داکتر غلام محمد دستگیر
فتح اوکراین توسط پوتین و تاثیرات تکان دهنده ای آن
جنگ روسیه و اوکراین یک مشکل جدی بین طرفداران سیستم اوتوکراتیک و اولیگآرک روسیه و سیستم دیموکراسی و کپیتالیستی امریکا خلق نموده است. هرکدام از سیستم مورد پسند خود دفاع میکند و سعی میورزد تا نکات منفی و عملیات های ضد بشری سیستم مقابل را در رسانه ها پخش نمایند. هردو طرف نکات مثبت و منفی دارد که باید بدقت به ان توجه شود.
آنچه در طول 82 سال و یازده ماه عمر و با شناسایی با امور اجتماعی، سیاسی، دینی ملک خود، تحصیل جراحی در انگلستان، دولت داری خلق و پرچم و بلآخره سکونت در اضلاع متحده آموخته ام اینست که: همه سیستم های پیشرفته ای غربی و روسی برای تخریب و بر بادی کشور های کوچک آسیایی و افریقایی آستین بر زده آنها را استثمار و به مفاد خود استفاده کرده اند و میکنند. درین برخورد هیچ مملکت متجاوز به هر نام و نشانی که باشد بری الذمه نبوده تا و قتیکه لیدران را خریده اند و اجنت های خود را بر شانه های مرد بی بضاعت، بیسواد، و گرسنه نشانیده و قدرت بدست شان داده اند، متاسفانه این گلم سوگواری دوام خواهد یافت و بیشتر گسترده خواهد شد.
اضافه از صد سال پیش انگریز ها با یک توطئه انگلیسی شاه امان الله را مجبور به تبعید وبعوض امیر حبیب الله کلکانی را جهت اکمال اهداف خود استعمال کردند. روس ها خواستند خلق و پرچم به قدرت برسد تا توسط آنها به آب های گرم برسد. در صدمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان انگلیس واضلاع متحده و گروه مافیایی شان طالب را جهت مقاصد خود از طریق پاکستان کامنویلت انگلیس خلق کردند تا با نفر اصلی یا اجنت حلقه بگوش مورد نظر شان که زیر تربیه است، تعویض نمایند.
برای جهان، خوب پدیدار است که امریکا زیر نام دیموکراسی مردم خود و جهان را فریب داده میرود.
انتخاب تقلبی ترمپ و موفقیت وی رابا کمک پوتین همه میداند. درین سیستم دیموکراسی کاندیدی که پول دار یعنی میلونر یا بلیونر نیست موفق نمی شود؛ که بی عدالتی تام و عدم مساوات است. دیموکراسی وقتی حکومت مردمی شده میتواند که همه اقشار با طرز تفکر مختلف در سیستم دولت داری که هدف راستین شان خدمت به مردم باشد نه تقویت بیشتر مالی خودشان شرکت داشته باشد. وقتیکه یک مرد و یا زن رنگه جلد مورد تجاوز پولیس قرار گرفته بیرحمانه کشته میشودضعف دیموکراسی را نشان میدهد اما وقتیکه سیستم محاکماتی و قضایی پولیس و یاپولیس های مسؤول را جزای سنگین میدهد،دیموکراسی را در عمل نشان میدهد.
دیموکراسی زمینه های سوء استفاده هم در زیر چتر خود پنهان دارد و مثال برجستۀ، حمله بر خانۀ مردم توسط گروه مافیایی ترمپ، به استفاده از حق اجتماع، جهت باطل ساختن نتیجۀ انتخابات که ترمپ باخته بود، صورت گرفت.درین سیستم و همه سیستم های مختلف جهان، پروپاگند، پخش معلومات غلط جهت تولید شک و وسواس در جامعه، حمایت از سیاستمداران لجام گسیخته، استفاده از احساسات دینی و بی سواد، تقویۀ افراطیون به مفاد سیستم خود، و پخش ارقام و احصائیه های سر سام آور جزء امور عملیات روز مره ای شان تسوید شده است.
اضلاع متحده امریکا، در ممالک مختلف از طریق فعالیت های استخباراتیCIA،انترپول، MI6، ISI و دیگران سعی می ورزد تا سیستم های دولتی جهان را وفق مراد با جاگزین ساختن اجنت های خود مثل کرزی، غنی و عبد الله تحت کنترول قرار دهد و آنهایی را که فکر میکنند روزی بضد شان اقدام خواهند کردِ؛ مانند شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی، احد کرزی پدر حامد کرزی، جنرال عبدالحق، ستر جنرال قسیم، جنرال داوود قندهاری و بلآخره داوود موسی را با توطئه های ابلیس مآبانه حود ازصحنه با قتل و یا تبعید دور سازند. وهم اضلاع متحده، زیر نام وقایه از پخش مواد مخدر بر ممالک لاتین تاخت و تاز کرده قیام های ملی را تار ومار کرده بر لیدرهایشان محدودیت ها وضع کرده اند.در افغانستان با قوای ناتو، در سال 2001 برای سرکوب طالب هجوم آوردند تا برای مفاد خود با حضوراجنت های فرو آورده ای خود در کرسی های مختلف دولت در منطقه تبارز داشته باشند. برای مردم خود و جهان از تریلیون دالر مصرف یاد میکنند ولی نمی گویند که هفتادو پنج فیصد آن دوباره به امریکا برگشته است....ترمپ و پمپیومسؤول آنچه در افغانستان میگذرد، میباشند. از نتیجۀ پیمان اسرار آمیز چهار صد صفحه ای بود که فقط چهار صفحه ای آن برملا شد و نشان داد که هنوز هم یک فقره به حدی مهم بود که حتی از نطر نمایندگان ملت مستور نگاه شد.ترمپ با وعده های چنین اسرار آمیز طالب تروریست را شناسایی بخشید و تقویه نموده وعده داد که در ماه می 2021 عساکر خود را از افغانستان خارج میکند. خوشبختانه ترمپ انتخابات را باخت و جوبایدن که رئیس جمهور شد تصمیم ترمپ را پذیرفت و افغانستان را در شعله های آتش ظلم، جهالت، کشتار بیرحمی طالب گذاشت و عساکرش خاک وطن من را ترک کرد.
با تاسف، که معلومات من در باره عملیات های روسیه قسماً از خاطر قیودات و عدم آزادی مطبوعات شان ناقص است وآنچه عرض میدارم از تجارب و برداشت های شخصی خود من است. در شروع آیا یک هم شهری و یا طرفدار روسیه میتواند در باره ای روسیه آنچه من درباره ای امریکا بدون هراس نوشته ام، بنویسد؟ روسیه در افغانستان به تقویت خلق و پرچم پرداخت تا اینکه با کشتن داوود خان اولین رئیس جمهور وفامیلش به قدرت رسیدند که کمتر از گریز اشرف غنی و به قدرت رساندن طالب ظالم نبود. ولی روسیه به اهداف خود که رسیدن به آبهای گرم بود موفق نشد. اما سیستم کمونستی که در افغانستان حاکم ساخته شد بی رحمانه و ظالم بود. به دین و مذهب مردم با نوشیدن ودکا در وقت نماز عصر استهزاء کردند. متعلمین صنف هشت، دیوانه ای روی سرک، محصلین و استادان دانشکده ها را به قتل رسانیدند که هم صنف عزیز و ستم دیده ای من طاهر بدخشی هم با دوستان و اعضای فامیل ما بشمول یک مرد 82 ساله و پسر پنجاه ساله اش در میان شان بود. مخالفین را از هلیکوپتر به پایان می اندختند و از زیر زمینی شفاخانۀ چهار صد بستر برای استنطاق و قین و فانه و قتل مردمان بیگناه که نمیخواستند کمونست باشند استفاده میشد. در اخیر با وجود همکاری های خلق و پرچم با اتحاد جماهیر شوروی چون دیگر به مفاد شان نبودند آنها را در میدان کار و زار و مشکل اقتصادی روسیه تنها گذاشت، شکست خوردند،رخت بر بستند ، خیانت کردند و راه گریز اختیار کردند؛ مثلیکه اضلاع متحده شکست خورد و گریخت.
متاسفانه، هنوز هم بعضی از دوستان وفادار سیستم روسی با وجود تباهی ملک و حیات فردی شان از آنها طرفداری دارند(گرچه برای بعضی ها جابجا شدن شان در اروپا، امریکا، آسترالیا، نیوزیلند و دیگرممالک پیشرفته چانسی بود که حتی اگر در خواب میدیدند باور نمی کردند)، و در چرخش ماشین پروپاگندی روسی دانسته و یا نا دانسته حصه گرفته اند؛ این روش درز های عمیق بین دوستان خلق کرده است و قرار گفتۀ یک دوستم؛ درین موارد باید از عقل سلیم کار گرفته شود.
پس با خیانت های هردو سیستم اوتوکراسی و دیموکراسی که فقط برای مشغول نگهداشتن ممالک چون افغانستان با لیدران دزد، فاسد ترین، قوم پرور فاشیست نما قدم فرا تر گذاشته مردم را متضرر ساخته اند خود را کمی بی طرفانه تر آشنا سازیم. ما نباید طرف بگیریم و متوجه حال خود شویم، متحد و متفقگردیم و با آنچه داریم عادلانه و احترام به همه اقشار و اقوام افغانستانی های خود اکتفا کنیم.
بفکر من، اوکراینی ها که جوانان خود را در افغانستان از دست داده بودند متوجه شدند که این ضایعه برایشان سنگین بود و روس ها که با حرکت کمونستان افغانستان خیانت کرد و بزور مجاهدین که با حمایت امریکا موفق شدند سر تسلیم نهاد توجه جدی کردند. بناء، با ریفورم جذری گوربچف، اوکراینی ها تصمیم گرفتند که مستقل باشند؛ نه روسی،بلکه اوکراینی باشند. بلادرنگ از طرف جهان برسمیت شناخته شدند و به عضویت ملل متحد یک کرسی مثل کرسی که روسیه داشت بدست آورد. اوکراین یک خار بغل دارد که همانا گروپ فاشیست های نازی بود که گه و بیگاه برای حکومت درد سر خلق کرده است. با در نظر داشت فعالیت های KGB، من فکر میکنم، که این گروه جابر از طرف خود روسیه برای روز مبادا تشویق و فعال حمایت شده بود.
گذشته ازینکه امریکا چه کرد و روسیه چه نکرد حوادث جاریه در اوکراین جگر خراش، تاثر آور ومضطرب کننده است. این عملیاتاز یک سو چنین حالت راکت باری قصاب کابلرا بخاطر زنده میسازد و از جانب دیگر راکت باری شهرهای زیبای اوکراین که یکی بعد دیگر ویران میگردند و به خاک یکسان ساخته میشوند قصاب اوکراینرا به جهان معرفی نموده است. بر کلانترین قوه انرژ ی ذروی و چندین مراکز دیگر راکت پرتاب شد،ملیونها نفر بیجا و تر ک اوکراین کردند، شفاخانه اطفال با راکت تخریب شد که از طرف نماینده ای روسیه فیدرال در ملل متحد رد گردید ولی شواهد بشمول تخریب بیست و چهار مراکز صحیح دیگر گفتار نماینده ای روس را نفی میکند، زایشگاه را طالب مانند با راکت های ظالمانۀ خود تخریب نمودند و خانم های حامله را بی عزت ساختند و بر مسجد زیبای شهر ماری وپول حمله بردند و بمباردمان دوام دارد؛ با یک تعداد تخلفات دیگرهمه اعمالیست که توجه قانون دانان محاکمۀ بین المللی هاگ را جلب نموده میخواهند خیانت جنگی را تحقیق و در صورت لزوم متهمین را محاکمه نمایند.درین اضافه از دو هفته مقاومت شدید مردان و قوای نظامی اوکراین تعجب روسها را بار آورده از مرگ شش هزار و یا اضافه تر از عساکرخود و از دست دادن تقریبآ ده فیصد افزار جنگی و هم قوماندانان مجرب خود یقینآ که به تشویش شده اند.
گفتیم، اوکراین یک خار که جماعت فاشیست ها ونازی ها است در بغل دارد که داعش مانند ظالمانه بر روسی نژاد های جنوب حمله برده اند و پوتین با این بهانه ای نجات این جوامع از شر این گروه بی لجام دو ایالت روسی تژاد را که خود خواهان پیوست به روسیه بودند،برسمیت شناخت.
برداشت من، از جنگ روسیه و اوکراین بعد ازین که روسیه ای پوتین قشون خود را در سرحد اوکراین از سه صوببر حملات از شرق و جنوب و از بیلا روس از شمال تقریبآ سه هفته قبل آغاز نمود تا هنوز به هدف عملیاتی ستراتیژیکی خود با وجود بمباردمان و راکت باری های سرسام آور موفق نشده اند. بعضی ها عقیده دارند که روسیه نمی خواهد اوکراین را مستعمره ای خود سازد و مرکز اوکراین کییف را به تصرف بیآورد، ولی حملات جابرانه و محاصره ای کییف این پروپاگند را واهی میپندارد. و فریبی بود که بر فریب های گذشته افزوده شد.
بالفرض محال، اگر پوتین اوکراین را فتح و به اساس استناد تاریخی که همیش اوکراین جزء روسیه بوده و حال باید دوباره به بنیۀ روسیه بپیوندد، موفق شود، این فتح عواقب وخیم جهانی با خود خواهد داشت. یعنی ممالکی که از سالها و یا قرن ها به این طرف قسمتی از خاک خود را ازدست داده اند و حال مقتدر هم هستند ادعای برگشت آن خطه ها را به سرزمین مادری خواهان خواهند شد. مثلآ هندوستان میخواهد پاکستان به بنیه ای که از آن جدا ساخته شده اند بپیوندد، افغانستان سر زمین های را که به برتش اندیا قسمتی از پاکستان امروز توسط امیرعبدالرحمن خان از دست داده اند دوباره جزء خاک خود نموده عدم شناخت خط دیورند را تقویت می بخشد. ایران میتواند خراسان کبیر را که افغانستان جزء آن بود تقاضا کند. کوریای شمالی بر کوریای جنوبی با تمام قوای که دارد هجوم ببرد. آیرلندی های جنوبی می خواهد آیرلندی های شمالی به آنها یکجا شوند. به همین صورت چین ممکن نه در آینده ای دور از وصلت سائبریا به خاکش صدا بلند کند؛ اگر فبلآ این موضوع را با پوتین در میان نگذاشته باشند.
این امکانیت ها باید جدی گرفته شود. اگر راستی این احتمالات عملی شود ما دیگرستاره ای بنام زمین نخواهیم داشت.قسمیکه صدر اعظم آلمان گفت: "پرابلم ها باید از طریق مذاکره ای داد و گرفت سیاسی حل شود نه میدان نبرد و قتل هزاران بیگناه". گفت وشنود باید متوازن باشد،خواهشات یک طرف با زور و تهدید به جانب مقابل تحمیل نه گردد؛ با چنین روش، نشست از مذاکره به زور سالاری رنگ دیگر می گیرد که کس نمیخواهد ملوث شود.
امید این چند سطر فوق به نظر عمیق نگریسته شده بکوشیم در چنگ این ظالمان وفعالین ضد بشریت نیفتیم و جای دارد که این نوشته را با قسمتی از غزل سید همایون هاشمی که در سال 2019 سروده شده تذکر داده پایان بخشم:
بسیار سخن گفته عمل هیچ نکردیم مشکل همه جا دیده و حل هیچ نکردیم
گفتند که صلح آید و آرامی به ملت ما مزه از آن شهد وعسل هیچ نکردیم
چک چک بنمودیم به هرخاین ملت و آن هموطن پاک، بغل هیچ نکردیم
داکترغلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو