سید داوود مصباح
کمونیسم از راه می رسد
اکنون بشریت بر لب پرتگاه رسیده است . دیگر نمی تواند در برابر بی عدالتی و ستم سرمایه داری تاب بیاورد . ستم ، استبداد ، بی عدالتی ، استثمار و خیانت به بشریت به نقطه انفجار رسیده ، دیگر بشریت نمی تواند زندگی را با عذاب وبد بختی آغازو تا آخر عمر بخاطریک اقلیت مفتخوار سرمایه دار و طفیلی تحمل کند . دیگر نمی تواند حکومت یک مشت توطئه گرو خاین را در دنیا تحمل نماید . این جنایت کاران درکشورهای غربی بنام دموکراسی قلابی و سرتاپا دروغ و در خاورمیانه به نام حکومت های اسلامی زندگی مردم را به گند ومصیبت کشانیده وبشریت را به فقرو بی نوایی رسانیده . هردو سیستم حکومتی نماینده جهان سرمایه داری غداراست . اسلام نظام برداری قرون وسطایی است و در این شک وجود ندارد واین ثلاله برداران مردم را فریب می دهند وکارو بار سرمایه داری را راه می اندازد . حکومت های بورژوازی در مغرب زمین وحکومت های تروریسم برده داری در مشرق زمین هر دو دروغ می گویند و هردوستمگرو استمرار سرمایه داری غداری است . داشتن مسکن ، موادغذایی و استفاده عادلانه ازمحیط اجتماعی حق طبیعی هر انسان است . این سرمایه داری آب فروش تمام آنچه درطبیعت ومحیط انسان وجود دارد در انحصار خود قرار داده و مردم را از آن محروم نموده است . آیا عقل قبول می کند که کسی در وطن و محل زندگی خود برای زیستن چند متر مربع زمین برای سرپناه نداشته باشد ؟! کی و چه کسی این حق را به یک مشت اقلیت زرنگ ، دزد و فریب کار داده است که حکومت تشکیل دهد وهمه نعم مادی را در انحصار خود در آورد ؟! درحکومت های بورژوازی غربی دومتر زمین برای فبرهم باید خرید و پول آن را به حساب بانکی سرمایه دار ریخت . این دیگر پاک و صاف اشغال طبیعت و محیط انسان است . آدمی این قدر نادان است که این خاک فروشی را تحمل کند ؟؟؟ در افریقا ، امریکای لاتین و خاورمیانه این جنایت علیه بشریت با تمام پررویی وبی شرمی ادامه دارد و مردم این سرزمین ها حتی مردم اروپا و امریکاه و کانادا هم آزاد نیستند و از بی عدالتی و جنایت حکومت های سرمایه داری رنج می برند . سرمایه داران امریکا چنان بی شرم و حیا شده اند که با آخرین سیستم سلاح کشتارجمعی بشریت را تهدید می کند که یا تن به بردگی سرمایه داری و یا نابودی جمعی بدهند . حکومت امروز سرمایه داری چون حکومت باستان در مصر ، کلده و آسور نیست ، بلکه حکومت برای غارت جهان و تصرف تمام نعم مادی در روی زمین است . چند خانواده سرمایه دار امریکایی می خواهند که دنیا را در تصرف وکنترول خود داشته باشند . این امکان دارد؟! مگر بشریت مرده است ؟؟؟ این خانواده ها حکومتی در اختیار دارند که با آخرین مدل جنگ افزارمجهزمی باشند ، اما برای 99درصد جهان بشریت کار به استخوان رسیده . به فرموده احسان طبری که می نویسد « ای کاش مرض وبا قلب انسان ها را میشکافت ، اما ناله ای بچه اش را که از گرسنگی جان می سپارد و راه نیستی را در پیش می گیرد نمی شنید . این بزرگترین دنائت و شرارت بشر است که عده ای بر روی خرمن طلا رقاصی کند و عده ای ازگرسنگی جان سپارد وراه نیستی در پیش گیرد » 1
بشریت بعد از این دیگر نمی توانند تحمل کنند ووقت آن رسیده است که با برقراری کمون های مردمی شان سرمایه داری را دفن نمایند . اکنون که سرمایه داری جهانی به مرحله بحران ساختاری خود رسیده راهی ندارد جزدفن شدن به سیاه چال تاریخ و زباله دانی شهرها . نسل جوان بشری به این حقیقت رسیده اند که هیچ چیز در دنیا مقدس نیست ، جز زندگی واقعی و دور از دروغ و توطئه . دیگر حکومتی در کار نیست که سرمایه مردم را در راه تولید و تراکم سلاح کشتارجمعی مصرف کند و نعم مادی را در انحصار چند شخص فلوطه بازقراردهد . دیگر این نسل جوان سیستمی را جاگزین این حکومت های ستمگرو توطئه گر می سازند که در آن « استثمار انسان از انسان وجود نداشته باشد » کمون های مردمی جای حکومت های خاین به بشریت را می گیرد . سرمایه داری آب فروش برای همیش نابود و به زباله دان سپرده می شود . نسل جوان آن کهنه برده های را که فریب حکومت های سرمایه داری را بنام قوم ، قبیله ، نژاد ، زبان خورده بودند ، برای همیش خاموش می سازند و جهان نو فارغ از هرگونه ستم و استثمار را بوجود می آورند تا بشریت با کاراندک ، از تمام نعم مادی برخوردار و زندگی راحت و شادی داشته باشند . سرمایه داری در حال مرگ ( بحران ساختاری ) از این بحران جان سالم بدر برده نمی تواند . این آخرین تلاش های جان کندن در حال مرگ سرمایه داری است که از ترس جنبش های عظیم « کوید 19 » این ویروس را ساختند که از تجمع مردم جلوگیری نمایند که این ترفند هم دوام نمی آورد و سرانجام میلیون ها انسان به جنبش عظیم رهایی بخش می پیوندند وسرمایه داری را با تمام دستگاه کشتارجمعی آن به زباله دان دفن می نمایند . قشرخائن بورژوازی دیگر چه دروغ و توطئه ای را بوجود خواهند آورد ، در حالی که نسل جوان بشریت به این آگاهی ریسده اند که چند صد سال است که بورژوازی دروغ می گویند و به نوکری سرمایه داری حکومت نیابتی دارند . این قشر بورژوازی خائن به بشریت ، نه تنها که به عنوان های پرطمطراق دموکراسی ، عدالت و حقوق بشر حکومت می کنند ، بلکه ازضعف کمونیست ها استفاده کرده برای فریب مردمان کشورهای غربی حزب های کمونیستی و کارگری هم بوجود آورده اند که این حزب ها هم کذب مطلق است وهم برای فریب مردم و انحراف حقیقت کمونیسم . حال کمونیست های راستین ومارکسیست های انقلابی به میدان می آیند وبه مردم جهان راه رهایی از استثمار انسان از انسان را نشان می دهند . درخاورمیانه چنان تبلیغات و اتهام های نا روا به اذهان مردم ترزیق کرده اند که کمونیست بودن به « تابو » تبدیل گردیده . عیسویت وکلیسا 1600سال از این ترفند استفاده کردند و کمونیسم ولو کمونیسم خیالی را دشمن دین شان تبلیغ کردند تا این که کمونیسم عیسوی ( پروتستانیسم) از درون کلیسا در قرن پانزدهم سر بر آورد و حزب های « لولرها و حزب دیگر ها » ظهور نمود واین حد اقل تابو شکن در جوامع اروپایی گردید . ودانشگاه ها و نسل جوان آن عیسویت را از امور حکومتی و اجتماعی به کلیسا برد ( گاو را به گاوخانه برد ) درخاورمیانه بیش از 1400 سال است که تبلیغات ضد کمونیستی نه تنها که وجود دارد ، حتی ساینس دانها ودانشمندان فزیک وهستی شناسی را هم کافرمی دانند . چتلک های که در افغانستان مسلط ساخته شده ، حتی حضور زنان را در خیابان هم کفر می دانند . وای بحال آن آدم های که تحت تأثیر زبان و قبیله این کثافت ها را تایید می کنند و در برابر تاریخ چه جواب خواهند داد ؟!
درخاورمیانه وقت آن رسیده است که جنبش های رادیکال مارکسی و انقلابی به میدان آیند و طومار این بساط ترورباشی ها را جمع کنند . ترورباشی های خاورمیانه درغلامی امپریالیسم علیه خلق های خاورمیانه جنایت می نمایند و باید شر این ترورباشی ها از سرمردم خاورمیانه دفع گردد . دیگر خزیدن در خلوتکده های خود ساخته خیانت به جنبش های رادیکال انقلابی می باشد . ترورباشی ها بنام حکومت و امارت بطورعریان بر ضد منافع خلق های خاورمیانه در زودوبندهای غلامی خود با امپریالیسم خاورمیانه را برای زندگی دشوار ساخته است . باید کاری کرد و خاورمیانه را از تحت حکومت ترورباشی ها نجات داد و این کاربه حزب بازی و خزیدن به لانه نمی شود و لازم به حرکت نیرومند انسانی و باورمند به جنبش های رهایی بخش است . تجربه کمونیست ها و مردم امریکای لاتین درس روشنی به نیروهای مترقی خاورمیانه دارد . کمونیست های امریکای لاتین به خیابان آمدند و مردم استقبال کردند وامپریالیست های امریکای شمالی با تمام قدرت نرم وکانون های توطئه گرخود چندین کودتاه های براندازی حکومت های مردمی را راه انداختند باز هم به مقاومت مردم مواجه شدند و دوباره شخصیت های مردمی به قدرت برگشتند . دریک کشوربزرگ یک ایالت کوچک « کرالا » درهندوستان چندین بار است که به کمونیست های خود رای می دهند و آن ایالت ازلحاظ کاروموفقیت چون نگینی درهند می درخشد . این ها درسهای است برای انقلابیون رادیکال خاورمیانه ای . وضع ازین بدتر می شود که نفت و منابع ثروت زای خاورمیانه در خدمت امپریالیسم باشد و امپریالیست های امریکا برای حکومت ترورباشی های خاورمیانه ای تعیین تکلیف نماید وبه سرنوشت جنبش ومیلیونها انسان جهادبازی و خلافت سازی در آورند . یک بار خلافت بازی های اموی ، عباسی و ترک های عثمانی خاورمیانه را از کاروان پیشرفت و تکنالوژی و دانش باز داشت و حال توقع دارید که خلیفه های اماراتی و ترورباشی های افغانی و ایرانی به شما فتوا بدهند که بیایید کمونیست ها درسیاست شریک ما باشید ؟؟؟ « خنده دار نیست ؟!» نگارنده به مرده نصیحت نمی کند . بلکه از نسل جوان و رزمنده و مارکسیست رادیکال انقلابی می خواهد که به میدان آیند و شر این همه عوام الناس حاکم را در زباله دان دفن و راه رهایی بخش خلق هارا روشن سازند و جنبش های رهایی بخش را سازمان دهند و بین توده ها ببرند ومبارزه را از کج راهه موجود رهایی بخشند . وقتی واژه مارکسیست را می خوانید نترسید . مارکسیم علم است باوردینی نیست . اجزای مارکسیسم ، فلسفه ، اقتصاد وجامعه شناسی تاریخی است . درصورتی که « باورهای مان توضیح های علمی دارد ، اما باورهای مان علم نیست » ( دکتر نوزری ) نسل جوان برای تغیر سیستم های حاکمیت به خود آموزی نیاز دازد و مغرور نشود که دانشگاه خوانده است . در دانشگاه آنچه که لازم است ، آموزش داده نمی شود وازاین سبب است که برای تغییر سیستم اجتماعی کهنه به یک سیستم عادلانه اجتماعی به دانش مارکسیستی نیاز دارو و این امر اجتناب ناپذیر است . ما در دهه 1960-1970 در کمیته های حزبی ( حزب دموکراتیک خلق افغانستان ) سه جز و سه منبع مارکسیسم را فرامی گرفتیم ودرس های ضد دینی نداشتیم . به گفته چارلز داروین که می گفت « آنچه من در باره ای آن می اندیشم واقعیت های جهان هستی است و هیچ ار تباط با کلیسا ندارد ووو» مارکسیسم علم است، علم . این دانش بما می آموزاند که چطور زندگی اجتماعی و سیستم مدریتی جامعه را تغییر دهیم که هر فرد جامعه نان ، مسکن داشته واز تمام مزایای زندگی مادی متساوی مستفید باشند .
اکنون بشریت به مرحله ای در درک واقعیت های زندگی اجتماعی رسیده که بعد از کرونا سیلی از ساکنان هرکشور به خیابان بیایند و برای تغییرسیستم با جنبش کارگری و کمونیستی همراه شوند . به این ترتیب کمونیسم از راه می رسد .این که شما خاورمیانه ای خواب ویا بیدار باشید واین مربوط به دانش وابتکار شماست . چرا مردم جهان بعد ازدسیسه کویت 19 به خیابانها می آیند و خواستار الغای سیستم دولتی لیبرال بورژوازی و خلافت اماراتی و حکومت های دینی و ترویستی می شوند ؟؟! بخاطر این که دیگر این حکومت های قرون وسطایی به زندگی بشریت کنونی و آینده پاسخ نمی دهند . این سیستم سرمایه داری با ظهوربیوتکنولوژی وهوش مصنوعی وآمدن رباط بجای کارگردرتولید وبیکاروبیمصرف شدن انسان یک فاجعه ای است هولناک وبالاتراز طاقت و تحمل بشریت . هم اکنون میلیونها انسان بیکارو بی روزگار شده ونمی توانند این را تحمل نمایند وباید نظام های حکومتی سرمایه داری را بر انداخت و نظم نوین اجتماعی و اقتصادی غیر استثماری را سازمان داد . راه بسوی کمونیسم باز گردیده واین سنتیز سرمایه داری وراه رهایی انسان معاصر و آینده جهان ما وخانه ای ماست .
منابع :
1 - احسان طبری ، یاد داشت های فلسفی ، نشر: حزب توده ایران .
2 – دکتر حسام نوزری ، سخنرانی در باره زندگی انسان وجهان ما . مهبانگ برنامه علمی بنیاد آینده .
شنبه، 19 فوريه 2022