عبدالوکیل کوچی
زبان مظهر محبت است نی ابزار خصومت
زبان مادری زیبا ست با رهکار انسانی
که با پیوندخلق وحدت ملی عجین باشد
حالا که درین روزها بحث بر سر زبان مادری است بحق که زبان مادری مقدس است واز آن باید حمایت کرد نتنها حمایت بلکه آنرا بخاطر حفظ ارزشهای فرهنگی وتاریخی آن با منطق علوم وچراغ معرفت غنامند ساخته بسط وگسترش داد .
هرچند زبان در ابعاد مختلف مفاهیم گوناگون وبزرگ ارایه میکند زیراکه همه زبانها از لحاظ ماهیت ،خصلت ، وارزشهای مدنی ، فرهنگی وتاریخی مولود تفاهم ونتیجه روابط فکری، رفع احتیاج وایجاد مهر ومحبت بوده و به همین دلیل زبان را وسیله افهام وتفهیم ،ارتباط ، تفاهم وتبادل نظر دانسته اند.
گفته میشود زبان مظهر ادبیات هنر وفرهنگ است . زبان وسیله ی تفاهم ،انتقال اطلاعات برقراری ارتباط ، تبادل واظهار نظر است .
وبهترینهای آن ، زبان مادری وزبان صلح است زیراکه کلمه مادری ،منشاُ اساسی زبان وکلمه صلح پیوند دهنده همه زبانها تلقی میشود. پس همه زبانها ملهم از ارشها وقابل حرمت میباشد نه سزاوار سرزنش. زیراکه چگونگی رای ونظر کودکان را در رابطه به اسم ، زبان ، رنگ ، سمت ، قومیت وجنسیت قبل تولد ازهیچ نوزادی نپرسیده اند وهیچکدام این واژه ها وکلمات یاد شده به انتخاب ونظر خود فرزندان آدمی نبوده است.
گناه فرزند چیست که مادرش آنرا در کدام جغرافیه کدام ومتعلق به کدام قوم با کدام زبان وجنسیت وبکدام نام ورنگ تولد کرده است؟
پس تقصیرتعلقیت اشخاص به فلان زبان وبسمدان قوم را چگونه بتوان بگردن اشخاص انداخت ؟ همه زبانها مقدس است این آدمها هستند که بزعم خود با کارکردهای گوناگون شان زبانها را سنگین وسبک میسازند.
اما درین بحث فقط روی تقدس زبان با پسوند کلمه ی مقدس مادری بسنده
میکنیم چرا زبان مادری تقدس خاصی دارد بخاطریکه از اولین حرف مادرمنشاُ گرفته وبا حرف نخست مادر قدسیت پیدا میکند پس قدسیت مادر مقدم بزبان است .فراموش نباید کرد که زبان مادری تنها بمفهوم حروف مروج الفبا بشکل مجرد بیجان عادی وعاری از مفاهیم وارزشها خواهد بود . پس قدسیت وتقدس مادری است که زبان را زنده وارزشمند ساخته وخلقت بنیادین زبان مادری باخلقت فرزندان در یک خون مشترک عجین گردیده وپیوند ارگانیک دارد .
هرچند زبان وادبیات مستقل از کنشها وواکنشها بوده ولی بعضاً قربانی اهداف برتری جویانه ی قومی میشود.
اما میبینیم که متاسفانه با موجودیت جنگ وخونریزی چهل ساله در بسانقاط کشور ما زبان مادری در خطرتهدید نابودی قرار گرفته دریغا که بجای حرمتگذاری به زبان مادری بر ضد آن عمل میشود جایی در ورطه ی تهدید نابودی ودر جای دیگری درخط برتری جویی قومی کشانده میشود .درحالیکه
زبان مادراولین حرف رابا کلمه ی محبت آمیزروشنی ام نازنینم شروع میکند
زبان مادری حرفهای خوب میآموزد اما صدایش را درگلو خفه میسازند.
زبان مادری همدلی ومحبت میآموزد ولی پاسخش را با شمشیر می یابد .
زبان مادری للو للو میگوید وبا تهدید سکوت روبرو میشود .
زبان مادری امربخواندن میکند ولی مکاتب مدارس اش سوختانده میشود
زبان مادری با شیرمادرآموزش میگیرد ولی درآنسو خون مردم می ریزد
زبان مادری صداقت می آموزد از آنسو خیانت وجنایت میبیند
زبان مادری صلح وآشتی میآموزد ولی جایش را جنگ وخونریزی میگیرد.
زبان مادری حفظ دامان پاک مادرمیهن میخواهد ولی آنطرف معامله میشود
زبان مادری صداقت دینی مییاموزد اما آنطرف بازار تجارت دین گرم میشود
زبان مادری درس افتخارات میدهد مگرآنطرف افتخارات وآثارلیلام میشود
زبان مادری احترام بمقام انسانیت مییاموزد مگرآنطرف انسانیت کشته میشود
زبان مادری اظهار عقاید مییاموزد ولی دردا که ازسویی زبانها بریده میشود
زبان مادری تبادل فکری می آموزد بجای آن تبادل مرمی می بیند
زبان مادری زبانرا وسیله اظهار حقایق میآموزد ولی ابزار خصومت میشود
زبان مادری زبان را وسیله ارتباط میداند نتیجه اش بیزاری ازهمدیگر میشود
زبان مادری دفاع ازوطن میاموزد ولی درآنسو وطن مورد معامله قرارمیگیرد
زبان مادری حل مسایل ملی را می آموزد ولی بدشمنی ملی مبدل میگردد
پس چه شد این همه حرمتگزاری به قدسیت زبان مادری که بجای حرمت آنرا زیر پا میکنند.اگربزبان مادری کمتر اهمیت داده میشود پس مادری بودن زبان چه اهمیت دارد؟
از همینجاست که بعضاً مدافعان زبان مادری از موا ضع برتری جویی قومی دیگران را مورد سرزنش قرار داده و بخاطر تقویت دیدگاه های شان شخصیتهای بزرگ جهانی را در محدوده ی زبان مادری نسبت میدهند درحالیکه آنها به جغرافیای پهناور انسانیت تعلق دارند این بی انصافی به شخصیتهای بزرگ جهانی واشتباه بزرگ تاریخی وجفا به تاریخ است زیرا که عمل وکار آرایی ملاک شخصیت است نی زبان .
همچنان این را هم نمی توان که افراد بیسواد ، دزد ، رهزن ، قاتل ، غارتگران ، چپاولگران ، خاینین ملی وگروه های خونریز را بمثابه نماینده گان یک قوم ، زبان وسمت بحساب آورد. دیگراین آزموده را باز آزمودن جفای نابخشودنی به تاریخ وپایمال کردن خون ریخته شده ی بیگناهان وشهیدان مظلوم کشور است . بنا بر آن بتایید فرموده ی مولانای بزرگ همدلی از همزبانی بهتر است . اگر برادرخونی که درعمل خاین باشد همزبانی آن چه اهمیتی خواهد داشت؟
بیایید بخاطر ارجگزاری به زبان مادری راه حلی بزیر بنا های اساسی جنگ وصلح درافغانستان را باید جستوجو کرد. حل روبنایی مسله ی زبان وملیت بجز تبارز قومی ورسانشی چیزی بیش نیست .
زیراکه درنتیجه ی چهار دهه جنگ و نا امنی و نبود وحدت ملی در وطن ما افغانستان ، زبان مادری ، معارف وجنبش سواد آموزی بخطر جدی روبرو گردیده و یازده میلیون کودک از نعمت آموزش سواد قسماً محروم مانده اند
ودرخارج ازکشورتقریباً درمیان ده میلیون نفرهموطنان مهاجرما بخصوص قشر جوان ومتولدین درشرایط مهاجرت قسما از زبان مادری محروم گردیده اند .
پس چه باید کرد وچگونه حرمت زبان مادری را در عمل ثابت کرد ؟
پاسخ روشن وکلید راه حل آن بدست روشنفکران ، متعهدین ، مسُولیت پذیران ومدافعان
آزادی ، صلح ، دموکراسی وترقی افغانستان است که میتوان با اقدامات سازنده
ومتحدانه درداخل وخارج از کشور تدابیرعملی رویدست گرفته شود .
بنظر بنده در شرایط کنونی بایک فدا کاری برای کودکان ونوجوانان افغانستان چه
درداخل ویاخارج کشور فقط تهییه ی یک جلد کتاب ، یکدانه پنسل و یا قلم ،یک عدد
کتابچه و آموزش سواد برای یک نفر کودک یا یک صنف مکتبی درهرگونه شرایطی
ودرهرکجایی که میسر باشد ، در حقیقت یک انقلاب عظیم فرهنگی ویک افتخار بزرگ
تاریخی وملی بشمار می آید . به این ترتیب میتوان بزبان مادری ارج فراوان گذاشت
.
باعرض حرمت
عبدالوکیل کوچی