هدايت حبيب
وقت آنست تا همه رهبران مانند مارشال دوستم و اسماعيل خان وارد نبرد با تهاجم پاکستان شوند
دوستان عزیز! حوادث این روزهای افغانستان این کشور را وارد مرحله ای حساس تاريخ معاصر اين سرزمين نموده است. زيرا ايالات متحده و سازمان ناتو پس بيست سال لشکر کشی نظامی و اشغال اين کشور تحت عنوان مبارزه برضد تروريسم؛ طالبان و القاعده؛ با همان تروريستهای طالب و حامیان القاعده و اسامه بن لادن، معاهده ننگين دوحه را، مبنی بر خارج شدن از افغانستان و سپردن سرنوشت اين کشور را بدست حکومتی که نه از حمايت اکثريت مردم برخوردار است و نه سلاح و وسايل نظامی را که دربرابرتهاجم فوج و مليشای پاکستان دراختياردارد، امضاء نمود، که اين معاهده نه تنها معنی برسميت شناختن اين تروريستها را بعنوان يک تنظيم سياسی و شکست مفتضحانه اتازونی را مانند شکست در ويتنام افاده می کند؛ بلکه با صدور دستور رهايی شش هزار تروريست جنايت پيشه که در سنگرهای جنگ و کشتار مردم ما دستگير شده بودند، کمر طالبان را برای اشتعال جنگ و اشغال ولسوالی ها و تصرف شهرها وپايتخت کشور نيز ياری و مساعدت نمود.
طالبان با استفاده از اين دو امتياز امريکايی ها، جنگهای خانمانسوز را در سراسر افغانستان براه انداخته توسط همان شش هزار تروريست جنگديده حدود دوصد ولسوالی را اشغال و دروازه های شهرهای بزرگ قندهار ـ هرات ـ هلمند ـ بلخ ـ جوزجان ـ فارياب ـ تخار ـ بدخشان ـ پروان ـ کاپيسا... را دق الباب می کنند.
در چنين شرايط، از ميان ساير رهبران اولين بار مارشال عبدالرشيد دوستم، بخاطر دفاع از مادروطن سلاح بردست گرفت و وارد نبرد با اين مليشای مزدور پاکستان گرديد. حضور مارشال دوستم در ماههای پسین در جبهه های جنگ افغانستان به یکی از مسائل بحث برانگیز در این کشور تبدیل گرديد. عده ای از شئونيستهای تماميت خواه و پيروان مکتب آدولف هيتلر و طالبان نکتايی پوش حضور مستقیم وی را در سنگرهای نبرد با تفکر انحصار طلبی خويش سازگار نديده نه تنها مخالفت را پيشه کردند، بلکه دست به عمل تروريستی بوسيله مسموم نمودن وی و پسرش نمودند؛ و او مجبور به ترک کشور وتداوی در کشور ترکيه گرديد.
اما اکثريت مخالفين جنگ وتروريستهای مزدور پاکستان از اين اقدام مارشال دوستم حمايت خود را ابراز و تقاضا نمودند تا ساير رهبران و کسانی که خود را تيکه دار اين قوم و آن قبيله موعظه می کنند بايست مانند مارشال دوستم وارد صحنه نبرد با جنگ اعلان ناشده پاکستان گردند.
طبق گزارش طلوع نیوز در اوضاعی که جنگ در ولایت های گونهگون کشور شعلهور است، شهروندان می پرسند که چهره های پرنفوذ سیاسی و جهادی و کسانی که داد از داعیه های قومی می زنند، کجا استند و چرا در ولایت های شان حضور ندارند ؟
عده ی ديگرمردم هم می گویند ولایت های چون هلمند، کندهار، بدخشان، غزنی و فاریاب نیز با حمله های گسترده طالبان رو به رو اند؛ اما روشن نیست سیاست گران و چهره های پر نفوس جهادی چون صلاح الدین ربانی، محمد محقق، کریم خلیلی، عبدالرشید دوستم، حامد کرزی و عطا محمد نور برای ایستاده گی در برابر طالبان چه می کنند؟
شماری از شهروندان می گویند که سیاست گران تنها برای منافع خود داد از دفاع نظام زده اند و اما اکنون در خانه های شان در کابل یا بیرون از کشور خاموشی اختیار کرده اند.
اما یک منبع نزدیک به مارشال عبدالرشید دوستم می گوید که او پس از تداوی از ترکيه به ازبیکستان برگشته و قرار است هفته پیش رو به کابل بیاید و پس از دیدار با رییس جمهور غنی به شمال کشور برود. وليک يارمحمد دوستم پسرش پس از صحت يابی از مسمويت، درسنگر دفاع از ميهن مألوفش قرار گرفته با تمام قدرت برضد طالبان مزدور و مليشای پاکستان وارد نبرد است.
از این میان تنها اسماعیل خان از فرماندهان پیشین جهادی، رهبری بسیج مردمی را در هرات بر دوش گرفته است و باشندهگان هرات می گویند که او شهر را از سقوط نجات داده است.
بنابرآن اگر ساير رهبران مانند مارشال دوستم و اسماعيل خان به حمايت از وطن برخيزند؛ تعصبات ملی ـ مذهبی را کنار گذاشته؛ مخالفت آشكار و واقعی خويش را با برنامه ها و نيات شوم رهبران نظامی و سياسی خون آشام پاكستان و عُمال آن عملاً در پيش گيرند؛ در جبهات جنگ با دشمنان وطن و مردم مان سهم فعال بگيرند؛ باشركت خود در نبرد با دشمن و رفتنِ خود دربين مردم، فاصله بين حكومت ومردم را ازميان بردارند؛ به نظرم امنيت در كشور تأمين و داعيه صلح به حقيقت مبدل خواهد شد. درغير آن از عقده گشايی چرکين و تبليغات ملی گرايی، بجز ايجاد نفرت به همديگر، هيچ چيز ديگری نصيب مردم رنج کشيده افغانستان نخواهد شد.
به هرحال اميدوارم تا روزی نه چندان دور، سپيده دم صلح، امن و آرامش؛ توأم با سعادت و خوشبختی مردم رنجديده ی افغانستان، در افق صبح روشن ميهن درخون تپيده ی مان، نورافشانی کند.