سید داوود مصباح

 

توحش

تبصره : { دراین نوشته تمرکز روی مفاهیم لغوی و یا تاریخی انواع زیستی برای بقای خود با طبیعت نیست . هدف از استفاده افزاری این خصوصیات در فرایند سیستم سرمایه داری است . این که چگونه دنیای سرمایه داری برای نسل کشی وتصفیه ای نسل های بومی انسان وتصرف سرزمین های بیشترو مطیع ساختن ساکنین آن جاها از ( توحش ) استفاده کردند ، صحبت می شود . }

 توحش براساس خصوصیت ان در انسان به دوشکل عمده درعصرحاضر دیده می شود . یکی توحش طبیعی ودیگری توحش سازمان یافته .

توحش طبیعی عبارت ازعدم پویاشدن مغز انسان به سبب عدم دسترسی به آموزش است . وآنهم به تناسب دوری ونزدیکی به مرزهای تمدنی می باشد . مثل روستاها ونقاط دورافتاده در قاره افریقا و یا جنگل های آمازون وهمچنین محلات کوهستانی و دورافتیده جنوب آسیا . که این توحش طبیعی وبرای محیط زیست خطرآفرین نمی باشد . یا ابرجنست های حاشیه سواحلی آسترلیا برای دیگران خطری ایجاد نمی کنند . اما ، توحش طبیعی ای که با باورهای خشین دینی درهم می آمیزد ، خطرسازمی شود جهل و تعصب آتش توحش را شعله ورترمی سازد . این گونه توحش درمحل قبیله خود دیگراندیش وغیردینی شان را تحمل نمی کنند ، اما برای گرفتن سرزمینی یا قبیله ی دیگری حمله یا تهاجمی انجام نمی دهند . مثل محل های در نیپال یا مناطق دورافتاده بنگلدیش ویا همین پشتونستان خود ما . لکن ، این توحش آتشیست زیرخاکستر. هرگاه بر اثرعواملی سربرآورد ، سخت خطرناک وویرانگراست .

 توحش سازمان یافته :

  دراینجا می رسیم به جهان متمدن مغرب زمین . این که چرامغرب زمین ، بخاطری که در تمدن های شرقی این خصوصیاتی را که در سرمایه داری اروپا و امریکا وجود داشته و دارد ، درتمدنهای شرقی وسرمایه داری این سرزمین ها به ملاحظه نرسیده . مثلاً چین باستان قبل از بریتانیا و اروپا درکشتی رانی و تجارت با نقاط مختلف جهان آشنا بودند و هرگز دیده نشده که چین برای اشغال یک کشوردست به تهاجم زده باشد . البته جنگ های دینی مستثنا ازآن است . مثل فتوحات اسلام و امپراتوری عثمانی ودیگران .

خصوصیات سرمایه داری غرب چه در دوره تجاری وصنعتی واکنون سرمایه داری مالی ( سودخوری بانکی ) از جنس سخت متجاوزوویرانگروپرفتنه و نیرنگ وکشنده و غارتگر می باشد . ازهمان آغاز سرمایه داری از قرن 17 سرمایه داران با ادغام فیودال ها ولردها دربخش خود اول زمین ومراتع دهقانان خود را تصرف کردند وبه مقاصد تولیدموادخام صنعتی وفرآورده های صنعتی غدایی وبعد درفکراشغال و غارت سرزمین های دیگرجهان شدند .

این اشغال و غارت نمی توانیست بدون توطئه وترفند ودروغ وکشتار بیدریغ میلیون ها انسان به سر رسد . امریکا که خود را حامی بشریت ودموکراسی می داند 110میلیون سرخ پوستان بومی آنجا را قتل عام کردند وبرای پوست سرسرخ پوستان جایزه تعیین نمودند ، که این جنایت غیرقابل فراموشی  وانکاراست . همچنان تک تک بومیان امریکا که زنده ماندند به برده تبدیل شدند . ( مشت نمونه خروار) تنها جورج واشنگتن 217 برده داشت ، خرج نگهداری هر برده 12دالر در سال ودرآمد از هربرده 257 دالر در سال محاسبه شده بود .

این مار پرخط وخال ( حکومت امریکا ) علیه افریقایی تبارها چه جفای که نکردند . تا 1877ع درامریکا سیستم برده داری دوام کرد وبعد به اصطلاح لغوقوانین برده داری ، مرحله دوم قانون « جیم کرو » حقوق دان امریکایی به شدت ضد رنگین پوستان وافریقایی تبارها ، نافذ شد .«  طبق این قانون سیاهان حق استفاده ازاماکن شهری عمومی را که متعلق به شهروند سفیدپوست بود ، را نداشتند مثل رستورانت ها، بس ، توالت شهری ، مکاتب ، سینما ، تیاتر، کتابخانه ، پارک ، کودکستان ،استخر شنادرساحل وحتی نوشیدن آب ازشیرآب عمومی . این تبعیض از قانون ضد بشری وشهروندی برداشته نشد و صرف به مرورزمان تغیراتی در آن بوجود آمد »1

 اکنون در 2022 بازهم تبعیض سازمان یافته علیه افریقایی تبارها به اشکال مختلف وجود دارد ، مثل حق رای . درقانون مدنی امریکا کسانی درحیات خود مرتکب اتهام سرقت ، یا خشونت ، دوهمسری وغیره ، ازحق رای برای همیش محروم می گردد . همچنین تمکین نکردن سیاه پوست ها به امریکایی سفید پوست تمرد از قانون محاسبه می شود ، بطورنمونه : « دریکی ازرویداد ها « زراپرکس» یک زن امریکایی افریقایی تبار، که حاضر نشده بود که جایش را دروسط اتوبوس ( بس شهری ) به مردسفید پوستی بدهد ، به جرم نافرمانی مدتی بازداشت شد .» 2

 این امپراتوری دراکولا وجنگ و جنایت از زمان موجودیتش ( زمان اشغال سرزمین بومی های امریکا ) تاکنون در دسیسه سازی و جنگ و جنایت بوده است . به گفته « البرد بوته ساز » : « این امپراتوری امریکا از جنگ به وجود آمده وباجنگ تا به حال ادامه داده است ... » 3

همان قسمی که درجهان انسان سالمی پیدانمی شود که ازتوحش وایدئولوژی توحش ( حکومت های دینی به هر شکل آن ) ستایش نماید ، ازعربستان و شیخ نشین های عربی تابه جمهوری اسلامی در ایران وتروریسم سازمان داده شده ( طالبان وداعش ) درافغانستان وباندهای تروریست در لیبی ، تونس ودیگرمناطق جهان .درپشت سراین تروریست هاوتوحش سازمان یافته حکومت ضدبشری امپریالیستی امریکا قرارداشته ودارد ، که مشهود وعیان وغیرقابل انکار است . سیستم سرمایه داری از« توحش » و « بربریت » ( جهل ونادانی آدمی ) استفاده افزاری نمودند . سرمایه داری امپریالیستی درجنگ اول جهانی برای دست یابی سریع به منابع نفت وگاذ درمقابل هم صف آرایی ومتوصل به جنگ شدند که در آن 17میلیون انسان کشته شد ومیلیون ها زخمی و معلول بجاگذاشت . این امپریالیست های انگلیس فرانسه والمان بودند که خاورمیانه را ازتسلط امپراتوری عثمانی بیرون کردند و بنام خاورمیانه ی عربی بین شان تقسیم نموده و عربستان سعودی و شیخ نشین های دست نشانده را بوجود آوردند . جیزگر( حامی مالی ) انگلیس بادلالی خانواده وبانک مورگان بانک مرکزی امریکا که بنام بانک جهانی ( ! ) اش ، می نامند ، امورمالی ونقدینگی حکومت امپریالیستی بریتانیا را تأمین می کردند . در جنگ دوم جهانی ، امپریالیسم المان درحکومت فاشیستی هتلر« توحش » و « بربریت » سازمان یافته را درجهان پیاده کرد ، که در این جنگ بیش از پنجاه میلیون انسان قربانی شد و میلیون ها معلول بجا گذاشت . درجنگ دوم جهانی « امپریالیسم بی خرج » ( امریکا ) بدون مصرف و پرداخت هزینه ای دراوج قدرت ظهورکرد واز آن تاریخ زمام امور « توحش وبربریت سازمان یافته » بدست حکومت امپریالیستی امریکا افتاد . وقتی در انترنت سرچ کنید ، صدها اسناد در باره این که درصد سال 62 کودتاه درکشورهای جهان برای بر اندازی مخالفین سیاستش انجام داده است ، وجود دارد . حکومتی که در کشور خودش دلال کمپنی های اسلحه سازی باشد ، بدون تردید که برای فروش سلاح کارمی کند که عبارت ازجنگ و جنایت وتوحش درسطح جهان است . این که حکومت گران امریکا دلال کمپانی های سلاح سازی وانواع افزارکشتارجمعی است یک نمونه ای آن همین «لوید جیمز آستین » وزیر دفاع حکومت امریکا است که در کابینه « بایدن » حضوردارد . آستین دلال و حقوق بگیرشرکت اسلحه سازی « ریتیان  Retayan » بوده واست . واین خانم های که معاون ودرکابینه جوبایدن می باشند ازلابی های شرکت های اسلحه سازی اند .

استراتیژی استفاده از « خشونت سازمان یافته » :

درباره خشونت سازمان یافته کتاب و مقالات زیادی منتشر گردیده که در زمینه بحث مفصلی در حد نوشتن یک کتاب میسراست .  در این بحث صرف به گوشه ای ازرویکرد استراتیژیک جهان سرمایه داری و سیاست مجتمع صنعتی نظامی باید پرداخت ، که گریبانگیرزندگی روزانه مردم افغانستان از 1992ع تاکنون می باشد . این سیاست شناخته شده وساختاری توسط سازمان فکری سرمایه داری انگلیس ( حکومت پنهان جهانی ) که دکتور جان کولمن هم قسمتی از فعالیت های آن را در کتابش به نام « کمیته 300 شرح داده است ، برای کشورهای خاورمیانه به ویژه برای افغانستان به گفته « رابرت جی لیفتن » : « دورانی اشباع ازمرگ » بوده است .

سرمایه داری امپریالیستی ومجمع صنعتی نظامی امریکا ولابی های آن در رأس و بدنه حکومت امریکا قراردارد ، علاوه براستفاده از تکنولوژی سابیری ورسانه ای ازبنیادگرایی اسلامی بحیث افزاربسیارخطرناک کارمی گیرند واز فضای وحشت ناک تروروجهل وجنایت اهداف استراتیژیک شان را پیاده می نمایند . حکومت های مجدیدی ، ملا ربانی ، کرزی و غنی تا به طالب و داعش وده ها گروه وزیرمجموعه های جهل وجنایت وتوحش سازمان یافته بخشی از اهداف استراتیژیک حکومت های سرمایه داری امپریالیستی امریکا و انگلیس وسران وسلاطین پرآب ورنگ اروپایی می باشد . این که گروه های تروریست بی سواد ونادانی چون جهادیست ها وطالب و داعش وسایر سلفی های حاشیه شهرهای پاکستان خود را مستحق حکومت داری می دانند ، خودبخودی نیست ، بلکه چنین باوری از جانب شبکه های جاسوسی به آنان داده شده . چنانچه درجریان بیست سال حضورنظامی امریکا وانگلیس چهل کشورسرمایه داری درافغانستان تروریست پروری کردند ومصارف وهزینه های شان را ازترویج کاشت کوکناروتولیدهیروئین وانتقال آن وهمچنین بردن یک کوهی ازلیتیم خانشین هلمند ، جبران کردند . با این حضورطولانی مدت درافغانستان علاوه برطالب وتروریست پروری ، ترویج ونهادینه سازی فساد ، دسیسه وحکومت داری مافیایی را انجام دادند . اکنون هر مافیای موادمخدرو معادن خود را مسحق حکومت کردن ودولت مداری تصورمی نمایند . حکومت سرمایه داری امپریالیستی امریکا و انگلیس با تحویل دادن افغانستان به تروریست های طالبی و داعشی خود با سازمان دهی خشونت سازمان یافته وترورو انتحارمردم افغانستان ، اهداف شوم استراتیژیک منطقوی خودرا پیش می برند . کی نمی داند که امریکا تمام سلاح وتجهیزات خود را به طالبان تسلیم داده وماهانه میلیونها دالربه این گروه می پردازد . کندک های انتحاری وترویستی تحت نظارت وحمایت حکومت امریکا قراردارد . امریکا کارمندان کارکشته وبا تجربه ای سازمان ( سیا) را به منظورخاص مدیریت شبکه های تروریستی طالبانی درافغانستان حفظ کرده است . درافغانستان امریکا برنامه های بسیاروسیعی دارد وافغانستان یک پایگاه استراتیژیک وجیوپولتیک امریکا وانگلیس درمنطقه می باشد گروه های مختلف تروریستی درافغانستان براساس برنامه های دقیق تعیین شده تقویت ومدریت می شود . تنها پاکستان از شرایط بوجود آمده استفاده سیاسی می نمایند که امریکا آن را نادیده می گیرد وآن انتقال مدارس بی شمار پاکستانی به افغانستان واعزام ناقلین به شمال ونصب افراد اطلاعاتی خود را به محل های حساس بنام طالب ومولوی وملا . سیا ازطریق آی اس آی هم درداخل افغانستان فعالیت می نمایند . گروه حقانی وگروه قندهاری طالبان هیچ کاری را خودسرانه انجام نمی دهند وقدم به قدم توسط سازمان ( سیا ) مدیریت می شود . به ارتباط برنامه امریکا درآسیای میانه ، نشانه های ازجابجایی افراد درخاک تاجکستان با شناسنامه افغان وجود دارد وتاجکستان ازطریق قیرغسیستان هم زیر تحدید است ؛ ممکن اولین عملیات نظامی به تاجکستان صورت بگیرد . تحرکات تحفظی است نه تهاجمی . اما ، امریکا درقرغسیسان افراد با تجربه سازمان ( سیا ) را زیر پوشش خانه فرهنگی امریکا درچند شهرجابجا کرده است واحتمال جنگ با تاجکستان وجود دارد .

امپریالیست های امریکا وحشی ترین جنگجو وانتحاری را درافغانستان برای آسیای میانه دراختیار دارند وسی آی ای ( سیا ) با دقت آنان را در نقاط حساس و استراتیژیک جابجا کرده اند . درارتفاعات پامیرودره های بدخشان وماورای کوکچه مجهزترین ووحشی ترین مفرزه های جنگی و انتحاری در اختیار دارند . برعلاوه جنگجویان خارجی وداعش ، زیرمجموعه های از انتحاری تا گروه های سلفی ودیوبندی طالبان برای یک تهاجم به سوی مرزهای آسیای میانه آمادگی وجابجایی انجام پذیرفته است . مزاکراتی اخیرکه بین معاون ( سیا ) وطالبان صورت گرفته ، یکی آوردن جواسیس واجنت های سی ای ای که در حکومت قبلی کارمی کردند به ادارات عمارت طالبانی برای سازماندهی منظم تر، می باشد . برای هویت دادن عمارت طالبانی نیازاست که با آوردن ترکیبی از جواسیس افغان به اصطلاح حکومت همه شمول(! ) بسازندکه امریکا وانگلیس بتوانند به حاکمیت تحت فرمان شان سروصورت ببخشند . بصورت دقیق حکومت طالبی با چنین ترکیبی یک پروژه درازمدت امریکا و انگلیس است . این که بل مقابل روسیه و چین دراین بازی بزرگ چه کرده می توانند به عمل کردشان درآینده مشخص خواهد شد . به هردوصورت افغانستان میدان رویارویی وجنگ های بزرگ می باشد . گروه جنگجوی طالبانی به تنهایی عددی نیست . این گروه به هیچ صورت شکست ناپذیرنیست . این گروه جنگجویان نیابتی امریکا درافغانستان است ، زمانی از بازی نظامی خارج می شود که مانند مورچه بال کشدوبه آسیای میانه حمله کند ودرآن زمان است که درمدت کوتاهی نابود می گردد .

 تجربه ناکام امریکا :

 حکومت ماجراجوی امپریالیست های امریکا براساس محاسبه نظامی استفاده از توحش سازمان یافته بنیادگراهای سلفی و دیوبندی درماورای کوکچه و تاجکستان یک باردیگرازتجارب ناکام خود استفاده می کنند . امپریالیست های امریکا ازتوحش وسپاه سلفی وبنیادگرایی درهندوچین وسودان و سومالی ولیبی وتونس استفاده کرد شکست خوردند وناکام شدند ، ولی آن کشورها را بخاک سیاه نشاندند .     باجنگ پروکسی Proxy War باردیگرده هاهزارجنگجوی سلفی وبنیادگرارا بنام « دارالخلافه امارت عراق و شام » ( داعش ) تشکیل ، تجهیز و تسلیح نمودند وعراق و سوریه راتوسط آنان اشغال و میدان تاخت وتاز قراردادند که روسیه به رهبری « پوتین » با لبخند وارد میدان بازی بزرگ عراق و سوریه شد واین سرزمین ها را از لوس وجود کثافت لشکرنیابتی امپریالیست های امریکا وشرکایش پاک کرد . این یک شکست بسیار تحقیرآمیزی به امریکا بود. بازهم این غول های ریاکار سرمایه داری ملیتاریست و صهیونیست جنگ طلب با مسلط ساختن جنگجویان نیابتی سلفی و دیوبندی پاکستانی خود درافغانستان می خواهند روسیه را درآسیای میانه به اصطلاح زمین گیرکند . این یک باردیگراستفاده ازتجارب ناکام ملیتاریسم امریکا درمنطقه است . این یکی از راه های نجات افغانستان است ، که با درگیر شدن این جنگجویان نیابتی به نام ها وترفند های مختلف تروریستی و انتحاری درآسیای میانه وکشانیده شدن نیروهای نظامی روسیه این گروه های نیابتی امریکا ازخاک افغانستان جاروب می گردد .اما، جای تأسف آن است که الترنتیف این گروه جنگجوی طالبانی ، پسا جاروب شدن این ها ، همان جنگجویان نیابتی چوروچپاول وبقایای حکومت مزدور امریکا بنام جمهوری جفا وتاراج است . نیروی ملی راستین و صادق در عقب نیست . بازهمان تکه دارهای کفن کش وآزادی کش ووابسته و مزدور امریکا و انگلیس سروکله ای شان پیدا  میشود وباردیگر همان تنظیم بازی هاوغارتگری جای گروه طالب را می گیرند .

افغانستان پس ازتروریست ها وانتحاری های سلفی و دیوبندی جهل و جهالت  به یک الترناتیوی ملی دموکراتیک نیاز دارد که می بایست هم از اکنون باید حزب های ملی دموکراتیک دریک جبهه واحد باهم متشکل گردد ، تا بتوانند اعتماد توده ها را با صداقت خود بدست آورده وحاکمیت ملی ومترقی را احراز نمایند . 

­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­منابع :

1 – والش فرانک (2003) ، بایکوت اتوبوس درمونتگری استیونس میلواکی ، ص 24 .                         2 -  همان

 3 -  البردبوته ساز یهودی ایرانی تبار امریکایی ضدکمونیست ، کارشناس امورخاورمیانه واسرائل ، صحبت در تلویزیون میهن ، 20 سپتامبر  2020 .

                                   

‏پنجشنبه‏، 03‏ نوامبر‏ 2022

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت