کرزی صاحب! هنوز هم سر وقت است

 

 

 

نویسنده: بهمن دانشدوست 

سپیده دم قبل از اینکه آفتاب سرش را از بستر خواب بلند نماید، بر میخیزیم، از مسجد شروع الی کوچه و شهر و دفتر و دانشگاه و ...، در مسیر این راه پر خم و پیچ خسته کن که به دیدار ملا صاحب و چَلی وی شروع شده الی اهالی کوچه و مردم شهر و مالکان دوایر داخلی و خارجی و استادان قرون وسطا و قرون قدیم دانشگاه کابل خاتمه میآبد، به جز از ضعف اجتماعی، اخلاقی، اداری، تعلیمی و انواع ضعف های صعب العلاج دیگر چیزی به چشم نمی خورد و به جز از شکایاتی از همین اصل ها چیزی دیگری شنیده نمی شود. 

مگر چرا؟

آیا اینهمه ضعف ها واقعاً صعب العلاج اند؟

نخیر! به هر سوالی جوابی و به هر مشکلی راه حلی وجود دارد، ولی به شرط اینکه جواب را درست و راه حل را معقول و سنجیده ارائه نموده و جدیت و پشتکار را بر تنبلی و بی تفاوتی ترجیح داد.

آقای رئیس جمهور!

ما جوانان، درک مینمائیم که نه تنها جناب شما از این همه امواج پر سر و صدای طوفان معضله ها به ستوه آمده اید بلکه تمام مردم افغانستان از آن مستفید اند، و همه و همه فریاد میزنند "چرا؟".

بیائیم بعوض ازدیاد بخشیدن ماجرا و و انبار نمودن "چرا ها"، در جستجوی پیدا نمودن راه حلی شویم که چگونه میتوانیم افغانستان را از این طوفان تحمیل شده نجات دهیم؟

 

این چرا و آن چرا مجموع چرا         این حقیقت را نهان بودن چرا

سیاست و نیرنگ با بزم دروغ          تا بکی باشد چرا اندر چرا

 

اگر جناب رئیس جمهور افغانستان از انواع راه های حل به ساحل رسانیدن کشتی طوفان زده ای افغانستان دریغ نمینماید و با تلاش خستگی ناپذیر دنبال روزنه ای نجات میباشد، پس تماشا و ماجرای ما بغیر از اینکه چاره ساز نخواهد بود، ابر سیاهی بدنبال خواهد داشت.

بنابرین یگانه راه نجات از معمای غرق شدن افغانستان، پیدا نمودن طریقه ای حل معما میباشد و بس. و آن اینست که برای آینده ای در پیش استعداد های جوان کشور را چون نو نهالانی تربیه و تعلیم دهیم، و مغز های متفکر دست نخورده ای میهن خویش را بگذاریم و واداریم تا به فعالیت آغاز گر گردد.

 ولی چگونه؟ آینده ها را فراموش میکنیم، اما هنوز هم سر وقت میبینم تا سوالم را به آقای کرزی که منحیث رهبر فعلی جامعه نوین افغانستان است و مطمئنم به پاسخ مثبت این سوال جوانان، توانایی لازم را دارند، مطرح نمایم. 

آقای رئیس صاحب جمهور!

آن همه بورس های تحصیلی که کشور های مختلف وعده دادند کجا شدند؟! آیا آنها دروغ گفتند یا اینکه در موزیم آرشیف شدند. امروز جوانان خیلی ها بی صبرانه امیدوار، و تشنه لبان در جستجوی قطره اند. 

اگر در شروع ریاست جمهوری تان حد اقل یکهزار (۱۰۰۰) جوان با درک و با استعداد را جهت فراگیری دانش مسلکی در رشته های مختلف به بورس های تحصیلی معرفی نموده و به کشور های مترقی جهان روانه میکردید، دور از حقیقت نمی بینم که در آخر ماموریت تان بزرگترین دستآورد را میداشتید، یعنی افغانستان دارای یکهزار (۱۰۰۰) متخصص در بخش های مختلف میشد. و همینگونه اگر زیادتر توجه میشد، شاید که دستآورد های بهتری میداشتیم و مهمتر اینکه دیگر نیازی به گدایی متخصصین بی معنی خارجی نمیداشتیم و کار خود را خود رونق میبخشیدیم.

 رئیس صاحب جمهور!

روسای امور کشور، جامعه ای جهانی و سازمان ملل متحد اگر واقعاً میخواهند افغانستان دوباره به پای خود ایستاده شود، یگانه راه حل، کسب دانش مسلکی در رشته های مختلف میباشد، و آنهم از طریق بورس های تحصیلی. و یکبار گدایی علم،  بهتر از گدایی همیشه گی خواهد بود.

اگر زودتر اقدام میکردیم، شاید که در نیمه راه نجات میبودیم، مگر شنیده ایم که میگویند "ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است".

 

 


بالا
 
بازگشت