خوشه چین

 

آزادی

آزادی را ما میگیریم، کارمی آفرینیم، نان خودش خند کرده می آید

من نگفته ام که با(آرمان) نیستم.

من گفته ام که با تو نیستم.

زمینش را خردمندی شخم زده است.

نهالش را هوشمندی نشانده است.

داوطلبانش بابیل وکج بیل گل انداخته اند.

درین باغ ودرین مزرعه حق درو وچیدن میوه قبل ازوقت منع است مجرمین را جزای انظباتی باید داد.

ماجمع نشده ایم که جنگ را به پیسه بخریم.

ماجمع شده ایم که پرده جداییهارا بدریم.

اساس گذاشته ایم ازعلم ودانش وخرد.

با اوراق کتاب،قلم ودیوات سوی آسمان بپریم.

ما به جرم صداقت به ارمان و احترام به مقا م انسانیت مجازات میشویم.

آنها به انجام خیانت به وطن ونوامیس ملی وقرارگرفتن درموقف افتراق ملی واعمال ضدانسانی مکافات می بینند.

بعضی ازسیاسیون میروند که تفنگ بارشان کنند.

درگذشته ضرب المثل بود که (سرنا)سرنی بارش کردند.

اکنون زمان عوض گردیده است/

اکنون میگویند که تفنگ بارش کردند.

مزخرفترازین کار اینکه آنانی که تفنگ بارشده اند در پشت شان چکه میکنند که (اخ دیه)چی صاحبته ؟؟؟؟
این گناه عیاران نیست آنانی که ازکنارما میروند خود فاتحه خودرا میخوانند.

عیاران آماده هستند که خودرا قربانی اتحاد وهمبستگی اقوام وقبایل سرزمین آبایی خویش بسازند.

به هرنوع افتراق وبرترطلبی نفرین می آفرینند

بعضا ازسیاست مداران از مغزکند هستند وازپای تند.

میدوند ومیدوند نمیدانند که چه میکنند.

درنهاد عیاران شیطنت نیست

آلوده به پستی وضناعت نیست

سیاست مداری که همراه من حریفی کند.

چنان انالیزش مینمایم که درکوچه وپس کوچه سنگ بارانش کنند.

اجنبیهاره چی که یارانش کنند.

خدا آدم را ازضربه شلاق عیار نجات بدهد.

خدا آدم را ازکاکه های کابل عیاران چهاریکار نجات بدهد.

خشم خلق روزی فرا میرسد یاران عزیز.

خدا ازپیش قراولی جنبش عیار نجات بدهد.

باعیار بنشین که با وقار میشوی.

باعیار بنشین که صاحب افتخارمیشوی.

باسیاست مدار منشین که بدنام میشوی.

به عادتت مبدل به حقارت سردچار شوی.

گویند که گلهای بیشماربه بازار آمده است.

غلط خیل عیار به استقبال بهار آمده است.

درین منزلگه جای برای گوسفند ان تنگ است.

لاله های عشقی بالای فرش سبزوارآمده است.

آنهای که به نام آریانا یا خراسان قد بالا مینمایند.

هرگز راه بردگی را پیشه نمی نمایند.

 

ملل متحد ازموقف تشر یفاتی باید بیرون آید.

صلاحیت اجرایوی اش باید که فزون یابد.

جهان کوچک گردیده است به برکت تکنالوژی.

راهی به فضای خارجی، امنیت کره زمین فزون یابد.

 

در بطنِ خواب آیتِ کابوس ریختیم

در دل به جای عاطفه، افسوس ریختیم

رنگِ سیاه را به تنِ لحظه‌ها زدیم

ما آبروی شعله ی فانوس ریختیم

هم-آشیانِ زاغ و شغالان شُدیم، بعد

بارانِ تیر بر سرِ طاووس ریختیم

با فقر و با جهالت و غم آشنا شدیم

سرمایه های خویش به پابوس ریختیم

دشمن به خانه آمد و غیرت نداشتیم

ای هموطن، مگر پرِ ناموس ریختیم!؟

تاریخ را سیاه نوشتن درست نیست!

ما واژه - واژه ننگ به قاموس ریختیم

((فردوس_اعظم))

کشورهای مهاجم خصلت حیوان وحشی را دارند/

ازانها کله کردن به معنی گله ازمار کفچه وگژدم گرگ داشته باشی.

آنهای که به حمایت کشورهای مهاجم حاکمیت مینمایند حیوان تراند.

 

سیاست مداران (نادان) آنهای هستند که برنامه خویش را قبل ازموقع درعمل پیاده مینمایند.

هنوزهم ازان فاجعه ها یاد آور میشوند.

بی تفاوت بودن به اندکترین اشتباه جاده ای پیچیده را برایت هموار میسازد.

 

گویند همان خر دوباره برگشت میکند برایش سرمه داده اند که آوازش بلند نشود.پالانش را هم تعویض به زری کرده اند.

مغز فرد که سالم باشد.

خوب میشنود خوب می بیند وخوب تشخیص مینماید.

زیبا عمل انجام میدهد

درانتحاب ما باید به دنبال مغزهای سالم شتافت.

عیاران ازین بیش جنگ را نمیخواهند.

عیاران حاکمیت یک رنگ را نمیخواهند.

آزادگان اند حافظان عزت وشرف وطن.

بغیر ازاراده وهم آهنگ مردم افراد بی ننگ را نمیخواهند.

بعضا ازسیاست مداران از مغزکند هستند وازپای تند.

میدوند ومیدوند نمیدانند که چه میکنند.

سرک را من نقشه داده ام و اسفلت کرده ام موترخودرا میرانی.

مگرمانع من میشوی.

درخت را من شانده ام میوه اش را تو میچینی.

قلب های پاک وشفاف چو ن آینه بلورین درتماس با نفس کثیف ودستان پلید لکه دارمیشوند.

من به راه انتخاب شده میروم.

اگر نخوری دردهنت بدهم واگر نروی برسرشانه ببر مت اگر برشانه نیایی.

جرم من نیست.

چون که من به راه انتخاب شده میروم.

 

عجــــب بازیهــــا ی درپشـــــت پـــرده است

تخــــم ماندگــــی امـــریکا دارای دوزرده است

نامرد، اگـــرمرد شود، دور،او،هـــرگزمگرد

الماس لکـــه دار،زخـــرمهره، بد تــــراست

آنکس که اگربه اشتباه رفته است برمیگردد.

تداوم همکــــاری با نامــــــرد عادت خراست

پاسداری ازمنافع بیگانه دهن پاره گــــی دارد

پراگنده زندگی درافتراق زجروبیچارگـــــی دارد

ازین خاطراست قدرت مندان احزاب موازی دارند

چپ وراست را جوره گاو وجوره اسپ بگی دارد

روسیه باقــــدم هـای یو دوه آمد

امریکا به گونۀ هفت وهشت آمد

سیاسیون ما نباید ازمغزگنده شوند

برای اجنبــی رفتــــه بنده شــــوند

اطفال نو نهــــال درمساجــد کشور

ازجانب ملا وطالــــب رنده شود

سنگ پشت آهسته میرود هفصد سال عمرمی بیند.

ملی سرخک درظرف هفته به سرمیرسد روزبعد تخمی.

خانوادۀ جنبش چپ سیاسی باید راه یک قرنه می پیمود تاکه به پختگی میرسید.

اما اکنون مبدل به جنبش تخمی گشته است بذرش باید کرد دوباره سبزاندش.

سیاست(قمار)برادرندارد.

خوشه چین فرد آزاد رهبرندارد.

آنچه را که گفته است دروغ نیست عملی مینماید.

مخاطبش بفهمد سقوط درپیش است گوش کرندارد.

من راست هستم با کج روشان دریک راه نمی روم.

ازهمین حالا امروز وفردا وپس فردا نمی روم.

چراکه دیده ام درراه سرتنبه وخودرای ازعقل کند وازپای تند را.

عمرم به پایان رسیده است ازدنیا به حیث انسان لکه دار وبی حیا نمی روم.

منی دژمی ایلچی دی

هرفصلی که پیش می آید آثار وعلایمش ازقبل ظهور مینماید.

شدت باران ازدانه دانه آغاز میگردد بعداز ایجاد طوفان وویرانی دانه دانه به پایان میرسد.

این متن که نوشته ام ازبالا تابه پایین درخود نهفته معنی دارد.

سیاست آرام وموفق پیروز مند ازذهن زرنگ هوشیار بردبار عیار نمایان میکردد.

آنانی که درسیاست تک روی خود خواهی سکتاریستی پیشه کرده اند عمرش به پایان میرسد.

عیاران آب روان اند گاهی آرام گاهی به سرعت گاهی به فرق وگاهی خیلی آرام.

اما خشونت وسردی را هرگزنمی پذیرند متناسب به زشتی و کلفتی هوا درخود تغیر فزیکی می آورند.

اما درفضای محبت ازحالات انجماد بیرون درحرکت می افتند.

به من گفتند چرا در رسانه ها خودرا معرفی نمی کنی.

ازین که خصلتم مجازی نیست خودرا قبل ازوقت معرفی نمیدارم.

سبزگندم که سرکشید ازفاصله های دور معلوم میشود.

اگرتخم گندم اصل نباشد میخوابد ازکمر میشکند حاصلش پوچ.

با بیان حقایق دوستان درجان زن فریب کاررا را ازدست دادم.

اما درعوض یک مرد جنگی به ازصد هزاررا یافتم.

با بیان حقایق دوستان درجان زن فریب کاررا را ازدست دادم.

اما درعوض یک مرد جنگی به ازصد هزاررا یافتم.

راه من راه عیاران است.

سفرم همراه مردان باو جدان است.

بعضا سیاست مدار خرگشته است پالان درپشت.

ازخوان بیگانه دیدم توبره دردهان است.

اقوام شریف وطنم را دوست دارم.

قطارپهلودرپهلو مانند دندان درکاسه دهان است.

اشغالگر گرچه که فزیکی نیست روحا موجود است.

چوب خشک وتررا میسو زاند.

ببین توچقدر که شعله فوران دارد.

اشک ها ازچشم جاری است باعث دود است.

هوای سرد میکوید که من گرسنگی میگوید که من

دلیلش سیاست های بی رحمانه فرعون ونمرود است.
ازمحبت ها گلها میشگفدک

دیده باشی ریزش باران را

ومحبت آفتاب را که طبعیت را به خنده می آورند.

زیبایی چشمانش ناامیدی امریکا ولندن را ترجمانی دارد. 

 زیبایی بینی اش انتخاب راه درست اوپا را بیان مینماید.

سکوت برلبانش مصمم بودن پوتین را هویدا میسازد که جنگ برنده ندارد.

سرانجام سیاسیون افغانستان صفحه ای جدید ازشرافت را باید بنویسند.

ادب واحترام محیط انسانی را عطرافشان میسازد.

چشم امید ادب را ازمحکومین نباید داشت.

این حاکمان اند که ادب را رعایت نمایند.

بی ادبی دیکتاتوران را نباید ادب تعریف کرد.

اماباید گفت که ریخت وبافت ادب تراوش ذهنی خردمدان است که دیکتاتوران بیاموزند تربیت بگیرند.
یک سنگ که به سمت ملیون پرتاب کنی به سمت تو ملیون پرتاب میشود.

قلدری وشیطنت ودرجان زدنت روشن مثل آفتاب میشود.

درتاریخ معرفی میشوی چون اوباش قرن.

دیوانه لوده احمق درتاریخ مثال میان کتاب میشود.

بیغم باشی هرقدرکه سخت باشی تغیر ازدرون صورت میگیرد.

چندین پله میشوی.

نام افغانستان را

بنام کشور پادشاه گریزک نام گذاری کرد.

ویاکشور پادشاه کشک نام گذاری کرد.

اختیار به شما است.

هیچ عملی بهتر ازاتحاد نیست.

هیچ کرداری بهترازتربیت اولاد نیست.

علم وهنر بهترین آب روان ازذهن وخرد.

اگر جهالت حاکم نباشد وطن برباد نیست.

طالب توپ جدیدی است انداخته شده ازجانب امریکا درمیدان بازی سیاسی درافغانستان.

این بازی شاید سالها ادامه پبدا نماید.

بدبختانه که هنوز سیاست گذاران ما احساس همگرایی برای آزادی کشور از خود تبارزنداده اند.

هرکس ازراه علم سبقت درپیش گرفت.

مسیرآب را برای خود ریش گرفت.

مفید واقع گردید برای رویش سبزه ودانه.

معامله گران شرف برسیاست شکست خویش گرفت.
سیاست مدارما باید توان اتموسفیر سازی را داشته باشد.

یعنی که محتوای برنامه سیاسی خویش را ازطریق ابر بباراند.

بعد ازان ازنور خرد خویش برزمین بتاباند.

خواهید دید که تخم های بزرشده را اززیر خاک را بر میخیزاند.

گیاه وگل بلبل وپروانه ساز وسرود میسرایند چنان چنگ وچغانه.

هرکس باید حاکم در خانه ای خود باشد.

هرکس باید پاس دار ازلانه خود باشد.

کوچه وپس کوچه ما پاک ازلوث کثافات باشد.

هرکس مسول تربیت اطفال نازدانه خود باشد.

بدین طریق است راه رسیدن به ارتقای میهن عزیز.

کشورمن راه ثبات می پیماید هرهموطنم باعث افتخار جانانه ای خود باشد.

ما حلقه سیاسی را برای این نمیسازیم که آفرین برای ما بگویند وبگویند که شنونده خوب اند.

برعکس باید بگویند که موضع باثبات داشته مسولیت خویش را درقبال آینده کشور دقیق به بررسی میگیرند.

دوستان محترم فارسی وپشتودوقفاق اند.

مردم بیچاره آزاردیده ای این شلاق اند.

آنانی که تعهد کرده بودند آکاهی آزادی واستقلال اصل است.

غلط کاران این روش دروغ گو تنبل نامرد چهارپلاق اند.

نزد محققین کرمی که ازسیب گنده بیرون می آید.

وکرمی که ازسرگین گاو بیرون می آید.

هردو کرم میباشند.

چپ گندیده دیروز با راست گندیده امروز هیچ تفاوت ندارند.

سیاست مداران

دیوانه با دیوانه جور می آیند.

مثل امید وفتح قان وقرت.

درهرجروبحث باهم میکنند جرت وفرت.

یکی را می بینی ازکله تند است.

ازپا ها فلج وکند.

دیگرش را می بینی ازمغز می بینی کند است ازپا ها تند.

آنکه ازکله تند است احساساتی نمی داند که چه کند.

آنکه ازپا تند نمیداند که کدام طرف میدود.

بیایید که سر عقل بیاییم.

مارا درده جا نمید هند میگویم که اسپ مان را درخانه ملک ببند.

کشورمارا اشغال مینمایند.

دربین نفاق می اندازند توسط خود مان خودمارا میکشند.

نیروی مستعد مان را می دزدند.

جوانان مارا به مواد مخدره عادت میدهند معادن مارا دزدانه دست برد میرنند.

تحت سیطره اشغال نظام حکومت دلخواه میخوا هیم.

اول ما باید که آزاد شویم سرنوشت نظام های سیاسی کشوررا باید مردم ورق بزنند.

نه کشورهای اتومی.

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت