خوشه چین

 

انسانیت گله دارد

قدرت حاکمه اگر برمحور علم ودانش بچرخد.

چراغ همیشه فروزان است.

واگربرمحور قوم ومذهب میچرخد.

همان چاهی است که بقه ازمیان آن آسمان را می بیند.

مادر نــــا امید ازفرزندانش

هیـــچ کس نبود به فرمانش

گفت به خروس صبح مردانش

اشاره داد به سگ پاسبـــانش

صداکردبه بارکش مهربانش

امیدی داشت ازجوره قلبه رانش

روگرگرداند به(شاهان)روباهانش

مقصرتمامی این بدبختیها شما روباهای پست فرومایه میباشید.

تنها کسانی که دروغ نمیگویند عیاران میباشند.

دروغ نگوییم، دروغ نگوییم، دروغ نگوییم، وبازهم دروغ نگوییم.

صوفی دروغ میگوید، شیخ دروغ میگوید، ملا دروغ میگوید، طالب دروغ میگوید.

احزاب ساسی دروغ میگوند.

ازین خاطراست که انسانیت گله دارد.

کسانی به ظاهرهمراه من دوست ورفیق بودند تعداد شان کم شده است.

غم شان به ریش شان.

انسانیت گله دارد،ازآدم های که سله دارد وشمله دارد گله دارد،ازهمان گودال سقوط یافتۀ تاریخ علیه نهضت پیشرفت وترقی ورفتن به شاهراه(رفأ همگانی)حمله دارد،هرعقیدۀ که دارد چپ است وراست ،افراطی است،غیرافراطی است.

چهارمغزازمیان جوال درمیدان آزاد هرکدام دراثربرخورد باهم ازهم فاصله میگیرند.

راه ارتفاع نه بلکه راه سقوط درپیش میگیرند.

اطفال مکتب هنگام رخصتی خوشحالی کنان قال ومقال مینمایند.

آب دند واستاده که (موش رو)برای خودیافت ازقاعده بیرون مسیرتخریب درپیش میگرد سیلاب های مدهش وخطرناک وویران گررا بوجود می آورد.

هرگونه قواعد عقیدتی واساسات  سیاسی که ازمسیرتغیرجهت داده شد به تباهیی بشریت می انجامد.

سیاستها ازمسیرشرافت مندانه به مسیربی شرفی استقامت داده میشوند.

من برای دوستان خود میگویم بیایید که ما وشما درقاعدۀ شرف باقی بمانیم.

دروغ نگوییم دروغ نگوییم دروغ نگوییم وبازهم دروغ نگوییم.

امریکا وناتودرافغانستان شکست نخورده است.

این توهستی که درطول تاریخ شکست خورده ای درهرمرحله درهمان خندق جهالت سقوط مینمایی.

اینها دربازی سیاسی تغیر وضعیت میدهند.

نه امان الله زنده میشود نه نه ترکی ونه امین ونه ببرک کارمل ونه نجیب ونه و آن سویتیزم ونه آن ماویزم فرمان ده.

تنها چیزی که حاکمیت میراند.

حاکمیت فاشستی قبیله تکیه برروحانیت و بی حیثیتان رشوت بخور اقوام دیگر.

آنانی که برای همیش رنج میبرند.

قشرنادار تمامی اقوام وقبایل محروم.

استاد جلال.

استاذ جلال یک اشتباه بزرگ را مرتکب شده بود.

مارعفیون توده هارا دشمن زنهارا گوساله گفته بود.

گوساله که بزرگ شد شیرمیدهد قلبه مینماید.

درهند موردعبادت قرار میگیرد.

مارعفیون نیش میزند میگزد.

هیچ روزنه امید درمو جودیت اینها برای بهبودی جامعه وجود ندارد.

 

 خرصفت                                                                             جهان متمدن که داد ازانسان دوستی میزنند.

داد ازحقوق بشر میزنند.

چرا درافغانستان انسان های خرصفت وجاهل را اعتبار می بخشند.؟

 احزابی که تابه امروز بدنام شده اند.

دلیلش این است که ازهمان حرکت نخسین بعدازتدوین برنامه خلاف برنامه عمل کردند.

این خلاف رفتاری ها به تباهی مردم انجامید.

 

اگراخلاص وصداقت میخواهید.

بدون تکلیف آدرس بگیرید مارا.

(خوشه چین)

رباعیات مولانا

1

 این آتش عشق می پزاند مارا

هرشب به خُراباد کشاند مارا

2

بااهل خرآباد نشاند مارا

تاغیرخرآباد نداد مارا

 

استفاده از واژه (عیار) توسط افراد باخته در سیات گناه نابخشیدنی است.

دومرد عیار پیروز مند درتاریخ خراسان داشتیم.

اول:یعقوب لیث صفار که الفبای فارسی دوباره احیاکرد که بیدل ازهند اقبال ازلاهور غنی از کشمیر مولانا ازترکیه فردوسی وسعدی ازشیراز خیام ازنیشاپور رودکی ازثمرقند،امیر علی شیرنوایی، جامی، فرخی، جامی، وغیره بلبلان به سراییدن آغازید ند.

دوم:امیرحبیب الله خادم دین رسول الله باغبان بچه فرزند سقا شهیدان.

تکیه برفرهنگ عیاری یعنی متکی به خود وشناخت خودی ودشمن است.

فرهنگ عیاری حلقه ای خاص مدافعین شرف وعزت خود خانواده وکشورخود صرف نظر ازاقوام ومذاهب.

عیار فریب نمی خورد.

عیار زرنگ است هوشیار است وبیدارو

عیار کم حرف میزند پررررحرف نمیزند.

عیار پاس وآب نمک شناس است.

عیار گناهان خودرا به مانند حزبی ها برگردن دیگران نمی اندازد.

دانشمندان وخردمندان ودور اندیشان شرافت مند.

امید که ازعواقب بعدی صف بندی های جدید قومی ومذهبی درک درست داشته باشند.

وضعیتی که استخبارات منطقه وجهان سازمانده این حالت میباشند.

اما کسانی که منحیث تروخشک درین آتش سوزان میسوزد خودما (باشندگان یک سرزمین) میباشند.

این شماهستید که بادرک مسولیت وشناخت ارزشهای متقابل آبی برای خاموش کردن آتش میباشید.

مالتی انقلاب

انقلابات فکری،هنری،فرهنگی.

ماباید نام سیاه تاریخ(قبیله وقبیله گرایی) را ازسرخود دوربسازیم.

ما به دورۀ رنسانس(نوزایی وتجدد)نیازمند هستیم که مبدأ حرکت آن همان(نهضت)است.

نهضت داد خواهانۀ افغانستان راهی را درپیش گرفته است.

چون اروپا(جریان آب)باعبوراززمین های خشک وبایرمنظره های سبزوگلهای قشنگ به بارمی آورد.

یعنی باعث میگردد که( مالتی انقلاب)را بزایاند.

 رنسانس درعلوم

نقش نهضت،نوزایی درعلوم.

نقش نهضت درانسان گرایی.

کشورما به گالیلیه نیازمند است

/////////به کوپرنیک نیازمند است

 به دکارت ضرورت دارد.

چنانی که اروپا ازعلوم وفلسفۀ آریانا وخراسان استفادۀ اعظمی کرد.

ازماگرفته اند علیه خودمان کارمیگیرند.

هیچ موجودی بد گهرنیست تاکه خرافه پسندان بدگهرش نسازند.

مبارزه

 

مبارزه جنگ است،طبق خط ایجاد شده وریخته شده،افتان وخیزان است،آشنایی بامحلات نو وفضای نوازدست دادن کهنه وگرفتن تفکرنوووسایل نواست.

امروزوسایل مبارزه (جنگ وشکست) لایزر،انترنت،کامپیوتراستو ملیاردها مبایل وسایل اطلاعاتی دراختیار طفل وپیروجوان.

چک چک

آن آب رفته هرگز نمی گردد باز.

باران (ندا) باچک چک گردیده است آغاز.

تازنده شوند بته های کنار جوی آب روان.

شروع ازبیدل، اقبال، مولانا، رودکی و گلستان شیراز.

کسانی درمبارزه شکست میخورند که متحدین خودرا ازدست میدهند.

اوسیاست مدار.

بدان که زمانه دهل نوازاست وتورقاصه.

توباید دم دهل را بگیری که ژست وحرکاتت زیبا معلوم گردد تماشاگرانت فرا وان.

درافغانستان زیرهرموزیک تنها رقص اتن صورت میگیرد.

ازین خاطر است که همیش رقاصه تنها مانده ومردم ترک صحنه

هرکی که هستی بحیث انسان میشناسمت مگر برتر نمی شناسمت

بهتربودنت را درعلم وآگاهی خرد ورزی وعمل انسانی ثبوت بکن.

هرکی که هستی بحیث انسان میشناسمت مگر برتر نمی شناسمت.

بهتربودنت را درعلم وآگاهی خرد ورزی وعمل انسانی ثبوت بکن.

متاعی که امروز دربازار آورده ای قابل دیدن نیست.

بی کیفیت میباشند ساخت پشاور قابل خریدن نیست.

سرمین من مرکزتولیدشر ف وعزت وآبرواست. وحشیهای قرن بیست ویک را دیگر چانس به چریدن نیست.

درین سرزمین پندارنیک گفتارنیک وکردارنیک شنیده شده است.

احترام به مقام انسان فریضه است انسان را دریدن نیست.

ارزشهای مادروطن را تحت عنوان دین ومذهب به بیگانه دادن؟

به منظور ابقا درقدرت ازدشمن لازم به خریدن نیست.

من انسان ساده هستم

برای قربانی آماده هستم

سیاست مداران ماجفا کردند.

دروغ نمیگویم دهقان زاده هستم.

پنجصد شمع دریک شیشه

برای روشنایی آماده هستم

راه آینده تاریک گشته است بکلی.

باجمع یاران روشنایی جاده هستم.

من انسان ساده هستم همیش فریب خورده ام وباورکرده ام.

دیگران فکرکرده اند علف زیر پا فرش زمین هستم که باید گاه نا گاه دم بگیر ند و راحت بنشینند.

فردایش درنبود ما اشک ناامیدی میریزند سرتعظیم به کینه دلان ودشمنان علم ومعرفت فرومی برند.

ملاجنگی

کنون زمان زمان ملاجنگی است.

ملاجنگی، خطرناکتر از قوم جنگی، سمت جنگی مذهب جنگی است.

ما شاهد بودنه جنگی بودیم، شاهد خروس جنگی، شاهد گاوجنگی خرجنگی وسگ جنگی بودیم.

شاهد اندیشه جنگی بودیم که بنیادش را چپ وراست شکل داده بود بودیم.

شاهد جنگ چپ باچپ بودیم.

شاهد جنگ سویتست باماوست بودیم.

شاهد جنگ خلق باپرچم بودیم شاهد جنگ خلق باستم بودیم.

همینگونه جنگهای تنظیمی که این جنگ را میگویند جنگ گله ای همه ازدایره انسانیت بیرون آمده بودند.

مگرجنگ ملا باملا مخلوط ومرکب ازاختلافات وتضاد های گذشته درجبهه پشتون وتاجک سرهم بندی شده است که بنیاد شرافت وانسانیت ازدایره انسان اشرفل مخلوقات را بیرون کشیده است.

 

 

 


بالا
 
بازگشت