فضل الرحیم رحیم
طنز
از قلم فضل الرحیم رحیم
یک روز آگاهی دهی در مورد شیوع ویروس کرونا درشهر ما
ساعت 5:34 دقیقه صبح ملاام مسجد منطقه ی ما بعد از نماز صبح از طریق لودیسپیکر در جریان موعظه چنین فرمود : ازتمام خانمها خواهش میکنم با مردهای که در خانه قرنطینه شده اند رفتار خوب کنند چون در اسلام گفته شده که با اسیران رفتار نیکو داشته باشید.
ساعت 8:34 دقیقه صدای بلند گوی که از موتر بشکل سیار بخش میشد چنین میگفت : برادران و خواهران دیشب در تاریکی شب پنچ نفر که به اشتباه مبتلا بودن با ویروس کرونا ، بستری بودند و از مدت دوهفته منتظر نتیجه خون شان را می کشیدند با استفاده از تاریکی شب از شفاخانه بغل چشمه ، فرار را بر قرارنامعلوم و مجهول ترجیع داده و لادرک گردیده اند .خوشبختانه شهرت و علایم فارقه ی شان در شفاخانه به نسبت شیوع دوامدار ویروس بی تفاوتی و بی خبری در بین کارمندان و کارکنان ما ثبت و راجستر نگردیده .لطفن به دریافت ایشان با عدس کمان و مشکوک بودن تان بالای بعضی ها ما را کمک و یاری رسانید.
ساعت 11:34دقیقه یکی از مسوولین بلند پایه وزارت صحت که دستکش بدست و ماسک زده بود، در تلویزیون ظاهر شد و من از لابلای نیم ساعت سخن پراگنیش که از پشت ماسک انجام میداد همین قدر فهمیدم که میگفت : با ویروس کرونا ، شوخی نکنید، این یک ویروس جدی و قاطع و سرنوشت ساز است اگرباویروس کرونا، خدا ناخواسته هفت کوه سیاه رو به رو میشوید و شما هم خود راجدی گرفته سر تانرا در خانه پناه کنید.
ساعت 13:34 دقیقه صدای گندنه فروش از کوچه به این شکل به گوش میرسید : هله زود باشید گندنه بخرید محصول وطن و رشد یافته درپاوری انسانی و طنی ، ضد کرونا ، مرونا ،جرونا ،خروناوغیره و غیره
ساعت 15:34 دقیقه در حویلی همسایه ما سروصدای زن و شوهربلند شد که در نتیجه خانم به کمک سوته چوپ شوهرش رااز خانه بیرون کردو فریاد زد و گفت :الهی کرونا ویروس نادیده بگیرید. تاکه قرنطینه ختم نشده رنگ ته د رنگم نزنی.
ساعت 16:34 مسوول عمومی شهر از طریق تلویزون به باشنده های شهر خطاب کنان چنین فرمود : تا جاییکه دیده میشود اهالی شهر ما نه ترسی از قانون دارند ، نه تشویشی از مصاب شدن و مصاب کردن ویروس کرونا ، ما تصمیم گرفتیم که از دموکراسی به سوته کراسی تغیر جهت دهیم. بعد از این پولیس نه بلکه سوته داران امورامنیتی شهر را کنترول میکنند. هنوز خطابیه مسوول شهر تمام نشده بود که در کوچه غالمغال و سرو صدا شد . از کلکین وقتی به کوچه نگاه کردم دیدم که همان همسایه ما پیش و سوته داران در عقبش ، در یک چشم به هم زدن همسایه ما سردیوار خانه اش بالا شد بشکلی که یک پایش طرف کوچه و پای دیگرش طرف حویلی آویزان بود مثلیکه سرخر سوار باشد. در این اسثناباز صدای ناخراش و ناتراش خانمش بلند شد و فریاد میزد پایته طرف کوچه بگذار و از کوچه سوته داران فریاد میزدنند که پایته طرف حویلی بگذار. در همین هنگام خانم همسایه ما با سوته چوپ در دست دروازه حویلی ره به شدت باز کرد و با یک حرکت فلمی ، سوته داران را پیش انداخت وقتی درحالت فرار سوته داران را از دست زن همسایه ما دیدم آرام کلکین را بستم در این وقت همسرم از پایین صدا زد گفت او مردکه سیل کو در کوچه چی گپ است . گفتم هیچ عزیزم پای بچه ی همسایه در اشتوپ سوخته . کلنیک بردندش . بخاطریکه اگر اصل قصه ره میگفتم، تقلید کردن در بین زنها یک ویروس ساری است از همین ترس که مبادا سرنوشت مامم خدا ناخواسته سردیوارنشه یک دروغ وصد آسان.
هموطن کرانقدرم ، ویروس کرونا ، در حال شیوع و چرخ زدن است . لطفن توصیه های مسوولین امور صحی را جدی بگیرید. تادر این روزهای قرنطینه در کنار خانواده باشید تا خداناخواسته در بستر مریضی دور از خانواده.
05/04/2020
بالا
بازگشت