عارف عرفان
بازیهای استراتیژیک ترکیه -آمریکا در افغانستان
آمریکا در
آستانه خروج ارتش اش از افغانستان به بدیل رویکرد های استعماری نگاه نموده و
هیچ گونه آمادگی برای ترک کامل افغانستان،قطع سلسلهٔ استعماری و ترک موقعیت
ژیوپولتیکی کشور و منابع سرشار زیر زمینی آن ندارد.
آمریکا برای تغییر افکار جهانی، منطقه و مردم افغانستان ظاهرأ حل بحران سیاسی
کشور را در مذاکرات صلح ریایی با طالبان گره زده است اما در واقع برنامه های
اصلی راهبردی خود را در عقب پرده با همپیمانان سیاسی و استراتژیک خود دنبال
مینماید.
آمریکا درنظر دارد تا با ایجاد مثلث سیاسی با ترکیه و پاکستان، رژیم طالبان را
به مثابه رژیم نیابتی و حامی برنامه های آمریکایی در افغانستان مسلط ساخته و خط
بحران را در راستای منافع راهبردی اش در افغانستان امتداد دهد. بیگمان که
پاکستان نقش کلیدی انحصاری را در پروژه طالبان در افغانستان بدوش داشته و بدون
تامین منافع استراتژیک پاکستان در افغانستان که در تسلط کامل نیروهای نیابتی آن
در افغانستان برمیتابد، تحقق هیچگونه پلان امریکایی بویژه پس ازخروج ارتش آن
کشور از افغانستان ممکن نیست.
تمامی راهکار های سیاسی موجود، چه در حوزه نظامی طالبان و چه در عرصه کار دولت
نیابتی آمریکا در کابل، با پالایش های فریبنده در همین گذرگاه قدم به قدم به
پیش میرود و به سمت یک دگرگونی دراماتیک در چرخش است. اینجا بحث تقسیم منافع
مطرح است و افغانستان قربانی این بازی در یک فاز جدید انتخاب گردیده است. بحران
های جدید در راه است و کماکان در بی تفاوتی مردم و فقدان یک جبهه بزرگ میهنی
برای نجات افغانستان، آتش فشان های بزرگ از این سرزمین فواران خواهد کرد.
در پیوند با این برنامه های هولناک اخیرأ وبگاه آسیا تایمز مقالهٔ ارزشمندی را
تحت عنوان «بازی برد -برد آمریکا در هندوکش» به قلم نویسنده معروف هند، بهادرا
کومار به نشر رسانیده که حایز اهمیت راهبری و سرنوشت ساز است[۱]
در اغاز نویسنده دیدگاه خود را در بازی مشترک ترکیه-آمریکا در پیرامون سرنوشت
سیاسی افغانستان، چنین مینگارد: "اشتیاقی که واشنگتن با درخواست خدمات ترکیه
برای راه اندازی توطیه برجادهٔ منتهی به جریان اصلی طالبان در افغانستان نشان
میدهد، سوالاتی نگران کنندهٔ را مطرح می سازد. با توجه به درخواست واشنگتن،
ترکیه میزبان گفتگوهای سطح بالا در مورد روند صلح افغانستان و طالبان خواهد
بود. ترکیه نماینده ویژه ای را برای تصدی نقش میانجیگری در این خصوص منصوب کرده
است.
ترکیه در کابین خلبان وارد میگردد تابا هدایت پروسه صلح افغانستان اهداف آمریکا
را برآورده سازد. این رویکرد اثر سودمند در روابط ترکیه و آمریکا خواهد داشت.
آمریكا از درگیر ساختن ترکیه به حیث عضو بانفوذ سازمان همکاری اسلامی که از
پیوندهای تاریخی با افغانستان و از وجهه مثبت در میان افغان ها برخوردار است،
استقبال میکند. اما با کاوش عمیق تر میتوان دریافت که اتحاد نامقدس ایالات
متحده و ترکیه در درگیری های سوریه ناراحت کننده است".
به باور نویسنده، پنتاگون و سیا تمایلی به ترک افغانستان تا اول ماه مه ندارند.
ترکیه بر حضور بی پایان آمریکا و ناتو نظارت خواهد کرد. ایالات متحده امیدوار
است که بتواند حضور اطلاعاتی قوی خود را با پشتیبانی نیروهای عملیات ویژه حفظ
کند".
نویسنده بازی های افزاری تروریستی دولت ترکیه و واکنش های منطقوی حضور ترکیه در
افغانستان را مورد توجه قرار داده مینویسد: "کافی است گفته شود، با توجه به
حضور جنگجویان داعش (از جمله کسانی که به گفته روسیه و ایران توسط هواپیماهای
آمریکا از سوریه به افغانستان منتقل شده اند) رابطه بین طالبان و القاعده و
مهمتر از همه، حضور اویغور هاو تروریست های آسیای میانه و چچن، نقش ترکیه به
عنوان دوست ایالات متحده در افغانستان برای کشورهای منطقه نگران کننده است.
ترکیه جنگجویان جهادی را از ادلب به لیبی و قره باغ برای انتقال جنگ های نیابتی
منتقل کرده است.
به طور قابل توجهی، ترکیه پس از سال ها انفعال ناگهان موضع خود را در مورد
مساله اویغور ها تغییر داده و آن را به عنوان یک مساله دیپلماتیک بین آنکارا و
پکن مطرح کرده است هکذا روی همین اصل، سفیر چین در آنکارا به وزارت امور خارجه
ترکیه احضار شد".
نویسنده مناسبات ترکیه و غرب را در پیوند با بازی مشترک در افغانستان مورد
کنکاش قرار داده خاطر نشان میسازد: "از طرف دیگر "گرمی" محسوس در روابط ایالات
متحده و ترکیه در جریان است. در زمان اجلاس وزیران ناتو در بروکسل، آنتونی
بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده تأکید کرد، "من فکر می کنم حضور ترکیه در
ناتو مخصوصاً به نفع ما است." واضح است که هرگونه اقدام آمریکایی ها در خصوص
ترکیه نیاز به یک داستان موفقیت آمیز خواهد داشت. آنجا است که نقش میانجیگری
ترکیه در افغانستان و نقش بالقوه آن پس از توافقات صلح در افغانستان به الگوهای
استراتژی مهار دوگانه واشنگتن در قبال روسیه و چین تبدیل می شوند.
نویسنده معتقد است که ترکیه ادعاهایی را برای رهبری جبهه جهان ترک که از دریای
سیاه تا جلگه های آسیای میانه و سین کیانگ گسترش یافته است، ابراز کرده است. به
عبارت ساده تر،نقش ترکیه در افغانستان و آسیای میانه روابط این کشورها با روسیه
را به چالش می کشد. این کشور در لیبی، سوریه، قفقاز و به طور بالقوه در دریای
سیاه و بالکان تحت فشار است.
در بخش دیگر این مقاله به واکنش های منطقهای مشارکت آمریکا-ترکیه در
افغانستان، چنین آمده است: به همین ترتیب، ایالات متحده امیدوار است كه با
تشویق و به كارگیری مجدد ترکیه، ایران را از نظر منطقه ای متعادل نگهدارد.
رقابت ترکیه و ایران در عراق محسوس است، جایی که واشنگتن امیدوار است ناتو را
به عنوان تأمین کننده امنیت ایجاد کند. اختلافات جدی بین آنکارا و تهران بر سر
قره باغ کوهستانی نیز وجود دارد. به این ترتیب، آینده افغانستان در بحث های
اخیر در سفر
۶
روزه منطقه ای محمد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به پایتخت های آسیای میانه،
برجسته بود.
چین و روسیه در مورد اهداف آمریکا در افغانستان هوشیار هستند و هر دو روابط
مشکل آفرین با اردوغان دارند. صعود ترکیه به چشم انداز آسیای میانه و افغانستان
نمی تواند به راحتی آنها منتج گردد.
نویسنده به چشم انداز منافع راهبردی ترکیه در این بازی اشاره نموده می نویسد:
"به طور کلی، همزمان با تشدید فشار های سیاسی آمریکادر برابر روسیه و چین،
تجدید آرایش های ژیوپلیتیکی در حال انجام است. اما، برای ترکیه، مداخله در
سوریه سودآور بوده است. مناطق تحت کنترل ترکیه در شمال سوریه در حال حاضر از یک
منطقه ۸
هزار و
۸۳۵
کیلومتر مربع تشکیل شده است و آنکارا قصد ترک اشغال آنرا ندارد.
ترکیه بدون شک به دنبال دستاوردهای مشابه [در افغانستان] خواهد بود. برای شروع،
به دست آوردن برتری در سیستم اتحاد غرب به عنوان شریک بی بدیل ایالات متحده و
به عنوان هم کلام اروپا با خاورمیانه مسلمان همیشه رویای برای ترکیه بوده است.
نکته مهم این خواهد بود که آیا واشنگتن می تواند بر اتحادیه اروپا برای اعطای
عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا که یکی از احتمالات است، غالب گردد.
برای اتحادیه اروپا نیز، اگر ناتو بخواهد در دریای سیاه استحکام یابد و روسیه
را در حیاط خلوت خود اش محاصره کند، ترکیه به یک شریک اصلی تبدیل می شود. ترکیه
پیش از این خود را به عنوان تأمین کننده امنیت رژیم ضد روسیه در اوکراین قرار
داده است. ولادیمیر زلنسکی، رییس جمهور اوکراین در برابر افزایش تنش ها با
روسیه، با اردوغان دیدار کرد."
مقامات ترکیه با احتیاط نسبت به تلاش های سطح بالای اخیر برای بهبود گفتگو بین
آنکارا و بروکسل خوش بین هستند. بازیگران اروپایی در حال هماهنگی با واشنگتن
هستند. سفر روز چهارشنبه گذشته رییس کمیسیون اتحادیه اروپا اورسولا فون درلاین
و رییس شورای اروپا چارلز میشل از آنکارا را می توان یک تلاش اولیه قابل توجه
برای بهبود روابط با ترکیه دانست. همانطور که یکی از مفسران ترک گفته است،
"شاخه زیتون" که توسط رهبران اتحادیه اروپا به اردوغان داده شده است "پنج برگ
اصلی" دارد.
در بخش دیگری این مقاله، اسقرار حاکمیت طالبان در این بازی شیطانی تجلی روشن
یافته بازتاب می یابد: "در مجموع، ترکیه "تشویق" میگردد تابه دام غرب برگردد و
به عنوان قدرت ناتو نقش شایستهٔ خود را بازی کند. امروز، ترکیه احتمالاً تنها
متحد در منطقه و در عرصهٔ بین الملل است که واشنگتن می تواند برای دور ساختن
حلقوم پاکستان از پستان چین و روسیه و مدار نفوذ این کشور ها، به آن تکیه کند،
که این امر واقعاً ترکیه را به یک شریک ضروری برای ایالات متحده و ناتو در
افغانستان تحت "حاکمیت طالبان" تبدیل می کند.
در واقع، روسیه و ترکیه از نظر تاریخی در افغانستان رقبا بوده اند. ترکیه دارای
روابط ریشه دار و عمیق پان اسلامی چند صد ساله با افغانستان است که تا حد زیادی
قبل از ایجاد پاکستان در سال۱۹۴۷،
این روابط برقرار بوده است. اما همهٔ اینها باعث نگرانی روسیه از نظر امنیت و
ثبات حیاط خلوت آسیای میانه و قفقاز شمالی می گردد".
بدون شک، در پویایی قدرت در مناطق بسیار استراتژیک اطراف افغانستان، دو کشور می
توانند چشم به همکاری "برد-برد" داشته باشند؛
با احترام بی پایان
عارف عرفان
لندن،ماه می
۲۰۲۱
منابع:
[1]
Asiatimes, A “Win-win” for US, Turkey in Hindu Kush, 14th April 2021
By: M.
K. Bhadrakumar