پدیدهً شهرت طلبی وموقف آن در افغانستا ن
شهرت طلبی آن پدیده ای را گویند که ، انسانرا درهوای بی هیچی وتهی از مدار گوهرذاتی نمایان کرده ، قناعت خود باوری ومنم سازی را در اذهان دیگران ، انعکا س میدهد. وشهرت طلبا ن عبارت اند از گروپ افراد جا معه ، ملبس با عقاید کاذب ومیان خالی سیاسی که به شکل از اشکال از روند سیا سی دور ویا عقب ما نده اند ومصمم برآن اند که با اشتراک خویش در صحنه ً سیا سی قسمآ کنترول خویش را بالای حیات اجتما عی مردم تحمیل داشته وبرمواضع از دست رفته خویش دوباره ، میخواهند غلبه نما یند.
انکشا ف شهرت طلبا ن در جوامع که سیستم سیا سی پیشرفته وجود ندارد واسا سا ت جا معهً مد نی سخت ضعیف است زیا دتر برملا میباشد. برعکس در جوامع مد نی که رشد سیا سی موزون بوده ودر آنجا فضآ سیا سی جا ی گزین است، سازمان های بشری وغیرسیا سی کنترول بالای فعالیت زما مداران دارند، انرژی شهرت طلبان در ساختار جامعه جای نسبتآ سازنده دارد. شهرت طلبان که آهسته آهسته به عوامفریبان مبدل میگردند اشتراک خویشرا د ر حیات سیا سی بها نه ویا، تازه ساختن سیستم دموکراسی میدانند ، بکلی درست است ، ولی دموکراسی ممیزهً دولت های حقوقی ، مد نی وشهروندی است ودر غیر آن شهرت طلبی و آنهایکه خود را در چنین قالب جا زده اند، بزرگترین خطر برای دموکراسی میبا شند. باور به گفتا ر شهرت طلبا ن ما نند رفتن به نزد فا لبین ویا داکتران نا علاجی است که آخرالامر تعداد تعویز ونسخه ها ی تکراری، زیاد شده ومتنا سب به ان یاس ونا امیدی افزایش می یابد.
ممیزهً خاص شهرت طلبا ن انعکا س ونشر خواسته های شان از طریق وسا یل جمعی وتبلیغا تی میبا شد. ایشا ن نسخه های برقم خویش را حیا تی دانسته وان ها را برای حل پرابلم های ملت وجامعه پیشکش میکنند وازاین طریق انستیتوت ها ( حکومت، قضا وپارلما ن) برای دفع نسخه های نا بکار ونا کارای شهرت طلبا ن برآمده وهمین جاست که آنها از روند اصلی حل مسایل ، به نسبت اینکه توان وصداقت کاری ندارند، انحراف می نما یند.
مثلآ: پارلما ن جدیدالتشکیل افغانستا ن که ارگان قانون گزار جا معه می باشد ، پاس وپذیرش قوانین مدنی مطابق نورم های جا معه مدنی کار اسا سی ایشان است. به جای وضع قوانین ، به نظر من وجود یک تعداد اشخاص وافرا دیکه با شیوه شهرت طلبی عادت دارند، این روند را طوریکه لازم است، نچرخانده، مصروف ومشغول فعا لیت وکا ر شکنی، قوهً اجراییه بوده ، حیثیت اپوزیسیونی را به خود اختیار میکند، این افراد آنچنا نیکه وعده خدمت به مردم را داده اند واگراز کیش، شهرت طلبی برخوردار نباشند، میتوانند که از این تریبون صدای برحق مردم را بگوش حکومت وقوهً اجراییه برسانند وکاری کنند که منافع ملی در نظر گرفته شود، در غیرآن از این طریق به هواداران خویش اطمنا ن دفاع از منا فع شان را داده وایشان را همیشه در حا لت اما ده با ش نگهمیدارند ودر جا معه دو رنگی وتفریقه را بوجود میآورند که سرانجا م با رشد وسیع شهرت طلبان رهبری جامعه، حزب ویا دولت به شخصیتها ی کا ذب وقلا بی میسر گردیده وپا سداران پروفشنل و اصل راه مبا رزه ، جای خویش را به افراد پیش قدم به رهبری، دارای روابط شخصی ، اعتما د وجا نبداری فرد نسبتا به شخص اول تعویض میدارند.
محصول شهرت طلبی چیست ؟
هوا خواها ن که اشتیا ق اشتراک در امور سیا سی را دارند به نفرت کنند گا ن سیا سی شهرت طلبان رهبری کننده امور سیا سی مبدل میگردند، زیرا که ایشا ن به تصور خویش از هویت کاذبا نه رهبری سیا سی دلسردی حاصل نموده وراه حل مسا یل را مبارزهً سیا سی با هم پیوندی با چنین اشخا ص ، نمی دانند. بین ملت وقشر سیا سی شهرت طلب، فاصله ایجاد میگردد، زیرا که قشر سیا سی شهرت طلب، قادر به حل پرابلم های سیا سی نیست ودر نتیجه دوجبهه اجتماعی باز میگردد: آنها یکه تلاش به خاطر چسپاندن کیش شهرت طلبی دارند وجامعه رابسوی نا متجانسی سوق میدهند وانهایکه اساس پیوند های زنده ساز ورشد متجا نس جا معه را در برمیگیرند، نما یان میشوندکه در ذیل اشاره کوتاه ومثال زنده دیده میشود.
ما : مردم عوام ، ملت ستم دیده وهمیشه محکو م وقربا نیا ن . در حقیقت بدنه اصلی جامعه را تشکیل میدهند واین ملتها هستند که جا معه را میسازند وشرایط ارتبا طات را بین افراد جامعه با شیوه های همگرای وشناخت ار همدیگر، در یک فضای صداقت انسانی بر قرار میدارند.
آنا ن: فریب کاران ، کاغذ پرانا ن وچپا ولگران دارایی عا مه: که برگردن جامعه اویزان گردیده از داشته های زحمتکشان وآنهایکه عرق میریزانند، با نیرنگ وفریب که خاصیت شهرت طلبان است، سوی استفاده کرده وشمه ای در فکرخدمت وصداقت در برابر بقیهً چامعه ومردم نبوده، بی پروا روزگذرانی مینما یند، دراین صورت رول شخصیت با مورال واتوریته توام با برنا مهً پرارزش وشنوا با پشتیبا نی افراد همفکرکوشش درصحنهً سیا سی دارد. صفوف ، رهبری با مورال را ایدال خویش قرار داده واز طریق ایرادسخنا ن راست وبا معنای آنها، تغزیه روانی میکند.
با مرگ ، سقوط ویا ناکامی سیا سی رهبرنیکو وبا درایت ومستقل درهرصورت، قسمت از روان صفوف اگر منظور حزب سیا سی باشد، می میرد وروحیه اش پژمرده میگردد. عد م موفقیت ، سیا ست های فوق الزکر را علت دیگر ظهور شهرت طلبا ن میتوان دانست.
شهرت طلبا ن قادر به ترسیم روند قانونمندی سیا ست جها نی نیستند. به خاطریکه ایشا ن گروگا نا ن سیا ست بازی های کوتاه فکرانه وعدم شناخت کلی از خواص وسجا یای جامعه وانسانها بوده وکدام رول مهیم سازنده وطرح بکاری که جامعه را بسوی پیشرفت سوق بدهد، ندارندو با تما م هوش وگوش متوجه حا ل ومنافع خود هستند ونه الترنا تیف آن .
داکتر محمد سا لم " اما نی"
بلغا ریا، شهر سوفیه 5 -3 -2006