عثمان نجیب

 

ترفندِ جدید پاکستان علیه پنجشیری و پارسی‌‌‌گویان

حتا رهبری برخی دزدان مسلح تاجیک هم به دست پشتون بود‌ و است. رئیس خدای‌داد و علی‌شاه‌

پکتیانۍ نمونه‌های‌ آن.

استخبارات جهانی برای راه اندازی جنگ‌های گونه‌گون از روش‌هایی استفاده می‌کنند که سلامتِ عُمرِ کاری و‌ برنامه‌سازی های دشمنانه‌ی خود برضد ملت‌های ضعیف را دراز ساخته و‌در دراز‌مدت اهداف شان را عملی کنند. در پهلوی صدها حیله‌ و نیرنگ و با‌ مطالعه‌ی روان‌شناختی انسانی جوامع گام به ‌گام پیش می‌روند.‌ در کشوری مثل افغانستان البته پسا مرگ احمدشاه‌ دُرانی و که بیش‌ترین درصدی ارکان رهبری و سلاطین و شاهانِ مرتبط به‌ تبار خاص خصوصیت وطن‌فروشی ‌و جاسوسی برای اقتدارگرایی دارند. چنان اقدامات حتا ساده‌تر از نوشیدنِ یک‌جرعه آب است. اما در این میان استفاده‌ی بهینه‌ی همه‌ی شان مقابل هم‌دیگر قرار دادن هم‌تیاران و هم‌زبانان خاص است. فضا را چنان می‌‌آورند که چند تا کلان‌نمای خاین را از بین یک‌تبار مثلاً تاجیک‌ها و‌ پارسی‌گویان تربیت و حمایت کرده و از آن‌ها مثل مانند شغال‌های شب‌گرد علیه مردم شان استفاده می‌کنند. تقابل، رویارویی،‌ تهدید،‌ تهاجم و راه اندازی جنگِ‌های گرم و ‌سرد میان مردم و شاخه‌های یک‌ استان،‌ یک شهرستان و‌ یک ده‌کده را تا آن‌جا مدیریت‌‌می‌کنند که در هر دو حالت همان قوم را ضربه می‌زنند. یکی از نقایصی که پارسی‌گویان دارند تعدد جزایر رهبری، خودکامه‌گی‌های اقتداری،‌ دشمنِ دوست‌بودن و‌ دوستِ‌ دشمن‌بودن است.‌ این مظاهرمنفی به‌خصوص در نسلِ دو دهه‌ی اخیر از رأس تا قاعده آشکارا بوده است. در نتیجه فتنه‌ی قبیله‌گرایان نتیجه داده و پارسی‌گویان تا حال هم به جان یک‌دیگر و در دو سوی خط تاجیک تباران افتاده است. این بیماری مزمن گاهی‌هم در افراطِ بیش از حدِ برخوردهای ناسالم فرزندان و وابسته‌گان مقامات و صاحبانِ سلاح تبلور داشته است. هیچ‌کسی از گزند وابسته‌های ۹۰ درصد قلدران در امان نه بوده اند. بیش‌ترین نسل بیست سال پسین تاجیک آن‌قدر در خود نه‌شناسی غرق بودند که مانند سیاسیون شان پیرو پشتونِ افراطی بودند. حتا در دزدی‌ها، سرقت‌ها،‌ آدم‌ربایی‌ها، قاچاق مواد‌مخدر پیش‌مرگه‌های پشتونِ خلاف‌کار بودند. مثلاً رئیس‌خدای‌داد پشتون آدم ربا،‌ جلاد ‌و خون آشامی که نظیرش کم دیده شده بود. متأسفانه بیش‌تر افراد تحت امر او جوانان،‌ کهن‌سالان ‌و حتا گاهی برخی بانوانِ فارسی زبان بودند و برای او کار می‌کردند. مردمِ خود را از قریه ‌و شهر و هم‌زبان خود آزار می‌رساندند تا برای رئیس خدای‌‌داد پول درآور باشند. یا علی‌شاه پکتیانی رئیس سابق جنایی بزرگ‌ترین قاچاق‌چی ‌و رهبر دزدان و اختطاف‌چیان افغانستان با پای‌گاهی در داخل قوماندانی امنیه‌ی ولایت کابل بود و همه زیردستان رسمی و شخصی اش برای او کار می‌کردند تا برای امنیت مردم. البته کم و بیش نیروهای پشتون تبارِ جوانان بی‌سواد و کم‌سواد حتا باسواد متعصب پشتون و یا خلاف‌کار پشتون فقط به نام ملگرټوب جنایات پکتیانۍ را پوشش می‌دادند. حالا که ورق برگشته پارسی‌گویان بخت‌برگشته که هیچ پیوند زبانی، سیاسی، تباری،‌ خونی، ولایتی و دیگری با پشتونِ متحجر پاکستان و طالب خیبر و جنوبی که خود مزدوران پاکستان اند یک‌جا شده به نام دین علیه دین‌داران، هم‌تباران و هم‌زبانان و هم‌ولایتی‌های خود اسلحه گرفته اند تا به گماشته‌گان پاکستانی خدمت کنند. رویارویی ملاخطاب نام پنجشیری برای حمیدخراسانی پنجشیری در حالی است که هردو در خدمت آی، اس، آی پاکستان قراردارند و زیرپرچم طالب پاکستان علیه ملت و مردم شان می‌جنگند ترفند جدید پاکستان برای رو در رو قرار دادن آن‌هاست. طالب از همین حالا برنده است. برای طالب فرق نه‌دارد که خراسانی با هزار نفر کُشته می‌شود یا ملاخطاب با تمام قوم اش. برای طالب مهم است که تاجیک، در تاجیک پنجشیری و هرچی پارسی زبان است کشته شود و قدرت دفاعی نیروی رزمی جوانان تاجیک به تحلیل برود.‌ من نه می‌دانم که تاجیک چی‌وقت هوشیار می‌شود؟

 

https://youtu.be/aCfj8ds32lY

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت