عبدالو کیل کوچی
نساجی گلبهاردر مسیر جنبش کارگری افغانستان
یکی از بزرگترین دستگاه تو لیدی در شرق جهان فابریکه نساجی گلبهار مجهز با عصری ترین تکنالوژی صنعتی با چرخش بینظیرتولیدی و نیروی کاری بیش از پانزده هزار کارگر ماهر ومجرب در مقام نخست زیر بنای اقتصادی افغانستان ومنطقه قرار داشت .
نساجی گلبهار در سال ۱۳۳۲ خورشیدی بسرمایه ی مختلط دولتی وخصوصی به شرکت عبدالمجید زابلی وکمکهای تخنیکی کشور آلمان در دشت شیرخانخیل ولسوالی کوهستان ولایت کاپیسا بنا نهاده شد .
دستگاه نساجی گلبهار با چرخش ده هاهزار پایه ماشین تولیدی وصنعتی ،ساختمانی و پرزه سازی انرژی برق ومواد کیمیایی با نیروی پانزده هزار کارگر تولیدی وتدارکاتی واشتغال نیم میلیون زارع وکسبه کار دام پروری وتیم اکمالاتی ورفاهیت هزاران تاجر بازار داخلی وصادراتی بخارج کشوریکی از مشهور ترین دستگاهی بود که عظیم ترین
مجتمع انسانی را باکارایی عالی ومسلکی فعالیت شباروزی داشت.
کار گران نساجی گلبهار بر پایه ی رشد وبیداری وداشتن شعور کارگری واندیشه ی
مبارزه در جنبش رهایی بخش طبقه ی کارگر نقش اساسی داشتند که بوسیله کارگران
پیشتاز واندیشمند همچون عبدالقدوس کارگر ، نجم الدین کارگر ، لطیف کارگر ،غنی
کارگر ، حمید کارگر ، جیلانی کارگر ، ربانی کارگر ، رهبری میشد .
با تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۳۴۳ نخستین کمیته ی حزبی کارگری
بکمک ورهنمایی دستگیر پنجشیری ،عبدالهادی کریم ، به پیشوایی عبدالقدوس کارگر
برادر عبدالهادی کریم ایجاد گردید ودر سال ۱۳۴۵ خورشیدی کمیته ی حزبی کارگران
به شرکت رحمت اله فتح اله ، عبدالوکیل کوچی وعبدالوکیل فولاد در تمام شعب
نساجی بسط وگسترش داده شد .
ح د خ ا مطابق به پالیسی های ترقی خواهانه ی خود کارگران را در کلکتیفهای
کارگری ، سواد آموزی ، آموزش سواد سیاسی ومطالعه کتب وآثار مترقی ، کلپهای
سپورتی ،اتحادیه های صنفی پرورش داد که با تجهیز دانش سیاسی وکسب اندیشه ی عالی
وکارایی مسلکی اتحادیه ی بزرگی را تشکیل داده و در پیوند با اتحادیه های کارگری
سایر فابریکات ودستگاه های کارگری افغانستان وپیروی از اهداف مشترک ودرهمیاری
به خواستهای صنفی کارگران پرچم مبارزه را علیه ارتجاع ،استبداد وآمپریالیزم بر
افراشتند .
کارگران جنبش رزمنده نساجی گلبهار درمبارزه بر ضد انواع ستم ، ظلم وبیعدالتی همانند سیل خروشان از هیچ تهدید غل وزنجیر وزندان نهراسیده با روحیه ی رزمنده گی وعزم آهنین آزادی وحق خواهی بمثابه قوی ترین عضو خانواده ی جنبش ترقیخواهی کارگری افغانستان در پیوند با متحدین طبقاتی خود دهقانان وروشنفکران نقش اساسی خود را در رشد شعور مبارزه ی طبقا تی با سهم انقلابی ایفا نمودند .
کارگران نساجی گلبهار در پیوند با اتحادیه های کارگری دستگاه های صنعتی پایتخت
کشور ماشینخانه ی پلچرخی ،مجتمع پارکهای صنعتی ، فابریکات جنگلک وسیلوی مرکزی
وهمچنان در ولایات فابریکه نفت وگاز شبرغان ، مجتمع صنعتی بغلان ، تاسیسات
صنایع قندر ،هرات شبرغان ،پروان ، قندهارودیگرنقاط کشور درمبارزات مشترک بخاطر
تحقق عدالت دموکراسی وتامین خواستهای صنفی برحق کارگران پرچم مبارزه را متحدانه
برافراشتند .
پس از رویداد هفتم ثور ۱۳۵۷ بر اساس اهداف ح د خ ا وپالیسی رفاه همگانی دولت
وتضمین حقوق کارگران بمنظور رشد طبقه ی کارگر درکشوربمسله آموزش سواد کارگران
وکسب دانش سیاسی آنها کورسهای سواد آموزی وآموزش سیاسی ایجاد گردید که بوسیله
ورزیده ترین آموزگاران کادرهای حزبی تدریس میشد .
همچنان بمنظور تامین خواستهای کارگران بشکل سیستماتیک وهمه جانبه شوراهای کارگری در تمام نقاط کاری کارگری وشورای مرکزی در پایتخت کشور ایجاد گردید که متضمن حقوق وتامین اهداف والای کارگران ورهایی از استثمار وستم طبقاتی بود . دولت ج د ا بخاطر بهبود وضع معشیت کارگران با بلند بردن مقدار معاشات ،حق استراحت ، افزودی معاش کارگران ، اعطای مواد کوپونی رایگان ، بیمه صحی کارگران ،توزیع خانه رایگان وسایر خدمات معشیتی را بعهده داشت . همچنان بخاطر رشد سطح دانش کارگران وبلند بردن مهارتهای مسلکی ومشاغل حرفوی کارگران در تاسیسات مسلکی داخلی وخارج از کشور زمینه های تحصیل را برای کارگران ذکور وقشر اناث مساعد ساخته بود .
حزب ودولت دموکراتیک افغانستان تحت رهبری خردمندانه ی زنده یاد ببرک کارمل کادر ها و نماینده گان فعال وموثر کارگران را در مواقف بلند حزبی ودولتی در تصمیمات حزبی ودولتی روی سرنوشت زحمتکشان افغانسان سهیم وشریک میساخت وهمچنان روابط کلیکتیفهای کارگری جمهوری دموکراتیک افغانستان با ایجاد روابط دوستانه و همسویی با کارگران جهان ومنطقه تحکیم می یافت که ارتجاع منطقه و آمپریالیزم را بلرزه در آورده بود .
از همین رو دیری نگذشته بود که ارتجاع داخلی این غلامان حلقه بگوش زیرنام دین ومذهب بفرمایش وپشتیبانی تجاوزکارانه ی قدرتهای استکباراتی جهانی قدرت را اشغال نمودند و تمام زیربناهای اقتصادی وفرهنگی کشور را به آتش کشیدند وفرزندان زحمتکشان کشور را از نعمت سواد مکتب و شغل وکار کسب ولقمه نان محروم ساختند .
این داره ماران اجنبی پرست فرزندان مردم وطلاب معارف را بجرم مکتبی بودن وسرلچی ترور میکردند وفرزندان شوم خود را در کشورهای امریکایی واروپایی با ناز ونعمت بتحصیل میفرستادند. این تبهکاران تاریخ بخاطر خوش خدمتی به پاکستانی ها باداران خارجی خود بروی دختران در مکاتب افغانستان تیزاب پاشیدند ولی دختران خود را در آغوش ولینعمتان امریکایی این صاحبان دالروکلدار میفرستادند .
زمانیکه داکترنجیب اله به ادامه سیاست مشی مصالحه قبلی ، این بنای بزرگ اقتصادی کشور یعنی نساجی گلبهار را درسال ۱۳۶۷ خورشیدی به حزب اسلامی گلبدین بخشید
حزب اسلامی گلبدالدین تمام تاسیسات زیر ساختی وافزار ماشینی ودارایی های بود ونبود فابریکه را که به میلیاردها میلیارد دالر از خون عرق ریزی مردم زحمتکش افغانستان میرسید توسط تروریستان آدمکش اسلامی این مدعیان کاذب وریا کار ومنافقین اسلامی پس ازچور چپاول واختلاص وغارت سرقت آنچه در حد توان شان بود از طریق بیراهه به پاکستان انتقال داده شد که اینک نمونه ی پس از تحویلی حزب اسلامی گلب
الدین ، به این حالت رسید که نمونه ی آنرا بچشم سرمطالعه میفرمایید.
اینست نمونه ی خدمت حزب گلب الدینی به اسلام واسلامیت .قضاوت مربوط به بیننده ی عزیز میشود.
همچنان این نابکاران تاریخ ودشمنان هستی وشرف افغانستان تمام تاسیسات وتجهیزات دفاعی اسلحه وطیارات نظامی وتانکهای رزمی این نوامیس ملی را در بدل هفتاد هزار دالر امریکایی و تقسیم آن درمیان «سه نفراعضای رهبری حکمرانان جهادی همانوقت»
هوتل انتر کانتینن تال که قلم از نام آنها میشرمد تحویل اربابان وباداران پاکستانی خود نموده ودربازارهای پاکستان به لیلام گذاشتند .
این شیاطین مذهبی پس از آنکه افغانستان را در جنگهای میانگروهی وتنظیمی خود بگورستان وجهنم تبدیل نمودند هزاران نفر را بشهادت رسانده وصدها هزار دیگر را زخمی ومجبور به ترک وطن نموده متباقی مردم مستضعف افغانستان را در حالت فقر مرض بیسوادی بیکاری ، مرض ، تفرقه ، جنگ ونا امنی شدید بگروگان گرفتند آنگاه بدعوت قوتهای نطامی از ۴۸ کشور کافر ومسلمان بروی خاکستر های سیاه کشته گان با تکیه برپله های قدرت باز هم خاک بچشم ملت زده در خطابه های نمایشی وشیطانی خود برای فریب مردم اذهان مردم دهن کجی نموده میگفتند که ما از کشور دفاع کردیم .درحالیکه اینها بخاطر ادای خدمت به باداران کافر ومسلمان خود ونگهداشتن خود را در ننگین ترین قدرت دولتی آنهم با چور وچپاول درارایی های مردم از تانک تاتخم مرغ در سایه ی خارجی وناتو خون ملت را نوشیدند وکشور را به جایگاه تروریزم جهانی ویرانه تاریخ مبدل ساختند ننگ ونفرین بر ارتجاع واستبداد .
در حال حاضر نتیجه ظلمها وغارتگری های نیروهای تنظیمی بود که کشوربه فروپاشی اقتصادی ، اجتماعی ،فرهنگی وسیاسی روبرو گردید. چنانچه فلج سکتور خصوصی ودولتی ، بیکاری کارگران ، طویل شدن صفوف گدایان که دل سنگ آب میشود ، فروش فرزندان ، سیل آواره گان ، ظلم روز افزون ایران وپاکستان بر مهاجران کشور ما ، سکوت یا غیر موثر بودن سازمان ملل متحد بدفاع از خلق افغانستان که این سوال را در ذهن انسان بجود می آورد که آیا این سازمان بیک شعبه امر و نهی امریکا وانگلیس مبدل گردیده باشد که با سکوت مرگباروصدای غیر موثر این سازمان مردم افغانستان همواره رنج میکشند .
ولی از طرفی فریاد جارچی های فرمایشی ونوکران گوش بفرمان ایالات متحده درجنگ اوکراین باروسیه گوشها را کرنموده درحالیکه در ارتباط به آن از اظهارات وشواهدی تصورمیشود که امریکا بار دیگر تقلای اشغال افغانستان جنگ نیابتی را به تلافی اوکراین به منطقه بکشاند یا اینکه جنگهای خونین امریکا در عراق سوریه لیبیا افغانستان وجنگ نیابتی آن در فلسطین آیا جهان نظاره گر چنین بحرانهای خطرآفرین وتبهکن میباشد ؟
هموطن عزیز این شمه ی مختصری از نسج گرفتن جنبش کارگری وعکس العمل قوه ارتجاعی وتجاوزات از خارج درافغانستان بود که نتایج آنرا به قضاوت تاریخ گذاشته اکنون برای نجات وطن از بدبختی کشور به اتحاد نیروهای صادق راستکار دموکرات متعهد ومسول ودلسوزان راه نجات خلق ستمدیده ی افغانستان نیازمند است که این بمثابه یگانه راه نجات کشور از فقر مرض بدبختی نفاق وتعصبات قومی لسانی جنسیتی مذهبی سمتی و دفاع از وطن دربرابر تجاوزات دشمنان داخلی وخارجی میباشد .
دیده شود ملت هردم شهید کشور زمانیکه از خوابهای فریب تبلیغاتی دشمن بیدار شده
دوست را از دشمن تشخیص دهند آنگاه با موضعگیری هوشیارانه ،علمی وعاقلانه میتوان
دروحدت و همبستگی ملت ستمدیده وزحمتکش افغانستان وطن را نجات داد .
زنده باد اتحاد وهمبستگی کارگران وسایر زحمتکشان افغانستان .
با عرض حرمت
وکیل کوچی