سنجر غفاری
سیاست قدرت های بزرگ در افغانستان و قبایل سرحدی ( پشتون ) !
چهل وچهارسال قبل از امروز قوت های نظامی اتحاد شوروی وقت به افغانستان هجوم نظامی آوردند و پس از گذشت ( ۹ سال و ۵۳ روز حضور نظامی ) بتاریخ ۱۵ ماه می سال ۱۹۸۸ بعداز عقد توافقنامه ای ننگین ژینوا در سال ۱۹۸۸ ، بتاریخ ۱۵ می ۱۹۸۸نخستین مرحله ای خروج نظامیان شان از افغانستان را آغاز نمودند و بتاریخ ۱۵ فبروری سال ۱۹۸۹ تحت قوماندانی جنرال باریس گرموف افغانستان را ترک نمودند و این هجوم از لیل ۲۴ دسامبر سال ۱۹۷۹ آغاز گردیده بود ، طی مدت از آغاز هجوم نظامی بر کشور ما ، رهبران شوروی وقت هریک لیونید الیچ بریژنیف ، یوری میخائیل اندروپف ، کاستانتین چرینیکو ، میخائیل گرباچوف رهبرای نخست ، دستور دهنده گان اول دبیرکل شورای امنیت شوروی ، رهبر و صدر هیت عالی حزب کمونیست وقت شوروی یا منشی عمومی نامیده می شدند، با اتکا و اعتبار به رهبری استخبارات شوروی ، قوت های نظامی و دستگاه دیپلوماسی خارجی و داخلی شان مسول این تهاجم و تجاوز بر خانه ای همگانی مردم افغانستان ثبت اوراق تاریخ شوروی ، افغانستان و جهان گردیدند ؟
امروز برای بیان واقعیت های پشت پرده ای این هجوم لازم است تا زبان های بسته باز گردد و حرف های ناگفته برای عام ملت ما گفته شود و چهره های مرموز و خاموش لازم است تا بیدار شوند و افشای واقعیت هارا نمایند ، اگراین چهره ها ( نوراحمد نور ، عبدالوکیل ، سید محمد گلاب زوی و پیش قراولان قطار های نظامیان شوروی که از طریق مرزهای زمینی کشورما ، حیرتان ، شیرخان بندر ، تورغندی ) که در رده های دوم این بازی منحیث گرداننده گان یک سناریوی مرموز مدتی چند قبل از آغاز تهاجم به افغانستان موظف و پرتاب مجدد شده بودند زبان به بیان واقعیت ها نمی نمایند ، خود باور داشته باشند که نسل امروز و فردا و فرده های وطن ما این چهره هارا بنام خائنین ملی و عاملین مداخله ای نظامی شوروی در افغانستان حق دارند تا بدانند و بشمارند و به آینده گان معرفی نمایند ، کتمان نخواهد شد هویت شما ، نباید سیاه بودن شان را همیشگی نمایند و ابدی ؟
در زمینه ای اهداف و انگیزه های این حضور نظامی طی چهل و چهار سال گذشته محققین ، تحلیلگران سیاسی ، نویسنده گان و دانشمندان علمی و اکادمیک در شوروی وقت و روسیه ای امروز،انستیوت های علمی و تحقیقاتی ، استراتیژیک و دیپلوماسی در سراسر گیتی بخصوص انگلیس و امریکا ، چین و اتحادیه اروپا ، کشورهای منطقه منجمله ایران ، پاکستان و هندوستان دیدگاه و نظریات مختلفی را دارند و داشتند ، اما عصاره ای اساسی به اصطلاح مردمی ما لبولعاب گپ این بود تا رهبری شوروی قوت های نظامی شان را در مناطق قبایلی دو طرف دیورند مستقر نمایند و بدین گونه بتوانند بالای ایران و افغانستان ، پاکستان و هندوستان علیه رقبای استراتیژیک منطقوی شان یک برتری استراتیژیک را در خویش حفظ بدارند که ناکام گردیدند؟
وقتی دوکتورین نظامی ، استخباراتی ، سیاسی و دیپلوماسی وقت رهبری حزب کمونیست شوروی تحت قیادت لیونید الیچ بریژنیف از گذارشات محرمانه و اسرار اطلاعاتی و تحلیلی استخبارات و دستگاه دیپلوماسی خارجی شوروی وقت که اندروپوف رهبر این دستگاه بود،خود را دیدند و شنیدند ولی ندانستند و ندیدند که در آنجا دقیق اتحاد استخباراتی مرموز کشورهای چین ، امریکا ، انگلیس علیه یک ارمان دیرینه ای روس ها که تزار، لینن، استالین نیز میخواستند تا بسوی آب های گرم بروند و هندوستان را داشته باشند و هندوکش را همچنان ، این واقعیت رافراموش نموده بودند که انگلیس ها هم مرز طبیعی خویش را درمنطقه از هندوستان الی ارتفاعات هندوکش تعریف نموده بودند ، این دوتضاد و تقابل استراتیژیک بوده و است که الی امروز با افزون شدن سهم امریکا و یکه تازی هایش ، ملیون ها تن از فرزندان مردم افغانستان راطی مدت زمان ۴۴ سال قربانی این بازی و رقابت های استراتیژیک با همدیگربی رحمانه نمودند ؟
بازی ادامه دارد :
وقتی برنامه ای هجوم نظامی شوروی بر مناطق قبایلی طرح گردیده و برنامه ریزی های گوناگون مطرح شد ، یکی از اسرار عمده این برنامه و مهره کلیدی ایکه باید پروسه آغاز تهاجم و مرحله ای حرکت قوت ها از طریق افغانستان بسوی قبایل سرحدی عملی گردد ،در محور افغانستان برای جابجایی و سوق قوت ها به بهانه ای حمایت از رژیم ( حفیظ الله امین) انتخاب گردید چونکه برنامه ای حذف سردارمحمد داودرا نیز بتاریخ هفتم ثور۱۳۵۷ به نام قوماندان سرخ انقلاب ثور حفیظ الله امین رارقم زدند که بیان این واقعیت محبث علیده میخواهد و این بیان حدث و گمان نیست بلکه واقعیت است که در کودتای نظامی سال ۱۳۵۷ علیه سردارمحمد داود مشاورین خاص اطلاعاتی ، نظامی شوروی وقت دست بلند و نخست داشتند، به اصطلاح مردمی ما چوبکی شان حفیظ الله امین بود که پوشش این پروژه بود که شهید میراکبرخیبر قربانی فوری آن گردید ، لازم است تا سید محمد گلاب زوی ، پرده از روی این اسرار ترور شهید میر اکبر خیبر بردارد؟
همچنان از ( دریافت پیام یا دستور آغاز انقلاب به وسیله ای پسر حفیظ الله امین ، شهید عبدالرحمن در صبح هفتم ثور سال ۱۳۵۷ ، برای مردم و نسل های بعدی زبان بگشاید و از ترورمیراکبرخیبر و نقش عبدالقدیر نورستانی وزیر داخله وقت سردارمحمد داود در کودتا که چرا وی و امین را دستگیر ننموده بود؟
حفیظ الله امین در مسند قدرت بود، عبدالوکیل و دیگران ایکه به افغانستان فرستاده شده بودند نیز مهره ای تسهیل بخشیدن برای تطبیق اصل اهداف پنهان و محرم انتخاب گردیده بود و تمامی حرکات و زمان حضور قوت های نظامی شوروی به افغانستان را موافقت نموده و اگاه بودند، بازهم جناب عبدالوکیل و نوراحمد نور زبان بگشایند؟
برای آمین دیالوگ خاص و اغوا کننده ای دیگری مبنی بر هجوم خاص امریکا و پاکستان با حمایت از باندهای جهادیزم برای نابودی قدرت و حاکمیت امین ایکه سوسیالیزم راطی نشست ماه عقرب سال ۱۳۵۸ در تالار پولتخنیک کابل طی کنفرانس حزبی برای عام مردم افغانستان و جهان اعلان داشتند برنامه ریزی گردیده بود ، در ماه میزان سال ۱۳۵۸ نخستین مرکز تعلیمی استخباراتی شوروی در خانه ای مجید زابلی در پغمان تآسیس گردید که این مرکز پوششی بود برای اغوای حفیظ الله امین تا شوروی ها بتوانند گروپ های خاص استخباراتی شان که تحت پوشش مشاورین و استادان این مرکز به کابل جهت پیش برد برنامه های بعدی شان بیاورند بود؟
بلاخره حفیظ الله امین گول خورد ، مشاورین خاص چهار اطراف امین را معاطره نمودند ، امین را از خانه خلق ( ارگ ) برای روز قربانی به تپه ای تاج بیک منتقل نمودند ، اینکه اداره استخبارات نظامی پاکستان دروجود جنرال اقبال وزیری وجنرال یعقوب لوی درستیز نیروهای نظامی امین و یکعده از چهره های داخل دستگاه استخباراتی امین ( کام یا کارگری استخباراتی موسسه ) نفوذ خاص داشتند امین اخفال بود بشمول مشاورین شوروی ، وقتی مشاورین نظامی و استخباراتی شوروی وقت بعداز فرار اسدالله سروری برادرزاده ای امین را به صفت رئیس استخبارات (کام )موظف ساخته بودند، امین هیچگاه تصور خیانت از سوی شوروی ها و یا دیگر نیروها را علیه خودش در همه سطوح نمی دید کمان داشت تا شوروی ها از وی تا قیامت صادق خواهند ماند و حمایتگر ، این یکی از شیوه های اخفال بود که هم شوروی ها و هم مخالفین شان دنبال نمودند ، سرانجام برنامه ای حضور نظامی شوروی و انگیزه ای آن برای پاکستان ، امریکا ، انگلیس و چین در منطقه افشا گردید، تا آخرین جزوتام شوروی ها که وارد افغانستان شدند ، حفیظ الله امین اگاه بود بخصوص جابجا شدن قوت های خاص کوماندو در پایگاه هوایی بگرام ، کابل و شیندن الی عصر ششم جدی ۱۳۵۸ قبل از هجوم بالای حفیظ الله دامین ؟
دستگاه اطلاعاتی پاکستان برای اخفال شوروی ها برنامه ای ملاقات و پیشبرد مزاکرات سیاسی را با وزارت خارجه ای افغانستان یکماه قبل از ششم جدی سرعت بخشیدند و قرار بود تا آغاشاهی وزیرخارجه ای پاکستان با داکتر شاولی وزیرخارجه افغانستان و بعدش با جنای حفیظ الله امین به ملاقات و تفاهم بروند روی پایان خصوصمت های دوکشور که این یک برنامه ای اخفال بود؟
در خفا اداره نظامی و استخباراتی پاکستان ، ایران ، هند ، انگلیس ، امریکا و چین مراقب اوضاع و حرکات نظامی و مرموز مشاورین شوروی وقت در جزوتام های نظامی افغانستان بخصوص قول اردوهای قندهار ، کابل ، پکتیا و ننگرها بودند ، میدان های هوایی شیدن ، بگرام ، کابل و سیستم خطوط هوایی کشور ما را نیزبه شکلی از اشکال تحت نظارت اقمار مصنوعی امریکا و متحدین در فضای کشور ما قرار دادند و یقین حاصل نمودند که سیگنال های گرفته شده از منطقه پیام دهنده ای یک هجوم نظامی شوروی در منطقه بخصوص افغانستان و قبایل را نشان می دهد تا با استفاده از فرصت شوروی ها بتوانند قوت های شان را دریک هجوم سریع داخل مناطق سوق الجیشی رباط مرز میان ایران ، پاکستان ، افغانستان نمایند که برای شوروی ، انگلیس ، چین و امریکا در منطقه اهمیت سوق الجیشی و استراتیژیک همانند ارتفاعات هندوکش را دارد که این پلان ناکام گردید و بلاخره حفیظ الله امین قربانی بازی شد و صفحه ای ریزرف یک تیرو ودوفاخته ویا قمار را باختی و حریف را از دست ندهی ( مرحوم فقید ببرک کارمل مهره ای دیگری بود که درنظر داشتند که درصورت شکست پلان حضور نظامی برمناطق قبایلی باید تعویض قدرت صورت بگیرد و رژیم حفیظ الله امین از صحنه حذف و پوشش دیگری جایگاه شکست این برنامه گردد که گردید؟
فشار بین المللی بخصوص از طریق پاکستان بر شوروی ها باعث گردید که فقید ببرک کارمل نیز تعویض گردد کویا پشتون نیست و باید یک پشتون رهبری افغانستان را عهده دارشود تا پروسه ای مذاکرات سیاسی میان پاکستان و افغانستان دوباره سرعت بگیرد که دیدیم چنان شد ، توافقنامه ننگین ژینو ۱۹۸۸، وقتی با فشار بلند میخائیل گرباچف تحمیل رهبری وقت تحت ریاست داکتر نجیب الله عملی شد ، عبدالوکیل در کتاب خود اشاره کوچک و گذر ناهمگون دارند وازاصل قضایا باید زبان بگشایند که پاکستان و شوروی وقت درمنطقه باهم تحت رهبری میخائیل گرباچوف کدام سیاست و استراتیژی جدید را دنبال نمودند ، حذف کامل حزب و قوای مسلح را که یگانه خواست پاکستان بود؟ شکست کودتای تنی برای مقامات کریملن وقت مشت کوبنده ای بود که پرده از روی ساخت و بافت شان با ای.اس.ای در وجود گلبدین و تنی و مهره های سرخ باندتیزم امین و گروپ زرغون همه را علیه داکتر نجیب الله منسجم نموده بودند و شکست کودتای مخملین ایکه منجر به منحل شدن کابینه ای داکتر محمد حسن شرق در دوران حاکمیت شهید داکتر نجیب الله با اعلان حالت اصطراری در حوت ۱۳۶۶ صورت گرفت و متعاقبآ حملات منظم اردوی پاکستان و لشکر گلبدین ای.اس.ای به جلال آباد صورت گرفت ، دفاع از جلال آباد گپ ساده نبود و حذف کابینه ای داکتر شرق همچنان ؟ سوالات و بیان بخش های عمده ای این نوشته را می توان طی مصاحبه ای لایف علاقمندان و مسولان رسانه ها آماده نمایند ، من درخدمت شان هستم و حاضر به مصاحبه .
این بود بخشی از انگیزه ها واهداف حضور و پایان نظامی شوروی وقت در افغانستان .
سنجر غفاری فرانکفورت المان
فبروری ۲۰۲۳