خوشه چین

 

 

 

انسان  

 

این،نوشته، از مناسبت تجلیل روزچهلم پنجشیری صاحب میباشد.

  

رفقای عزیزومکتبی خویش را احترام تقدیم میدارم.  

با نهایت تاسف وحسرت فراوان،چهلمین روزدرگذشت رهبرسیاسی مان(مرحوم پنجشیری)را برای رفقای محترم تسلیت می‌گوییم و برای بازماندگان آن مرحومی صبر جمیل خواستاریم،روان مرحوم پنجشیری بزرگ را شاد میخواهم.  

چرخ فلک رحم ندارد همه را به بازی گرفت  

فردوسی وسعدی حافــــظ شیرازی گـــــرفت  

نیکوپسند نیکوگفتارونیکوکردارراهـــــم چنان  

خردمند بینظیر(پنجشیری)رابه حکم قاضی گرفت  

پنجشیری بزرگ متولد قابزان بود  

درکرکتــــرواخــلاق یک انسان بود  

فرهنگ عالی ونیکوسیری ازش شعاع میداد  

سیاست گر،مبارزنستوه، وباوجدان بود  

اززمان سلطنت حتی زمان حاکمیت چپ  

این منتقد باشرف مهمان درداخل زندان بود  

اورفت مگرفکرنیک(مجموعۀ شعری)سخن نیک واعمال نیک دروزارت معارف وفواید عامه اتحادیۀ نویسندگان به جاماند.  

دروزارت معارف.  

مجموع افرادی که درامتحان کانکورناکام مانده بودند مکاتب زیادی درسراسر کشورتآسیس آنهارا همراه با فارغ التحصیلانی که وظیفه نداشتند به صفت معلم مقرر نمود.  

برای آموزش مسلکی شان سیمینارها دایرگردید.  

مدیریت سواد آموزی به نام غیرفعال بود درسطح ریاست سواد آموزی ارتقا وفعال گردید/  

دررآس ریاست سواد آموزی بهترین شخص بااستعداد مرحوم شاه محمود (حصین) را توظیف نمود.  

درروشنایی جنب وجوش معارف وسواد آموزی اکثر هنرمندان وشاد روان احمد ظاهر به نفع معارف کنسرت هارا برگذارکردند.  

شخصیت های معارف پرور ازسراسر کشور کمک های نقدی وزمین برای اعمار مکاتب کمک کردند.این نوع علاقه مندیها نتیجۀ جازبۀجاذبۀ روحی خرمندانۀ جناب مرحوم پنجشیری بوده است.  

ساختمانهای مکاتب ابتدایی وثانوی را تغیر ونصاب جدید تعلیمی را تصویب وکتب جدید چاپ گردید.  

چندین هزار فاغ التحصیل صنوف دوازده غرض تحصیلات عالی به خارج فرستاد ه شدند که تعداد شان ازتمامی دورۀ سلطنت ظاهر وجمهوریت داودخان بیشتربود.  

ازکارمندان سابقه وتجربه کار دفتری بنام بورد مشورتی تأسیس مسایل مهم اداری وتعلمیی را تحت تدقیق ومطالعه قرارداده نتیجه را به مجلس روسا روان کرده بعد ازملاحظه تصامیم مقتضی گرفته میشد.  

ازطرف شب باجمع ازروسا شوربا می خوردند هر رییس ازصورت اجرأت کاری خود گذارش میدادند مسله حق الزحمه درمیان نبود.  

ظرفیت باکیفیت ابتکارات و فعالیت باکیفیت را به نمایش می گذارد.  

مرحوم پنجشیری بزرگ تبدیلا ازوزارت معارف به وزارت فواید میتوان خلاق کارهای داوطلبانه به نفع کشورنامید.  

آبادی پنجصد فامیلی ونود فامیلی مشت نمونه خروارتپش قلبش برای وطن دوست داشتنی اش بوده است.  

مدیریت عمومی مدارس دینی را به ریاست مدارس دینی ارتقا بخشیدند.  

پشتو تولنه را به اکادمی علوم تبدیل نمودند.  

پول دسترخوان وزیرمعارف را به مدیریت کلوب معارف واریزتاشخص وزیرمعارف بامامورین یکسان ازغذا استفاده نماید.  

به انسان سجده کن ای شیطان که خدا خالق اوست.  

اوانسان است که منم خالق اوست.  

منم حامی حافظ ومالک اوست.  

اوخلیفه من است درروی زمین.  

بی حرمتی نگنجد به رنگ وچهره وزبان وغیر وذالک او.  

من را به کفر نگیرید دوستان.  

انسان ازنسل خدا هست.  

کس نگوید که رنگها ازهم جدا است.  

هرگاه رنگها باهم دیگر ترکیب میشوند.  

ازمنوتو واو و آنها است  

پس انسان کشتن تحت نام اسلام گناه است.  

من را به کفر نگیرید دوستان.  

انسان ازنسل خدا هست.  

کس نگوید که رنگها ازهم جدا است.  

هرگاه رنگها باهم دیگر ترکیب میشوند.  

ازمنوتو واو و آنها است  

پس انسان کشتن تحت نام اسلام گناه است.  

امروزه روز عصر زن است.  

زنان باهوش شیرین سخن است.  

مادران عصرنوین رهگشای آزادی.  

دستانشان پاک افتخاروطن پاک دامن است.  

برخیزید ازجای تان حرکت کنید که راه گم شوید به سوی بحرهند چون کاشفان امریکا قاره دیگررا کشف نمایید.  

جهان مدرن راهیی کهکشا نها است.  

تاجهان دیگری را برای خود اشغال کنند.  

ساقی پیاله با هواله گاهی راست وگاهی چپ.  

منظره (چپ .راست)سخنگوی حال است  

چنین سقوط نمیگنجد درگپ.  

سۉ تعبیرنشود مقایسه است عصر نوین باعصر حجر.  

شوق ورغبت گم شده است برای متحد شدن نیست یک وجب.
شخصیت ها مواد خوراکه بعد زمان اند جهت رونق خویش درحال.  

برای فردای خویش شخصیت تازه پرورش میدهند.
عشق جوانی ام مرا دیوانه ساخت.  

مرا بی خانه وکاشانه ساخت.  

بمن گفت که برو طبعیت تورا باخود میکشاند.  

شوی پروانه اوگل شگفته نامش نگیرتورا مستانه ساخت.  

ناکامی ما ازغیر متحد بودن ما است.  

بی مغزهستیم ازغیر متعهد بودن ما است.  

باید ازخود بپرسیم درین عصر دگرگونی.  

هنوز کهنه مانده ایم بی حرکت ازغیر متجدد بودن ماست.  

شوخ طبعی سن وسال نمی خواهد.  

زیبایی ومقبولی خط وخال نمیخواهد.  

طبعیت وزنده وآزاد میخواهد.  

دوطوس یک شاه هستم در رخ قیل وقال نمیخواهد.  

عصر بت پرستی درزمان ابراهیم خلیل الله مانع شد.  

هیچ کسی را درگذشته های منفور وحال نمیخواهد.  

آینده را نگران هستم خودم مرد میدان افسقال نمیخواهد.  

نسل آینده فضای انسانی مطالبه دارد زعامت خردجال نمیخواهد.  

محاسبه را هیچ گاهی ازدست نباید داد.  

(خوشه چین) باوزن بلند انسان کامل،گرام ومثقال نمیخواهد  

معادله الجبری از حدی که به خطا افتید.  

مکمل غلط است.  

تحول هفت ثور ازترور پلان شده وسازمان یافته میراکبرخیبر.  

غلط بود.  

شعار بریژنف که گفته بود مرزهارا باید شکست سوسیالیزم را باید گستر ش داد.  

وحدت میخانیکی واجباری دوجناح حزب دموکراتیک خلق طبق فرمان ماسکاو خیلی خطا بود.  

تضاد آشتی ناپذیری ماسکاو وپیکنگ آتش شعله را هم شعله ورساخت.  

چوب داخل تنور سیاسوز گردید.  

جهان را درقضایای میدان جنگ افغانستان کشانید.  

عناصر مسول هم از اصول بی اصول شدند ودست درگریوان همدیگر.  

تاهمین اکنون دیوانه وارعلیه همدیگر قرار گرفته اند.
وطن داران درخانه ای ما تخم گل کاشته ام.  

ازآسمان نور از ابرآب قل قل پرداخته ام.  

انرژی را از آفتاب گرفته حیات ازآب.  

دست تان درد نکند زیبایی را از رفقای (خوشه چین) عبدالشکور گرفته ام.  

خانه ای ما ازهمه اول درباره انسان می اندیشد.  

عمده انسان افغانستان.  

نان لباس سرپناه کار وتحصیل تداوی حق اولیتش میباشد.  

جنگهای متواتر وپیهم این حقوق را ازشان گرفته است.  

این صدا را باید ازخانه ای ما بلند نماییم.
سیاست حزب دموکراتیک راعا شقانه درتمامی ولایات ما شاگردان دارالمعلین کشت کرد یم.  

اما دروش را غیر مستحقین کردند.  

ازین خاطراست که شکست کرد.  

هرگونه انگیزه افتراق، اندیشه انسان سالم نیست.  

ازابتکارت حرف بزن ازخلاقیت علمی ات حرف بزن ازکشفیات وتحقیقات درعرصه علم وتخنیکت سخن بگو.  

ازمعمار وآبادی ات درطول تاریخت بنویس.  

کهنه ای که درخود نوآوری نداشته باشد قابل رد است.  

لباس کهنه ازش بوی تصاعد مینماید.  

مغزکهنه ازش فکرگنده تراوش مینماید.  

نو اندیشی ودگراندیشی کارخردمندان است.  

کهنه را شکستاندن میان چکش وسندان است.  

ازین حالات اشغال گر استفاده اعظمی گیرد.  

خربارکش شتربه دمش بسته درپشتش پالان است.  

انگیزه که افتراق را درجامعه چاق میسازد اندیشه انسان سالم نیست.  

فردوسی را همیش پاس میداریم.  

ازنامش ازادی را احساس میداریم.  

گوید ازعبادت های بی جا دست بردارشوید.  

اشاره ای؟ ازلحاظ عمل باهم درتماس ومماس شوید.  

فارغ ازین یاوه سرایی های دوام دار.  

درمیدان رزم پیکار قیمت بالا ببر زمردو الماس شوید.
همیش درمیدان رقابت بازنده بر گله وشکایت وداو ودشنام مبادرت می ورزد.  

داو دشنام نزن مزدوری چاکری نکن متحد ویک پارچه باش.  

پرنده مثل عقاب وباشه باش.  

ایجاد گر جذاب وخلاق با اندیشه باش.  

مثل (خوشه چین) ازتکیه به بازو عار نداشته باش.  

شاداب خوش وخندان مثل همیشه باش.  

دوستان محترم!  

آغازمن همیشه خوب بوده است.  

امابدبختانه که انکشاف هرآغازخوبم را به بیراهه بردند.  

خانه ای ما آغاز خوب دیگری است.  

جایگاه همه معلوم است آغاز ازدانشمند خردمند ودانشمند وهنر مند هنرمندی که درخانه ما معادل به دانشمند نقش بازی میمناید.  

درخانه ما اجبار قابل قبول نیست کاری را که عشق انجام میدهد.  

تحفه خداوندی است.  

خردمندان سیاست گذاران وسیاست مداران ما میدانند که سرنوشت کثیرالملیتی را یک قوم خاص نمیتواند تعین نماید.  

انسان اصل است  

عدول ازمفاهیم انسانی که درجغرافیای واحد همه درمنافع کشوری سهم مشترک دارند.  

هرنوع موضع گیری(قومی، زبانی مذهبی) به حساب فرعی محاسبه میکردد.  

چنانچه که باخته ایم بازهم می بازیم  

مبارزان شرافت مند ومسولیت پذیر به بزرگی خویش حساب نمایید.  

خردمندان ودانشمندان ورسالتمندان چون آفتاب از بالا مینگرند میگویند که منافع کشور.  

آیینه که شکست خطرناک میشود.  

هرتوته اش برنده وتیز ناک میشود.  

آبادهرگزنه هرگز نه جارو جنجالش فراوان.  

روز تاروز زخمهایش (دموراتیک خلق)سوزناک میشود.  

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت