هوايی مسلمانان به پرس وپال و اذیت وآزار غير موجه رو به رو می شوند. استراق سمع حتّا در برخی موارد از نظر قانونی غير مجاز مکالمات تیلفونی اتباع مسلمان صورت می پذيرد .                                                  

به هر رو ، دین علاوه براین که یک عقیده است جز کلتور  وهویت انسانی نيز است. همه مردمان جهان به ارزش های  کلتوری و دینی خود می بالند. هیچ کشور و یا گروه  حق آن را ندارد تا به مقدسات و ارزش های دینی و کلتوری ديگران اهانت کند ونامش را  آزادی بیان بگذارد.                                 

تروريزم ، خشونت ، بنيادگرايی و افراط گرايی به هر نام و عنوانی که باشد مخرب است و قابل تقبيح. مبارزه با تروريزم تنها يک بعد ندارد. برای برچيدن تروريزم  و خشونت  بايد زمينه ها و ريشه های آن ها را برچيد. تا جايی که به مناسبات غرب با جهان اسلام می گردد ، بهتراست تا جهان غرب متوجه نارسايی های خویش در اين مناسبات گردیده  نه تنها تعصبات دینی و نژادی بی مورد را کنار بگذارد بل سعی کند تا به بی عدالتی های سیاسی در شرق میانه پايان دهد-  اشغال غير قانونی  سرزمین های مردمان بی دفاع فلسطین  يکی از اين مسايل کليدی است.

مسلمانان و کشورهای اسلامی  نيز مسايل زيادی پيش روی دارند که آن ها را بايد حل بکنند. در اين رابطه هم روحانيون و روشنفکران دينی ، هم نيروهای سياسی و زمامداران دولتی و هم مسلمانان عادی  و هم جامعهء روشنفکران و فرهنگيان کار زيادی در پيش رو دارند. ما بايد بدانيم  بنيادگرايی و افراط گرايی ، توسل به خشونت و اسير ماندن در پوسته تعصبات و عقبمانده گی ها  ما را به جايی نمی رساند. جهان اسلام به روشنگری و رنسانس ضرورت دارد به نو انديشی ، اصلاحات و پيشرفت های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سياسی متناسب به ايجابات جهان معاصر ضرورت دارد . تنها در اين صورت است که ما می توانيم در جهان مقام و احترام شايسته يی کسب کنيم. احترام طلب نمی شود ، احترام کسب می گردد.

 


بالا
 
بازگشت