م. نبی هیکل
مرور مجدد بر ( حیوان ناطق)
مقاله اینجانب زیر عنوان (حیوان ناطق یعنی چه) که هفته ها قبل در سایت آریایی به نشر رسید، مورد اعتراض یکی از خوانندگان به نام عثمان نجیب قرار گرفت. آقای عثمان نجیب نگاشته اند که:
ربطِ این نگاشته را با سیاههی خود نهدانسته و به مرورِ آن پرداختم سَرِی و تَهیی از آن نه یافتم. قبل از پرداختن به پاسخِ آقای هیکل نوشتهی شانرا که زیرِنام حیوان ناطق یعنی چه؟ بازرسانی میکنم...
امیدوارم آقای عثمان نجیب تنها به دنبال رابطه در آن مقاله قرار نگرفته بلکه عصاره آن مقاله را از نظر علمی مورد بحث قرار دهد.
از آنجایی که آقای نجیب ربط عنوان مقاله را با بدنه آن نتوانسته بیابد میخواهم آن رابطه را برجسته گی بیشتر دهم. رابطه اول این است که انسان ( اگر ما خود را با آن هویت معرفی میداریم) بحیث حیوان ناطق تعریف شده است. این رابطه همه ی انسانها را بهم پیوند میزند. رابطه دومی این است که مقاله متذکره انسان را بحیث حیوان ناطق شناخته و منطقی بودن این حیوان را با مثالها توضیح کرده است. و در هردو مورد با عثمان نجیب و با مقاله وی رابطه دارد. شاید تعریف آقای عثمان از رابطه یک تعریف متفاوت باشد.
عصاره مطلب مقاله بنده زیر عنوان (حیوان ناطق یعنی چه؟) این است : در حالیکه انسانها همه حیوان ناطق پنداشته میشوند تفکر انتقادی برخی را از برخی متمایز میسازد. در مقاله متذکره برای بحث بیشتر رساله ( اشتباهات منطقی) را بحیث منبع تذکرداده ام. تفکر انتقادی روشنفکران افغان در عرصه فعالیت سازمانی و سیاسی نیز به گونه مثال یاددهانی گردیدند. و به گونه مثال تیپیک مقاله آقای عثمان نجیب مورد بحث بیشتر قرار گرفته است. دلیل انتخاب این مثال آخری این بود که در نقد روشنفکران افغان و مسایل سیاسی خیلی زیاد نوشته بودم و این بار با یاد آوری آنها بسنده نمودم. از آنجایی که این بحث از یکسو بصورت مکرر بوسیله آقای عثمان نجیب مطرح و مورد دفاع قرار گرفته و از سوی دیگر موضوع مهم ملی در شرایط کنونی میباشد، آن را مثال اساسی مقاله متذکره قراردادم.
آقای عثمان نجیب حق دارد از موضعگیری خویش دفاع نمایند وتا پایان عمر برآن بایستد. موضعگیری ما متفاوت است اما ما باید منصفانه و عاقلانه به این مساله برخورد نماییم. قسمت دوم مقاله بنده در مورد تجزیه زیر عنوان( تجزیه چه دشواریهایی را حل مینماید) برخورد اینجانب را با صراحت بیان مینماید.
من این واکنش آقای نجیب را میستایم زیرا وی نیز مانند آقای عزیز پور این خصیه نیکو را دارد که بر مسایل بحث مینماید و موضعگیری اتخاذ مینماید. و این موضعگیری را در مسایل مهم انجام میدهند. این دو خصیصه قابل تقدیر و ستایش اند. باید افزود که قلم عثمان نجیب مانند شمشیر ( شاه دو شمشیره) هر سری را که خواست مورد حمله قرار میدهد.
رابطه دیگر مقاله (حیوان ناطق یعنی چه؟) با مقاله عثمان نجیب این است که در دسته تفکر انتقادی ابتدایی قرار میگیرد. برای وضاحت این دسته بندی را معرفی مینمایم.
مشکل درک متن ساده نیست و بسیاری ها با درک متون مشکل دارند. این یگانه دشواری نبوده که آقای عثمان با آن روبرو گردیده و نتوانسته آن رابطه را دریابد بلکه محتوا و استدلال اصلی را نیز نتوانسته تحت تاثیر اشتیاق دفاع از خویشتن، ببیند. مشکل عام دیگر را این طبقه بندی از تفکر نشان میدهد. تحقیقات جدید سایکالوژیک نشان داده که از دو نوع سیستم تفکر (سیستم یک و سیستم ۲ ) [1]میتوان سخن گفت. بر همین مبنا میتوان پروسه تفکر را به چند مرحله تقسیم کرد.
1. مرحله تفکر حیوان منطقی: هر آدمیزاد بر اساس دانش، تجربه و عقلانیت خویش سنجیده عمل مینماید.
2. مرحله بخوان- بشنو- بپذیر: در این مرحله خواننده یا شنونده هرچه را میشوند و میخواند می پذیرد. اما وی دارای سواد است ممکن باسواد بالقوه باشد یا بالفعل.
3. مرحله بخوان- بشنو -واکنش فکری: در این مرحله خواننده و شنونده در مورد آنچه شنیده یا خوانده واکنش نشان میدهد اما چیزی ماهوی بر دانش موجود نمیافزاید.
4. مرحله بخوان-بشنو- بیاندیش- بیافزا: در این مرحله شنونده یا خواننده بر دانش موجود، یک دانستنی ماهوی میافزاید.
5. مرحله اکتشاف و اختراع
این دسته بندی کار ابتدایی بنده نتیجه تحقیقات شخصی در این عرصه میباشد و بدون شک یک نقش رهنمودی دارد، زیرا به ندرت اتفاق میافتد که فردی بصورت کامل در همه ی موارد در یک مرحله قرار گیرد.
عثمان غنی در دومین اعتراض خویش میفرماید:
حالا توضیحاتِ مقدماتی حقیر!
لازمهی پرداختن به نقد و بررسیهای نقادانه چنان است که پابندِ اصولِ علمی و منطقی تعریفها باشیم.نقد بحثِ گندم تُول کردن نیست که خروارها را خِرمن کنیم تا مردم بگویند فُلانیخان خِرمنِ کلانی دارد. چون مردم بیخبر اند که محتوای داخل گندمها چیست؟...
آقای عثمان نمیگوید این لازمه ها کدامها اند اما از نظروی فقط باید (پابند اصول علمی و منطقی تعریف ها باشیم...) باز هم توضیح نمینماید اصول علمی و منطقی تعریفها کدام ها اند. عثمان میخواهد مرا با کلمات بترساند.
وقتی سایر مقالات عثمان نجیب را مطالعه مینمایید، آنگاه میدانید که حقیقت را بیان داشت وقتی نوشته است:
به دلیلِناتوانی های بیخاتمهی صحی و به دلیل ایجاباتِ پژوهشی نه توانستم همه نقاط و نکاتِ سراسر غلط و دُگم و بی موازنهگی های نوشتاری آقای هیکل را ردیف کنم...
به بیان وی عثمان به درد بیدرمان مبتلا است و توانایی ایجابات پژوهشی را ندارد ، حتی نمیتواند آن غلطیها و دگما و بی موازنگیها را ردیف نماید. حتمآ بر اساس الفبا میخواست ردیف نماید! اماوعده میدهد که: (اگر حیات باقی بود انشاءالله در هفت روزِ بعد به پختهتکانی این نوشتهی شان خواهیم پرداخت تا مداوا شوند که سخت علیل و رنجور اند).
تناقضگویی وی آشکار است به دلیل... نتوانسته ردیف نماید ، اما اگر حیات باقی بود... پخته تکانی خواهد کرد. در این پخته تکانی وی را تنها نخواهم گذاشت.
آقای عثمان در آغاز مقاله خویش در رابطه با (حیوان ناطق یعنی چه؟) تعریف تیوریتیکی از تجزیه، علل و ابزار آن بیان داشت که به آن نمیپردازم. زیرا در این مقاله خواستم به پاسخ اعتراضات وی در مورد مقاله ( حیوان ناطق یعنی چه؟) بپردازم.
هرچند بعید به نظر میرسد که عثمان نجیب نه تنها به علل (ناتوانیهای بی خاتمه ی صحی و به دلیل ایجابات پژوهشی) بتواند اصول علمی و منطقی (یعنی هردو نوع اصول) تعریفها را و همچنان (ایجابات پژوهشی) را توضیح نماید، با آنهم آرزومندم قبل از هر بحث دیگر به آنها بپردازد، تا در آینده آن را در بحث های خویش در نظر گیرم.
از توجه شما تشکر
حیوان ناطق یعنی چه
: