خوشه چین
عجله کارشیطان است
فهمیـــدن وقــــــت ونــاوقـــــت نـــــــدارد
زمــان خـــوش بخـــت وبـــد بخــت نــدارد
مــــربوط میشودبه شــــــعوروآگـــــاهی افراد
احساس مسؤلیت ضرورت به تاج وتخت ندارد
((خوشه چین))خیلی نارام است دلسوزی رواست
قلم وکتاب ماراسوختاندندبیش دشمن سخت ندارد
آتش ودود
کی زورنیافت که ظلم نکرد کی پول نیافت که سود نخورد.
کدام بداخلاق دزد مدرسه ومسجد لت ازدست شخ بروت نخورد.
آن موش احمق بوده است درزندگی روزگارجهاد باتنظیم طالب.
برایش ظیفه دادند جهت ویرانی نهاد ها ازبرکت آتش دود نخورد.
آنکه حکومت همه شمول اعلان کرد کی بود.؟
خاندانی به زوروپول خرچ ازبیگانه حکومت کرد.
حزب دموکراتیک خلق افغانستان (خلقی)قدرت را تقسیم بین خود کردند.
هرگاه میلی به سهم گیری می شد دیگران کشته میشدند.
پرچشمش هذالقیاس ازداخل کشورشروع تابه بلغاریا چکوسلواکیا وجمهوریت های ماسکاوتحقیرکردن دیگران جزء کرکتراخلاقی بود.
اگرجمعیت آمد درخانۀ همه جمعیت وفورنعمت آمد.
برسردیگران خانه مردم گرفتن حتی اهل هنود قیامت امد.
بعدش طالب آمد زدن زدن کشتن کشتن مخالفینش جالب آمد ازتخریب تاک ومزرعه تابه بینی بریدن دوشیزه ها دریغ نکردند.
بی پنجاودو آمد به سرکردگی کرزی وغنی احمد زی هردوآمد. دربن تقسیم قدرت بین باند مافیای قدرت که اصلا توجه به مردم نداشتند مزدوربیگانه دراس کرزی وچند دزد معامله گردیگر اینجوری آمد.
درجهان اخلاق وشرافت ووجدان میان جامعه ومردم مرض ناجوری آمد.
همه را گدا تربیه کردندوتابه امروز ادامه دارد.اکنون همان طالب وحشی بیگانه ازشرافت واهلیت به حساب هم اندیشه بودن خود ازبک وتاجک پشتون تقسیم وظایف به حساب برتروبرترین درجه یک ودووسه میگویند که حکومت همه شمول.
دوستان محترم!
قبلا اعلان نموده بودیم که خانه ما جهت تصمیم گیری های سیاسی آماده است.
زمان درکاراست تاکه دیکور وساختمان فرعی مبل وفرنیچرش ومنظره اش آماده گردد.
عجله کارشیطان است
آزادی حدومرزندارد.
این اندیشه است که برای دریافت آزادی کنش وا کنش تعین مینماید
مقاومت را به جبهه متحرک وطوفان کوهی ودره تبدیل تبدیل کرد.
ورنه دربند آب گردان موشها رخنه مینمایند.
حمامی را آب کنده کاراست.
جانب ما را آزادی آب رو عزت.
جانب مقابل را گریز تاریخ شرمنده کاراست
نسیم صبگاهان روان میکند.
دعوت ازغول برای شدن انسان میکند.
آب شفاف ومنرال جهت سرسبزی وصحت یابی
برای دشمنان خود حتی پاکستان میکند.
اگر به انسانیت سرتعظیم فرود نیاوردند فردای این روز.
قیامت کبرا را با باد وبرف وژاله ازدوشاخ ،جنوبی شمالی، خنجان میکند.
کوشش کنید که ازهستم صحبت کنید.
سعی نکنید که فردا ازبودم صحبت کنید.
اگرامروز تکیه بر بودم مینمایید.
اقرار فلسفه عاقلانه است ورنه برخمودوجمودم مینمایید.
ساختن بهتراست ازبا ساختن.
باختن است هردم باساختن.
استقلالیت فکری عملی فکری میدهد.
از(خوشه چین)این حرف است برای پرداختن.
همین لحظه اشغال هستی
عقلت را ازدست داده ای اشغالگر قلمت را گرفت امکانات آذوقه لقمه نان دهن وشکمت را گرفت.
دردستت تفنگ داد وظیفه کشت چرس بنگ داد.
تورا غول ساخت به کشتار همدیگر مشغول ساخت.
فاجعه آفرین را باید اعدام کرد.
باوجدان را جانشینش قا یم مقام کرد.
ما باید انسان اندیشی کنیم دشمنی را تبدیل به خویشی کنیم.
لویه جرگه فاجعه ای نو می آفریند به تکرار.
تهداب گذاری را به بینش ودانش سلام کرد.
جریان سیاسی به مثابه ماشین منافع جامعه است.
صلاحیت راندن چنین ماشین را دراختیار آدم های نگذارید که توان ببخشید گفتن را ندارد.
ببخشید رفیق عزیز درهمینجا یک سهوا صورت گرفته بود.
چون همه کارهای ما امروزی برای بهبود فردا است.
توجه ما رابرای فردا. معطوف میداریم:
حوادث خون بار از دست متکبرین فاجعه امروزی را ببار آورده است.
برای من گفتند که خیلی آهسته حرکت میکنید.
بلی!
سنگ پشت آهسته حرکت میکند.
هفتصد سال عمر می بیند.
پرش کردن متناسب به نوعیت تهداب است.
تهداب اگرخام بود پای خود آدم گور میرود.
تاکه میتوانیم تهداب را باقاعده وسیع پخته میسازیم.
مقاومت درمقابل زلزله را محاسبه مینماییم منطقه سیل بررا شناسایی مینماییم.
صلح ازخانه ما پیاده میشود.
به کدام دلیل.؟
ما قدرت نمیخواهیم محیط انسانی میخواهیم.
قدرت را به خردمندان باشرف واگذار میسازیم.
آن هم به شمار نوک انگشت نه به شمار فیر مرمی.
درخانه ما صداقت است شرافت است انسانیت است وجدان است ورفاقت است.
زمانی که صلح پیاده شود.
درجنگل برای پرنده جای تنگ نیست.
در بحر جای ماهی تنگ نیست.
درمیان جامعه انسانیت وآدمیت را ننگ نیست.
روزی دربلجیم درساعت درسی زبان هالندی پرسیده شد که شطرنج ازکجا آمده است.
یک جوان افغانی پاسخ داد فکرمیکنم که ازبغداد آمده باشد.
یک،تبعه ایطالوی جواب داد که کشورهای عربی درآن سطح فرهنگی نرسیده بودند.
شطرنج حاصل فرهنگ فارس است.
درسرزمین آریانا چراغ معرفت روزتاروز رشنایی میداد.
اما برای اولین سکندر مقدونی آمد چراغهارا خاموش کرد.
باردوم اعراب بادیه نشین آمدند چراغهارا خاموش کردند.
بارسوم سیاست های عبدالرحمن خانی سیاست چراغ کشی را رواج دادند.
به تعقیبش نادرخان دوران جهاد عین مطلب را تعقیب کرد طالبان راه بی شرمی را تعقیب کرده روان است.
من همیش بحیث انسان جهت قدرشناسی نزد دیگران میروم.
اگرکسی قدرشناسانه آمد دوچند قدر میدهم.
برخلافش اگردرفکربازی باشد.
بازیگرخوب هستم چنان برفرق بزنمش که ازجایش نخیزد.
کثافت خاینین به وطن تحت هیچ فورمول حل نمیشود.
فقط گند تیزابی است که سوختانده شوند.
خانه ای ما
آگاهی آزادی آبادی
درخانه ما که آمدید با مغز خالی نیایید.
جیب های پرشمارا کارنداریم.
باز مجبورهستیم کثافت شمارا ازلحاظ فزیکی به تعریف بگیریم.
موضوع : کثافت
کثافت به دو نوع است.
۱ـ کثافت وزنی: هرگاه وزن یک جسم را تقسیم بر حجم اش کنیم کثافت وزنی آن بدست میاید. d=w/v
۲ـ کثافت کتلوی: هرگاه کتله یک جسم را تقسیم بر حجم اش کنیم کثافت کتلوی آن بدست میاید. d=m/v
تعریف: وزن ویا کتله فی واحد حجم را کثافت گویند.
واحد کثافت g/Li است
کثافت آب در 4 c° در فشار یک اتمسفیر 1g/Li است اجسام که کثافت آنها از کثافت آب کمتر باشد بنام اجسام شناور، و اجسام که کثافت آنها از کثافت آب بیشتر باشد بنام اجسام غیر شناور یاد میشوند.
برای در یافت کثافت جامدات که شکل منظم هندسی نداشته باشند.
توسط ترازو وزن آنرا دریافت نموده یاد داشت میکنیم.
حجم آنرا مانند تجربه دوم دریافت میکنم.
با تقسیم نمودن وزن بالای حجم کثافت آن دریافت میشود.
قلم قلم قلم
کتاب کتاب کتاب
برای ما می آورد
آفتاب آفتاب آفتاب
می باراند
باران باران باران
آسمان
به اتفاق هم
می رویانند
گلان گلان گلان
چه عجب ترانه شاد
ورد زبان اطفال نازنین
به طالب بگویید که تورا نده شده دربار خدایی.
روی تو باذغال گشته است سیا.
تورسوای تاریخ وجهانی.
تووحشی عصر اختراعات وانکشافات شیطانی.
هرلحظه میخوانیم.
لا حول والله قوت الاه بالله.
تو که آگاه شدی یعنی تاریخ گذشته خودرا باتمامی حوادثی که(کشتار جنایت فاجعه اشغال سرزمین بومی ها توسط مهاجمین ونقش امپراتوران بااهداف دور ونزدیک شان که ما شاهدمناظرکنونی هستیم) تابه همین دم میدانی.
یعنی که ماره درافتراق نگه داشته اند.
نتوانسته ایم که به خود بیاییم.
اگربه خود آمدیم جنگ خودی ختم است مبارزه برای آزادی خواهی آغاز میگردد.
احمق ترین افراد مبارزین مدافعین توده ها بودند.
توده ها را درگرو بنیاد اخوانالمسلمین گذاشتند.
نان شان راهم گرفتند قلم شان را گرفتند. کتاب شان را سوختاندند.
کنون مانند کرگس نزد عقاب میروند مانند روباه درنزد شی
احمق ترین افراد مبارزین مدافعین توده ها بودند.
توده ها را درگرو بنیاد اخوانالمسلمین گذاشتند.
نان شان راهم گرفتند قلم شان را گرفتند. کتاب شان را سوختاندند.
کنون مانند کرگس نزد عقاب میروند مانند روباه درنزد شیر
ما به همه یک رنگ میباشیم.
تهداب پخته درزیر سنگ میباشیم.
دیوار بلند سینه پناه دور ازچشم بیگانه.
عیاریم رسالت مند مسول نگهداری ناموس وننگ میباشیم.
برای برداشتن عیب های بزرگ نخست از عیب های کوچک باید آغازکرد.
برای آموختن ریاضیات عالی اول باید ازشمارش سلسله اعداد شروع کرد.
برای ازمیان برداشتن قوی ازبین بردن دشمن های کوچکت (مزدوران)را دنبال کرد.
خانه ای ما
آگاهی آزادی آبادی
عیاران صیقل شده های جامعه انسانی میباشند.
همیشه چون الماس وزمرد ازمیان توده خاک(سیا سیون بازاری) بیرون کشیده میشوند.
ازباران معرفت آب بحر بسازیم.
تاکه زنده جانهای بحری صاحب کاشانه ای خود گردند.
ازروییدن ورشد معرفت جنگل بسازیم تاکه دنیا وجهان حیوانات وخزنده شکل بگیرد وانسان رهنمای شان.
دربین حیوانات انسان ضعیف موجود هستی بود.
برای بقای خود دست به شناخت ودرک تابه تسخیرزدند.
یگانه راه نجات انسان(افغان)ازبد بختی تسخیر ومهارجنگ است.
ما باید آگاهی خودرا بالا ببریم که جنگ را به نفع صلح تغیر بدهیم.
دوچیز انسان را درمقابل آیینه(مردم) پاک وشفاف نشان میدهد.
اول: کیسه وصابون بعدازحمام.
دوم: وجدان پاک وصداقت دراجرای عمل.