دکتر بصیر کامجو

 

انتقال قدرت سیاسی از پشتونهای نکتایی پوش به پشتونهای خون آشام

19 اگست 2021 میلادی

با درود فراوان به مردم شریف خراسان ــ افغانستان عرض ادب واحترام می نمایم ، دوستان  ما به سلسله روشنگری نوشته های پیشین ، اینک بتاریخ 13 مارچ 2021 میلادی رازهای پنهان وآشکارمسئله تحقق برنامه انتقال قدرت وحاکمیت سیاسی ازاشرف غنی به طالبان را به رهبران فارسی زبان اعم ازتاجیکان وهزاره ها ، ازبیکها وپشتونهای میهن پرست  به گونه روشن زیــــــرنام " حاکمیت سیاسی پشتونها درپرتگاه نیستی " مطرح کرده بودیم . مگرباتأسف ودرد این  رهبرصاحب های چهارچشمه ای کم بین به سخنان ما تمکین نگذاشتند . برای روشن شدن مسئله نوشته را بار دیگر بخوانش نسل جوان پیشکش می نمایم . راه ما راست است ، تاریخ گواه است قسمی که راستی همیشه بر دروغ پیروز می شود همان گونه روشنای برتاریکی .

 

 

حاکمیت سیاسی پشتونها درپرتگاه نیستی

دکتـربصیـرکـامجـــو

مارچ 2021 میلادی

پشتونها درفرآیند 270 سال حاکمیت سیاسی خویش درسرزمین ایران شرقی یا خراسان ــ افغانستان امروز نتواستند حکومت مشروع مبتنی برآراءِ مردم را سرکارآورند . وصلح وامنیت وثبات رادر این کشورمستقرسازند . برخلاف این حاکمیت قومی همیشه بربنیاد ماهیت ذاتی اش، به حمایت و پشتیبانی مستقیم کشورها ونهاد های استعمارگرکهنه ونو بوجود آمده ودرپناه همین نیروهای بیگانه خود را با زور وارهاب بالای مردم بومی این سرزمین قبولانده است.

ازینرو رژیم های تک قومی نامشروع ووابسته به بیگانگان ، برای تداوم حاکمیت سیاسی بی وقارخویش ازسیاست اعمال جنگ وخشونت کار گرفتند و مردم این سرزمین را در زیرفشار شعله های آتش ، دود وبارود قرار دادند ، وخود تنها استملاک را تصاحب نمودند وجنایت آفریدند .

تاریخ گواه این تجربه است ! هرباری که حاکمیت سیاسی تک قومی پشتونها براثرپیشبرد سیاست جنگ وجنایت درپرتگاه نیستی قرارگرفته ، درآن روزگارهمه پشتونهای قوم پرست وملی گرا در هرکجای دنیا که زندگی می کنند وبه هر دین وآئین واندیشه ای که هستند زیر نام پشتونوالی همبسته شده وبرای نجات این حاکمیت تک تباری خویش سهم خود را ادا می نمایند .

برای روشن شدن این گفته دو نمونه اخیر مراحل فروپاشی رژیم تک محوری را پیش کش می نمائیم :

مرحله نخست : هنگامیکه پایه های قدرت وحاکمیت سیاسی پزشک نجیب الله احمدزی پشتون تبارفروریخت وقدرت وحاکمیت سیاسی بدست تاجیکان برهبری استاد برهان الدین ربانی رئیس جمعیت اسلامی افغانستان واحمد شاه مسعود فرمانده کُل نیروی های مقاومت ملی افتاد . گلبدین حکمتیارپشتون درجریان فروپاشی رژیم نجیب الله احمدزی ــ بدون تأخیردست به ماشه برد ودر برابر حاکمیت سیاسی تاجیکان قیام مسلحانه آغاز کرد . مگراینبارزبان جنگ طلب و بد سرشت حکمتیار بوسیله نیروی های رزمی تاجیکان وفارسی زبانان به خاک صلح مالیده شد .

باشکست گلبدین حکمتیاردربرابر تاجیکان ، رهبران پشتون خلأ قدرت سیاسی همتباران خویش را در حاکمیت ونظام کابل درک کردند واز سراسر جهان : ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمد زی ودیگران گرد هم آمدند وبرای استقراردوباره حاکمیت سیاسی پشتونها درخراسان ــ افغانستان راهکار های عملی وسیاسی ای را در تبانی با آمریکا ، عربستان سعودی و پاکستان به اجرا درآوردند. که سرانجام در سال 1994 میلادی این تلاش منجر به تشکیل گروه طالبان گردید .

این رهبران پُشت پرده (ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمد زی وسپس حکمتیار) با لابی گری های شبانه روزی درشرق وغرب موفق شدند که گروه طالبان را برای گرفتن قدرت سیاسی از دست تاجیکان درکشور آماده سازند .

آمریکا ، پاکستان ، عربستان سعودی وبرخی کشورهای مشترک منافع با همدلی جمعی رهبران پشتون ( ظاهرشاه ، خلیلزاد ، حامد کرزی ، اشرف غنی احمد زی ، گلبدین حکمتیار و ملامحمد عمر) به این نتیجه رسیده بودند که با کنارزدن تاجیکان از قدرت سیاسی بوسیله طالبان ، تحقق راهبرد سیاسی کنفرانس بن را پیشکش نمایند . که بااین رویکرد دروغ وفریبندۀ توانستند راه انتقال قدرت سیاسی ازدست تاجیکان را رسماً به پشتونها بازنمایند.

بااجرای مفاد توافق نامه کنفرانس بن ، آمریکا وشرکایش با سردادن شعار دموکراسی وآزادی ومبارزه علیه تروریزم والقاعده ، رژیم پشتونی طالبان را گویا سرنگون کردند وبجای آن رژیم دست نشانده ووابسته ای دیگری پشتونی را به رهبری حامد کرزی درکابل بوجود آوردند .

حامد کرزی واشرف غنی احمدزی وسایر همتباران ایشان در فرآیند 20 سال اخیردست به هم دادند و بااستفاده از امکانات دولتی گروه طالبان همتبار خودرا باردیگرمسلح کردند و منحیث یک نیروی سرکوب کننده علیه مردمان بومی این کشوربکارگرفتند .

رهبران پشتون باپیشبرد چنین یک سیاست مزورانه موفق شدند که هم رهبری دولت را در دست داشته باشند وهم رهبری گویا ؟ مخالفین مسلح ضد دولت را .

همین شد که در 16 سال اخیر گروه طالبان پشتون تبار ورژیم پشتونی کابل شبیه دوروی یک سکه در همه امور باهم مشترک کارمی نمایند . ودولت پشتونی کرزی واحمدزی بااستفاده ازاین امکانات توانستند بصورت همه جانبه سیاست پشتونیزه سازی نظام وقتل عام مردم را بی هراس به منصه اجرا قراردهند. که براثر آن صدها هزارانسان بیگناه راقربانی سیاست پشتونیزه سازی حاکمیت تک قومی خویش ساختند.

مردم هنوزبیاد دارند که آمریکا بیست سال پیش برای سرنگونی رژیم طالبان به کشور ما لشکرکشید واکنون می خواهد که این گروه بی فضیلت را بار دیگر به اریکه قدرت برساند. به یقین که ماهیت بازی موش وگُربه آمریکائیان حتا به کودکان کشورما قابل فهم است.

آمریکا باید بداند که در کشور ما خراسان ــ افغانستان افزون بر28 درصد شهروندان پشتون ، 72 در صد شهروندان سه قوم بزرگ دیگری ازجمله : تاجیکان ، هــــــزاره ها وترکتباران زندگی دارند . بدین میزان ، سهم عادلانه چهارملیت باهم برابر ساکن کشورما در قدرت وحاکمیت دولتی بایست بربنیاد کمیت نفوس هرکدام آن ها تعریف گردد. تخلف ازین اسلوب خیانت بزرگ به حق مردم این کشور است.

ودلیل جنگی که از 270 سال پیش بدین سودراین سرزمین جریان دارد ، این جنگ برنامه ریزی شدۀ رهبران پشتونها بابت استقرار وتداوم حاکمیت سیاسی تک قومی آنها ــ علیه همین 72 در صد مردمان غیر پشتون این سرزمین می باشد.

مرحله دوم ــ در جریان 40 سال اخیر بار دوم است که رژیم تک محور پشتونی ،این مرتبه به رهبری حامد کرزی واشرف غنی احمدزی افزون براینکه از پشتیبانی مستقیم وهمه جانبه آمریکا وشرکایش برخوردار بوده ، اما بازهم در مهلکه فروریزی قرار گرفته است. جای بسا تأسف ودرد است که این رژیم قوم گرا درمدت بیست سالی که گذشت بجزتولید جنگ وجنایت ، کُشت وخون ، دیگر هیچ چیزی را به ارمغان نیاورد .

شاید که آمریکا ازپشتیبانی مستقیم خویش از چنین یک رژیم غیر مشروع ومفسد تک قومی خجالت بکشد. از دیدگاه ما ! دست آورد شرم آورحاکمیت سیاسی پشتونها دراین برهه ، همچولکه ای ننگی ست برپیشانی دموکراسی آمریکا ویارانش .

ناکارایی وزوال حاکمیت سیاسی پشتونها از سالهای 2009 میلادی برای مردم محسوس بود . اما حاکمان پشتون وآمریکایها در2018 میلادی به پوسیدگی ، بی برنامه گی وزوال این حاکمیت پیر و درمانده پی بردند. ازین سبب همه رهبران داخل وخارج پشتون بار دیگر همبسته شدند ویکجا برای نجات واستمرار

حاکمیت سیاسی نیاکان شان دست بکارگردیدند . ودرهرکجای دنیا که دارند کارمشترک لابی گری راآغاز کردند ، ودر این زمینه یک سلسله توافقات پنهانی را هم با آمریکا ، انگلستان ، عربستان سعودی وپاکستان مبنی برآوردن طالبان در ساختار حاکمیت سیاسی وتقویه رژیم پشتونی به امضا رسانیدند .

بربنیاد چنین برنامه بوده است که : زلمی خلیلزاد ، حامد کرزی،گلبدین حکمتیار، اشرف غنی احمد زی ، عبدالله عبدالله ورهبران طالبان همه از یک تبار پشتون وهرکدام درنقش های مختلف سیاسی دروغین بنفع استقراردوباره حاکمیت سیاسی بیمارپشتونها کاررا پیشبردند .

ونتایج کار دوساله پشت پرده این رهبران پشتون منتج به این قرار شد که درگام نخست زیاده از 5500 طالب پشتون تبار که دربند زندانهای حاکمیت کابل قرار داشتند و قاتل ده ها هزارفرزندان این سرزمین بودند بدون فیصله دادگاه ، همه را با انعام پول وکالا از بند رها نمایند.

گام مشترک دومی اقدام رهبران پشتون وآمریکا برای تشکیل یک حکومت جدید معجونی ازرهبران گروه طالبان ورهبران پشتون درقدرت وحاکمیت دولتی کابل می باشد . این نمایشنامه تکراری بیست سال پیش با حکومت عبوری وانتقالی و انتخابی ریاکارانۀ حامد کرزی واشرف غنی احمدزی بنمایش گذاشته شد که سرانجام مردم وکشور ما را به تباهی کشانید .

آمریکا باید به خواست وآرمان واراده مقدس شهروندان خراسان ــ افغانستان احترام قایل شود. زیرا مردم ما از رژیم های دست نشانده وخائین وخاکفروش خسته شده اند. ویک نظام منتخب ، مشروع ومردمسالار که درآن تعادل حقوق شهروندی ، استقلالیت قوه مقننه ، قوه اجرائیه وقوه قضائیه ، همسنگی زن ومرد ، نهادینه سازی آزادی وصلح وامنیت شامل باشد ، می خواهند.

اگرباشد که آمریکا ازبیست سال ایجاد حکومت مصلحتی وغیر مشروع پشتونی درکابل شرمزده وپشیمان نیست. واین بارهم بگونه ای فشار آمیز بخواهد حکومت مصلحتی دیگری را بوجود آورد .

ما پارسیان گفته باشیم که به هیچ وجه ، حکومتی را که براساس انتخابات آزاد وسری ودموکراتیک که مشروعیت خودرا از آرای مردم برنگرفته باشد ، نمی پذیریم .

قابل تذکرمی دانیم که هرنوع حکومت مصلحتی دست نشانده وغیرمشروع دیگری که برهبری پشتونها سرکار آید بگونه قطعی آنرا قبول نداریم .

خواست ما : ایجاد یک دولت مستقل مبتنی برآراءِ مردم ، تأمین واقعی صلح ، امنیت وآزادی ، ایجاد زیرساخت های همبستگی ملیت های ساکن کشور ، حق متعادل ملکیت برزمین وحق متعادل مشارکت در حاکمیت سیاسی ، استقرار نظام پارلمانی واستقلالیت قوای سه گانه دردولت ، ایمنی خوشبختی وسعادت انسان شهروند درهمه امور وآزادی حق انتخاب  وهمسنگی حقوقی زن بامرد واحترام به اعلامیه حقوق بشر... وغیره می باشد .

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت