محب الرحمن محب

 

قیام حسین (رض) مظهرحقیقت وآزاده گی

فروغ تابناک قیامحسین (رض) همچنان بر دل آزاده گان، فروزنده تر از پیش فروزان استو چون گوهر نور، بررود زلال هستی بشر جاودانه جاریست، حسینی کهچون اختر تابنده در دل شب،با ندای بلند همانند تمثال بزرگ قوام در برابر اهریمن ظلم ایستاد وتاپای جان  پیام با صلابت حق را سر داد و چون ققنسی از نیستی به هستی آمد و تلالوی ابنائ زمان شد.

تردیدی وجود ندارد که قیام حسین و یاران معدودش در برابر دستگاه نامشروع یزید، از بی بدیل پدیده هایی است که چشم تاریخ بشریت و صفحات تاریک وروشن آن، درخود جا داده است.

حسین با پیام آشکارا راهی کوفه گردید وانگیزۀ قیامش را چنین گفت:« قـیام مـن برمبناى تمایلات نفسانى نیست، من به منظور طغیان وفساد وتباهى وستم خـروج نمـى كنم؛ بلكه انگـیزه ام اصلاح امـت جدم رسول خدا است و مقصود و منظورم امر به معروف و نهى ازمنكر است». آری این دو از مهمترین اركان دین است و امام علیه السلام خود را مسئول اجرای این امر مهم اسلامى دانست.

 حسین(رض) ضمن تبیین این حقیقت که حاکمیت یزید بزرگترین منکر اجتماعی است و در چنین اوضاعی وظیفه انسان آزاده و با تقوا امر به معروف و نهی از منکر است، قیام كرد تا به انسان‌هاى زیر بار ظلم و ستم بی‌آموزد كه چگونه می‌تـوانند به حقـوق خـود برسند و حریت و آزادى از دست رفته را باز یابند و با خون خودازپهنه ای کربلا درس آزادى و آزادگى را به گستره ی جهان ارمغان داد.

سوال این جاست که این جنگ به ظاهر بسیار کوچک و از لحاظ زمان و افراد بسیار محدود، چه گونه توانست درمیان جامعه بشریت، این گونه نفوذ کند و بعد از هزاروسه صدواندی سال هنوز به سوی وسعت وگسترش به پیش میتازد؟

می‌توان گفت، هرچند مبارزه حسین(رض) ازنظرکمیت بسیار وسیع نبود؛ ولی ازلحاظ کیفیت آن‌قدربا ارزش بود که مکتب جدیدی ازمبارزۀ آزادی خواهی در فراراه بشریت بازکرد، چنانکه گفته اند کمیت‌ها به هیچ وجه نمی‌توانند ارزش‌ها را تعیین کنند.امام حسین در واقع مکتب جدیدی از مبارزه درسرزمین کربلا بازکرد، جنگ کربلا را به عنوان یک جنگ و خونریزی نباید مطالعه و بررسی نمود؛ بلکه به عنوان یک نهضت عمیق انقلابی و یک تفکر واندیشۀ مبارزات سیاسی به آن اندیشید و آن را مصداق عینی جنگ حق وباطل دانست؛ چون« حسین یک حق مجسم و یزید یک باطل مجسم بود».

پیکارکربلا به قافله داری وفرماندهی حسین فرزند علی ونواسه پیامبر اسلام(ص) با این که از لحاظ کمیت افراد وزمان درمقایسه با سایر جنگ های صدراسلام وتاریخ بشر بسیار کوچک بوده چون این جنگ حدود نصف روز به طول انجامید ودر لشکر امام حسین فقط 72 نفر نیروی مسلح و نظامی وجود داشتند که همۀ آنها به شهادت رسیدند و تعدادی هم از زنان و کودکان به اسارت گرفته شدند و درهمان یک روز،یعنی دهم محرم سال 61 هجری به ظاهر این جنگ و نبرد به نفع یزید خاتمه پیدا کرد، اما در واقع جرقه ای از آتش بود که بر خرمن باروت حکومت استبدادی یزید افتاد و آن نظام فاسد وظالم را که رگه های عمیقی از ظلم وستم درآن ریشه دوانده بود منفجر و نابود ساخت. اینجاست که کیفیت قیام حسین (رض) هویدا می‌گردد واین نبرد را نسبت به جنگ‌های وسیع و گسترده ای که در تاریخ بشر روی داده است ممتاز و متمایز ساخته و ارزش آن را به اوج عظمت رسانده است.

حماسه کربلا برمبنای بینش اسلامی حسین (رض) در برابر مستکبران زمان از شورانگیزترین حماسه های جهان اسلام در تاریخ بشریت است که طنین آزادی خواهانه آن پیوسته نوازشگر گوش‌های امت مسلمه ومظهر حقیقت دلداده گان آزادی خواهد بود، چنانکه باری خود با صلابت کامل بیان می‌دارد: « مرگ را جزسعادت نمی‌بینم وزندگی را با ستمگران جز ننگ نمی‌دانم». این درس و پیام ملکوتی حسین (رض) مرزهای زمان ومکان را در نوردیده، ندایی است که به دل های همه عیاران و آنانی که به حریت وآزادی وشرف انسان وارسته از قید وبند بردگی ایمان دارند جا دارد وجوهره آن  در هر عصر احیاگر ارزش های اسلام وعزت بخش مسلمین است. در یک کلام حادثه کربلا کتابی سرشار از معارف اسلامی، و اصلی ترین درس آن درس توحید و رهایی از قید وبند بردگی است که در رفتار سیدالشهدا و یاران بزرگوارش به زیبایی تمام جلوه گر شده است. آنان اثبات کردند که اگر امر بین رضای خداوند و رضای غیر خدا دایر شود، به آسانی از هرچه غیر خداست چشم می پوشند و در سایه رضای او قرار می گیرند. این است درس جاویدتاریخ عاشورا برای همه موحدان عالم.

 

 


بالا
 
بازگشت