خوشه چین
دیوانه خانه
یگانه راز موفقیت تطبیق ارمان مقدس خانۀ ما میباشد.
کشورمـــــن دیوانه خانه
سیاست مدارانش دیوانه
چنان جروبحث مینمایند
که انسان حیران میمانه
میخ را دردیوارچپک میکوبند،هم دیوار خراب میشود هم چنان میخ ازکارمی افتد.
دوموتوری که ازجاده به بیراهه رفتند سرنگون شدند راکبینش همه تلف شدند.
هردوموتورازفعالیت بازمانده اند.آثارشان به چشم نمی خورند.
یکی ازانها وابسته به ماسکاو(کی جی بی)دیگرش وابسته به واشنگتن (سی آی،ای).
یکی ازانها بچه ای یکی ازجنرالان بود ودیگرش بچه ازیکی دگروالان بود.
کنون که هردو نیستند.
این مشت جنگی ها درسرهمدیگر.
همان پشک تجربه کار منتظرطعمۀ رایکان بعد ازخوردن دوگنجشک درحال جننگ دست میکشد بربروت های میگوید که اگرنبودم هردو خودرا پاره پاره میکردند.
ویا:
دونفر دزد خری دزدیدند
سرتقسیم باهم جنگـیدند
آن دوبودند چو گرم زدوخورد.
دزد سوم خرشان را زدوبرد.
یگانه راز موفقیت تطبیق ارمان مقدس خانۀ ما میباشد.
جنگ زبان،جنگ مذهب ،جنگ قوم،جنگ تبار،جنگ رنگ همه دراختیار تکنالوژی قرارگرفته است.
بهترین پهلوان کسی است که به انسان بودن خود افتخارداشته باشد.
قهرمان بودن آن هم درمیان قفس بیگانه حماقت بیگانه نیست.
مادروطن
مادری پسرخودرا دشنام میداد
کلمات زشت وناروا انعام میداد
شیر سفیدم را جوانه مرگی پیلت نمیکنم
دلــــش تلــــــخ شده بـــود دیگام میداد
زورت که نمی رسید کثافت خوردی
به بیداری نسل آیـــــنده پیغام مــــی داد
چـــــون مادرادیسیون تولید انگیزه
دانشمندی را برای فرد فرد انعام میداد
بلی!
فیثاغورث سالها قبل برای حل قضیه فورمول ایجاد کرده بود.
یعنی که نه (دیوانه شوید ونه پشیمان.
خشم بادیوانگی آغاز می یابد
با پشیمانی پایان می یابد
(فیثاغورث)
درزمستان سال 1345
درخبرهای دوازده الی یک
درمقابل سوال (جزای دزد )را شنیدم.
ازدید اسلام جزای دزد(قطع دست)
ازدید استالین جزای دزد(شکمش را سیرکن)
خداوند متعال خالق کاینات درهرلحظه تازه وتازه است.
میخواهد پیرامون خلقت خودرا تازه وتازه تراز گذ شته به تماشا بگیرد.
ازفیلسوف دانشمند گرفته تابه ویروس ومیکروب.
کهنه میشوند بعوضشان جدید زاییده میشود.
اما (انسان)این خلیفه ای روی زمین موقف نو نگری ونو آوری خویش را فراموش نکنید.
بدانید که هیچ مرده کهن نمیتواند وظیفه نورا پیش ببرد.
امریکا وناتودرافغانستان شکست نخورده است.
این توهستی که درطول تاریخ شکست خورده ای درهرمرحله درهمان خندق جهالت سقوط مینمایی.
اینها دربازی سیاسی تغیر وضعیت میدهند.
نه امان الله زنده میشود نه نه ترکی ونه امین ونه ببرک کارمل ونه نجیب ونه و آن سویتیزم ونه آن ماویزم فرمان ده.
تنها چیزی که حاکمیت میراند.
حاکمیت فاشستی قبیله تکیه برروحانیت و بی حیثیتان رشوت بخور اقوام دیگر.
آنانی که برای همیش رنج میبرند.
قشرنادار تمامی اقوام وقبایل محروم.
روزقیامت
جنگ اتومی است که بافشار دمکه آن جهان کن فیکون میشود.
جلوگیری ازین حادثه خالی از امکان نیست.
مراعات ازین امر باعث شکوه زندگی نسل آینده میشود.
فضای انسانی درجامعه ای رنک وبو میگیرد که مرداز احترام برخوردارباشد وبا نو ازمحبت.
مرد باید آغاز گرباشد.
طرح ساختار حکومت فراگیر که بربنیاد قومی ساخته شود.
راه انتخابات را مسدود میسازد.
کشوررا درگرو بنیاد گرایی وقومی درمی آورد.
ازلحاظ تاریخی تکرار حکومت دزدان است.
خردمندان ومتخصصین تحقیر چندنفر نادان است.
اتحاد احزاب بابرنا مه ای مدون ومشترک پاسخ گوی ملی وبین المللی است.
فگر میشود که شامل این نظام مولانا وعطارو سنایی جان است.
جریانات سیاسی همسو
شما به مانند دریا ازبلندی های کوه در پایین ترین دره ها ازهم جدا ومضر درایجاد افتراق دوام مصروف میباشید.
وعامل بی حیثیتی وبی آبرویی شخصیتهای سیا سی مورد نظرتان شده اید.
هرگاه آینده سیاسی کشور ونسلهای کشوررا عمده جلوه بدهید.
به اجازه شما ما بندی را باید تدارک ببینیم که سطح آب های رونده که ضایع میشوند.
به مانند بند نغلو یک صد بزرگ (ایتلاف بزرگ سیاسی)را تدارک دید.
ازسرکوب این بند بزرگ دو مفاد بزرگ بوجود می آید.
اول:زمین های لامزروع تحت آب می آیند دارای مزارع وباغ های فراوان میشویم.
دوم:آبی که ازسکوی بلند طرف زمین میریزد توربینهای قوی را برای تولید هزاران میگاوات به چرق می آورد.
هزاران میگاوات برق درینجا به معنی هزاران انسان روشنفکر.
درخانه ما مشترک ما هزاران شمع دریک گروپ قابل فهم است.
تنبلی وبی وبی توجوهی درین امر خیلی شرم است.
پاسخ خانه ای ما
برای کفتمان سیاسی چنین است
خیانت کاران وطن همه معلول بوده اند.
تربیت دیده های فضول بوده اند.
علت مرض را از فوکس لابراتوار گذرانید.
تداوی آن( آگاهی، آزادی وآبادی) بوده اند.
زمان به سرعت میرود چون حرکت نور.
اروپا رنسانس ایجاد کرد انسانهای صبور بوده اند.
(درخانه ای ما) باید مسیر مشترک ایجاد کرد.
که عبارت میباشد از (انسانیت)
بهبودی ازاندیشه نوین قدوقامت میکشد
از(خوشه چین) یک شفر است.
حرکتش آغاز از قـدم اول صفیراست.
میرود ازقدم اول دوم وسوم ولایتناهی.
تسخیر علــــم دراختیار کـــــفیر است.
من ندانستم که کفر حقیقت را بیان کرده یا مسلمان.
من که مشاهده میکنم انشتین نیوتن وادیسون هرسه متفکر ودبیر است.
علت عقب مانی مسلمانها بیان جمله خداوند روزی دهنده غفور ورحیم است.
خودرا در گوشه بیغمی زده ذهن خودرا با حمامه پیچا نده نانش حواله درخانه یتیم است.
درسرزمین وخاک آ لوده درخون فرمان میرانندو رانده سیزده ونیم قرن.
این کینه دلان وتاریک اندیشان چون مواشی درلب آب خور خون وریم.
کمیته تصمیم گیری خانه ای ما.
ازدور کهن بیرون آمده است.
به سمت روشنای ازتاریکی ملعون آمدن است.
عشق آتشین پیرامون آزادی انسان.
ازدنیای وامق عذرا ولیلی مجنون آمده است.
شکاره میکند تازی خو شحالی را میکند کته.
بعد ازان بالای تقسیم نعمات جنگ میشود با سوته.
هفت بنیاد گذار اندیشه ای نوین به باد فراموشی.
ضلید را دردست میگیرند یکی دو اوباش فلوته.
ازهمین خاطر آینه ای خلق را چرک میگیرد.
ازشدت حادثه برزمین می افتد میشود توته تو ته.
همه آنهایی که دعوای خراسانی بودن مینمایند.
با ادب باشند دشنام ندهند.
خراسانی ازخود اخلاق بلند بالایی دارد.
که ما درمکتب بنام تهذیب میگفتیم.
نشود که درتمام مضامین کامیاب شوید مگر درتهذیب ناکام بمانید
زصداقت ضرر نمی بینی
آن که انسان بود درمیدان عمل پیاده میکرد.
فردا باذکرنامش افتخار خواهی کرد.
نگویید که این انسان (خوشه چین) بود.
خفه میشود.
پیغمبران ناقلین اوامر خدا اند برای انجام اعمال نیک.
پیغمبران آفت وبلا نمیباشد برای تباهی بندگان خدا.
این ملا های سیاسی شده درسرزمین ما آفت گشته اند.
بخاطر یک کیک نباید پوستین را در داد.
گناه را میکند فرزند دشنام میخورد(پدر ومادر).
مردم باشرف است وقابل عزت احترام است.
کمیته تصمیم گیرنده خانه ما.
خانـــــه ای مــــا مکــــــتب است
اهل قلــم اهل سخن اهل ادب است
نسل نو بادرنظرداشت تجارب گذشته خشت مکتب را درتهداب نو ازقالب نو بریزید.
خانه ای ما ستدیو برای تداوم جنگ نیست.
خانه ای ما
خانه فردوسی خانه ای مولانا خانه ابنسینا خانه رابعه خانه خسرو خانه جامی خانه فرخی یزدی
خانه سعدی حافظ خانه پنجصد شاعر دربار غزنه است.
خانه ما خانه است که باید که دوباره گلستان سعدی وبوستان سعدی را ازدرختان عیاران ابومسلم ویعقوب لیث صفار زیباتر ازگذشته بدون جنگ مبدل به( انسانستان گردد)
جنگ را ازخانه ما بیرون باید کرد.
دربرنامه خانه ما پذبرفتن شکست ننگ است.
ریشه درآب داریم شاخه اگرشکست شاخه های دیگر گلهایش قشنگ است.
ظالمان بی وجدان به فرمان بیگانه ازحدومرز عدول میورزند.
دیدی که فردا نه آبی دارند نه برگی درشاخ لچ وبرهنه چقدر بد رنگ است
فالیز کاران زمانی که میخواهند تربوز را ازبته اش بکنند.
با املق درگرده تربوز میزنند.
اگر آواز ش یک نوع آهنگ تولید کرد حکم مینماید که تربوز شیرین است.
خربزه با انگشت فشار میدهد اگر خربزه بافشار انگشت حالت ارتجاعی را گرفت میگوید که خربزه به ثمررسیده است.
من که اکثریت سیاست مداران را با امپلق درکله شان میکوبم.
هنوز خام مانده است ویا به مانند تربز کرمی شده است ازاستفاده بیرون به (انسان) و انسانیت ارزش قایل نمیشوند.
هیچ کس زیبا عمل نکرد.ذ
وعده داد مگر مکمل نکرد.
سیاست مداران بی وجدان
ازصد سر یکی را کل نکرد
از،دی پرستی بیرون بیا
حتم بدون چرا وچون بیا
آب رو به آینده روان است
نقش قدمش بــــوقلمون بیــــا
آب اگر توقف نماید درجـــــا
حس شــــامــــه گنده گون بیا
به روان مرده ها احترام باید.
متحد علیه کهن ودگرن گو بیا.
ازجرقه شمشیر چراغ بیافروز.
جهالت را بعداز مدفون بیا.
مرده ای که درزندگی عامل بدبختی مردم وویرانی کشورشد.
هرآن روندگان به دنبال او عامل عقب مانی وویرانی مکررشد.
مردم خویش را به بازار قصه خوانی روان کردند به یاد گیری چوچه دلدل.
خورد وبزرگ عاشق اهل سخارا نورچشم مصطفی را اوعلی شاه قلندر شد.
نتیجه ورشکستی دیوانگی است.
سرمایه داری که شکست کرد.
به امید آن روز قدیمی عملن کسی نیست.
که خرید کند نزد فروشنده ها روز تابه روز بی اعتبار میشوند.
استرس اورا درمعرض دیوانگی میکشاند.
بالا
بازگشت