دوكتور كاروان
از المان فرايبورگ
جنايتكاران كه با سر نوشت ملت بازي نموده اند بايد به محاكمه ملت كشانيده شوند
افغانستان سر زمين مردان پو لادين و ازاده ، سر زمين مجاهدين راه ازادي و پاكبازان از جان گذشه ، جايگاه ملت با شهامت كه در طول تاريخ با شجا عت و تهور بينظير از خطه مقدس خويش در مقا بل بز رگترين و خطر ناكترين ابر قدر تها ي كه نيت شوم و برده ساختن اين ملت مجاهد راه در سر ميپر وارند دفاع نموده و مردانه وار با جانهاي شرين بخاطر دفاع از زادگاه خو يش وداع نموده اند
مردان حماسه افرين ، مردان كه با نثار خونهاي پاك خويش و قهر ماني هاي تهور انگيز جهانء را به تعجب و حيرت انگاشته، مردانكه بزرگترين جهانگشايان دنيا در برابر ايشان سر تسليم خم نموده به طلسم شكست نا پذ يري ايشان معترف گشته و خجالت و شر منده از راه كه امده بودند دو باره بر گشته اند.
افغانستان سر زمين كه روز گاران بيشمار ي افتخار اسيابوده و شهرت فر زندان دانشمند ش در سراسر جهان انتشار يافته ، مردان خجسته و پاكيزه و دانشمدان بزرگ و پر اوازه را چون ابن سيناو مولوي و جامي و انصاري در دامن پر افتخار خويش پروريده ، اما اين سر زمين مردان و جايگاه شيران و عقابان امروز بخاطر حرص و از چند مزدور بي همت و خود فرو خته و چند موجود عوامفريب كه قران و اسلام را وسيله قدرت و مكنت ساخته و اعمال ايشان در قطب مخالف گفتار ايشان است به ويرانه و خاكسار مبدل گشته است.
با گذري در احوال اين ملت مينيگريم كه چند جاني مزدور همراه با چند خورد ضابط خود فروخته بيسواد و نا اگاه و فاقدهمه احساس ملي و وطنپرستي كه هوس جز قدرت طلبي و تكيه بر مسند قدرت نداشتند به اشاره و فرمان بادران خويش با براه انداختن كو دتاي ننگين كه دستان جنا يتكار اربان شان به وضاحت در ان دخيل بود رژيم قانوني داود را سر نگون ساخته و با بيشرمي و زبانبازي و عوامفريبي اين عمل ضد ملي وضد مردمي خويش را كه جنايت خونين بود انقلاب ناميده ، ارزو داشتند ملت ازاده را برده و غلام ساخته ، سلطه رژيم منحوس و منفور خويش را با پهن نمودن يك ديكتاتوري خون اشام ، مختنق و پو ليسي و با خفه نمودن صداي حق خواهي بر ملت قبو لانده، در كمال بي تفاوتي و وطنفروشي مطلق اين خطه مقد س و ميراث پاك نيا كان ما را در طبق اخلاض مانده به با دران خود هديه نمايند.
همانطو ريكه شاهد هستيم اين خيانت ملي و وطنفروشي با مقاومت وصف ناشدني و تهور اميز ملت مواجهه گشته وسبب گرديد تا اين وطنفرو شان بيمر وت با خطر ناكترين و پيشر فته ترين و مدرنترين سلاحهاي ادمكشي ملت مجاهد و بپاخاسته را قتل عام نموده تا بدنيو سيله بتو انند نيت شوم و باطل بادران خويش را جامعه عمل بپوشانند
اين جانيان براي پياده نمودن هدف نا مقد س خو يش حتي از استعمال بمبهاي كمياوي و بيو لو ژيكي و ميكروبي نيز اجتناب ننموده و به اين وسيله نه تنها مجاهدين راه ازادي را قتل عام كردند بلكه مليونها طفل معصوم و بيگناه قر باني اميال اين جنايت تاريخي گر ديده شهر وده و قريه و خانه ها محرق و به خاك يكسان شده و به مليونها هموطن مهاجر و فراري به ديار بيگانگان گر ديدند.
استعمال اين بمبها نه تنها سبب محو و نابودي انسانها گرديد بلكه سبب تخريب بيشتر از نود فيصد زميهاي زراعتي نيز گرديده كه تاامروز استفاده از ان ناممكن است ، جنايات اين ادمكشان با استفاده بمبهاي كيمياوي و بيولوژي كه مخالف تمام قوانين جنگي است بصورت مفصل در مطبوعات روز انتشار يافته بطور مثال روز نامه فيگارو فرانسه بتاريخ بيست ويك سپتامبر سال هشتادو يك استعمال بمبهاي كيمياوي و بيو لوژيكي را تو سط قواي شوروي و حكومت كابل بالاي تعدادی از قريه هاي افعانستان انتشار داده و همچنان روزنامه لو موند فرانسه بتاريخ هژده اگست سال هفتادونه از جنايات حكومت خلقي در ارتباط با واقعه چنداول چنان گزارش داد :
پس از واقعه چنداول سه صد نفر از هزاره هاي چنداول تو سط حكو مت خلقي باز داشت شده يكصدو پنجاه نفر ان زنده بگور و يكصد وپنجاه نفر ديگر زنده حريق گرديدند
علاوه از بمبا ردمان كه ذكر خيرش رفت تمام افغانستان توسط اين نو كران وطنفروش مين گذا ري شده و قرار نظر يات متخصصين امور بيشتر از بيست سال ضروت است تا سراسر افغانستان ازاين مين ها پاك گردد
روسها و نوكرانش بخاطر ترس و ارعاب وخاموش ساختن مقاومت تعداد زيادي بمبها راكه به شكل سامان بازي اطفال ساخته شده بود توسط طياره پر تاب نموده و بدينو سيله قتل و معيو بيت صدها هزار طفل معصوم و بيگناه را در سر تا مملكت سبب گرديدند پس از كودتاي ننگين و منحوس و خو نين ثور رژيم ضد مردمي و پوليسي و خون اشام مستقر گشته زندانها از اقشار مختلف ملت متشكل از محصل و متعلم و معلم و استادن پو هنتون ، مردمان باسواد و بيسواد ، زنان، مردان پير زنان و پير مردان ،زنان و مردان كوچي و حتي طفلكان معصوم و بيگناه كه با مادران خويش يكجا محبوس شده بودند مملو گشته شبانه به صد ها هموطن بيد فاع كه گناه جز وطنپرستي و وفا داري به نامو س ،وطن و كلتور خويش نداشتند در منتهاي بير حمي با مرگ هم اغوش شده، به صد ها دانشمند و استادان پو هنتون كه چشم و چراغ مملكت بوده و صدها هزار پوند و دالرمصرف تحصيل ايشان شده بود بدست اين دژ خيمان شر بت مرگ نو شيدند .
انسان درين دستگاه خون اشام و فاسد و ضد مردمي كه هد في جز علامي و برده ساختن ملت ازاده را نداشت كو چكترين ارزش نداشته شبانگاه قو ماندان فاسد پلچر خي سيد عبد الله كه شرم است نام انسان را بر چنين موجود حيوان صفت بگذاريم در حاليكه از نشه شراب مست و لايعقل ميگشت به حجره زندا نيان مظلوم و بيد فاع داخل شده زنداني بيد فاع و بد بخت را از جمعي زند اينان انتخاب و بدون كو چكترين تر حمي وي را بخاطر تفريح و ماجرا جوهي به قتل رسا نيده كو چكترين مسو و ليت ازين عمل شوم و رضيلانه خويش نداشت .
همز مان با ان تعداد زيادي از محبوسين بيد فاع و بيگناه ازهجره ها خارج و سپس در پو ليگون بدون محاكه يا اثبات جرم سينه بي كينه ايشان با گلو له اين مز دوران خون اشام و حيوان صفت سوراخ گر ديده در منتهاي بيكسي و بينوا هي و بدبختي با زنده گي درد ناك خويش وداع مينمو دند هيچگونه محاكمه براي اثبات جرم و گناه اين مظلو مان بخت بر گشته و ستمزده مو جود نبو ده و هيچو قت هم علت كشتن كسي درين دستگاه خون اشام مورد سوال نبود .
انواع شكنجه هاي حيواني كه باشنيدن ان مو بر اندام راست گر ديده و حتي درنده گان بيابان از ان شرم دارند بر محكومين مظلوم كه در چنگال اين ددمنشان افتيده بودند روا شده و به هزار ها انسان بد بخت بيگناه كه نميدانستند به چه اعترف نماياند
در تحت شكنجهاي حيواني ا ين جانيان جان به حق تسليم نموده روح ايشان ازاد و تن درد كشيده وبيجانشان ديگر از شلاق اين ددمنشان كه د ر چهره انسان اما طينت حيوان ظاهر گر ديده بودند رهاهي ميافت .
بافرو افتيدن بمبهاي اتشين از صبح تا شام بر دشت و دمن و شهر و ده و قريه كه بدون وقفه صورت گر فته و جز پرو گرام روزانه بود نه تنها به مليونها انسان كشه و معيوب و ملينونها همو طن مجبور به ترك يار و دياروطن شد بلكه به هزار ها هزار خانه ويران و به هزارها هزار هكتار زمينها زراعتي تخر يب گرديده كه تا امروز هم قابل استفاه نيست :
سر گذ شت شب هجران تو باشمع گفتم انقد سوخت كه از گفته پشيمانم ساخت
بصورت خلاصه با گذ ري در هدف واعمال اين وطنفروشان ميبينيم كه اين كو دتاه خونين و منفور كه به غرض برده ساختن يك ملت ازاده و سلب حاكميت وا ستقلال ان از طرف چند جاني وطنفروش به هدايت باداران روسي شان طرهه ريزي شده بود نتيجه جز كشتار بيش از دو مليون هموطن و شش مليون مهاجر، معيو بيت مليونها مليون انسان ، خرابي و ويراني شهر ها قريه ها، دهات و قصبات ، تخريب بيشتر از نود فيصد زمين هاي زراعتي و سيستم ابياري و ويراني خانه ها مخصو صاء در شهر كابل، موجوديت يك يا دو نسل بكلي بيسواد، مجزا ساختن واخان از سر زمين افغانستان چور و چپاول اثار عتيقه و مو زيم توسط روسها كه بعضاءقدامت تاريخي هزار ها سال داشت ، بي ثباتي و عدم استقرا ر سياسي وغيره و غيره همه ارمغان اين كو د تا منفور و ننگين بود كه توسط چند نفر فاقد احساس ملي و وطنپر ستي در عمل پياده گرديد
باسقوط حكومت نجيب و گرفتن قدرت توسط مجاهدين اين كشت و كشتار و ادمكشي و برادر كشي و جنگهاي خانمانسوز شدت بيشتر از پيش اختيار نموده و انانيكه از اسلام و قران و خدا حرف زده وخودرا متقي و پرهيز گار و خدا جو در انظار معرفي مينمودند ، بخاطر چند روز قدرت و فر مانرواهي به تحريك و اغوا بيگا نگان چنان به سر و كله همد يگر زده و چنان جويهاي خون را روانه نموده و كابل قشنگ و دوست داشتني را تخريب نمو دند كه شايد كمتر ملل جهان چنين جنايات را بخاطر داشته و خواهد داشت. جنگهاي جميعت و حزب اسلامي و ائتلاف احزاب سه گانه جنبش و وحدت و حزب اسلامي در مقابل جميعت سبب قتل و كشتار صدها هزار ها هزار انسان بيگناه و معيوبيت و دربدري و بيخانماني و مهاجرت مليو نها هموطن به ديار بيگانگان گرديده به مليونها افغان بدبخت درمنتهاي فقر و فلاكت و مذلت كه تا اكنون از ساطور جلادان پيشين نجا ت يافته بودند از جور اين مسلمانان نامسلمان در منتهاي بد بختي و بيچاره گي در حاليكه هست و بود ايشان طمع اتش راكتهاي اين ماسك پوشان اسلام شده بود به ديار بيگانگان در نهايت نا اميدي و با جيبهاي خالي هجرت نمودند
البته اين هم واضح و هو يدا است كه افغانهاي مهاجر در ديار همسا يگان تحت تضيقات و قيو دات شديد قرار داشته بخاطر كسب روزي و ادامه زنده گي هر روز با پو ليس دست به گر يبان بوده مورد اخاذي بيشر مانه و بير حمانه قرار گر فته مجبور بودند روز مزد خويش را به قسم رشوت تاديه نموده تا اجازه اقا مت و امكان كسب لقمه نان ء را براي طفلكان معصوم و گر سنه خود داشته باشند
تعداد زيادي از مهاجرين بينواه و بد بخت كه هيچ نوع استطاعت مادي نداشتند در زير خيمه هاي فرسو ده و كهنه بدون انكه به كو چكترين وسايل صحي و حياتي ايشان دسترسي داشته باشندا در تحت افتا ب سوزان پنجاه تا شصت درجه در منتهاي بد بختي و بيكسي خواري مجبور به زنده گي بودند .
ولي ان بد بختان كه حتي امكان فرار ازين جهنم وصف نا پذير را هم نداشتند مجبور بو دند شاهد جنايات فراموش نا شدني ووصف ناشدني وطنفروشا ن واين ماسك پو شان اسلامي باشند
جنايات چون قتل و كشتن و بستن انسا نهاي بيد فاغ و بيگناه و بيخبر از همه شر و شور و قيل و قال و هوا و هوس ا ين موجودات بيرحم فير هزار ها راكت در روز ، زدن و شكنجه و واخاذي ملت بيد فع توسط اين جنگسالاران و تفنگداران چور و چپاول و دزدي خانه ها ، سينه بريدن و ميخ كو بيدن بر فرق انسانها ، محرق ساختن اسيران در كانتينرها تجاوز به زنان و دختران و پسران نابالغ در حضور والدين ،تجاوز به پير زنان و پير مردان،اعمال وجنايات كه بخدا قلم از
ذكر ان شرم داشته و حتي وحشيان عالم از ان رو گردان است تو سط اين مدعيان اسلام بر ملت مظلوم روا گرديد
در پس منظر اعمال اين مد عيان قدرت مي بينيم كه بعضي اسلام را وسيله مكنت و قدرت و فريب عوام الناس ساخته و بعضي زماني با زوي قوي كمو نستان شده و با سو استفاده از جوانان ناا گاه و غافل و تربيه ايشان به شكل مليشه براي قتل عام ملت مليونها مليون دالر از بودجه ناتوان ملت غصب نموده و انگاهيكه ستاره قدرت كمو نستان افول نمود فوراء در صف دشمنان ايشان داخل گرديد
پس از سقوط اخرين سر دمدار حكومت كمو نستي داكتر نجيب ، اقاي مجددي بحيث اولين رئيس جمهور براي مدت دو ماه تعين گرديد ، اين انتصاب و يا انتخاب انقدر مضحك و مسخره و دور از تعاملات روز گار بود كه شايد تاريخ هر گزچنين انتخاب را براي چنين مدت به خاطر نداشته و چشم روز گار چنين تياتر خنده اور و مضحك را نديده باشد،معمو لاء رئيس جمهوردر هر نقطه دنيا براي مدت چهار يا هفت سال تعين ميگر دد اما اين نو بدولت رسيده گان كه از بركت شجاعت و فدا كاري ملت بپا خاسته به چنين گنجينه قدر ت و حاكميت دست يافته بو دند ،چون از يكطرف همه و همه حرص ديوانه واربه قدرت و تكيه زدن بر پست رياست جمهوري داشته و از طرف ديگر هيچكدام هيچگو نه اعتماد بر ديگري نداشته ، بدون سويه و دانش ، قدرت رهبري، تزكيه نفس و راز حكو متداري ارزو داشتند برچنين مسند تكيه زنند ، لهذا مخالف تمامي مقرارات متداوله دنيا به شكل فو ق العاده خنده اور يكي از ايشان بنام رئيس جمهور فقط براي دوماه تعين گر ديد
پس از به پاين رسيدن دوره دو ماه رياست جمهوري اقاي مجددي ، اقاي محترم رباني براي چهار ماه براين پست تعين گرديده و هميكه حضرت ايشان به اين پست تكيه زدند ديگر هيچگاه و به هيچ وسيله و هر نوع تهد يد و تخو يف وموجوديت جنگها و و كشتار بيشمار ملت منجمله زن و پير و طفل و جوان و ويراني و خرابي شهر و ده و قريه و قصبه مخصوصاءشهر كابل كه روزانه بيشتراز دو هزار راكت بالايش فير ميگرديد دلش بحال ملت مظلوم بدخت نسوخته حاضر نگرديد به ديگران نيز حق داده مقام رياست جمهوري را ترك نمايد، تا اينكه تو سط طالبان مجبور به فرار و ترك صحنه گرديد
اين حالت زار و ابتر و اشفته و درد ناك ،اين همه كشت و كشتار و خو نر يزي همراه با قحطي و قيمتي و فقر و مرض و هزار ها هزار مصيبت ديگر ملت مظلوم و گو سفند را مجبور ساخت كه هر نوع تحول و پيشامد را براي نجات خويش قبول نموده و گروه ديگري را كه بنام طالب ياد ميگر ديد فر شته نجات خويش پند اشته ايشان را به اغوش باز استقبال نمايد
با نگاه بر پس منظر اعمال اين دو گروپ كمو نستان و ماسك پو شان اسلامي مينگريم كه يكي با نوكري و وطنفرو شي بدون در نظر داشت احساس كلتور و روحيه ملت شجيع ارزو داشت ملت ازاده را كه به هيچ وجه حا ضر نبود زنجير غلامي و برده گي را به گردن و دست و پاي خويش ببندد ، اسير و قيد و بنده و برده ساخته و اين سر زمين مردان را كه بار ها و بارها امتحان شجاعت و مرادنگي داده دو دسته به بادران خويش تسليم نمايد، و ان ديگري با نهادن ماسك اسلام و استفاده از نام مذهب و قران و سو استفاده از ملت خو شباور و مسلمان و باعقيده ، براي فريب ملت و تكيه بر مسند قدرت از هيچ نوع خيانت و جنايت و ظلم و شكنجه درحق ملت مظلوم دريغ نداشتند
بادرك و شرح اين جنايات كه شايد كاه از كوه و مشت از خرواري ذكر شده باز هم اين دو گروپ مثل اينكه هيچ واقعه اتفاق نيفتاده بدون ترس از عدالت و محاكمه ملت بخيال اينكه ملت اعمال نادرست ايشان را فراموش نموده ارزو دارند در هيت رهبري قرار گر فته و سر نوشت ملت را در دست گيرند
اما از انجائيكه هر گناهكار يا مقصر بايد به كيفر اعمال خويش رسيده تا نظم جامعه ثابت مانده بد و خوب از هم تفريق بد ممانعت گرديده و خوب تشويق گردد ، لهذا اينها براي جوابگوئي اعمال خويش بايد به محاكمه ملت كشانيده شده و اعمال ايشان مورد مطالعه و بر رسي عد لي قرار گرفته و مطابق به ان محكوم و مجازات گردند
در سير تاريخ ميبينيم كه محكمات جنگي اكثراء پس از ختم جنگها تشكيل و جنايتكاران جنگي مورد تعقيب و مو خذه عد لي قرار گر فته اكثراء به جزاي اعمال خويش ميرسند.
پس از جنگ جهاني دوم محاكمه نو رنبر گ تشكيل و جنايتكاران نازي نسبت اعمال جنايتكارانه خويش مورد تعقيب قرار گر فته و محكوم گر ديدند در جريان جنگ دوم جهاني مارشال پتن و صد راعظم وي لا ول نسبت برتري قواي نظامي المان به فرانسه مجبو راءفرانسه را به المان تسليم نموده و بد ينترتيب ملت فرانسه را از چنگال ديو جنگي المان نجات داد ند . پتن در محاكمه براي دفع خويش اظهار نمود من ميديد م كه جو انان فرانسوي در مقابل ماشين جنگي المان چون برگ
خزان به زمين ميريزند ،چاره نداشتم جز اينكه شرايط المان را قبول نمايم
اما اين اظهارات و دلايل مارشال پتن و لاول به هيچ وجه مو رد قبول ملت فرانسه قرار نگر فته و محاكمه ملت هر دو را نسبت جرم وطنفروشي به مرگ محكوم نمود
اما در افغانستان به و ضاحت ميبينيم انانيكه كه دشمن را بالاي ناموس ملت رهنماهي نموده و بخاطر مقاومت ملت شجيع براي ازادي و استقلال مليونها مليون همو طن را كشته شهر ها و دهات و قريه ها را ويران نموده هزار ها هزار انسان بد بخت و بيد فاع را با شكنجه هاي حيواني به شكل فو ق ا لعاده فجيع به قتل رسا نيده و همچنان ماسك پو شان اسلامي باهمه خيانت و اعمال شنيع و تجاوز به ناموس ملت و چور و چپاول مردم كه نه تنها سبب قتل و كشتار صد ها هزار انسان گرديدند بلكه اعمال جنايتكارانه ايشان سبب گرديد كه به هزاران زن و دختر بي سر نوشت شده و به هزار ها دو شيزه عفيف و پاكدامن از ننگ بي عفتي خود كشي نمايد
اين جانيان نه تنها مورد بازپرسي و تعقيب عد لي قرار نگرفته اند بلكه در كمال بيشرمي تام در پستهاي عالي و رهبري دو لتي قرار گرفته و به ايشان اجازه داده شده تا با كمال راحت و ارامش خود را به پست رهبري اين ملت نيز كانديد نمايند
ملت تقاضا دارد تا محاكمه مانند محا كمه نورنبر گ تشكيل شده و وطنفرو شان و جنايتكاران جنگي مر بوط بهر دسته و گروه و فر قه كه بوده و قا بليت و استطاعت جنگي فعلي ايشان تا به هر سويه و پايه كه باشد بايد به اين محاكمه كشانيده شده و به سزاي اعمال خويش بر سند .
گنير مسلماني اين است كه من ميبينم واي اگر از پس امروز بود فر داهي
البته مجاهدين پاك طينت و پاك سر شت و با ايمان كه هدف جز ارزوي والاي ازادي و هدف مقدس نجات اين ديار را از چنگال دژ خيمان و وطنفرو شان نداشتند مورد احترام و ستا يش ملت بوده وشخصيت افتخار اميز و محبوب القلوب محسوب ميگرددند
با يد صا د قانه اعتراف نمائيم كه اين ارزو يعني محاكمه جنايتكاران جنگي وقتي بر اورده ميگردد كه رهبر ملت كسي باشد كه توسط ملت انتخاب گرديده باشد ، نه ماريو نت كه به دستهاي بيگانگان تاج پوشي نموده و بر ملت تحميل شده باشد
به اميد انروزي كه ملت با شهامت افغان خود رهبر خويش را تعين نمايد
گر بوديم زنده بردوزيـــــم جامهً کـــــز فراق چاك شد
ور بمــرديم عذر ما بپذ ير اي بسا ارزو كه خاك شده
پايان