صمد كارمند
افغانستان در فاجعه انسانی!
به فکر من امریکا و متحدین وی در افغانسنان شکست را متقبِل نشده اند،بلکه پیروز آرزو هایشان هم شده اند،زیرا امریکا و غرب در پی رشد اسلام گرایی آنهم با شیوه افراطی آن در افغانسنان و منطقه بودند که پس از بیست سال به هدف خویش رسیده اند.
جو بایدن رییس جمهوری امریکا بار بار یاد آوری نمودکه هدف ما ملت سازی،آوردن دموکراسی و بالاخره دولت سازی در افغانسنان نبود،وی تذکر داد که ما پیروز شده ایم زیرا تروریزم را در افغانستان شکست داده ایم.
اما آیا واقعأ تروریزم شکست خورد؟
پاسخ روشن است،که نتنها تروریزم شکست نخورد بلکه به گفته خود شان تروریزم با قوت بیشتر وارد سیاست و قدرت شد.حادثه تروریستی ۲۶ اگست فرودگاه کابل که بیش از سه صد تن کشته و زخمی بجا گذاشت بیانگر این ادعا می باشد
از جانب دگر امروز خود غربی ها و امریکایی ها با شرم ساری دهل و سورنا سر داده اند که ما شکست خورده ایم و مردم افغانسنان در فاجعه بشری بسر می برند.
بلی،غرب و امریکا شکست اخلاقی خورده اند شکست شعار ها و وعده های دروغین و عوامفریبانه ی شان،آنها فاجعه آفریدند که زاده سیاست های غلط غرب و امریکا می باشد.
وزیر داخله المان با صراحت گفت: “ما در افغانسنان شکست را متحمل شده ایم حالا وظیفه ما است تا در انتقال افغان های همکار ما،شکست نخوریم”
اما آنجه هویدا است اینکه از دوسال بدینسو امریکایی ها صدا بلند نموده بودند که افغانستان برای دموکراسی ساخته نشده،گرایش امریکا بطرف تغییر نظام و وارد کردن طالبان در قدرت بود که پس از توافق نامه دوحه این خواست شان هویت رسمی یافت، متاسفانه افغانسنان در نتیجه توافق دوحه و معامله مثلث غنی،طالبان(پاکستان) و امریکا به بیست سال قبل عقب گشت و طالبان طی یازده روز بدون دفاع،افغانستان را اشغال و وارد کابل شده اند.
فرار امریکا،ناتو،اشرف غنی و جفای مجاهدین و تکنوکرات های فرستاده شده از غرب پایه نظام و حاکمیت جمهوریت را شکست و یک ملت را به تباهی کشانید.
طالبان پس از پیروزی،شعار تغییر در رفتار شان را سر داده اند،طالبان که هنوز مشروعیت داخلی و بین المللی ندارند و در خلای اطلاعاتی مردم را قرار داده اند به این باور اندکه توان ایجاد حکومت و رهبری کشور را دارند،نخستین روز های بقدرت رسیدن شان نشان دهنده آن است که در گفتار و رفتار طالبان تفاوت عمیق وجود دارد،طالبان با صراحت اعلان نموده اند که علما(روحانیون) دولت آینده افغانسنان را رهبری خواهندکرد،که خود بیانگر متحد بودن طالبان با فکر و ایدئولوژی شان است.
افغانستان در مقابل کدام پرسش ها و تشویش ها قرار دارد؟
⁃ دولت و حکومت وجود ندارد،خلای بزرگ سیاسی و امنیتی داد می زند،ابلاغیه ها و فرامین طالبان ریشه قانونی ندارد زیرا یکتعداد از افراد بدون مسوولیت دولتی فرامین را صادر و خواستار تحقق آن اند
⁃ تمام ادارات دولتی بسته است،از خدمات حکومت خبری نیست، هیچ فرد و اداره ی پاسخ گو در مقابل مردم وجود ندارد
⁃ قوای مسلح افغانستان از هم پاشید،جای آن را طالبانی گرفت که به هیچ اصول و مقررات نظامی آشنا نیستند و رعایت آن را هم مکلفیت خویش نمی دانند
⁃ اکثریت مردم را بی اعتمادی نسبت به طالبان فرا گرفته،هر شهروند در پی فرار و ترک کشور قرار دارد،بخصوص نسل آگاه و تحصیل کرده،نسلی که افغانسنان سخت به آنان ضرورت دارد در حال فرار اند
⁃ قیمت مواد غذایی چندین برابر نسبت به ده روز قیل بلند رفته،بیکاری به اوج خود رسیده،۱۸ میلیون انسان در معرض خطر بی نانی قرار دارند، ترس فاجعه بزرگ بشری در راه است
⁃ امریکا ۹،۵ میلیارد دالر پول افغانسنان را مسدود و بانک جهانی کمک هایش به افغانسنان را متوقف نمود،این همه به این معنا است که دگر پولی وجود ندارد تا کارمندان نظامی و ملکی دولت قبلی معاش دریافت کنند که خود ضربه کوبنده بر اقتصاد مردم و پیشبرد زنده گی شان می باشد ،ترس آن می رود که یک نسل از گرسنه گی نابود گردد
⁃ زنان افغانسنان که نصف پیکر جامعه را تشکیل می دهند در حال فراموشی قرار دارند،طالبان تمام آزادی های فردی و اجتماعی زنان را بر پایه شرعیت رقم می زنند و آینده آنان را با وجود ارایه برخی تعهد های گروه طالبان می توان تاریک دید،برای فعلأ تمام زنان خانه نشین و انتظار فردای پرسش برانگیز اند
⁃ افغانسنان در انزوای بزرگ جهانی بسر می برد،هیچ کشور طالبان را برسمیت نشناخته و حاضر نیستند با طالبان همکاری کنند،حتا متحدین نزدیک طالبان چشم بطرف امریکا و غرب دوخته اند،منتظر اند که آنان برای آینده افغانستان چه تصمیم می گیرند.
⁃ طالبان از اجماع ملی و مشارکت همه در نظام آینده سخن می زنند،اما هیچ نوع تعریف جامع از این مشارکت که بیانگر منافع همه ی مردم باشد مشاهده نمی گردد،فکر و فعالیت طالبان بیشتر قومگرایانه است تا گذار برای مشارکت همه اقوام در نظام آینده کشور.
و خلاصه اینکه افغانسنان در بحران کلان سیاسی و اقتصادی دامنگیر شده که بیرون رفت از آن زمان گیر بوده و مسوولین با اراده و مصمم می خواهد.
خواننده عزیز!
تحولات اخیر و آینده گنگ سیاسی افغانسنان می طلبد تا نیرو های مترقی و دموکرات بسیج و زمینه شوند برای بلند کردن صدای حق و عدالت.
باید مقاومت را شکل داد،مقاومت ما،قلم و اندیشه ما است با این مقاومت باید حقیقت ها را گفت و راه را باز کرد برای تغییر مثبت در افغانسنان
مبارزه پایان ندارد،ممکن شکل و شیوه آن تغییر بخورد اما هدف و ارمان ما بجا است که همانا رسیدن به آزادی ،دموکراسی،عدالت و عدالت اجتماعی می باشد.
انسان وطنم را آزاد و آباد خواهانم!
صمد کارمند
اگست ۲۰۲۱