مهرالدین مشید
کنفرانس افتضاح بار تاشکند یا همایش قدرت و نفوذ واشنگتن و مسکو
کنفرانس تاشکند پس از نشست اسلو بزرگ ترین نشست در مورد افغانستان خوانده شده
که پس از فروپاشی جامعهء افغانستان و سقوط کابل به دست طالبان یکی در مرکز
ازبکستان و دیگری در پایتخت ناروی دایر گرديد. برگزار کننده گان نشست تاشکند،
با بوق و کرنای تبليغاتی خواستند، اهمیت آن را برای افغانستان و مردمش خیلی مهم
و حیاتی نشان بدهند؛ اما پایان این نشست پرده از ماهیت این کنفرانس بیرون کرد
که نمایش مضحکی بیش نبود. امنیت و توسعهء اقتصادی افغانستان هدف اصلی این نشست
را تشکيل می داد و اینکه طالبان از این نشست چه انتظاری داشتند و به چه میزانی
به هدف خود رسیدند، یک طرف بحث است و اما آنچه برای مردم افغانستان مهم و حیاتی
است؛ تاثیر گذاری این کنفرانس ها برای گشودن بن بست کنونی است که با تاسف
دستآورد اندکی هم در این رابطه نداشت. این کنفرانس در واقع نمایشی بود که
اشتراک کننده گان بیانیه های بلند و بالای خود را به تقریر گرفتند؛ بی آنکه آب
از آب تکان بخورد و بر سرنوشت مردم افغانستانتاثیری برجا بگذارد؛ مثل همیشه این
کنفرانس هم پس از دو روز با صدور پایان نامه خاتمه یافت.
کنفرانس بینالمللی تاشکند که با عنوان ” افغانستان: امنیت و توسعه اقتصادی” و
با حضور هیأت طالبان و نمایندگان
۲۰
کشور و سازمان بینالمللی برگزار گردید. این نشست بر ایجاد حکومت فراگیر در
افغانستان، بازگشایی مدارس دخترانه و رعایت حقوق بشر، به ویژه حقوق گروههای
قومی و مذهبی، تاکید کرد.
بیانیه پایانی این نشست ایجاد حکومت فراگیر، رعایت حقوق زنان و دسترسی زنان به
آموزش، را شرط اساسی تکمیل روند آشتی ملی در افغانستان دانسته است و همچنین
احیا و تقویت اقتصاد افغانستان را یک عامل مهم در دستیابی این کشور به صلح
پایدار دانستهاست. از همین رو این نشست به «ارتقای ادغام افغانستان در روندهای
اقتصادی منطقهای» و پروژههایی که ازبکستان و افغانستان روی دست دارند، اشاره
کرده است؛ از جمله خط آهن ترمذ- مزار شريف- كابل- پيشاور ، خط برق سرخان-پلخمری
و گذرگاه حمل نقل موسوم به «ترمذ کارگو» و ایجاد یک مرکز آموزشی در ترمذ برای
افغانستان. افزون بر این، نمایندگان کشورهای اشتراک کننده نیز در سخنرانیهای
شان، بر ایجاد حکومت فراگیر که نمایندگی از تمام مردم افغانستان بکند، تأکید
کردند و آن را راهی برای تأمین امنیت، ثبات و صلح در افغانستان دانستند.
این کنفرانس که قرار بود روز دوشنبه برگزار شود، روز سه شنبه با تاخیر یک روزه
آعاز شد. دلیل اصلی تاخیر در برگزاری این نشست، مخالفت طالبان با اشتراک
نمایندگانی از گروههای سیاسی و جامعه مدنی افغانستان در این کنفرانس عنوان شد.
وزیر خارجه طالبان در این نشست گفت که طالبان میخواهند افغانستان را به مرکز
صلح، ثبات و همکاریهای اقتصادی در منطقه تبدیل کند. متقی در حالی چنین گفت که
اکنون افغانستان به بهشت تروریستان جهانی بدل شده و تمامی گروه های تروریستی
منطقه و جهان سر در آستین ملاهبت الله نهاده و به او بیعت کرده اند. متقی به
ادامه خواهان آزاد سازی ذخایر ارزی افغانستان شد؛ اما نماینده اتحادیه اروپا در
این نشست شفافیت بودجه، اطمینان از وضوح قانونی و حاکمیت قانون را از شرط های
آزاد سازی ذخایر ارزی افغانستان خواند که طالبان با اقدام های اساسی، استقلال و
ظرفیت فنی بانک مرکزی را تضمین کنند.
در ضمن واشنگتن پیشنهاد آزادسازی چند میلیارد دلار از ذخایر مسدود شده
افغانستان در آمریکا را به یک صندوق امانی در کشور سوم داده است که طالبان
مخالفت شان را با کنترل از کشور سوم ابراز کردند. چنانکه همزمان با شروع
این نشست رویترز به نقل از «سه منبع آگاه» به گفت و گو ها میان نمایندگان
آمریکا و طالبان اشاره کرد که واشنگتن پیشنهادهایی برای آزادسازی چند میلیارد
دلار از ذخایر مسدود شده بانک مرکزی افغانستان در آمریکا را به یک صندوق امانی
در کشور سوم داده است تا در مقابله با بحران اقتصادی افغانستان به مصرف برسد.
نظر به گزارش رویترز طالبان اصل گذاشتن این ذخایر ارزی در یک صندوق امانی را رد
نکرده، اما با پیشنهاد ایالات متحده برای کنترل طرف سوم بر این صندوق مخالف
است. در همین حال، وزارت خارجه آمریکا روز دوشنبه (۳
اسد) در بیانیهای گفت که برایان نلسون، معاون وزیر خزانهداری آمریکا در امور
تروریسم و اطلاعات مالی روز چهارشنبه (۵
اسد) نیز به توماس وست و رینا امیری نمایندگان ویژه آمریکا برای افغانستان به
تاشکند رفتند تا با هیات طالبان گفتگو کنند.
یک منبع آمریکایی نیز به رویترز گفته است که ایالات متحده در حال مذاکره با
سوئیس و سایر طرفها در مورد ایجاد مکانیزمی از جمله یک صندوق امانی است، که
پرداختهای آن با کمک یک هیئت بینالمللی تعیین شود. با این حال، هنوز اختلاف
های قابل توجهی بین طرفین باقی مانده است، از جمله امتناع طالبان از شرط آمریکا
برای برکناری و یا جابجایی برخی از مقامهای ارشد در بانک مرکزی افغانستان، که
یکی از آنها در فهرست تحریمهای آمریکا قرار دارد. هدف از پیشنهاد کنار گذاشتن
برخی از مقامهای ارشد طالبان از بانک مرکزی، اقدامی در راستای بازگرداندن
اعتماد به این نهاد خوانده شده تا امريکا مطمئن شود که ذخایر ارزی در اختیار
طالبان، برای مصارف خاص مورد توافق با آمریکا مصرف میشود.
هرچند کشور های حامی طالبان کوشش کردند تا نشست تاشکند را یک صدا برضد امریکا
عنوان کنند و به نقش ویرانگر امریکا در اقتصاد افغانستان اشاره کردند. در این
نشست همه طرف ها بویژه پاکستان به طور مستقیم و شماری غیرمستقیم از واشنگتن
خواستند پول های مسدودشده را آزاد کند. آنان تاکید کردند که وشنگتن پس از شکست
نظامی، از تلاش مذبوحانه برای جنگ اقتصادی علیه مردم افغانستان دست بردارد؛ اما
ابراز نگرانی شماری در نشست تاشکند پیرامون "نقض حقوق بشر به شمول وضع محدودیت
ها بر ژورنالیستان و زنان" در افغانستان به نحوی فضای این نشست را به ضرر
طالبان تغییر داد و هر نوع جوسازی و لابیگری پاکستان را به سود طالبان به چالش
کشید.
این کنفرانس، مهمترین کنفرانس در مورد افغانستان پس از زمان تسلط طالبان بر
این کشور بود که نمایندگان بسیاری از کشورهای دخیل در قضایای افغانستان در آن
شرکت کرده بودند؛ اما در این کنفرانس مهم، هیچ یک از نمایندگان کشورهای اشتراک
کننده، از مشروعیت حکومت طالبان و به رسمیت شناختن حکومت آنان، حرفی نزدند.
تمامی دلخوشی طالبان از این نشست این بود که همه کشورها و سازمانهای اشتراک
کننده به شمول آمریکا، از واژه حکومت افغانستان برای طالبان استفاده کردند.
اما توماس نیکلسون، فرستاده ویژه اتحادیه اروپا واکنش نشان داد و گفت که
اتحادیه اروپا صریح و روشن اعلام کرد که افغانستان حکومت رسمی ندارد. وی افزوده
که او در سخنان خود هیچ اشارهای به «حکومت افغانستان» و یا «مقامات های حاکم
افغانستان» نکرده، بلکه پیوسته از کلمه «طالبان» استفاده نمود. وی با کنایه به
این دلخوشی طالبان «گوش دادن، رامهارت بزرگ» خواند. رینا امیری، نماینده ویژه
آمریکا در امور حقوق بشر در افغانستان نیز گفته است که در این کنفرانس هیچ کسی
حرفی از به رسمیت شناختن طالبان نزد. این در حالی است که نزدیک به یک سال از
تسلط تمامیت خواهانهء طالبان بر افغانستان میگذرد، هرچند شماری کشور ها با
طالبان در تعامل اند و کمکهای بشردوستانه را به افغانستان ادامه دادهاند.
هنوز هیچ کشوری حکومت این گروه را در افغانستان به رسمیت نشناخته است تا راه
مقابله با مشکلات اقتصادی و بحران بشری در افغانستان، هموار شود.
طالبان با توجه به باور های عصر حجری آنان از اسلام، به اینگونه کنفرانس ها
نگاهء ابزاری دارند و در تعامل با کشور های منطقه و جهان به فریب باور داشته و
خدعه را امری اسلامی می شمارند. طالبان که ادعای میان تهی امارت اسلامی داشته و
هبت الله غایب خود را یگانه جانشین و نمایندهء خدا در زمین می خواند؛ بنابراین
طالبان مدعی اند که پیامبر با دشمنان خود در همه امور خدعه نموده است. طالبان
در این نشست نیز با همان وعده های ميان تهی در مورد آموزش دختران اشاره کردند
که جهان دیگر حرف های آنان را در این رابطه نمی پذیرند؛ زیرا این وعده ها دیگر
به دروغ های شاخدار بدل شده و بازاری برای معامله ندارند.
اینکه این کنفرانس کم ترین دستاوردی برای مردم افغانستان نداشت و جهان تا کنون
نتوانسته خمی هم بر آبروی طالبان وارد کنند تا مردم افغانستان بدین باور شوند
که جهانیان نگرانی های اصلی مردم افغانستان را درک کرده اند؛ اما پایان این
نشست نشان داد که برگ برنده در دست طالبان و آی اس آی است که خواست های شان از
طالبان به بهای زیر پا نهادن حقوق اساسی مردم افغانستان، به آموزش دختران و
مبارزه با تروریزم تقلیل یافته است. در این کنفرانس هیچ سخنرانی حتا یک اشاره
هم به برقراری نظام انتخابی و مردم سالار در افغانستان نکردند تا دست کم سنگی
بر فرق تمامیت خواهی طالبان وارد می کردند؛ اما سخنرانان در آخرین تحلیل "
قرعهء فال را برای بقای ملاهبت الله زدند و با اشاره به تشکيل " حکومت فراگیر"
البته بدون تعریف، برای برقراری تخت و تاج حکومت طالبان رجز خوانی کردند.
پایان این کنفرانس نشان داد که کشور های منطقه و جهان به بهای به قربانی گرفتن
آرزو های هزاران زن و مرد افغانستان چگونه تعامل با طالبان را در سر می پرورند.
جهانیان این نشست را زیر عنوان امنیت و توسعهء اقتصادی به نمایش گذاشتند؛ اما
کوچک ترین گام عملی برای برقراری امنیت در افغانستان بلند نکردند و چه رسد به
اینکه برای توسعهء اقتصادی در افغانستان کاری کرده باشند. کشور های منطقه و
جهان مگر نمی دانند که مردم افغانستان زیر ساطور های ستم طالبان چه فقر و
بیکاری جانکاه را تجربه می کنند و هزاران زن نان آور خانه های شان از کار
برکنار و در خانه های شان زندانی اند. طالبان بخاطر تحریف افکار ملی و بین
المللی از اصل دشواری های امنیتی و اقتصادی و سیاسی افغانستان، موضوع آموزش
دختران را علم کرده اند و بدین وسیله جهانیان را اغفال کرده و احمق ساخته اند
تا از آنان باج بگیرند.
برخورد سطحی و منافع محورانهء کشور های منطقه و جهان با طالبان سبب شده که آنان
بجای انعطاف پذیری تا تمکین برسر یک نظام انسانی و مشارکتی و انتخابی، برعکس با
صدور فرمان های کلی و سخت گیرانه عرصه های زنده گی را برای مردم افغانستان تنگ
تر بسازند. چنانکه آی اس آی از آدرس رهبر غایب طالبان فرمان جدیدی صادر کرد که
هرگونه قوانین بشری را مرود شمرد و با صدور این فرمان آخرین میخ را بر دروازهء
حقوق اساسی انسان ها و انتخابات و آزادی بیان و آزادی رسانه ها کوبید. این
فرمان استخباراتی در واقع آخرین آرزو های پاکستان را برای یک افغانستان آزاد و
مستقل و دارای مکتب ها و مرکز های آموزشی جدید و پاسخگو به دستآورد های علمی و
تحقیقی و فلسفی، برِورده ساخت. این فرمان در اصل کار زنان در اداره های دولتی و
آموزش دختران را ممنوع و حتا هر نوع حق انتخاب زنان را نیز از آنان سلب کرد.
این فرمان نتیجهء انعطاف پذیری های جهانیان با طالبان است که با صدور این گونه
فرمان های بی معنا جهانیان را به نرمش بیشتری وادارند تا طالبان با استفاده از
تقلیل دادن خواست های جهانیان، آسیاب سنگ ستم را زیر نام شریعت سنگین تر به
سینه های زنان و مردان افغانستان بچرخانند. چنانکه این کنفرانس نیات اصلی
بسیاری کشور ها را در پیوند به نگرانی های مردم افغانستان آشکارا گردانید که
گویا به بهای "بینی خمیری" یعنی آموزش دختران و مبارزه با تروریزم؛ در اصل
قربانی کردن خواست های انسانی و مشروع مردم افغانستان حاضر به سازش و تعامل با
طالبان اند. هيچ يک از سخنرانان بغض گلوی هزاران زن مظلوم افغانستان را نگشود
که هر روز برای گرفتن حق انسانی شان پیدا و پنهان مبارزه می کنند و بررغم ظلم و
تهدید طالبان صدای اعتراض خود را از این گوشه و آن گوشه برضد ستم طالبان استوار
و بی هراس و باشکوه بلند می دارند. چه رسد به اینکه از سخنرانان این نشست جهانی
آرزو داشت که صدای مظلومیت هزاران هزار انسان گرسنه و محروم و مظلوم افغانستان
شوند و کتاب پرحجم ستم روزانهء طالبان را برضد مردم افغانستان لحظاتی با بیانیه
های شان می گشودند و دست کم غم آن مادر و خانم و آن کودکی را به گوش جهانیان می
رساندند که هر روز بستگان شان زیر نام های گوناگون از سوی طالبان اختطاف و
زندانی و بعد به گونهء مرموز به شهادت می رسند. بنابراین جهانی که اینقدر
زبونانه در پای منافع خود افتاده و درد انسان داشتن در وجود شان به ابزار
معامله و سیاست بدل شده است. از آنان چگونه می توان انتظار داشت که صدای مقاومت
سیاسی و نظامی مردم افغانستان در برابر طالبان شوند و از اعتراض و خشم میلیون
ها انسان افغانستان سخن بگویند تا جهانیان می دانستند که طالبان تنها با مقاومت
شیرمردان در دره های هندوکش روبرو نیستند؛ بلکه این مقاومت نماد مقاومت سراسری
مردم افغانستان در برابر طالبان است که به شکل مقاومت سیاسی در وجب وجب کشور
موجود است و ادامه دارد. اشاره نمایندهء روسیه در پیوند به احتمال گفت و گوی
احمد مسعود با متقی شاید از مهم ترین نکات این نشست باشد و آنهم در صورتی که
این گفت و گو صلح و ثبات واقعی را در افغانستان بوجود آورد.
از آنچه گفته آمد، نشست تاشکند نمایش مضحکی بود که به نحوی از رقابت های آمریکا
و روسیه در بازی های منطقه آی پرده برداشت تا اینکه به امنیت و توسعهء اقتصادی
افغانستان بپردازد. امریکا پس خروج کامل نیروهایش از افغانستان، خواهان توسعه و
تقویت مشارکت استراتژیک و پیشبرد اهداف مشترک با ازبکستان از جمله تقویت، امنیت
و ثبات منطقه گردید؛ زیرا ازبکستان در میان کشورهای آسیای مرکزی بیشترین فاصله
را با روسیه دارد. آمریکا در آرزوی دادن امتیاز ها به ازبکستان و قرغزستان است
تا در این کشور ها پایگاه نظامی داشته باشد. از همین رو بود که رسانه ها از
نفوذ آمریکا در این نشست خبر دادند؛ اما زمانی که روسیه حمايت خود را از فیصلهء
کنفرانس تاشکند اعلام کرد و گفت روسیه حاضر است که با طالبان کار کند. پیش بینی
های نخستین را خالی از آب بیرون کرد. البته این بر میگردد، به رقابت بین چین و
امریکا و از طرفی هم بین روسیه و امریکا و همچنان مسئله سوم رقابت چین و روسیه
بر سر نفوذ در منطقه است. تحولات افغانستان به مسیر میرود که روسیه و چین
بیشترین نقش را در آینده افغانستان میتوانند داشته باشند، ممکن یکی از دلایل
آن طرح چین «یک کمربند و یک جاده» است که افغانستان بخش از آن است و حدود 100
کشور را در قاره آسیا، افریقا و اروپا به ویژه اروپای شرقی در بر میگیرد. این
طرح افغانستان، پاکستان، ایران و آسیای مرکزی، را به سکوی رقابت بین امریکا و
اروپا و از سویی هم بین روسیه و امریکا و در عین زمان روسیه و چین بدل کرده
است.
هرچه باشد تحولات جدیدی در راه است. شگفت آور اینکه هرگاه حرکت پاکستان به سوی
دهلیز واخان به هدف اتصال این کشور به آسیای مرکزی، همزمان به جنگ اوکراین درست
باشد؛ بازهم پاکستان بحیث بزرگ ترین صادر کنندهء تروریزم بازیگر نقش محوری این
بازی خواهد بود. این در حالی است که به تازگی، “تحریک طالبان تاجیکستان” اعلام
موجودیت کرد که نسخه تاجیکی طالبان پاکستان و افغانستان است. از همین رو بود که
سران کشورهای آسیای مرکزی، نشست تاشکند را ترتیب دادند تا نگرانی خود را از
ناحیه افغانستان اعلام کنند. البته تردیدی نیست که در بازی جدید پاکستان که
چراغ سبز آمریکا را با خود دارد، بازهم مدارس دینی پاکستان و به خصوص دارالعلوم
کراچی و حقانیه، مأموریت پیشقراولی را برای پیاده کردن استراتژی پاکستان در
منطقه، به عهده دارند. این موضوع در واقع محور های اصلی سفر تقی عثمانی به کابل
و گفت و گو های او را با رهبران طالبان در بر داشت.
اینکه شانگهای در مورد افغانستان ابراز نگرانی کرد و وزیر خارجه ازبکستان گفت،
این کشور به مکان امنی برای تروریستان بدل شده است. از سویی هم ازبکستان در
نشست شانگهای که افغانستان در سال
۲۰۱۲
عضویت ناظر را در آن کسب کرده بود، از طالبان دعوت به عمل نیاورد و کرسی
افغانستان خالی بود. این نشاندهنده نگرانی کشور های آسيای میانه است که در
برابر خط و نشان های طالبان بی باورانه و مشکوک نگاه می کنند. این در حالی است
که به استثنای داعش تمامی گروه های تروریستی مانند طالبان پاکستان و لشکر طیبه
و جیش محمد و القاعده و غیره به طالبان بیعت کرده اند. از سویی هم کوچک نمایی
داعش از سوی طالبان به نحوی پرده از روابط پنهان آنان بر می دارد که سررشتهء
اصلی کار را در دست آی اس آی می نمایاند. گزارش هایی وجود دارد که داعش بخشی از
شبکهء حقانی بوده و وحدت داعش و طالبان و القاعده و طالبان پاکستان برای بقای
این گروه های تروریستی حیاتی است. چنانکه سخنگوی طالبان در واکنش به اظهارات
نماینده ویژه روسیه درباره افزایش حضور داعش در افغانستان گفت: داعش در
افغانستان شکست خورده و در حال محو شدن است. این پنهان کاری های طالبان در
تبانی با آی اس آی نشان دهنده این واقعیت است که بازیگر اصلی زیر نام طالبان در
اصل جنرالان پاکستانی است که سبب نگرانی کشور های منطقه و جهان را فراهم کرده
است؛ زیرا هرگونه حضور آی اس آی در جغرافیایی حکایت از صدور تروریزم دارد.
پایان