داکترمحمدشعیب مجددی
اعتصاب معلمین هرات بازگشای یک بحث جدید
معلمین هرات به دلیل کمبود معاش و نداشتن سر پناه بتاریخ اول عقرب 1384 هجری شمسی دست به یک اعتصاب عمومی زدند. اعتصاب معلمین هرات یک هفته دوام نمود وبا وعده های هیأت بلند پایه دولت نکته قطع یا عطفی بر این حرکت گذاشته شد.
معلم آن مقام عالی ، پدر معنوی که با سعی ، کوشش وتعلیم او، نو نهالان وفرزندان امروز ، مردان سرنوشت ساز آینده میگردند ؛ فریاد های که مدتها در سینه های شان حبس مانده بود؛ بگوش همگان رسانیدند.
ناله را هرچند میخواهم که پنهان تر کشم سینه میگوید که من تنگ آمدم فریادکن
اعتصاب معلمین هرات شهری که گمرکش نیم عایدات افغانستان را آماده میسازد وقیمت یک جریب زمین در وسط شهر به یک ملیون دالر امریکائی رسیده است، دروازه یک بحث مهم ، اساسی وسرنوشت ساز را باز نمود.
یکی از مشکلات مهم ، بدبختی ها و دلایل پسمانی افغانستان مرض بی سوادی میباشد؛ که چون موریانه تار و پود جامعه و وطن عزیز ما را در طی چند قرن اخیر میخورد. این مرض کشنده برای ملتی که با تاریخ پر افتخار چند هزارساله خود چون تاجی بر بنای علم ودانش درخشیده ؛ به وزن گرانی تبدیل شده است که مردم ما زیرفشارآن قد راست کرده نمیتوانند ومقام معلم ومدرس به ادنا ترین وبی ارزشترین وظایف تبدیل شده است .
درین دوران که صحبت از آبادی ودوباره سازی افغانستان ازهرگوشه وکنار بگوش میرسد. آبادی ، ترقی وتمدن حساب شده وقتی میسرخواهدشد؛ که مرض بی سوادی تداوی واستندرد آموزش وتدریس همپایه جهان پیشرفته گردد . در فرهنگ کهن ما میگویند ( که بی علم نتوان خدا را شنا خت ) بدون شک بی علم و دانش درین دوران به هیچ مقامی دسترسی نخواهد بود و همیشه احتیاج به دیگران زندگی را دنبال باید کرد. آبادی های چند عمارت قشنگ وزیبا اینجا وآنجابوسیله یاکمک دیگران برعلاوه اینکه معیارترقی وتمدن کلی گفته نخواهد شد در حقیقت مهر تصدیق بر شعر مرحوم استاد خلیل الله خلیلی خواهد بود.
کاخ هایی است درین شهربه تقلید یوروپ
که رسیده سر آن تا غرمات پرنا
همچو آن وصله رنگین که زاطلس بندند
چند جا نا متناسب به کهن پیرهنا
برای تداوی مرض بی سوادی زمان آن رسیده است که دولت ومردم از خواب گران بیدارشده ؛ دست به عمل شوند. در قدم اول برای دست رسی به سواد ، دانش و کسب علم به معلم و استاد ورزیده ضرورت است. معلم واستادیکه شرایط نا گوار اقتصادی و زندگی درهم وبرهم او را زجر وشکنجه دهد؛ چطور موفق خواهد بود در سرنوشت وتعلیم وتربیه عالی فرزندان وطن نقش مثبت و اساسی انجام دهد. وظیفه دولت و مردم میباشد تا شرایط زندگی آرام ومرفه را به معلمین و استادان آماده سازند تا این قشر مهم جامعه با خاطر آرام، وقت وفرصت غنیمت را درمطالعه وتحقیق سپری نموده و آموخته های خود را به نسل آینده انتقال دهند . در غیر آن معلمین ما برای کسب عایدات بیشترکه مصارف زندگی را تکاپو نماید مجبوراً بیشتر وقت خود را به کار های غیر مسلکی وشاقه صرف نموده تا لقمه بخور ونمیر را میسربسازند. پس چاره این درد ومرض بزرگ چیست؟ وچطور میتوانیم ازین بن بست جامعه خود را نجات داد؟ برای اینکه معلمین ورزیده با معاش کافی و زندگی مرفه ، و سیستم عالی و سویه بلند درسی داشته باشیم ؛ بطور خلاصه پیشنهاداتی در دو بخش به دولت ومردم ارائه میگردد. پیش از بیان پیشنهادات باید ثبت نمود که افغانستان یک تن و هر ولایت یک عضو آن میباشد و یا هر ولایت گلی است که پهلوی گلهای دیگر باغ گل افغانستان را ساخته اند. چون اعتصاب معلمین هرات انگیزه نگارش این سطورگردید هرات مثل مشت نمونه خروار انتخاب شده است در حقیقت این پیشنهادات برای تمام کشور عزیز ما افغانستان میباشد.
اول : رفع مشکلات اقتصادی معلمین:
برای رفع مشکلات اقتصادی معلمین راه وروش های گوناگونی موجود است که بخشی ازآنها را بیان میداریم.
1- افزایش بودیجه دولت در معارف : دولت در بودیجه وزارت معارف تجدید نظر نموده وبودیجه وزارت معارف را اگربر وزارت های دیگر ترجیح نمیدهد؛ کمتر از آنها نیز نشمارد.
2- معاش مناسب : معلمین افغانستان به اساس مقررات وزارت معارف به رتبه ها دسته بندی و معاش به اساس رتبه در سرا سر افغانستان از شهر های بزرگ تا دور ترین دهکده یک اندازه تعیین شده است . با احترام به همه معلمین ، معقول ومناسب خواهد بود که سطح زندگی در مناطق مختلف را در نظر گرفته معاش را مطابق آن تعیین نمایند.
3- عایدات ریاست ترافیک: نفوس شهر هرات را سه ملیون نفر تخمین نموده اند . متاسفانه حساب موترها، سرویس ها، لاری ها، گادی ها،موتر سایکل ها ودیگر وسایل سواری ونقلیه شخصی ، دولتی، تجارتی وخارجی را هیچ کس نمیداند. هرگاه ترافیک افغانستان بطور کل و هرات بطور خاص از نظم وترتیب مدرن وکمپیوتری برخوردار گردد بدون شک عایدات ترافیک بلند رفته وبخشی ازین عایدات را میتوان در اختیار معارف قرار داده ؛ معاش معلمین را افزایش و پروژه های تدریسی را کمک نمود.
4- کمک مالی سرمایه داران : فرزندان سرمایه داران در مکاتب مفت ورایگان تدریس میشوند. هر چند هنوز درین راستا ، کسب حق الزحمه از توانمندان ،اقدام رسمی صورت نگرفته است. اما سرمایه داران میتوانند ، خوش به رضا برای تقویه بودیجه معارف فیصدی از عایدات خود را در اختیارمراکز آموزشی قرار دهند .
5- مالیه فروش Sales Tax : مالیه فروش که در تمام کشورهای پیشرفته رواج دارد متاسفانه در شهرهای افغانستان هنور قانونی نشده است . شورای ولایتی هرات میتواند موافقه دولت مرکزی را برای کسب مالیه فروش آماده سازد و عایدات که از این طریق بدست میآید در معارف ، صحت عامه و دیگر پروژه های عام المنفعه بمصرف برسد.
6- پروژه توزیع زمین: تا جائیکه معلومات دردست است چند هزار نمره زمین از طرف دولت به قیمت ارزان برای معلمین ، تخصیص داده شده است. ریاست معارف وشاروالی در توزیع نمرات سرعت عمل بخرج داده سعی نماید دست آنهای که مستحق نیستند وبا استفاده جوئی نمرات زمین را بدست آورده ، به قیمت بلندی میفروشند؛ کوتاه نماید. همچنان قرضه های بدون بهره،طویل المدت در اختیار معلمین بی بضاعت قرار دهند تا با استفاده از آن به اسرع وقت صاحب سرپناه گردند.
7- برنامه های عایداتی مکاتب : لیسه ها و متوسطه ها دروازه های عایداتی را در ساحه مکاتب باز نمایند . بطور مثال ، با ایجاد مسابقات سپورتی ، پروگرامها و محافل فرهنگی ، آموزشی وهنری مردم را دعوت نموده ازعایدات فروش تکت ، معاش بخششی به معلمین زحمتکش و خرید وسایل و ضروریات تدریسی بمصرف برسانند.
دوم: بلند بردن سویه درسی و سیستم اداری معارف
برای بهترساختن سویه درسی و آماده ساختن دانشجویان به استندرد بین المللی قدمهای مثبت وسازنده برداشته شود.
1- تعداد شاگردان در صنف درسی : ریاست معارف هرات 10998 نفر معلم ازجمله 6636 ذکور و 4362 اناث در ساحه اداری خود دارد ، که بخشی ازین معلمین اجیرمیباشد. این معلمین فداکار وظیفه تدریس چهارصد وهفتاد هزار شاگرد را در هرات بدوش دارند که تعداد شاگردان در هر صنف به چهل نفرمیرسد. به گفته رئیس معارف هرات در بعضی صنف ها تعداد به شصت شاگرد نیزدیده شده است. برای آموزش بهتر تعداد شاگردان در صنف اگر بین بیست تا سی باشد ؛ معلم میتواند به تمام شاگردان رسیده ونتیجه بهتر از کارتدریسی خود اخذ نماید.
2- معلمین مسلکی : تا جائیکه معلومات در دست است فیصدی کمی از معلمین فاکولته پاس و اکثریت فارغ التحصیل صنف دوازده ویا کمتر از آن میباشند. متاسفانه به دلیل کمبود معلمین مسلکی ، اکثراً در رشته که تخصص وتجربه درسی ندارند ؛ تدریس مینمایند . به این ترتیب با وجود زحمت کشی فراوان معلمین ، ساحه آموزش شاگردان محدود و نتیجه آن رضائیت بخش نیست . برای ریفورم سیستم درسی ومیتود های آموزشی هر چند به پلان های طویل المدت واساسی ضرورت است ؛ اما برای رفع مؤقتی این نقیصه و مشکل ، ترتیب کورسهای دو ماهه برای معلمین دررشته های مختلف از طرف پوهنتون نقش مؤثر وسازنده بازی خواهد کرد. استادان پوهنتون حتی دعوت استادان خارج از کشورمیتواند معلمین رابامیتود هاو معلومات روز به سویه و استندرد بین الملل در رشته های مختلف ملبس سازند و معلمین معلومات کسب شده را به شاگردان انتقال داده به این ترتیب دانشجویان نتیجه بهتر از دوران تحصیل خودکسب خواهند کرد.
3- انجمن های معلمین: انجمن های معلمین در رشته های مختلف ترتیب شود تا معلمین هر دوهفته چند ساعتی با یکدیگرمجلس وکنفرانس نموده و معلومات وتجارب دست داشته را تبادیه و با آموزش از معلومات وتجارب یکدیگر ، موفقیت بیشتری در تدریس کسب نمایند.
4- عمارات مکاتب: متأسفانه و بدبختانه که اکثر عمارات مکاتب طی سه دهه جنگ تخریب شده است وبخشی از شاگردان در صنف های بدون سقف ودروازه ، زیردرختان وفضای آزاد وخیمه ها در موسوم گرم وسرد مصروف آموزش میباشند. معلمین و شاگردان در محیط آرام صنف درسی بجای اوضاع جوی ، گرمی وسردی هوا میتوانند بیشتر به تدریس وآموزش فکر و توجه مبذول بدارند. توجه وزارت معارف و دولت درین راستا از مهمترین فعالیت های دوباره سازی بشمارخواهد رفت.
5- کمبود کتاب : کتاب دوست با وفایست که همه شاگردان از دوستی آن مستفید میگردند. متاسفانه دراکثرمکاتب از کمبود کتاب شکایت است. برای رفع این نقیصه وزارت معارف ضرورت به چاپخانه های مدرن در تمام افغاتستان دارد تا کتاب های درسی را با جنسیت عالی و پشتی مستحکم جهت دوام استفاده از آن بچاپ برساند. کتابها به دسترس شاگردان بی بضاعت مفت ورایگان گذاشته شود ودر ختم سال درسی جمع آوری گردد و برای شاگردان سرمایه دار به قیمت تمام شد به هدیه گذاشته شود. در نتیجه کوشش گردد که هر شاگرد کتاب درسی با خود داشته باشد به اینترتیب شاگرد میتواند بعد از ختم مکتب در خانه نیز از کتاب استفاده نموده و نتایج بهتر از زحمت کشی خود حاصل نماید.
6- وسائیل الکترونیکی : در جهان امروز کمپیوتر و انترنیت نقش مهم در آموزش و کسب معلومات ایفا میکند. صنف های درسی را با چند پایه کمپیوتر میتوان یک مرکز کسب معلومات برای شاگردان ساخت. باین وسیله شاگردان درسن کم بر علاوه کسب معلومات ، استفاده از کمپیوتر و تایپستی را که در دفتر داری وزندگی امروز مهم است؛ میآموزند.
7- انتخاب مضامین : سیستم آموزشی درگذشته چنان بودکه هفده مضمون را در دوران متوسطه ولیسه تدریس مینمودند. متأسفانه جزئیترین احترامی به استعداد وعلاقمندی شاگردان نشان داده نمیشد . شاگردان مجبور بودند وقت خود را در آموزش مضامینی که هیچ علاقه نداشتند ؛ صرف نمایندونتیجه رضائیت بخش نبود. برای رفع این نقیصه اولاً تعداد مضامین ، بدون اینکه ازکمیت کاسته شود کمترساخته و ثانیا به دوبخش مضامین اختیاری واجباری تبدیل شود تا شاگردان با استفاده از مضامین اختیاری ، مورد علاقه خودنتیجه بهتری کسب نمایند.
8- ارتباط با والدین : اداره مکاتب دروازه ارتباطات را با والدین شاگردان باز نماید. به این وسیله اولاً والدین ازاوضاع آموزشی فرزندان خود آگاه میگردند . ثانیاً اداره مکتب با مشوره وتبادله افکاربا والدین میتواتند سطح دانش، مشکلات وضروریات شاگردان را بررسی وراه بهترآموزشی را جستجو نمایند.
9- امتحان : درسیستم گذشته امتحان سه ماهه،چهارنیم ماهه ، شش ماهه وسالانه داشتیم وشاگردان در فرصت چند روز محدود آماده امتحان میشدند وهدف آموختن، به کامیاب شدن امتحان تبدیل شده بود. برای آمورش بیشتروبهتر امتحان رابخشی از کار روزانه و هفته وار ساخته و هدف بجای نتیجه امتحان چند ماهه به آموزش دوامدار تبدیل گردد.
درنتیجه ، درین دورانیکه بیش از سه دهه از پیاده نمودن انسان به کره مهتاب میگذرد وجهان به شکل سرسام آوری با تکنالوژی مدرن ملبس و به پیش میرود ؛ وقت آن خواهد بود که توجه به نسل آینده وتعلیم وآموزش را در سرآغاز اجندای کاری وزندگی قرار داده ؛باین وسیله مدارج عالی ترقی وتمدن را کسب نمائیم. امیداست وزارت معارف بجای وعده های خشک وخالی ، با یک ریفورم سرنوشت سازقدمهای مهم و اساسی بعدی را برداشته شرایط زندگی مرفه وتحقیق را برای معلمین آماده سازند وبا پروگرامهای درسی مطابق شرایط زمان وجهان پیشرفته با درنظر داشت دین وفرهنگ ما ، کودکان وجوانان،نسل آینده را با بهترین شرایط آموزشی روبرو سازند تا افغانستان عزیزیکبار دیگر سربلندو باافتخارمرکز علم ودانش گشته و آنچنانکه درخور وشایسته آن میباشد؛ آباد گردد. در اخیر آرزو مینمائیم شرایط وسیستم معارف چنان گردد که معلمین فداکار ما بجای اعتصاب به دلیل کمبود معاش ونداشتن سرپناه، با زندگی مرفه وخاطرآرام ، فرزندان وطن را با نور علم ودانش رهنمائی وهدایت نمایند.