پوهاند محمد بشیر دودیال
معرفی مختصر شهر مهترلام
شهر تاریخی مهترلام، مرکز اداري ولایت لغمان بوده که دربین عرض البلد ۳۴ درجه ، ۳۲ دقیقه و ۳۲ ثانیه و ۳۴ درجه ۴۷ دقیقه و ۹ ثاینه ی شمالی و ۶۹ درجه، ۴۸ دقیقه و ۳۸ ثانیه و ۷۰ درجه، ۲۱ دقیقه و ۲۳ ثانیه طول االبلد شرقی موقعیت دارد. ولایت لغمان در شرق افغانستان موقعیت داشته، که فاصله ی آن از ولایت کابل به یکصد کیلومتر میرسد. شهر مهترلام دربین دامنه های دو کوه واقع شده که این کوه ها شاخه های کوچک از سلسله هندو کش اند. دو دریای الي شنگ والینگار در دو کنار این شهر جریان دارد که بعد باهم یکجا میشوند و بالاخره به دریای کابل میریزند. کلمه ی "مهترلام" ریشه در زبان باستانی آریاني (Mirhrat+damana)داشته که در اوستا Mirhratبه معنای مهر بوده، ولی در تغییر شکل damanaحرف d به Lتبدیل و شکل( lam) را اختیار نموده است. این شهر کهن طی سالهای اخیر و دوران معاصر ه یکی ازشهرهای جدیداً تشکیل شده در افغانستان ظهورنمود؛ شهرمهترلام طی تشکیلات تجدید نظر شده ملکی در ۱۹۶۴م. بحیث مرکز ولایت تاریحی لغمان قرار گرفت، درحالیکه قدامت تاریخی آن به ازمنه های خیلی سابق بر میگردد. طبق بعضی از روایات تاریخ آن به دوران توفان نوح(ع) میرسد؛ زیرا طبق یک روایت کهن نام مهترلام از نام پدرحضرت نوح(َع)گرفته شده است، و نام او(مهتر لمک) بوده است. موصوف خود نبي بود. طبق روایت دیگری؛ منطقه ی مهترلام کنونی محل دفن نوح (ع) میباشد، که وجه تسمیه مهتر لمک بنابر همین دلیل است. بعد ها در تلفظ و شکل نوشتار آن تغییر رخ داده و به مهترلام تبدیل گردیده است.روایتی نیز وجود دارد که طبق این عقیده(محل دفن نوح) سلطان محمود غزنوي به مهترلام بابا ادای احترام نمود و به آن حیثیت یک زیارت متبرک را داد، در نزدیکی زیارت باغ باشکوه اعمار نمود، یک مسجد را بنا نهاد و با کشیدن جوی آب یک حوض آب را نیز در جوار زیارت ساخت.
برعلاوه ی روایات تاریخی فوق؛ طبق تحقیق واقعیت ها باید گفت که اصطلاح ونام (مهترلام) از دوکلمه ی (مهتر) و (لام) وجود آمده، که به معنای بزرگ، ارشد و کلان است. لام دارای چند معنای دیگر نیز است: لام در زبان پشه یي به معنای قریه است، که ( مهترلام ) را به قریه ی بزرگ ترجمه میتوانیم. ازین دیدگاه این نام بی مناسبت نیست، زیرا در آن زمانها مهترلام دارای نفوس زیاد و محل تجارت و کاروبار های مختلف بود ، تجارت در آن رونق داشت و محل تقاطع راههای تجارتی بود. از سوی دیگر؛ لام عبارت از یک درخت میوه دار بوده که در هر بهار سال درین محلات برگ وشگوفه نموده وجلب توجه مینماید. همچنان (لام) به کشیش بودایي نیز اطلاق میگردید. ازینکه لغمان یا لمکان در سابق درمسیر راه کابل- پشاور قرار داشت و دریای کابل از نزدیکی ان عبور مینمود، یک مرکز مهم بودایی نیز بود. پس به دور از امکان نیست که ازین لحاظ "لام" به معنای معبد، مزدک و عبادتخانه ی بودايي تلقی شود که درین محل وجودداشت. جهانگردکوریایي (هوی- چاو huei-chao) در قرن هشتم میلادي در نوشته های خود از (لغمان) تذکر داده و میگوید که در آنجا پیروان دین بودایي میزیستند. قبل از او سیاح وزایر چینایي (سونگ ین) در سال ۵۱۸ م. که از مهترلام به ولایت ننگرهار امروزی به معبد کیکالام (Kika-lamرسیده بود، و در منطقه ی (هډه ) این ولایت از معبد بودا دیدن نموده و به زیارت آن پرداخته بود، نیز از مهترلام یاد اوری کرده است. طبق تحقیقات تاریخی علامه عبدالحی حبیبی هدف از تذکرات هرو سیاح مذکور همانا شهر مهترلام میباشد، که یک ردا(چپن) بودا متشکل از سیزده پارجه و عصای بودا به طول ۱۶فت درهمینجا نگهداری میشد. پس به گمان غالب کلمه ی لام درین منطقه برای عبادتگاه و دین بودایي صدق مینماید.
طی قرن نهم میلادې مهترلام و در مجموع ولایت لغمان یکی از راهای مهم تجارتی بود، درهمین دوران یکعده تجار و بقالهای اهل هنود و سکهـ نیز درین محل سکونت اختیار نمودند. درمسافتهای نزدیک به کاروانسرا ها مردم به اعمار خانه ها پرداختند که باعث تجمع بیشتر نفوس ورونق تشبثات مختلف اقتصادی گردید. بعد ها طی سال ۱۹۷۰م. این شهر دارای برق و بعضی کارخانه های کوچک گردید ، به تعقیب آن طی پلان دولتی درشهر مهترلام بعضی پروژه های رهایشی تطبیق و بعضی تاسیسات زیربنایي نیز زیر کار گرفته شد، اما نسبت عدم بودجه کافی و کمبود وسایل این پروژه ها پیشرفت چندان نه نمود.
به این ترتیب؛ بعد از آنکه شهر مهترلام بحیث مرکز ولایت لغمان شناخته شد، اهمیت آن بیشتر گردید. زیرا؛ از جانبی این شهر با یک سرک به طول ۱۸ کیلومتر با سرک عمومی کابل – جلال آباد وصل شد، از طرف دیگر پیداوار زراعتی اطراف آن شهر مهترلام و عمرانات شهری آن درجمله ی یکی از شهرهای شرق کشور قد برافراشت.
بعد از سال ۱۳۸۱ش. شهر مهترلام انکشاف بیشتر یافت، سرکها ترمیم، و تا دو ولسوالی مهم یعنی الینگار و الیشنگ امتداد یافتند، تعیمر بعضی مکاتب ساخته شد ، یک شفاخانه ، تعدادی ازکلنیکها و درملتونهای دولتی وخصوصی افتتاح، شعبات بانک ایجاد، ، سهولتهای مخابراتی توسعه یافت، زراعت تااندازه ی عصری ، در شمال غرب شهر شهرک جدید اعمار و همچنان پوهنتون لغمان درین شهر افتتاح گردید. یکی از خصوصیات این شهر عبارت از آن است که در امور عمرانی آن رول، تلاش و زحمات مردم در مقایسه با رول دولت بیشتر است .
تولیدات زراعتی اطراف شهر مهترلام و درمجموع ولایت لغمان بنابر تولید محصولات مختلف زراعتی ( بادرنگ، بادنجان رومی ، بادنجان سیاه، گلپي، کدو، بامیه، پیا، برنج، مرچ، پنیر، ماهی، چهارمغز، قروت، وسایرمحصولات) رونق وانکشاف نموده است. این محصولات به شهرجلال اباد و کابل وسایر ولایات کشورنیز عرضه میگردد.
باوجودیکه اکثریت مطلق مردم آن دارای اقتصادی متوسط اند، اما از مدت مدیدی علاقه ی شدید به معارف دارند. از سالیان بسیار قبل اکثر معلمین و میرزایان دفاتر باشنده های مهترلام بوده اند. شهریان مهترلام درحرفه ها و پیشه های مختلف مانند نجاری، آهنگری، خیاطی، صنایع دستی، کلالی؛ رشته های مختلف هنرها مانند موسیقی، ادبیات، رسامی وغیره دارای استعداد فوق العاده اند. قلعه و قریه ی پدری هنرمند محبوب کشوراحمد ظاهر در حاشیه ی شمال مهترلام قرار دارد. اکنون نیز منزل پدری و عده ی ازاقارب احمد ظاهر درهمین محل زنده گی دارند و مقبره برادر متوفی او نیز در همانجا است. شعرا و نویسنده های مشهور کشور مانند بارق شفیعی، اسحق ننگیال، الفت، داکتر محمد حسن کاکړ و چندین داکتر مشهور طب درهمین شهر تعلیم و تربیت دیده و بعد درسطح کشور وجهان درخشیدند. ازجاهای تاریخی آن میتوان قلعه ی محمد شاخان بابکرخیل را نام برد که درین اواخر مجدداً ترمیم گردید. تابسان مهترلام گرم، ولی زمستان آڼ معتدل است، باغها و مناظر سرسبز زیبا یې طبیعی مهرتلام را دوچندان ساخته درباغهای مهترلام انواع پرنده گان زیبا وجوددارد که در بعضی نقاط دیگر کشور کمتربه مشاهده می رسند. آنچه بیشتر امیدوار کننده است، عبارت از موجودیت بعضی معادن، جنگلات و ظرفیت قوی تولید برق و توسعه ی زمینهای زراعتی ، خصوصا در دشتهای گمبیری است.
طرفیت، امکانات وشرایط مساعد ذیل بخاطر انکشاف و بهبود وضع اقتصادی شهر مهترلام وجود دارد:
ü داشتن مردم زحمتکش، بااستعداد و علمدوست،
ü اقلیم مساعد و امکانات کشت چهار فصله در اطراف و اکناف شهر،
ü ذخایر آب زیرزمینی و آب کافی روزمینی(جاری) بشرطیکه بهتر مدیریت گردد،
ü پوتانسیل قوی انکشاف زراعت در دشت گمبیری، که میتوان منبع آبی انرا از دریای کنر تدارک نمود،
ü انکشاف فوق العاده جنگلات و تفحص و استخراج معادن،
ü تشبثات محلی و رونق هرچه بیشتر تجارت وسرمایگذاریها .