مهرالدین مشید

 

روزنامه نگاران متعهد نه ماجراجو منادیان حقیقت و  مدا فعان  عدالت اند

روزنامه نگاران پرچمداران آزادی و عدالت و مدافعان حقیقت و عدالت اند

روزنامه نگاران سپاهیان شجاع اطلاع رسانی اند که به بهای سر های بلند و افتخار آفرین شان رویداد های نظامی، سیاسی، اجتماعی واقتصادی را گزارش می دهند. در این میان گزارشگران تحقیقی با تهیۀ گزارش های تحقیقی در راستای افشای فساد های کلان مافیایی و پرده بیرون کردن از سیمای لابی های کلان جایگاۀ بلندتری دارند. از این رو روزنامه نگاران رسالتی کم تر از پیامبران را در هر عصر و زمانی ندارند. بزرگ ترین رسالت پیامبران هدایت بشر و کشاندن آنان از ظلالت به سوی هدایت است تا باشد که بشریت از فساد و زشتی و پلشتی و ظلم اجتناب کنند و به سوی پرهیزگاری وصداقت و عدالت بشتابند و درعین زمان درخت باشکوۀ آگاهی، آزادی و عدالت به ثمر بنشیند. بنا بر این روزنامه نگاران منادیان آگاهی، آزادی و عدالت اند که رسالت آنان را با پیامبران گره ناگسستنی زده است.

روزنامه نگاری مسلک شریف و روزنامه نگاران انسان های باشرف و با عزت اند‌ و این شرف و عزت رمانی بر حال یک روزنامه نگار صدق می کند که در نشر اطلاعات بدور از هرگونه ماجراجویی و خود خواهی امانتدارانه عمل کند. بنا براین روزنامه نگاران شریف مسوءولیت وجدانی و انسانی و ملی دارند تا رسالت انسانی، اجتماعی، تاریخی و جغرافیایی خود را درک کرده و در روشنایی خودآگاهی های انسانی، اجتماعی، زمانی و مکانی قدرت تصمیم گیری های مستقل و حرفه ای را بدون هرگونه سانسور در امور محولهء خود دارا باشند. یک روزنامه نگار خوب نخست از همه باید با اخلاق انسانی و اجتماعی و حرفه ای مجهز باشد تا در کار رسانه ای خود مسوءولانه و پاسخگویانه عمل کند و در پخش و نشر اطلاعات امانتداری و راستی را حفظ کند. از همین رو امانتداری در نشر اطلاعات شخصیت روزنامه نگار را کلید می زند و اعتماد و باور مردم را نسبت به او افزایش می دهد. روزنامه نگاران سربازان شجاع اند که در صف نخست اطلاع رسانی قرار داشته و و در جبهۀ مقدم مبارزه با فساد و مافیا های مفسد استوار ایستاده و بی هراس می رزمند و در در راستای افشای مفسدان بزرگ و غاصبان زمین و مافیا های مواد مخدر و اسلحه با پرهیز از هرگونه ماجراجویی از هیچ سعی و تلاش صادقانه دریغ نمی ورزند. این زمانی ممکن است که روزنامه نگار بدون در نظر داشت روابط قومی و گروهی و مذهبی از هفت خوان سانسور دستگاه و خودسانسوری شجاعانه عبور کند و افشاگری و انتقاد او تمامی عرصه ها را در بر بگیرد و همه را یکسان بازتاب بدهد‌. بنا بر این یک روزنامه نگار متعهد و وطن دوست و وفادار به مردم گزینشی عمل نمی کند و در اشاعهء موضوع از حب و بغض دوری جسته و مهم تر از همه این که در نشر گزارش امانتداری را در نظر گرفته وصداقت را جدی تر می شمارد. در واقع رسالت انسانی و تاریخی و امانتداری و راستی روزنامه نگار را مهمیز می کند تا از حق گفتن چشم پوشی نکند و برای نام کشی و شهرت و به بهای بازی با عزت شماری دست به ماجراجویی نزند و با علم کردن ژورنالیسم زرد ارزش گزارش و حیثیت روزنامه نگاری را به زمین نیفگند. در حالی که این عمل از نگاهء خبرنگاری جرم است و تخطی آشکار از اصول ژورنالیسم. در این صورت طرف اتهام حق دارد که خواستار اعادهء حیثیت شود و روزنامه نگاری را به محاکمه بکشد که برای اهداف شخصی و با عدول از اصول های خبرنگاری شخصیت کسی را آگاهانه و عمدی مورد حمله قرار می دهد. از همین رو است که روزنامه نگاری فن شریف و روزنامه نگاران افراد شریف و با عزت خوانده شده اند. آن روزنامه نگاران شریف تر اند که به بهای بازی با آتش از حق گویی و افشای مفسدان دریغ نمی مکنند و با اجتناب از بازی با شرف و عزت دیگران بر شرافت روزنامه نگاری خویش می افزایند.

یک روزنامه نگار راستین و متعهد برای حفظ شرافت خود نه تنها برای گفتن حقیقت حاضر به دادن سر سبز خود است، بلکه او حاضر است تا برای محو فساد و افشای مفسدان از دوست داشتنی ترین چیز ها بگذرد و در ضمن از خبرنگاری زرد  به گونۀ جدی اجتناب کند تا در سکوی مردان نیک نام و خوش نام تمکین نماید. اصطلاح ژورنالیسم زرد زمانی در روزنامه نگاری وارد شد که شماری خواستند، تا با استفاده از حرفهء مقدس روزنامه نگاری دست به ماجراجویی بزنند و با حادثه آفرینی های دروغین افکار مردم را به گروگان بگیرند و به‌هدف خاصی از آن استفاده کنند. این روش در بیشتر موارد هدفمندامه و آگاهانه بوده که در اکثر حالات مخاطب معلوم است. این زمانی است که روزنامه نگاران با تحریف نمودن یک موضوع آن را در رسانه ای به نشر می رسانند.این تحریف به اشکال گوناگون، گاهی ممکن موضوع به شکل ناقص و ناتمام و یا با بزرگ نمایی های کاذبانهچون؛ کشیدن موضوع های کوچک با عنوان های بزرگ و زدن تصویر های کلان و استفاده از شیوه های دیگر صورت بگیرد. این گونه گزارش ها عمدی و ماجراجویانه بوده و گفته می توان که هدف اصلی از نشر این گونه مسائل ماجراجویی است به هدف تحریف افکار عامه و تحریک آنان برضد یک شخص یا یک نهاد. در حالی که این شیوه باروح ژورنالیسم تحقیقی و غیرتحقیقی سازگار نیست. این رویکرد عزت روزنامه نگار را زیر پرسش برده و توانایی های او را برای مبارزه با فساد و افشا گری های معقول به چالش می کشد. این عمل حتا فرصت های استفاده برای تهیهء گزارش های تحقیقی را نیز از میان می برد که در نتیجه مفسدان از آن سود می جویند.

گاهی از این شیوه در جنگ های بزرگ جهانی استفاده می شود. به گونهء مثال نقش رسانه ها در جنگ خلیج به نام " توفان صحرا " چنان با قوت احساس می شد. شبکهءالجزیره حوادث کوچک را چنان بزرگ برضد نیرو های مهاجم تصویر می کشید که از یک سو افکار عامه را برضد نیرو های امریکایی و از سویی هم حرکتهای مردمی را برضد نیرو های امریکایی بسیج می نمود. الجزیره چنان در این نقش موفقانه عمل می کرد که حتا نشرات شبکۀCNNرا تحت شعاع درآورده بود. گفتنی است که رسانه های امریکایی و همپیمانان غربی آن در حملۀ نخست امریکا در سال ۱۹۹۰ و درحملۀ دوم این کشور به عراق در سال ۲۰۰۳ یکی به بهانۀ رهایی کویت از چنگال صدام و دیگری هم به بهانۀ ارتباط صدام با القاعده و داشتن سلاح کشتار جمعی دست به تبلیغات و سیع زدند و در با استفاده از خبرنگاری زرد تمامی نیروی شان را در جهت توجیه حمله های امریکا به عراق به خرج دادند. هرچند شبکۀ الجزیره تلاش کرد تا با استفاده از تبلیغات اسلامی و ناحق جلوه دادن امریکا تبلیغات رسانه های غول غربی را خنثا نماید؛  اما آن چنان که باید موثر واقع می شد، نشد.

ارتش عراقدر زمان حکومت صدام حسینو حزب بعث عراقدر (۱۹۹۰ م) به کویتحمله و این کشور را اشغال کرد. عراق با این حمله باعث بروز بحرانی بین‌المللی گردید و اخطار شورای امنیترا نپذیرفت. آمریکادر سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱) با ائتلافی از کشورهای دیگر به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراقرا از کویت بیرون راند.نورمن شوارتزکوف این افسر شناخته شده ارتش آمریکا در جنگ ویتنام، فرماندهی 540 هزار نیروی نظامی آمریکا و همچنین 200 هزار نیروی ائتلاف را در جنگ آمریکا علیه صدام حسین در سال 1991 برای عقب راندن عراق از کویت بر عهده داشت.شوارتزکوف موفق شد طی یک عملیات پیچیده 100 ساعته تحت عنوان «طوفان صحرا» عراق را از خاک کویت اخراج کند. این مو فقیت او را به یکی ازمشهور ترین جنرال های ارتش مدرن تبدیل کرد. با این همه عده‌ای از او به دلیل مذاکره بر سر آتش بس با صدام و توافق برای در قدرت ماندن وی در عراق انتقاد می‌کنند.دلیل حملهٔ عراق به کویتمشکل بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق به کویت و تلاش عراق برای بازسازی اقتصاد عراقبود که در جنگ ایران و عراقنابود شده بود. عراق معتقد بود چون جنگ ایران و عراقبه سود کشورهای عرب حوزه خلیج فارسبوده‌است، دولت‌های عربی باید بدهی ۱۳۰ میلیارد دلاری عراق را ببخشند. کویت زیر بار نرفت و تشنج با کویتبروز کرد.

با توجه بهگفته های بالاپرسش هایی چون؛ رسانه هایزرد چيست؟ تفاوت آن با ساير رسانه ها از چه قرار است؟ چرا روزنامه نگاران ما به سمت زرد نويسیتمايل دارند؟ و يا رسانه های زرد، بر مخاطبان خود، چه تأثيرات مثبت يا منفی می گذارند؟ هر از گاهی افکار روزنامه نگاران را به خود می پیچاند.از سویی همکالبد شکافی رسانه های "زرد" از آن جهت در افغانستان ضروری است که از رسانه های چاپی شروع، تا رسانه های صوتی، تصويری و رسانه های سايبر، خواسته يا ناخواسته همه در این کشور به يکنوع "زرد" نويسی و "زرد" محوری روی آورده اند.

اصطلاح رسانه زرد، يا روزنامه نگاري زرد، (Yellow journalism) براي اولين در دامن قرن 20 در آمريکا تولد يافت. در نخستين سالهاي قرن 20 کارتون های محبوب کودکان، در امريکا از طريق نشريات يک ورقي، با تيراژ بسيار بالا و قيمت پايين به نشر رسيد. در داستان هاي همين کارتون ها، نام يکي از قهرمانان پرطرفدار، با حروف زرد نوشته شد. در آن زمان اين نشريات (نشريات کارتوني) ارزش خبری نداشتند.يشتر به مسايل تفريحي و تفنني مورد علاقه کودکان مي پرداختند و داستانهایمربوط به قتل، عروسی و روابط خصوصی افراد معروف را، با زبان کودکانه به تصوير مي کشيدند.گذار مفهومي و محتوايي رسانه هاي زرد از دنيای کودکانه به دنيای سياست نيز برای نخستين بار در آمريکا صورت گرفت. زماني که "ويليام رندلف هرست" مي خواست رئيس جمهور امريکا شود، به روز نامه نگاري زرد متوسل شد. ويليام رندلف که خود صاحب امتياز و سردبير چندين نشريه بود، براي احراز مقام رياست جمهوري روزنامه هايش را با تيراژ بسيار بالا و قيمت پايين منتشر و برنامه های سياسی و تبليغاتی اش را از آن طريق به پيمانه وسيع انتشار مي داد. اين در واقع آغازی بود برای ورود روزنامه نگاری زرد در دنيای سياست.

این واژه در عصر حکمفرمایی سرمایه‌داریمابین دهه‌های ۱۹ و ۲۰ بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ، بین جوزف پولیتزرمدیر روزنامهجهان نیویورک و ویلیام راندولف هرستمدیر روزنامه نیویورک ژورنال- آمریکاییدر طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد.منتقدین هر دو روزنامه را متهم می‌کردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامه‌های خود، دست به تحریفو احساسی کردن اخبار می‌زنند برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه‌نگاری بچه زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپمردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر می‌کشید، برگرفته شد.

رسانه زرد امروزبه رسانه ای گفته مي شود که با استفاده از روش های گوناگون مخاطبان بیشتری پیدا کند و برای رسیدنبه چنین هدف کم ترین دغدغۀ انتقال اطلاعات درست را نداشته و هیچ گاهی توازن و بی طرفي و سود و زيان اجتماعی و اخلاقیرا در نظر نمی گیرد. این روزنامه نگاری از معیار های علمی استفاده نمی کند و از انتشار اخبار جنجالی و احساسات برانگيز، موضوع های هيجان آور سينمايی، سريال های عامه پسند، مدل های لباس، خوانندگان و رقاصه ها، حوادث خشونت بار و تکاندهنده جنايی و سياسی و به خصوص تمايل زياد به سکس و پخش و نشر مسايل تحريک آميز جنسي هرگز خودداری نمی کند. زرد نگاری به این هم بسنده نکرده و تخريب و ترور شخصيت افراد، ورود به حريم ممنوعه مردم، داستان پردازی های کشش دار، شگفت انگيز و دراماتيک و تکيه بر احساسات زود گذر و تبدار جامعه، محور ديگری به حساب میرود که رسانه های زرد را از ساير رسانه ها، متمايز می سازد. به هر پيمانه که فضای سياسي تنش زا و غبار آلود گردد؛ به همان پيمانه رسانه های زرد و زرد نويسان جامعه براي تيره تر کردن اين فضا دست به کار میشوند.  از همین سبب است که رسانه های زرد در حریان حوادث با تمام نیرو بر کورۀ احساسات مردم می دمند تا عقلانیت را در میان شعله های  سرکش احساسات بسوزانند. رسانه های زرد همیشه از تاکتیک هایی چون؛ جنجال آفرينی خبری، شايعه، استفاده از عواطف مخاطبان و استفاده از عقايد و گرايش های سياسی، فرهنگی و اجتماعی آنانسود می جویند.تحقیق درمورد رسانه هاي « زرد» از آن جهت در کشور ما ضروری است که بسیاری رسانه هایآنخواه از طریق افراد مفسد دولتی،  مافیای فساد ،  اشخاص قُلدر تنظیمی غاصب وژورنالستان بی خبرازرسالت رسانه یی بطورآگاهانه ویاغیر شعوری تطمیع شده و به دام ژورنالیزم زرد می افتند.از سویی هم وضع محدودیت بیشتر بر رسانه ها زمینه را برای دیکتاتوری و استبداد فراهم می کند و از سویی هم برای فساد بیشتر بستر سازی  کرده تا مفسدان به مانور های بیشتر بپردازند و فربه تر شوند. ازاین رو دسترسی به  اطلاعات هم به شفافیت گزارش های تحقیقی کمک می کند و هم فرصت استفاده جویی ها و پیش داوری ها از خبرنگاری زرد را نیز می گیرد.

از آنچه گفته آمد، روزنامه نگاری یک حرفۀ شریف و انسانی بوده که هدفش رساندن اطلاعات و پیام آگاهی و آزادی و عدالت است. رونامه نگاران پیشاهنگان ترقی و شگوفایی در کشور اند که با رساندن پیام آگاهی و آزادی و عدالت صور رستگاری را در تار و پود جامعه می دمند. حال بر دست اندرکاران رسانه های کشور است که با درک رسالت انسانی و اجتماعی و تاریخی و جغرافیایی در راستای به انجام رساندن دین تاریخی و ملی شان که همانا افشای حقیقت و عریان ساختن چهره های مفسدان کلان از هر قماشی که باشند، گام های استوار و نترسی را بگذارند. یاهو

 

http://rtv.blogfa.com/post/38

https://bit.ly/3mhX8gb

https://bit.ly/3mhX8gb

 

 


بالا
 
بازگشت