عبدالناصر نورزاد

 

سنجش عمل کرد پدیده ی داعش در افغانستان

اطلاع دقیق در مورد داعش در افغانستان وجود ندارد، چون اصلا داعش جدا از طالبان نیست و کماکان در تحت یک ایدیولوژی و با دوپرچم متفاوت، اهداف خاصی را پیش می برند. زمانیکه از خود داعش اطلاع دقیق نباشد، از نحوه فعالیت ها و اهداف شان، کمتر می توان اطلاع پیدا کرد. منابع فعال و اطلاع دهنده نیز از موجودیت ساختاری زیر نام داعش که وجود فزیکی داشته باشد، اظهار بی اطلاعی می کنند. در چند سال اخیر، داعش منحیث یک برگ تبلیغاتی، در خدمت دولت سابق افغانستان، امریکایی ها و حالا در لباس متفاوت اما همان طالب، عرض وجود کرده  است. اطلاعات قبلا منتشر شده نشان مید هد که  در حال حاضر، 40 تا 50 شبه نظامی اویغور وابسته به  شاخه داعش ولایت خراسان که ترکیبی جدیدی از نسخه به روز طالبان است، تنها در ولایت نورستان حضور دارند. اخیرا این گروه اعلام کرده است که قصد دارد عملیات‌های خود را در اهداف، منافع و تاسیسات خارجی و سفارت خانه ها، گسترش می دهد و در همین راستا، برای انگیزه بخشی به نیروها، تمرکز خود را روی استراتیژی های جنگی و نحوه راه اندازی عملیات های تروریستی، چند برابر کرده است.این که کی است و بنام داعش عملیات را انجام می دهد، اطلاع دقیقی در دسترس نیست. اما ظاهر است این که داعش و طالب هردو جز عملیات های تخریبی و تروریستی، کاری ندارند. در ادامه بعداز حمله به سفارت روسیه در دوهفته قبل، داعش تهدید کرده که سایر سفارت خانه های خارجی مخصوصا، چین، ایران را هدف مستقیم می داند و تلاش میکند تا هر چه شده، حملات انتقامی داشته باشد.

به گفته منابع محلی، گروه داعش که در زمان نظام جمهوری نیز در افغانستان فعال بود، در هشت ماه گذشته، حوزه فعالیت خود را توسعه داده است و در برخی از بخش‌های افغانستان، فعالیت‌های گسترده‌ای دارد. چنانکه جنگجویان طالبان نمی‌توانند به این مناطق وارد شوند. این منابع بخش‌های شرقی، مرکزی، شمالی و جنوبی افغانستان به‌ویژه استان‌های قندهار و زابل را مناطقی می‌دانند که شاخه خراسان داعش در آنجا فعالیت دارند و می‌گویند که شهرستان خاک افغان در استان زابل و مناطق باغران و کجکی در هلمند بخش‌هایی‌اند که کاملا در کنترل داعش‌اند و طالبان نمی‌توانند در آن‌ اماکن تردد کنند.به گفته این منابع، بیشتر فرماندهان شاخه خراسان داعش ساکنان استان‌های خوست، کنر، نورستان و نیز شهروندان پاکستان و بنگلادش‌اند و میان گروه داعش و گروه تروریستی اسلامگرای تاجیکستان در افغانستان و گروه‌های تروریتسی تحریک طالبان پاکستان توافق‌هایی شکل گرفته و این گروه‌ها موافقت کرده‌اند به افراد همدیگر در مناطق تحت کنترل خود پناه دهند و در کار حمل‌و نقل در میدان‌های جنگ به هم دیگر کمک کنند. عین مسئله در مورد احتمال حمله به سفارت خانه ها و تاسیسات خارجی، نیز توافق های میان این گروه ها صورت گرفته است. در نقطه مقابل شان،  بقیه گروه طالبان و گروه القاعده هم به یکدیگر کمک می‌کنند تا از فعالیت داعش، طالبان پاکستانی و گروه‌های اسلامگرای تاجیکستانی در افغانستان جلوگیری کنند. چرا چون داعش را نسخه جدیدی از یک قوت تروریستی می بینند و آن را بدیل خود فکر می کنند.

ثناءالله غفاری معروف به شهاب المهاجر، رهبر شاخه خراسان داعش در افغانستان و امیر داعش خراسان است. ثناءالله غفاری پیش از اینکه امیر داعش در افغانستان شود، عضو فعال شبکه حقانی بود. منابعی در افغانستان می‌گویند که او در دانشگاه کابل تحصیل کرده است. تصویر کارت شناسایی ثناءالله غفاری که در آن نوشته شده بود او کارمند اداره محافظت از رجال برجسته حکومت پیشین است، منتشر شده است. شهاب المهاجر مسئول تایید تمامی حملات داعش در افغانستان و نیز مسئول تامین بودجه برای حملات این گروه است.بر اساس گزارش‌های تاییدشده، سلطان عزیز اعظم (عزام) مسئول عملیاتی شاخه خراسان داعش در افغانستان است. او در هنگام آغاز فعالیت داعش در افغانستان، سخنگوی شاخه خراسان داعش در این کشور بود.صلاح‌الدین مسئول جذب نیروی شاخه خراسان داعش در افغانستان ابوجواد سریایی، مسئول فنی داعش و متخصص سلاح‌های تک‌تیراندازی، دوربین‌های دید در شب و هواپیماهای بی‌سرنشین شاخه خراسان داعش در افغانستان است.

قاری فاتح عباس به عنوان مسئول مالی شاخه خراسان گروه داعش در افغانستان است که او برای داعش امکانات مالی فراهم می‌کند. پیش از این، از عصمت‌الله خالوزی به عنوان حامی مالی شاخه خراسان داعش یاد شده بود.اعضای شاخه خراسان داعش را مجموعه‌ای از افراد سابق سازمان‌های جهادی پیشین از جمله اویغورها، ازبک‌ها و اعضای جداشده طالبان تشکیل می دهند.

در چند ماه گذشته، نگرانی های از فعالیت‌های داعش در زیرزمین‌های کابل، پایتخت افغانستان بروز کرده است. به گفته آگاهان مسائل امنیتی، داعش در حال جلب و جذب افراد ناراضی طالبان است و طالبان هم می‌کوشند تا بر پایه تعبیر خود از اسلام، در افغانستان حکومت و داعش را سرکوب کنند. هر چه باشد هدف تنها پوره ساختن اهداف بر ضد کشور های حوزه ی شانگهای است که تلاش دارند، امنیت منطقه را مختل سازند.

حال، این که چگونه می توان این داعش را توصیف کرد و یک تصویر جدید با اطلاعات واضح از آن ارائه کرد، کار ساده ای نیست. اما یاد آوری چند نکته در خصوص داعش خود ساخته، ضروری است که مشابهات آن را با شبکه حقانی و طالبان نشان می دهد وواضح می سازد که داعش همان گروه ساخته ی بیرون آمده  از درون طالبان است. نکاتی را که در ذیل یاد آور می شوم، با استفاده از تجارب گذشته و مبتنی بر تخمین ها و اطلاعات، ذکر می شوند:

1-    داعش به یک مبحث امتیاز گیری به شبکه حقانی مبدل شده است. هرز مانیکه سران شبکه حقانی بخواهند منابع پولی به دست آورند، از داعش منحیث وسیله استفاده می برند. زیرا شبکه های شهری داعش از سران عملیاتی شبکه حقانی دستور می گیرند. حمله اخیر به سفارت روسیه این واقعیت را روشن ساخت و داعش از داخل شهر کابل دستور می گرفت. اما برای پنهان ماندن از انظار عمومی، مراکز فرماندهی آنها، در بیرون از شهر کابل، مخصوصا ولایت لوگر در جنوب افغانستان است. اگر احتمال حمله به سفارت چین و یا روسیه یا ایران باشد، همین شبکه های شهری با دستور از رهبری شان که در بیرون از شهر است با سران شبکه حقانی تماس گرفته  و دستور اجرای آن را می گیرند. بعدا به کمک طالبان از ایست بازرسی داخل شهر کابل شده و خود را به هدف می رسانند. نحوه عملیات طوری است که ابتدا یک هسته حمله کننده ها هدف را تشخیص داده با استفاده از نقاط ضعف، تلاش می کنند خلا های امنیتی را دریابند و حتی تعداد پرسونل امنیتی و محافظان را نیز اطلاعات به دست می آورند. بعدا در روز حمله با اطلاع به محافظان سفارت خانه ها که اکثرا اعضای شبکه حقانی است، آماده حمله می شوند و به سادگی داخل ساحه حمله شده و حملات تروریستی را انجام میدهند و محافظانی را که شبکه حقانی برای محافظت بیرون سفارت گماشته، هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهند. این نحوه حمله بسیار معمول است و در حمله به سفارت روسیه نیز از چنین تاکتیکی کار گرفته شده بود؛

2-    هدف قرار دادن سفارت چین و تاسیسات و کمپانی های چینایی در افغانستان، یکی از اهداف داعش در افغانستان عنوان شده است. در اخرین اعلامیه از جانب داعش این مسئله نیز به گونه ضمنی، یاد اوری شده است. جمهوری خلق چین باید تدابیر احتیاطی خود را اتخاذ کند و تنها به اطلاعات طالبان اتکا نکند. زیرا طالبان همچنان مسئولیت امنیت سفارت روسیه را نیز به عهده داشتند، اما حمله رخ داد و فاجعه بار بود؛

3-    با تردد اتباع خارجی مخصوصا چینایی ها، روس ها و ایرانی ها در کابل و سایر شهر های افغانستان، بیم آن می رود که داعش از تاکتیک های ترور، اختطاف نیز استفاده ببرد و این اتباع خارجی را به بیرون از شهر ببرد. عین تاکتیک را شبکه حقانی در قضیه اختطاف استادان دانشگاه امریکایی انجام دادند و آن ها را به استان خوست در مرز پاکستان بردند. بنا باید به اتباع چینایی که در افغانستان حضور دارند متوجه باشند که چون ایغور ها در ترکیب هسته های عملیاتی تروریستی حضور دارند، ممکن مورد هدف قرار گیرند؛

4-    چون داعش به اشاره مستقیم شبکه حقانی عملیات های تروریستی را انجام میدهند، بنا بحث حمله، تهدید های امنیتی، اختطاف اتباع کشور های حوزه شانگهای،  که حتی در بعضی موارد طالبان پاسپورت های اتباع چینایی را که در افغانستان استند و برای پروژه های مختلف کار می کنند، می گیرند و در بدل آن پول می خواهند که این خود باج گیری است و میزان اعتماد نسبت به طالبان را کاهش می دهد؛

5-    داعش نام مافیایی شبکه حقانی است و منبع درآمد خوب پولی و وسیله بسیار موثر برای پوره ساختن اهداف آن محسوب می شود. اگر داعش جدا از شبکه حقانی و طالبان تصور شود، در واقع، سرنخ حملات و احتمال آن به تاسیسات کشور های حوزه شانگهای، گم خواهد بود و نمی توان کاری در این رابطه انجام داد. کشور های قدرتمند حوزه شانگهای باید با طالبان محتاطانه برخورد کنند و این اعتماد واهی را بردارند. اعتماد بر طالبان، در واقع اعتماد بر اجیران مزد بگیر غرب است که ممکن، عواقب ناگواری داشته باشد.

نوت: برای تهیه این تحلیل، از منابع انترنتی نیز بهره برده شده است.

 

 

  


بالا
 
بازگشت