هارون یوسفی

 

 

فراوانی

 

هر چه می‌خواهید در بازار پیدا می‌شود

وسکی و شفتالو و نسوار پیدا می‌شود

 در وزارت، در سنا، در کنفرانس و جرگه‌ها 

آدمای لوده و بیکار پیدا می‌شود

تا بگویی چور و چور و چور و چورِ  مویکنک

صد پکول و خشتک و پیزار پیدا می‌شود

در کنار مَین و درپهلوی  بمبِ  چسپکی

یک دوسه تا مرده و اوگار  پیدا می‌شود

در عجب گشتم که در اين تیره‌راه زندگی

چند تا آزاده و سرشار پیدا می‌شود

چشم دوزی، گر به آبیِ بلندِ  آسمان‌ 

ناگهان ابرِ سیاه و تار پیدا می‌شود

جوهر انسانیت از سینه‌ها دزدیده‌اند

زیر هر سنگی  دو سه چوتار پيدا می‌شود

سنگ پا را از سرای «مامدِ قُومی» نخر 

سنگ پای خوب در «افشار» پيدا می‌شود

من نمی دانم چرا در انتخابات وطن

فرتِ کرده یک «صلایتدار» پيدا می‌شود

بار ما بر دوش یک درجن الاغ افتاده است

هر کجا بار است یک خرکار  پيدا می‌شود

 طالبانِ بی مرام و بی سر و پا را ببین

 این چنین شی در جهان‌ یک بار پیدا می‌شود

من نمی دانم چرا آن « دو» به صد مکر و فریب

با دروغ  وحیله در انظار پیدا می‌شود

جای درس و دانش و فرهنگ یا روشنگری

هر کجا ویدیوی «شوی شار» پيدا می‌شود

در درون خانه قرآن را بیاموزید، چون-

بین مسجدها تجاوزکار پیدا می‌شود

یک کسی گفت: او خر او طالب چرا تو ساده ای

در«موریتانیا» خرِ «رادار» پیدا می‌شود

کرتی ام پینه، کلاهم  کهنه، بوتم بی‌ تلی

در جرابم یک دو سه تا غار پیدا می‌شود

خانه‌ی ما ما قدوس آباد کز الطاف او

در کنار شُله‌اش آچار پیدا می‌شود

یک دو سه تا بی پدر دار و ندار ما  ربود

زان سبب در هر قدم  نادار پیدا می‌شود 

مشکل ما در وطن از دست این کفتارهاست 

تخم آن در ارگ و اسپیدار پیدا می‌شود

پشت گپ‌های پر از مکر و فریب او نگرد

خامخا در آستینش مار پیدا می‌شود

ری نزن ای هموطن دردت به قراری بخور 

رام می‌سازیم شان، افسار پیدا می‌شود

 

هارون یوسفی

لندن- ۷ اکتوبر ۲۰۲۰

 

 

آشنایی

دزدان بی‌حیا را ما خوب می‌شناسیم

هر یک یک از شما را ما خوب می‌شناسیم

با ریش و خلعت خود بالای منبر آمد

آن شیخ بی‌خدا را ما خوب می‌شناسیم

آتش زدند و گفتند کفر آمده است این‌جا

مزدور «آی‌اس‌آ» را ما خوب می‌شناسیم

با نام قوم و ملت ما را فریب دادند

دزد قبیله‌ها را ما خوب می‌شناسیم

هم طالب و مجاهد دو روی سکه باشند

هر دو پدرخطا را ما خوب می‌شناسیم

هر کس که خورد گوهی تکبیر گفته رفتند

تکبیر ناروا را ما خوب می‌شناسیم

دروازه های فرهنگ بر روی ما ببستند

آن ضدّ سینما را ما خوب می‌شناسیم

با طالبان وحشی کی می‌توان به سر برد

این خیل چارپا را ما خوب می‌شناسیم

زندانیان رها شد قانون به زیر پا شد

این دولت گدا را ما خوب می‌شناسیم

آتش زدند مکتب راکت به کودکستان

اشرار بی‌حیا را ما خوب می‌شناسیم

بانو درون خانه کنج قفس نشسته

مردان بی‌وفا را ما خوب می‌شناسیم

خلص که خایه‌مالان! مزدور خارجی‌ها!

هر یک یک از شما را ما خوب می‌شناسیم

 

هارون یوسفی 

لندن- ۱۲ اگست ۲۰۲۰

 

 

+++++++++++++++++

فال بد

انتصابات وزيران پيش روست 

باز دور زورمندان پيش روست 

چون خزان از پيش چشمم می‌روند

سردی و فصل زمستان پيش روست 

بین تیم «بی ثبات و همگرا»

جنگ و جنجال فراوان پيش روست 

لویه جرگه از برای ملت است‌؟

چتًّیات صد سخنران پيش روست 

خوب می‌دانی که‌ در هر جرگه‌ای

خورد و برد اين دلالان پیش روست

طالبان آزاد و ما کنج قفس

جنگ مسلم‌ با مسلمان پيش روست 

طالب آید بی‌نوای دنگ و دول

ریش استندرد مایان پيش روست 

در خبرها گفته‌: "داعش آمده‌

سر بريدن، تير باران‌ پیش روست

بگذرد اين دوره‌ی غارتگران 

جشن آزادی افغان  پیش روست

 

هارون یوسفی 

لندن- ۷ آگست ۲۰۲۰

 

åååååååååååååååååååååååååååååååååå

مارشال منم

چل سال دربدر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

بی‌دست و بی‌کمر شده‌ام٬ ماشال کیست؟

در اصل، مارشال منم گرتو بنگری

بشنو چه مفت‌خر! شده‌ام٬ مارشال کیست؟

در دوره‌ی حکومت «هورا!» و «مرده باد

زندانیٍ سقر شده ام٬ مارشال کیست؟

گاهی به جرم دانش و گاهی به جرم هیچ

زیر شکنجه، تر شده‌ام مارشال کیست؟

از غُرش طیاره و هاوان و دهشکه

از هر دو گوش کر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

مادر به اصفهان و برادر به چغچران

دور  از بر پدر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

معصومه‌گک، عزیز دلم اختطاف شد

والله که بی کمر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

از وحشت و شرارت و فرهنگ طالبان

نادار و بی هنر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

اهل جهاد٬ خانه‌ی من را حریق کرد

محتاجِ و بی‌پدر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

با ریش من چه مسخره‌گی‌ها که کرده‌اند

توهینِ هر نفر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

دروازه های دانش و افکار بسته شد

از علم٬  بی خبر شده‌ام٬ مارشال کیست؟

یک راهبر به درد رعیت نخورده است 

هم زیر هم زبر شده‌ام ٬ مارشال کیست؟

 

هارون یوسفی 

لندن، ۱۸ جولای ۲۰۲۰

 

+++++++++++++++++++++++++

 

وصیت

روزِ مرگم یک دو‌ فیصد ناله و زاری کنید

روزِ  بعدش از فغان و گریه خودداری کنید

جانکم را با قف صابون بشویید آنچنان 

تا مرا از چرک این دنیا سبکباری کنید

گر کفن قیمت بوُد، پیراهن و تنبان من

در تن من کرده، بعدن قبر٬ حفاری کنید

چون گران باشد برای دوستان تابوت نو

زین سبب تابوتِ دستِ دو خریداری کنید

موتر جنّازه گر  مصروف شخصِ دیگر است

از قمندان خواهش یک موترِ لاری کنید

در مزارم آدم فهمیده‌ای را آورید

از ملای بی‌سواد و فتنه بیزاری کنید

سنگ قبرم را سفید و سبزِ طوطایی نهید

روی‌آن حرفِ بزرگِ «هی» ره حجاری کنید

شامِ جمعه جای شُلّه، جای آن یخنی پلو

رانِ مرغی اخته با لیمو و سوخاری کنید

روزِ چل٬ رقص و نوا و ساز و می‌خواری خوش است

یکدگر را در  خم و چم خوب همکاری  کنید

پشت سال من نگردید ای رفیقان٬ دوستان

حیف پول تان که خرچ مسجد و قاری کنید

هارون یوسفی 

لندن 27 نوامبر 2019

 

 

++++++++++++++++++++++++++

 

روزگار بد

خودم پایین٬ زنم در منزل بالا قرنطین است

حدودِ فاصله و صحبتِ روزانه تعیین است

نه کار است و نه بار و نی سبق نی مکتب و تعلیم

تمام شهر ما آرام و با نظم و دسپلین است

یکی گوید عسل را همره پوچاق لیمو خور

دگر گوید که چای سبز «دی» که انتی تُکسین است

دو هفته ریش ماندم من به یاد بابه عین الله

زن همسایه دید و گفت: این آقای «داروین» است؟

حکومت آنقَد‌َر ترسانده ما را از  کرونا جان

که هرجا می‌روی خورد و کلان در فکر تدفین است

در و دالانِ ورزش‌خانه‌ها را بسته‌اند اکنون

یکی در بام و دیگر در لب ارسی به تمرین است 

نمی‌دانم که این کارِ کدامین کشور دنیاست

یکی گوید از  امریکا دگر گوید که از چین است

همه در قصه‌ی صابون،  و یا هم کاغذ تشناب

نه کس در فکر عید استو نه پروای «ولنتین» است

کسی مشغول انترنت، مسنجر یا چت و وتسپ

کسی هم غرق «مستر بین»، و یا که «چارلی چاپلین» است

دو کیلو گندمِ تر٬ چاره ساز کس نمی‌گردد

به ملت این کمک از دولت ما سخت توهین است

نمی داند کسی از مرده‌ها و  زنده‌ها٬ زیرا

همه ارقام شان در میدیای ما دروغین است

ز بس تنبل نموده این مرض نادار و دارا را

تمام روز شان پیتو  به زیر تاق و کلکین است

چنان قحطی شده در این دو سه هفته به شهر ما

که خوراک غریبانش غذای بی‌پروتین است

خلاصه نزد خیلِ رهبران پوک  و پخپل سر 

غم مردم به برای شان همیشه بر سر غین است

 

هارون یوسفی 

لندن،۲۰ اپریل ۲۰۲

 

 


بالا
 
بازگشت