خوشه چین
اشتباهات سه صد سال گذشته
تا که نه عشقیم نحرفیم نه جنبیم ،نچرخیم و نلرزیم.
ازجانخیزیم نرویم نگیریم و نپرتیم.نسبزیم آگاه نمیشویم آزاد نمیشویم وآبادنمیشویم دلشاد نمیشویم.
خانه ای ما شروع دوباره نیست.
که ازصفرآغاز کرده باشیم.
بلکه ادامه ای حرکتی است که عاقلانه دنبالش نمودیم. مگرکجروشان درهمان راه سه صدساله رفته اند.
تکرار خطاهای سه صد ساله.
تکیه برحضرات وروحانیون بود.
اداره کردن از تکایا خانقاها منبر ومساجد.
امروز تحت عناوین مجاهد ملا ومولوی وطالب است.
بهترین سرمایه تعقل وخرد است.
آنچیزی که این سرمایه را برجسته میسازد.
حقیقت است.
شرف زیبایی است به آن قیافه می بخشد آ ب رو.
یا آب روان جایت سبز است.
وجدان آن را درکف دست گرفته درجامعه به معرفی آوردو
سیاست بازان بازاری راباتمام صفات محیلانه ورذالتش که جامعه انسانی را به جامعه حیوانی مبدل میسازد.
چرخش وتحول پیرامون مرگ وزندگی رابطه میگیرد به درک ازخالق کاینات وانسان باشعور.
دین ومذهب درمراحل سوم وچهارم قرار میگیرند
همه تفاوت گذاری ها بین مرد وزن وووو ها دیگر رابطه میگرد به عمل کرد های زشت ونا موزون بشریت.
بهتراست.
قاعده زشت از مستبد باقی نماند.
ازعدالت چون آب محیط سبزباقی بماند.
خبرهای عجیب وغریب شنیده میشود.
دوستم زدنی مرد میدان است.
دورپیشش ازگذشته های دورلاش خورها فراوان است.
شیخ الحدیث مفتی ناتو را هم درآغوش گرفته که باد وستم دشمن بود.
صدها کاسه لیسان دیروز به مداحی اش درنگان است.
با(خوشه چین)ویارانش جنگ نمیشود.
باتوپ وتفنک وپلخمان وسنگ نمیشود.
اوراه صلح دوستی انسانها درپیش کرفته است.
چون آب وروان درپیش با این جنبش غرزنگ نمیشود.
آدرس توده های مردم
(خانه ای ما) میباشد.
جنگ را آنهای در کشور ما مشتعل نگه میدارندکه یکی ازقدرت های بزرگ اتومی را منبع آمال وآرز وهای خود میگرداند.
خردمندان وآگاهان امور بادرک ازعواقب بد وضعیتی که درآینده پیش می آید به توده های مردم
چشم امید می بندند.
آدرس توده های مردم خانه ای ما میباشد.
آنهایی را که ازحد استحقاقش برایش ارزش قایل شده بودم.
با یک چال دروغ شخصیت خودرا ضرب صفر کرد.
چرا درمحکمه قاضی به داد مدعی نمیرسد.
میگوید که خداشاهد است.
اما قاضی میگوید که دونفر شاهد مرد باشد.
اگر مردنبود چهارنفر زن باشد.
خانه ای ما را با صبر وحوصله مندی تهداب گذاشته ایم.
نتیجه اش جز،جوانه زدن رشد وتکامل است.
میوه اش شیرین چون قندک ده ویران و سیب سر پل است.
خدا جامعه را بدون انسان وبدون خرنسازد.
این انسان است که انسانیت میکند.
همین انسان است که خرمیشود.
خرکه به خریت مصروف گشت فرهنگ انسانیت جمع خریت جامعه مارا دارد که به جامعه ای بی نظیر جهان معرفی نماید.
خانه ای ما
روز شماری دارد تابخاطرقتل های هدف مند.
پای کرزی واشرف غنی احمد زی را به داد گاه مردم بکشاند.
درکشورما مزدور شدن به بیگانه افتخاراست.
این بی عزتان ازموقف خدا داد شرمساراست.
مرکز ابایی شان به شمار انگشت میباشند.
توده های مردم ازین امر مستثنی است.
این شمار انگشت عبدالرحمن شاه شجاع نادرشاه غدار است.
روح شهدای لوی قندهار شادباشد.
درعصر حاضر کرزی واشرف غنی احمد زی بینی خانواده های خودرا بریدند.
آنانی که جنبش مترقی را دردامن اینهاواریز کردند هریک شان (........)مرداراست
درجایی خواندم بودم بی هدف بودن باعث ناکامی است.
خانه ما هدف است.
معنی که مارا به هدف میرساند.
اول:
آگاهی
آزادی
وآبادی
بربنیاد حقیقت وجدان وشرف است.
دوستان جنگ را مزاق ندانید.
عقب جبهه را کله زاغ بدانیدو
جنگ درفرجام فاجعه می آفریندو
اشاره خوشه چین را اشپلاق بدانیدو
خانه ای ما راضی میشود.
درهر کنج وکناری که چراغ معارف روشن گردد.
مبارک باشد به پکتیاو خوست وکندهار.
من ازتبارخراسان آزرده شده امو
یکی اش برایم گفت توهزاره را کی آورده استو
دومش بادشمن سه صد ساله ام پیمان دوستی بسته استو
نامرد خطا کار برای انسان وفادار میگوید که نامرد هستی
باید بگوید ازاشتباهم بگذر دوستی را گرم کنیم چرا دل سرد هستی.
بیا یید که درانسان دوستی در مسابقه برویمو
بیایید که درصداقت درمسابقه برویمو
(خوشه چین) کادرشناس خوب است.
علاوه برآن یک قدرشناس خوب است
پاس آب ونمک یکی از صفات انسانی اوست.
مصرع چهارم را شما خانه پری کنید.
چرا که خود صفتی کار خوب نیست.
درخانه ای ما
گفته میشود که تمامی قوت عقلانی وروحی برای ایجاد افتراق به خرچ داده میشود.
ایجاب مینماید که شیوه دیکتا توری برای پیاده سازی مقام انسان.
انسان وطنم باید مصونیت ازتحقیر توهین داشته باشدو
تکیه برای دفاع ازحقوق انسانی صورت میگیردو
چون که انسان اصل استو
انسانیت استحکام مقام انسانو
افغانستان را باید ازوحشی استان برون کرد.
یکی ازهمین وحشی گری حملات قومی برسرزمین قوم دیگرچرا صورت میگیرد.
همین پنجشیریها چرا درسرزمین قندهاری ها حمله مینماید خانه های شان را میگیرند مردم شان را میکشند.
بهترین شیوه بیرون شدن ازوحشی استان.
مردان(خردمندان) خانه ای ما با ایمان وبا اراده میبا شند.
ازنالایقها به سرعت میگذ رند.
درانتظار لایقها باحوصله مندی تمام مینشینند.
لایق ونالایق وابسته شهادت نامه نیست.
بلکه وابسته به شعور است.
انسانهای بی شعورچون مگس ها دربالای هرتبنگ میتشینند وپرواز مینمایند.
دوستان محترم!
من خیلی برحق وروشن مینویسم.
درمقابل فراوان سیاست بازان ازما خفه شده اندودلیلش را میدانید
خفه شده ها دروغ گو و چوچه شیطان اند.
ما تنها به این خوش نباشیم که نوشته کرده میتوانم.
باید به این مطلب خوش باشیم گفته های انسانی خویش را ازراه انسانیت پیاده کرده میتوانیم.
ما تنها به این خوش نباشیم که نوشته کرده میتوانم.
باید به این مطلب خوش باشیم گفته های انسانی خویش را ازراه انسانیت پیاده کرده میتوانیم.
به گاو های سیاسی وظیفه میدهم که غمی آب نار سیده را نخورید.
میکشد.
هگذا برای گاو وگوسفند سیاسی میگویم که درزمین شبدر زار زیاد شبدر نخورید که مزکفاند شماره.
ماشکار خودرا بازدن سنگ سر برسنگ چورسنگ جدا میکردیم.
ذبح میکردیم.
پس بفهمید که شما سنگ نمی باشید بلکه انسان هستید.
(طالب ومجاهد)(پشتون وتاجک) شیعه وسونی) دوسنگ اند اززدن سنگ برسنگ چور سنگ برای کشتن خودما کار گرفته میشود.
درخانه ای ما بیگانه وجود ندارد.
خانه ما خانه انسانها است فرعون ونمروت ندارد.
خانه بی رنگ بی بوی وبی مزه چون آب روان.
اصلا آن بی ایمان است قاتل مردم و(دود) دارد.
(دانشگاه وپوهنتون)
را
که ازیک تناب آویزان کنی.
میشوند جوره خواجه آویزان ولی جهان به طرف فاجعه روان است توهنوز مشتک زده روانی خودرا هم سیاست مدار معرفی میکنی که سیاست مدار.
درخت کنده اززمین را که دوباره نهال کردم سبز نکرد.
همان خمچه باریکش دوباره لب جویبارنشاندم قدبه درخت(خانه ای ما) کشیده است.
خانه ای ما
کشور من است.
کشور مادر است
پدراست.
ولایت های اش
هم خواهراست
هم برادراست.
خوردوبزرک
دختروپسرش
باهمدیگر هم سراست.
اگربه ماهیت جمله ساده دقیق شوید.
کلمه به کلمه
دٔروگوهراست.
خانه ای ما
یک نهاد سیاسی ریسمانی است.
برای جمع اوری خوشه های اصیل پرمغز درمحل واحد گندی ها تاکه مبدل به خرمن اصل شود.
دانه های پوچ از اصل فصل شوند.
دوستان محترم!
حرفم متوجه برای آنها است.
خودت که شنا یاد نداری.
نه اینکه خودت را به ساحل نزدیک نکن.
بلکه اعضای خانواده ات را هم مانع شو.
چونکه بحر مدوجذر دارد.
با یک حرکت موجی طعمه خودرا می بلعد.
تازمانی خودرا درجمع دوستان وبا جمع دوستان قوت متقابل ایجاد نکرده ای خیلی
دورباش.
درشروع هر اشتباه و خطا کاری شاد مانی میکنیم.
پای گاه حمایتی خودراز داده بعد پشیمانی میکنیم.
موقعیت ازدست رفته را ازراه بیشرفی.
با ارایه گفتار جعلی در اینجاوآنجا شیطانی میکنیم.
سیاست مدار باختگی فنلگی جمع میکند.
مانند ملنگ پهلوی زیارت قلنگی جمع میکند.
قبل ازباختن کمی رنک تازه داشت وباجرآت بود.
کنون ضعیف شده است طفل ضعیف گونه به رنگ رنگی جمع میکند.
طرف من رخ نمودند به آشتی.
من معلم هستم سطح فهم (اکیورا) میدانم.
ناکام چندین باره سیاست را همیش ناکام دایم العمر میشناسم.
با(خوشه چین)ویارانش جنگ نمیشود.
باتوپ وتفنک وپلخمان وسنگ نمیشود.
اوراه صلح دوستی انسانها درپیش کرفته است.
چون آب وروان درپیش با این جنبش غرزنگ نمیشود.
بیرق (عیاران)
سرخ وسفید همرنگ خوبانم ای
سبزینه رنگ آمده مهمانم ای
سربه قدم های خوشش مینهم مینهم.
هرنفسی میکشی قربانم ای
شمال است شمال از بالا.
تکان میدهد برگ درخت وکالا.
شاخی بگیر کاره ازگندم جداکن.
زانوگک سیادانه دور، باقی گندم سرخ اعلی.
ما عقیده ودین را بابم و باروت آلوده نمی سازیم
ماخوش رویی وزیبایی سرخ را باکبود مرده الوه نمیسازیم.
هرنو ازبطن کهن بیرون می آید او جوان.
پیراهن نو آینده را درتن نسل کهن پوده نمیسازیم.
درخانه ای ما
رابطه انسانها با انسانها برقرار میگردد.
انسان دوست ازچهار یکار وقندهار میگردد.
فکرنکنید تنها این دولایت بلکه تمامی ولایات.
شمال جنوب شرق وغرب مزاروننگرهاربرقرار میگردد.
عشق وجوان مردی ازخود بازاری دارد.
تعهدوفاداری از(عیار)هر یک یاری دارد.
بزدلان راهرگز درین معرکه راهی نیست.
خانه ای ما آگاهی آزادی آبادی شعاری دارد.
زنده ساختن ومیراندن اراده خداوند متعال است.
دروغ نگفتن درزندگی اجرای عملی فرمان خداوند است که هیج کار خلاف انجام نداده ای ونمی دهی.
او مزدور بیگانه با چکش منطق را درفرقت میکوبم که هوشدار باش.
با قدرت های بزرگ تعهد بی جانسپار.
هرگاه که عملی نکردی میخ را او از قاعده با چکش فرومیبرد.
ما شاهد عملی شدن شعارهای بی مورد وبی وقت بودیم.
دامونه تر اباسین پوری زما خاوری دی.
درپشت سرما دژ شکست ناپذیر اتحاشوروی بزرگ است.
طبق تحقیقات وکشفیات علمی انقلابات ماهیت دگرگونی رشد یابنده وتکامل را دارد.
مثل انقلاب بورژوازی فرانسه(دموکراسی) وانقلاب صتعتی انگلستان که زن را درپشت ماشین باحقوق مساوی مزد بامرد.
قرار داد.
درآغاز وقایع انسان نمیداند همه حادثه های قبل ازوقت وبی خبر چون سیلاب طوفان ها ورعد وبرق به شکل کامپلکسی تمامی ارزشها واستعداد هارا باخود می برد.
احمد ظاهر خاک شد.
اما آهنگش هنوز تازه میگردد.
درآغاز تغیرات هفت ثور مردم گروه گروه بادیدن وزیران جهت تبریکی میرفتند.
درجمع یک گروه طبق گفته جناب آماج صاحب به ملاقات غلام دستگیر پنجشری وزیر معارف آن زمان مرحوم احمد ظاهر هم رفته بود.
بعد ازملاقات احمدظاهر هم میخواست بیرون شود.
جناب پنجشیری صاحب احمد ظاهر دوباره خواست.
خطاب به مرحوم احمد ظاهر گفت که کشور صدهارهبر می افریند مگر احمدظاهر شاید درهرقرن چون یک احمد ظاهر تازه به دنیا پیدا شود.
بروازهمین سرمایه خداداد که خدا برای توبخشیده است.
برواستعداد خودرا درمیان توده های محروم ببر.
خانه ای ما درسطح بالای معرفت است.
نه در فکر پادشاهی ونه درفکرخلافت است.
از آسمان خرد خویش باران می باریم.
آتش را خاموش مینماییم
به سمت ببین مردم راحت است
رهزنان خانه کعبه را شنیده بودم.
اما رهزنان دانش علم ومعرفت را به چشم سر دیدم.
ادب احترام گذاشتن به نظریات هم طرازان است.
نه آن که تو میخواهی.
بی ادبان (ندا)را ازهم پاشانیدند.
ادب اعضا را بقه گفتن وندارا جال بقه گفتن نیست.
درخانه ای ماچون قطرات باران جمع شوید.
بزرگی را صاحب می شوید ازحرکات آهسته کم کم شوید.
کابل زمین مرکزآریانای بزرگ بود.
ازبندنغلووبندهای غوربند وپنحشیرملیونهاشمع شوید.
یک شمع دوشمع وشمع های فراوان دیگر.
میشوید درعصر نوین میان خانه ای ما منعم شوید.
اجتماع احزاب درخانه ما خود نمایی میکند.
خوش باش که خرد مندان پادشاهی میکند.
چون که به صلح تشنه ایم به بشکه آب.
وقتا که شرافت مسلط براوضاع وحشت ازتو گدایی میکند.
دریای غوربند ودریای پنجشیر دوبازوی یک تن واحد شمالی بزرگ است.
این دو بازوی یک تن واحد ساحه ومنطقه ای سبزرا ازدید سکندر مقدونی به نام باغ خدا معرفی کرده بودومقر دربار بگرام شاهان وکوشانی ها معرفی کرده بود.
هرگاهی که توجه به طرف یک بازو صورت بگیرد وطرف بازوی دیگر نه تن واحد مبدل میگردد به موجود ضعیف وناتوان.
طور مثال سبزیجات ومیوه جاتی که ازآب دریای غوربند مستفید میکردند.سبزیجاتش خیلی نازک میوه بابش شیرین شوربای چاریکاری اش مزه دار میباشد.
أب های حوض چهاریکار زود کرم زده نمیشود.
اما اب های دریای پنجشیر زود تر کرمک زده مثل قانونی ودسته همکارانش گنده میشوند.
اینها باعث آن گردیده اند که کل شمالی بزرگ را لنده غرها بگویند.
ضرور پنداشته میشود که دریاهای پنجشیر وغوربند درنقش دوبال یک پرنده قرارداشته
باشند.
عروس
بهاربگفت مرا ازریشه ام برمکن.
پروانه عاشقم شده مرا ازریشه ام برمکن.
نونهالان سویم نگاهی محبانه دارند ای عزیز.
بلبلان ازشوق ومستی دارند شوروشر ازریشه ام برمکن.
صبرتلخ
است ولیکن برشیرین دارد.
احساساتی اسپ تازی قمچین دارد.
گذشته که گذشت برنمی گردد.
تکیه برآینده میوه شیرین دارد.
دآمونه تراباسین پوری زمونژ خاوری دی.
سویتیزم انگبین سکنجبین پرمزه ای تریوجبین دارد.
درپشت سر ما اتحاد شوروی بزرگ ودژشکست ناپذیر.
آموختن ازخطاهای سیاسیون اراده وعزم متین دارد.
درخانه ای ماچون قطرات باران جمع شوید.
بزرگی را صاحب می شوید ازحرکات آهسته کم کم شوید.
کابل زمین مرکزآریانای بزرگ بود.
ازبندنغلووبندهای غوربند وپنحشیرملیونهاشمع شوید.
یک شمع دوشمع وشمع های فراوان دیگر.
میشوید درعصر نوین میان خانه ای ما منعم شوید.
عروس
بهاربگفت مرا ازریشه ام برمکن.
پروانه عاشقم شده مرا ازریشه ام برمکن.
نونهالان سویم نگاهی محبانه دارند ای عزیز.
بلبلان ازشوق ومستی دارند شوروشر ازریشه ام برمکنو
ماچرا درخانه ای ماچنین خانه های مدرن آباد نساز یم.
آیاماحق زندگی کردن مدرن رانداریم.
بلی داریم.
اول باید آگاه شویم وبعد آزاد شویم دراتحاد واتفاق انسانی آباد شویم.
درخوشبختی نسل آینده دلشاد شویم.
ازلحاظ قانون جذا حکم اعدام دوقسم است.
یکی اینکه به دارآویزان مینمایند.
دوم از محل تولدش یاوطنش تبعید میشوند.
ما افغانها نظر به شرایط جنگی آورده شده وجنگ برادر بابرادر از وطن تبعید شده
ایم درسرا سر جهان برده واسیرشده ایم.
خیلی طبعیت زیبا داریم.
بازیگران سیاسی ما کاملا بـــــی شعوراند.
این امانت مردم را به مفتی سودا مینمایندو
شما ازآقای کرزی غنی احمد زی وشرکای اقتصادی بپرسید چرا بی حیا شده اید.؟
زمین شخصی که به حساب عیاری وجوان مردی ازجانب مالک بخشیده شده است.
محفوظ است.
اما ملکیتی که به حساب تعرض به زور گرفته شده باشد.
یکصد سال بعد هم قابل بازگشت میباشد.
(خوشه چین) زیــــــبا قلـــــم میـــــزند
بانوای زمــــــانه زیبـــــا قدــــــم میزند.
کهنه های گندید ه را دور مــــی انـدازد
داود عصر نوین خوب زیبا سخن میزند.