آ، آزاد

  درحاشیه ء  فیلم " گل محمد و درمحمد"      

       دسامبر 2005

 

این فیلم دیدنی است، نه گفتنی ..

 

              گفته اند هر کتابی به یک خواندن می ارزد . حالا که زمانه عوض شده است  و کتابخوانی کم و کمتر  وفلم نگاه کنی بیشتر وبیشتر ، باید بگوییم که هر فیلمی به یک دیدنش خواهد ارزید  و آن هم از  سینمای افغانی که تازه گام های کودکانه اش را  دراین قلمروهفت هنری می گذارد . واین گپ برخلاف نظر کسانی مطرح می شود که معتقدند که بعضی فیلم های افغانی به یک دیدنش هم نمی ارزند ، چه رسد به آن که این فیلم هارا برای یک بار دیدن به قیمت گزاف خرید .

منظور از یک بار دیدن فیلم های افغانی  که گویی به یک بار دیدنش هم نمی ارزند ، نه از این سبب است که باخرید فیلم ، فیلمسازان را حمایت و تشویق کرد ، بل که به این مقصد است تا مطلع شویم که فیلمسازان ما چه می سازند ، از چه می گویند  وچطور می گویند و آیا کار های شان سوی پیشرفت است و یا در همان شکل متحجر و قدیمی باقی مانده  وآیا چقدر فیلم های ما سوی هنری شدن می روند  وسوی ابتکارو نوآوری می رود  واز این قبیل سخنان . تا نه بینیم ندانیم خوبی هایش وندانیم بدی هایش.

در این سال ها که مهاجرت افغان ها به کشور های مختلف جهان گسترش یافته است ورهایی فرهنگیان مان ازسیطره سانسورهای دولتی وسازمانی وبه خصوص پس از حوادث سقوط طالبان وایجاد حکومت آقای کرزی ، تحولی نیز در کار سینمای ما رونما گردیده است . در این جا منظور ما ازکار های سینمایی  داخل کشور نیست . ما  دراین سال ها شاهد ساختن فیلم های متعددی در خارج از کشور بودیم که یکی پی دیگر ساخته شده  وعرضه می  گردند. وهمان طوری  که گفتیم بعضی از این فیلم ها آن قدر از داستان ضعیف و ساختار ضعیف برخوردار هستند  که آدم ناگزیر باید بگوید که این ها یک اثر ابتدایی سینما یی هم نمی توانند به حساب آیند ، جز آن که تخته مشق نوکاران ویا هوس کننده گران هنر سینماباشند. در کنار عوامل مختلف که باعث زاده شدن این گونه فیلم های ضعیف واصلا غیر قابل مکث ویاد آوری مطرح می شوند ، یکی هما ن چیزی است که ما در اول این نبشته از آن یاد کردیم که در این زمانه کتاب  وکتابخوانی در بین باسوادان ما کمتر واندک شده است وبه همین لحاظ دستاورد های هنر مندان ما  وبه خصوص جوانان ما که به این عرصه قدم می گذارند  و پیش از این که مطالعات شان را در زمینه های هنری به یک حدی برسانند ، بلافاصله به ساختن فیلم  دست می یازند  که قصه تکراری ، تقلیدی و بیشتر همان هوس هایی را در بر می گیرند که جوان ما در آرزویش بوده است مانند رقصیدن و آوازخواندن بچهء فیلم با دختر فیلم که فیلم های هندی  کم آن را نمانده است . علت دیگر ضعف این فیلم ها همانا ساخته شدن آن ا زذهن یک شخص بر می خیزد . سناریست ، کار گردان ، نقش اول ، تهیه کننده  و ... و... این فیلم ها اکثرا یک شخص می باشند .

اما گاهی هم دیده می شود که در اخیر فیلم ها ویا دراول آن از شخصیت های فرهنگی وشناخته شده  وشناخته ناشده ی کشور که گویی زیر نظرآن ها و یا با مشاورت آن ها این فیلم ها ساخته شده اند ، اظهار سپاس صورت می گیرد که این کار نه تنها به قوت فیلم  وجلب تماشا گران آن می افزاید است ، بل که سوء استفاده از شهرت فرهنگی این گونه اشخاص بوده  وگاهی به ضرر این اشخاص خوب فرهنگی ما منتج می شود . خوب ، اگر فردا کسی ضعف های فیلم را  بیان کرد ، از این موضوع به حیث یک سپر نیز استفاده شده وگفته می شود که این فیلم  ازسوی فلان کس که شخصیت فرهنگی شناخته شده ء کشور است ، تایید و به اصطلاح هوکی گردیده است . مانند آوردن نام دانشمند و منتقد شهیر کشور آقای لطیف ناظمی در آغاز فیلم شیرین گل وشیر آغا ساخته ء سینماگر مشهور انجنیر لطیف ...

این درست است که ما نمی توانیم کار های سینمایی خودرا با سینمای هالیود وبالیود  وسایر کشور ها مقایسه کنیم  واز آن زاویه بر فیلم های خودمان نگاه وقضاوت نماییم . اما باید فراموش نکنیم تا آن چه را که  می توانیم انجام بدهیم ،  باید انجام دهیم و کاری مانند ساختن فیلم هنری را خیلی ساده  وآسان نگیریم . شاید با پاسخ هایی نیز به خاطر دفاع ویا تبریه از این ورطه روبه رو شویم ، مشکلات مالی است ، مشکلات در زمینه ممثل داریم . تحصیلکرده در عرصه ء سینما نداریم . سناریو وسناریونویس نداریم  ، کار گردانان و فیلمبرداران ورزیده نداریم  وما از هیچ خود یک چنین چیزی را ساخته ایم . این مشکلات همه مورد قبول اند ، اما درهمین حال با همین هیچ هم می توان کار های خوبی عرضه کرد ولااقل همین کار هایی که ساخته شد ه اند  می توانستند بهتر وخوبتر باشند و می شد از ضعف و کاستی هایش تا حدودی کاست  وزودبرای پخشش عجله نکرد و می شد  روی تمام موارد آن کار کرد تاپخته گی می یافتند . اگرموضوع ساده انگاشته نشود ، چنین کاری ممکن است  ومارا پله به پله سوی تر قی وپیشرفت می برد و فیلم های مار ا از همان اشکال مبتذل و شعاری و غیرهنری شدن سوی هنری شدن  وزیباشدن می کشاند . این جوانان ودست اندرکاران ما که عشق داغ نسبت به هنر سینما دارند ، زحمت زیاد می کشند ، اما افسوس به این زحمات که حاصلش دل انگیز نیست. ای کاش قبل از شروع کار ، زحمت خاصی به خاطر آغاز کار صورت بگیرد که بعدش میوه ء درخت شیرین از آب بدر آید . دیده می شود که د راین فیلم ها بسیارعناصر خو ب سینمایی داریم، مثلا هنرپیشه های خوب ، فیلمبرداری خوب وسایر مواردی که به تخینک سینما مربوط می شود را همه داریم . تنها آن چه که به حیث یک نقیصه خیلی برجسته ومایوس کنند ه است ، سناریو ست و دیالوگ ها که همه یی خوبی های یک فیلم مار تحت شعاع قرار می دهد  و سوژه ها و عناصر داستانی و صحنه سازی  به صورت درست پرورش داده نشده ومنطق داستان  وصحنه ها به خوبی در نظر گرفته نمی شوند. مد نظر قرار دادن تصادفات تکراری  وغیر منطقی  و حتی مضحک  کار مارا خراب می سازد .

فیلم " گل محمد ودرمحمد " یکی از همین فیلم هاست که توسط آقای کریم تنویر  درهالند ساخته شده و به بازارهم آمده است . به هر حال آقای کریم تنویر از هنرمندان خوب و سابقه دار کشور ماهستند که نام شان در عالم هنر تمثیل کشورهمواره  مطرح بوده است . این فیلم توسط ایشان تهیه ، نوشته و کارگردانی  شده و نقش تقریبا مرکزی را نیز به عهده دارند .چیزی که در این فیلم بسیار خوب مشهود است ، کار تمثیل یک عده از هنرمندان جوان ماست که استعداد خوبی دارند  ودر هنگام تمثیل نقش  های شان دیده می شود که درخشش  آن ها امیدوار کننده  است . اما این که سناریو خوب نیست ، کارگردانی و فیلمبرداری خوب ازآب درنیامده  ، گناه هنر پیشه نتواند بود . در این فیلم هم ما شاهد تبارز استعداد های هنری بعضی از جوانان هستیم .

 اما شاید عده یی باشند که از این گونه فیلم ها استقبال کنند .  تعداد این گونه تماشا گران خیلی اندک است و  اگر سینماگرما به دنبال ذوق و سلیقه این گروه کوچک برود ، کار ش زار شده  وهنرش به ابتذال می کشد .  چرا که یکی از وظایف هنر ، ارتقای سطح ذوق وسلیقه ء هنری  مخاطبان است . دراین جا بر سر فیلم مذکور خیلی نه می پیچیم . کار این گروه را قدر می نهیم و همان طوری که گفته آمد ، هر فیلمی آن هم فیلم های افغانی حتمی به یک دیدنش می ارزد . ازشماخواهش می شود که حتمی این فیلم را ببینید . چرا که خیلی دیدنی است نه گفتنی .

 اما باید به یک ، دونکته ء دیگر هم اشاره کرد که در این فیلم دیده شد.

در اخیر فیلم باز از نام یک عده یاد آوری شده و از آن ها اظهارسپاس صورت گرفته است : هارون یوسفی طنزنویس کشور ، صنعت الله بسام منتقد ادبی کشور (  که نام تازه یی است در شمار منتقدین ادبی ما ) سهیلابسام نطاق رادیوو تلویزیون ،  و  چند تن دیگر از گرامیان وفرهنگیان عزیز.

سوال این جاست که این فرهنگیان وهمکاران ونظردهنده گان که در عرصه ادبیات ، هنر و ژورنالیزم سابقه دارند  و ادعای منتقد بودن و فرهنگی بودن می نمایند ، اگر به این فیلم مشوره نمی دادند ، در آن صورت از این فیلم چه ساخته می شد ؟ واگر بپذیریم که این فیلم با مشوره های این دوستان غنا مند شده است ، پس باید از جامعه ء فرهنگی مان نیز مایوس گردیم  وبه گل محمد  و درمحمد حق بدهیم که بی گناه اند ، وهر چه است از بوستان است که کاسنی تلخ است ودرگذشته هم همین گونه  که با همچو موضوعی در فیلم شیرین گل وشیرآغای انجنیر لطیف هم  مواجه شده  بودیم .

به هر حال آرزو و امید آن وجود دارد که اندک اندک کار سینمای ما سر وسامان  بگیرد  وروزی برسد که نه از مخملباف تشکر کنیم که پس از گرم شدن بازار درافغانستان دکان هنریش را درکابل گشوده است  و نه در محمد ها وگل محمد های ما این گونه باشند  وفیلم هایی ساخته شوند به سویه خودمان در یک سطح هنری وبا قوت و آبرومندانه . برای همه دست اندرکاران این عرصه آرزوی موفقیت می شود.

ختم


بالا
 
بازگشت