سنجر غفاری
قوت های مسلح افغان و سه ضلع خونین
(ای.اس.ای ، طالبان و سازمان سیا)
بخش سی وسوم ( ۳۳)
نقش عربستان سعودی وتظاد استراتیژیک میان ایران و سعودی در افغانستان که عامل بروز جنگ های خونین میان تنظیم های تحت حمایت سعودی ( سیاف وباندتیزم وهابی ) سپاه پاسداران و اخند های ایران ( تنظیم های شیعه هشتگانه تحت حمایت شان وحدت اسلامی ) و گشودن جبهه ای خونین جنگ میان تنظیم جمعیت، شوراینظار، و حزب وحدت اسلامی در شهرکابل و اکثریت ولایات مختلف شمال و حوزه ای مرکزی کشور به شمول غرب کابل در سال ۱۳۷۱گردید ؟؟؟؟؟
بدون شک در هسته گذاری تنظیم های مختلف و باند گروپ های چریکی و پارتیزانی شیعیان کشور ما سازمان استخباراتی ایران و شعبات مختلف سپاه و بسیچ ،و سپاه پاسداران ایران ، ژاندارمری ایران که همه در چوکات وزارت اطلاعات ایران که ( واجا ) نامیده می شوند و مخفف اش است ،نقش کلیدی ، رهنمودی ، حمائیوی، تربیتی ، اکمالاتی و سوقیات مختلف نظامی ، لوژستیکی و صحیه ، ترانسپورت و مراسلات و مخابرات ، تآ مین تماس همه تنظیم های هشتگانه را هم در داخل ایران و هم در همه ساحات فعالیت تنظیم های هشتگانه در داخل کشور مارا عهده داربودند و هنوزهم این درب و دریچه مسدود نیست و دربان اش خاص و مدرن تر از گذشته فعالیت های پشت پرده و علنی دارند ، فراموش نکنیم که در بازی کنونی شطرنج تروریزم بین المللی در کشور ما افغانستان ، منطقه و جهان اداره نظامی و استخباراتی ایران بیشترین بودجه و تلاش و مرموز ترین اهداف و برنامه های شان را دنبال می نمایند ، منجمله با طالبان مزدور برای اهداف پشت پرده ای امریکا در کشور ما ، منطقه و جهان ، استخبارات ایران در میان تنظیم های هشتگانه و ازمیان کرکتر ها وچهره های رهبری ، نظامی و سازماندهنده گان موثر اهداف و نخبگانی رادرخویش حفظ دارد ، همچنان بازی مرموز این سازمان و شیوه های تاکتیکی آن پس از سقوط نظام تحت قیادت داکتر نجیب الله ماه ثور سال ۱۳۷۱ تغیر نمود و بشکل علنی در سوقیات و هدایات نظامی تنظیم ها در جنگهای داخلی خواهان امتیاز طلبی و نقش جمهوری اسلامی ایران در تشکیل حکومت مجاهدین در کابل گردیدند چنانچه رادیو بی.بی.سی در آرشیف خویش درزمینه ای فوق الزکر مصاحبه ای وزیر خارجه ای وقت ایران را دارند و از رهبری جمهوری اسلامی را که ایران باید سهم خویش را در پیروزی جهاد افغانستان که حدود چند ملیون پناهجو رادر خویش دارد باید مستفید گردد؟؟؟؟؟؟ این این امتیاز طلبی ها و بازی رسیدن به استراتیژی و امتیاز طلبی با رقبای مذهبی شان ( سعودی ) در گام نخست تلاشی بود تاجنگ میان تنظیم های شیعه و سنی در غرب کابل شعله ور گردید و نخست تنظیم اتحاد اسلامی سیاف به مقابل تنظیم های شیعه حزب وحدت اسلامی عبدالعلی مزاری جبهه بازنمودند و جنگهای خونین غرب کابل ، تراژیدی بار است که در این جنگ ها شورای نظار، توانست میان تنظیم های شیعیان شق ایجاد نمایند و نفاق نظامی و تشکیلاتی آنهم به تلاش و حمایت شیخ های بانفوذ اعراب و در حمایت از تنظیم اتحاد اسلامی سیاف که شاخه ای اکبری ، سید حسین انوری، و بخش خاموش شیخ آصف محسنی رابه صف خویش بکشانند ، تشدید جنگهای خونین در کابل ، غزنی ، بلخ و سایر مناطق غرب کابل عامل بنیادی اش رااز تظاد استراتیژیک میان عرب ها و ایرانی ها پر رنگ ساخت و با بهای خون مردم بیگناه کابل ، ویرانی های بسیار تباه کن و تحمیل فاجعه های انسانی و مادی ومعنوی بر همه اتباع کشور ما تلاشی بود تاجنگ های زبانی، قومی، سمتی به یک جنگ تمام ایام مذهبی میان شیعیان و سنی ها رقم بخورد و ابدی گردد ، خوشبختانه که چنان نگردید و ملیت های آزاده و مردمان صالح ، بزرگان سنتی و مذهبی هردو مذهب پاکیزهگی راه حق و خداوندگار عالمیان ،خارج از حوزه ای جنگ و جهاد به منظور جلوگیری از رسیدن اجنبی ها به اهداف شان ، باهم ملت بودند و ماندند و به شکست این استراتیژی خونین پایان دادند ؟؟؟؟
استراتیژی اعراب بخصوص مقامات نظامی و استخباراتی عربستان سعودی اغوا وفریب مسلمانان جهان بخصوص مردم افغانستان بوده و است که شیخ های عرب برای اهداف انگریزی و امریکائی در جنگ سرد علیه شوروی بدین گونه توانست تا از احساسات مذهبی ملیونی مردم افغانستان به نفع ارتجای جهانی و هسته گذاری های بنیادی تروریزم در آغوش پاکستان به بزرگترین بانک حمایتی مادی و معنوی نقش بزرگ و کلیدی را ایفا نمودند ( وزارت دفاع سعودی مساله افغانستان را متعلق به جهان اسلام واگذار نمودند ) یعنی کشور های اسلامی بخصوص جهان سوم ایکه غرق در بحران اقتصادی و تسلیم به اهداف فریبنده ای استفاده از احساسات پاک مذهبی و عقیدتی مسلمانان جهان ؟؟؟
شیخ ها و استخبارات عرب با شوروی ها بازی کاذب را پیش گرفت و مناسبات خاص خویش را حفظ نمود ، برعکس علیه مسلمانان افغانستان لشکر اجیران و تروریستان بین المللی را با تحریک عقاید افراطی اسلامی مسلح نمودند و برای جنگ علیه نظام جمهوری افغانستان تحت حمایت شوروی وقت ملیون ها دالر را درخدمت جنگ وبرادرکشی مسلمانان قرار دادندو تحریک احساسات مذهبی را وسیله ای اساسی عبادت شان به سود امریکا و انگلیس مقدس شمردند و قرار دادند؟؟؟؟؟
جالب اینکه درعقب پرده ای حفظ مناسبات با روسیه ، علیه مسلمانان افغانستان جهاد اعلان نمودند؟مقامات سعودی به اشاره و دستورجورج بوش پدر وکیل شان درشبعه جزیره عرب مبلغ ۴۰۰ ملیون دالر رابه رفیق گرباچوف شان تحفه دادند و به همین ترتیب کویت نیز عقب نماند و مبلغ (۵۰۰) ملیون دالر به رفیق گرباچوف شان تحفه دادند ، برعکس آن رهبران سعودی برای پارچه نمودن حکومت اسلامی تحت ریاست حضرت مجددی و تشدید جنگ شیعه و سنی در کابل میان تنظیم های مختلف تروریستی ، تحت حمایت و هدایت سازمان سیا، ای.اس.ای، سعودی ، انگریز و ایران ، مصروف شدند،و تمام کمک های شان رابه تنظیم های جهادی ساخت خود شان قطع نمودند ، این هم یک اغوای بزرگ استخباراتی شیخ های سعودی بود که تحت نظارت و هدایت سازمان سیا صورت گرفت؟؟؟
وقتی سعودی ها به تنظیم های به اصطلاح جهادی به دستور سازمان سیا قطع مالی و تسلحاتی نمودند، واقف از آغاز یک برنامه ای خاص جدیدی تحت حمایت و هدایت خاص انگلیس امریکا بودند ، همانا پروژه ای ظهور طالبان ایکه باز هم زمان تغیرو تولدی را در انتظار بود . در بخش سی و چهارم به این تغیر و تحول ، تولد طالبان و تضمین انگفت مالی این پروژه به حمایت های اتحاد اعراب تحت رهبری خانواده ای شاهی عربستان می پردازیم که سازمان سیا و ای.اس.ای چگونه فورمول انتخابی پروژه طالبان را تائید و هسته گذاری نمودند . ادامه دارد . سنجر غفاری
،
+++++++++++++++++++
بخش سی ودوم ( ۳۲ ).
تضاد استراتیژیک و استخباراتی میان ایران و سعودی در افغانستان و منطقه ، نقش بنیادی این دو کشور در هسته گذاری هسته های تروریزم بین المللی در آغوش پاکستان؟
بدون شک یکی ازعوامل حضورنظامی شوروی درافغانستان را نمی توانیم با پیروزی انقلاب اسلامی ۲۲دلو۱۳۵۷، فصل جدید در تاریخ سیاسی چهار دهه نظام شاهی ایران را که آیت الله خمینی رهبری نمودند دور از واقعیت پنداشت ، کریملن وقت آنچه میخواستند پس از پیروزی قیام ثور ۱۳۵۷ نظامیان در افغانستان ، تغیر نظام سیاسی به خواست اهداف شان در ایران رقم بخورد ، چنان نشد، حضور آخند های استخباراتی و حمایتی شبکه های خاص رقبای آستراتیژیک اروپائي شان بخصوص فرانسه که اکثریت رهبران روحانی انقلاب اسلامی ایران در کشور فرانسته پناه برده بودند در نظام جدید، برای کریملن خیلی نا امید کننده بود، وقتی بحرات و تضاد استراتیژیک میان شوروی وقت ، امریکا و دو بلاک نظامی استراتیژیک بعداز هفتم ثور ۱۳۵۷ در افغانستان و منطقه برهم خورد، تلاش های خاص استراتیژیکی و رسیدن به یک توازن خاص قدرت در خلیج فارس نیز میان ایران ، سعودی ، امریکا و متحدین ناتو راه اندازی گردید، رژیم شاهی ایران به میدان معضلات کشانیده شد، احزاب مختلف سیاسی منجمله چپی ها و جنبش های ملی ، نهضت های اسلامی شاخه های شیعه و گره خورده با شیعیان کشور های منطقه ای خلیج فارس بخصوص کرد های ایران ، ترکیه ، عراق و سوریه ، لبنان وسایر کشور های ماورای فارس و سعودی بسوی انسجام و اتحاد خاص سوق گردیدند، این انسجام عامل سقوط نظام شاهی و سلطنت محمد رضا شاه ایران گردید، فراموش نکنیم این واقعیت راکه نهضت ضد امریکا در ایران قوتمندی اش رااز شعار های ضد امریکائي بربنیاد تحریکات شبکه های خاص آخندی واز قبل آماده شده که بدیل سلطنت گردند تا فرصت برای جنبش های چپی بخصوص حزب توده ای ایران که از نفوذ پرقدرت سیاسی ، اجتماعی و نظامی در سیستم دولتی وقت برخورداربودند مساعد نگردد، بدون شک اتحاد نهضت های چپی فرامنطقوی بخصوص احزاب چپی در کشور های عراق ، سوریه ، لبنان ، فلسطین ، مصر، افغانستان و پاکستان که شامل پیمان ایدیالوژیک بلاک شرق با حزب توده و فدائیان خلق ایران و اکثریت خلق ایران در پیوندبودند ، که مقامات شوروی وقت تلاش داشتند تا در ایران نیز همانند افغانستان قدرت سیاسی نظامی در اختیار نیروهای چپ دیموکراتیک تغیر نماید که چنان نشد؟؟؟ رژیم آخندی ایران نیز همانند پاکستان و سعودی تلاش نمودند تا برای صدور اهداف ایدیالوژیک شان به افغانستان شامل رقابت های خاص گردند ، در پیش برداین هدف به جلب و جذب چهره های مذهبی ( شیعیان ) شاخه های ضد نظام جمهوری دیموکراتیک خلق افغانستان را برنامه ریزی نمودند، تلاش نفوذی شاخه های ارسالی امام خمینی به مناطق مرکزی افغانستان ، مسلح سازی مردم علیه نظام ، نخستین باز در هرات ، بادغیس ، غور ، قندهار، اروزگان ، فراه ، بامیان را تحت پوشش قرار دادند ، تحریک مردم به قیام علیه نظام نخست به وسیله ای حزب حرکت انقلاب اسلامی شاخه ای شیخ محمد آصف محسنی که در میان ملت های مختلف بخصوص شیعیان نفوذ داشتند سازمان دهی گردید، محمد اسماعیل خان از چهره های نفوذی سازمان اطلاعاتی رژیم آخندی ایران بود که توانست با تماس و حمایت و هدایت اخند های وقت قیام نظامی و بغاوت علیه نظام را به همکاری علمای شیعه در هرات و حوزه ای جنوب غرب رهبری نمایند که به قیام حوت ۱۳۵۷ شهرت یافت ، همه اسرار نظامی ، محرمیان سیستم دفاع هوائی ، توپچی ، کوردینات های خاص دافع هوائی و خریطه ای مدافعه هوائي زون غرب کشور بشمول سلاح های پیاده و تانک های ثقیل فرقه ای هرات را تورن اسماعیل خان پس از چور و چپاول ، کشتار افسران ، سربازان و مامورین دولتی ملکی و نظامی بشمول استادان مکاتب و شاگردان لیسه ها ، کسبه کاران و اراکین ملکی دولتی بشمول داکتران را بنام سرلچ و کمونیست و نوکران رژیم کمونیستی خلقی کشتند و قتل عام نمودند و بعداز تاراج فرقه و حوزه های امنیتی پولیس، قوت های سرحدی مقام ولایت وولسوالی ها مدت ۴۸ ساعت هرات و حومه ای آن به کشتارگاه فرزندان مردم مبدل گردید و اکثربخش های فرقه و ادارات ملکی مقام ولایت وولسوالی هارا به آتش کشیدند و شخص اسماعیل خان با مقادیر اسلحه و تاراج سرمایه های ملی و کشتار افکار مترقی و سرمایه های معنوی ملت به آغوش آخند های آیران پناه بردند و ایرانی ها بعداز آن تلاش نمودند تا کمپ های منظم تربیت چریک ها و به اصطلاح خود شان تنظیم های جهادی شیعیان را که شامل شاخه های نصر، سپاه پاسداران ، بسیچی ها و غیره سازمان های آخندی که امام خمینی را پیشوای بزرگ و امام ماندگارزمان می پنداشتند نخستین باز تنظیم حرکت اسلامی افغانستان رادر ماه ثورسال ۱۳۵۷ بوسیله ای جمعی از روحانیون شیعه مقیم حوزه علمیه قم به رهبری شیخ محمد آصف محسنی برای مبارزه علیه حکومت وقت افغانستان تحت رهبری نورمحمد تره کی تشکیل نمودند ، اتحاد گروهای کوچک (دفاع از محراب ، ملت ، تشیع و قرآنو عترت و روحانیت مبارزه ،سازمان آزادی،ندای عدالت ) شکل گرفت ، رهبری عمده آن شیخ آصف محسنی ،سید محمد علی جاوید،رئیس شورای مرکزی ،شهید غلام محسن کاشفی، مسول نظامی سید حسین انوری بودند ، که بعدآ نسبت بروز اختلافات خاص میان سایر احزاب تحت حمایت ایران رهبری این حزب به پاکستان پناه بردند ؟
حزب انسجام ملی افغانستان که در سال ۱۳۸۶، حزب وحدت اسلامی که همه اعضای آن هزارگان افغانستان هستند و در سال ۱۳۶۸ خورشیدی متشکل از هشت حزب مقیم ایران و پاکستان که همه شیعیان بودند بوجود آمده است و نخستین دبیر این حزب شهید عبدالعلی مزاری بودند که به وسیله ای طالبان بشکل ناجوانمردانه و مرموزانه ترور گردیدند ؟
حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان :ـ تحت ریاست محمد محقق که از حزب وحدت اسلامی انشعاب نمودند و تشکیل شده است و مهم ترین حزب قوم هزاره ای ما هستند که در جنگ علیه شوروی ها به حمایت های بزرگ و هدفمند رژیم اخندی ایران وابستگی خاص داشتند ، عمدتآ ولایات شمال افغانستان را تحت پوشش اهداف شان که اخند های ایران در زمینه علاقمند بودند الی امروز قرار داده اند ، این احزاب فوق الزکر همه و همه تحت حمایت و هدایت سپاه پاسداران و رژیم اخندی ایران قرار داشتند ؟؟؟
تلاش های رهبری جمهوری اسلامی ایران پس از حضور نظامی شوروی در افغانستان علیه نفوذ اهداف سعودی و پاکستان در افغانستان جدی بود بخصوص علیه استراتیژی سعودی که منابع پولی رادر اختیار تنظیم های تحت حمایت خویش در پاکستان گذاشته بود ، رهبران سیاسی و آخندی( مذهبی) ایران هریک آیت الله خمینی ، آیت الله منتظری، آیت الله داکتر بهشتی ، آیت الله شریعتمداری،آیت الله تالقانی ، آیت الله مطهری ، آیت الله مهندس بازرگانی ، آیت الله بنی صدر و آیت الله قطب زاده همه ای این رهبران با قاطعیت در حمایت از تنظیم های شیعه افغانی مقیم در ایران حمایت نمودند و با صراحت عمل حضور نظامی شوروی در افغانستان و منطقه را محکوم نمودند ، با شعار نه غربی و نه شرقی جمهوری اسلامی سیاست مستقل را پیش گرفتند و مهندس مهدی بازرگانی صدراعظم ایران ابلاغیه ای شدید الحن ایران رادرزمینه ای حضور نظامی شوروی به افغانستان را قراعت نمودند و سپس خواهان خروج بدون قید وشرط شوروی از افغانستان را شدند و آقای موسوی وزیر خارجه ای ایران بتاریخ ۱۹ عقرب سال ۱۳۶۰۹ خورشیدی مطابق دهم نوامبر سال ۱۹۸۱ میلادی در یک کنفرانس مطبوعاتی طرح خروج عساکر شوروی از افغانستان را مطرح نمودند و به عوض آن نیروی صلح از پاکستان و ایران و یک کشور اسلامی سوم به افغانستان گسیل گردد که از طرف شوروی و دولت افغانستان این طرح اخندی ایران رد گردید ؟ ایران با حمایت و تشکیل سازمان های افراطی اسلامی از میان بیش از دو ملیون مهاجر افغان بخصوص از میان اهل تشیع ۱۷ حزب و سازمان اسلامی اهل تشیع هزاره گان افغانستان را تشکیل ، حمایت و هدایت نمودند که عبارتند از : (حزب دعوت اتحاد اسلامی ، شورای اتفاق اسلامی ،سازمان نیروی انقلاب اسلامی افغانستان ، حرکت اسلامی ، سازمان نصر، نهضت اسلامی ،سازمان حزب الله ،جبهه متحد انقلاب اسلامی ، پاسداران جهاد اسلامی ، روحانیت مبارز، روحانیت جوان افغانستان ، مجاهدین خلق افغانستان ، اتحادیه ای علمای افغانستان ، جنبش مستضعفین، حزب رعد اسلامی و نسل جوان هزاره ) این همه گروپ ها و تنظیم های چریکی را تعلیم و تربیه ای نظامی دادندا ومسلح ساختند و بنام اسلام و شعار دفاع از آزادی و نجات اسلام برای تخریب زیرساخت های ملی وارزش های اقتصادی ، سیاسی و نظامی مردم افغانستان با استفاده از احساسات پاک ملی و مذهبی ملت ما و ملیت های باهم برادرافغانستان بخصوص ملیت زحمتکش و با نهایت پاکیزه هزاره ما جهت رسیدن به اهداف استراتیژیک خویش در افغانستان و منطقه و صدور انقلاب آخندی آیت الله ها مورد حمایت وهدایت خویش قرار دادند و رهبران شان را اجیرواسیر خاص شان نمودند ودارندذ؟ دربخش ۳۳، نقش عربستان سعودی و تظاد استراتیژیک ایران و سعودی ادامه میدهیم. ادامه دارد.
سنجر غفاری
------------------
بخش سی ویکم (۳۱)
رویای ناتمام جنرال ضیاالحق الحق حاکم نظامی پاکستان ، پدرنخست و صاحب همه اختیارات فکری ، مادی و معنوی رهبران تنظیم های هفتگانه ای تحت حمایت و هدایت ای.اس.ای، و تضمین کننده این رهبران بخصوص گلبدین حکمتیار، حقانی، خلیلزاد، ملامحمدعمر، حامد کرزی به سازمان سیا که عامل بنیادی هسته ای تروریزم بین المللی شدند و نقش سیاسی ایران و سعودی در زمینه ؟
فراموش نکنیم که استراتیژی خاص اهداف پلید نظامیان و استخبارات پاکستان که والدین شان انگریزها و امریکائیان است ، به پول و نوازش شیخ های سعودی در دامان والدشان رشد و پرورش، فرمانبردارو تسلیم هستند، واقعیت این است که در عقب هر کودتای نظامی و سقوط یک نظامی مستبد در پاکستان نقش تصمیم گیرنده و کلیدی را توافق سه ضلع بنیادی نظامیان و استخبارات پاکستان عهده دارهستند ( انگلیس، امریکا و سعودی) بدین اساس پاکستان در جغرافیای منطقه انگشت ششم دراختیار یک مشتی ازاهداف خاص استراتیژیک درمنطقه قرار دارند و فردای وجود دارد که درقطع این انگشت ششم در جغرافیای منطقه همین والدین پیشگام هستند ****.
بدون شک که جنرال ضیاالحق در بازی جنگ سرد که تحت عنوان جهاد افغانستان رقم خورد، در ابتدآ استخبارات انگلیس و امریکا و سعودی ، چهره ای ضد امریکائی و شوروی را دادند که یک تاکتیک خاص استخباراتی بود تا حامی اسلام و ناجی مسلمانان بخصوص در افغانستان ، غمخوار مردم وبه اصطلاح مجاهدین افغان در نبرد علیه شوروی شهرت بدهند و صاحب اعتبار و دوست دار مسلمین در منطقه و جهان رقم بزنند، اینجاست که ملک فهد پادشاه عربستان سعودی نیزصدا بلند میکندو همچون خادم حرمین شریفین همچون شمشیر دولبه در این بازی کمر جنرال ضیاالحق را می بندد، هم وهابیت را در منطقه ارسال می دارد و همچنان سیل پول و چریک های فکری و اندیشه ای وهابیت ، معلمین و مدارس چریکی و خاص خویش را در حمایت از ضیا الحق که در اصل حمایت از اهداف پشت پرده ای امریکا در منطقه بود که بعد ها به مزاخ انگریز هاهم برابر نبود ؟
فراموش نکنیم که بعداز ایجاد حمایت سعودی از جنرال ضیاالحق در پاکستان از سال ۱۹۸۰ الی سال ۱۹۸۸ حدود یکصد هزاربنیادگرای مسلمان مکتبی در پاکستان مسلح گردید، هشت هزار مدرسه ای مذهبی، ۲۵ هزار مدرسه ای غیر راجستر شده ، حدود یکونیم ملیون طالب در این مدارس به حمایت پولی شیخ های عرب به حمایت و هدایت ای.اس.ای به نفع امریکا یا سازمان سیا و اهداف بعدی اش در منطقه مورد تربیت و آموزش و بهره برداری های خاص مسلح و آماده گردید ؟*****
بعد از اینکه این پروژه سیا تکمیل گردید، سیا و انگلیس احساس نمودند که فردا جنرال ضیاالحق با داشتن یکونیم ملیون طالب مسلح و بنیاد گرای خویش همچون یک بم خطرناک در اختیار دشمنان استراتیژیک منطقوی شان بخصوص چین و شوروی ، ایران قرار نگیرد ، دقیق شدند و تلاش برای حذف حتمی جنرال ضیاالحق که رهبران تندرو ، یکعده از سران ، جوانان و روحانیون قبایل مسلح دوطرف دیورند، بخصوص گلبدین و حقانی، مولوی خالص، سیاف و محمدی و ربانی ، پیرهای بانفوذ انگریزی همچون گیلانی و حضرت مجددی ، شیخ آصف محسنی رادر اختیار دارند،مبادا بحران خونین و قیام ملی علیه انگریز و امریکا در منطقه هسته گذاری گردد، بازی خاص را مبنی بر آینکه جنرال ضیاالحق یکی از عاشقان خاص تانک های جدید امریکائي بود ، برای یک مانور نظامی برنامه ای حذف جنرال ضیاالحق از طریق سیا تنظیم گردید، جنرال ضیاالحق واقف از این واقعیت بود که هرزمان باشد سازمان سیا برای حذف وی همچون سایر رهبران و کودتاچیان نظامی در پاکستان که عضویت دوگانه و تعهد استخباراتی خاص به سازمان سیا و ام ۶ انگریزی داشتند خوب درک داشت ، جنرال ضیا هیچگاه بدون رئیس استخبارات اش جنرال اختر عبدالرحمن ، مشاورین خاص نظامی و استخباراتی امریکا انگلیس تنها و خود سرانه به چنین برنامه ها اشتراک نمی ورزید ، جنرال ضیاالحق زیرک و بیداربود اینکه سیا روزی از وی خسته می شود و فصل حنایت اش نیز پایانی دارد ، همچنان بعدها چنان هویدا گردیده بود که جنرال ضیاالحق تلاش داشت تا با مقامات ارشد نظامی چین درمنطقه بازهای نظامی و پرورشی افسران پاکستان را هسته گذاری نمایند، نگرانی های انگلیس درزمینه همانند امریکائیان جدی نبود ، سیا برنامه ریزی نمود و جنرال ضیاالحق رابا چندین تن از مشاوران ارشد نظامی ، سفیرامریکادر اسلام آباد ، و جنرال اختر رئیس ای.اس.ای قربانی نماید که نمود ، وقتی جنرال ضیاالحق در هواپیمای هرکولیس ۱۳۰ جنرال اختر، جنرال هریرولیون سرپرست واحد دفاعی ارتش امریکا و سایرجنرال های پاکستانی را بشمول سفیر امریکا همسفر اش دید ، بدون تشویش به سفر اش ادامه داد، اما در واقعیت امر انچه در زمینه ای انفجار هوا پیمای حامل جنرال ضیاالحق گذارش مبنی بر موجودیت ماین در کارتن میوه ( عم لکناوه ) گفته شد واقعیت ندارد ، طیاره ای حامل جنرال ضیاالحق به وسیله ای یکی از اهداف ای،ال،اف، یا اشعه ای فوق صوت الکترونیکی یا مافوق سرعت سوق مورد اصابت قرار گرفت و پس از چند ملاق خوردن سرنگون گشت ، این عملیات را باشگاه زم به نماینده گی از گروپ ۳۰۰ بهتر می دانند ، ودر سقوط طیاره هیچ نوع نقض تخنیکی و یا ایرادی از جانب خلبان را کمسیون تخنیکی امریکا پاکستان پس از برسی حادثه بیان نمودند، بیشترین واقعیت درزمینه را می توان در(اثر جان کولمن کمیته ای ۳۰۰ ، کانون توطعّه های جهانی ترجمه داکتر یحیی شمس سال ۱۳۷۷ص ۱۰ – ۱۱ مراجعه نمود؟
بعداز حزف فزیکی جنرال ضیاالحق و شکست چندین پروژه ای ضد اهداف سازمان سیا در جنگ سرد و انتقام از حریف استراتیژیک اش در منطقه ،اداره استخبارات و نظامیان پاکستان به مسیر جدید اهداف سوق و رهبری گردید، همچنان نباید فراموش نمود که در رهبری اتحاد شوروی وقت نیز دیدگاه و تغیرات خاص در این مبارزه و جنگ سرد بوجود آمد ، شیوه و پیشبرد جنگ وارد مرحله ای خاص آن گردید ، باز شدن درب مزاکرات سیاسی و دیپلوماتیک میان مقامات دولتی در افغانستان و پاکستان ، تغیر در تاکتیک جنگ و تشدید حملات دوطرف ، عقب نشینی های خاص و جستجوی یک دیدگاه تاکتیکی ایکه شوروی هارا به عاشیه بکشانند، سازمان استخباراتی سیا و سعودی شیوه های حمایتی واکمالاتی تنظیم های هفتگانه را که خود تحت مراقبت داشتند، به همکاری اداره نظامی پاکستان طرح ریزس ودنبال نمودند ، نخست اتکای شان بالای تنظیم های تندرو و بنیادگرای جنگی و مذهبی ( گلبدین ، سیاف ، خالص و جبهه ای حقانی که برای اداره اس.اس.ای خاص و مورد اعتمادبود) از سایررهبران تنظیم ها چون برهان الدین ربانی ، حضرت مجددی ، پیر گیلانی ، محمدی ) مجزا نمودند و شامل یک برنامه ریزی خاص نمودند ، ملاقات رهبران قصر سفید، بازشدن دهلیزفضائی بروی این رهبرای با پاسپورت و مجوزخاص اداره ای استخباراتی پاکستان ، یک تلاش جدیدی بود که برای پیوند تماس و هماهنگی تنظیم های هشتگانه تحت حمایت و هدایت سازمان استخباراتی ایران را مساعد نمودند و درعین حال بازی نفوذ و پیشگیرانه ای اهداف خاص ایران در افغانستان را که پاکستان و امریکا ، انگلیس و سعودی هرگز برای ایران نقش عمده رادر این بازی نمی خواستند راه اندازی گردید ؟****** ادامه دارد
در بخش ۳۲ نیز روی این برنامه های بنیادی و تضاد استخباراتی و استراتیژیکی میان ایران ، سعودی و پاکستان در ایام جنگ سرد ادامه میدهیم . ادامه دارد . .
سنجر غفاری
++++++++++++
بخش سی هم ( ۳۰)
موقف پاکستان ، ایران و سعودی در ایام جنگ سرد ونقش کلیدی شان هسته گذاری تروریزم بین المللی در افغانستان ، منطقه و جهان ؟؟؟؟ *****
درزمینه ای موضعگیری جهان و کشورهای اسلامی در مقابل تجاوز نظامی اتحاد شوروی وقت در افغانستان در بخش ۲۹ اشاره نمودیم ، همچنان در زمینه ای تضاد ها و مخالفت های چند بعدی جامعه ای بین المللی ، اکنون مشاهده مینمائیم اثرات منفی و جهات نا متجانس این بازی شوم و پلید را پس از هجوم و حضور نظامی امریکا بر افغانستان که همه سکوت اختیار نموده اند در مقابل این واقعیت تاریخ و تکرار یک اشغال تاریک تر از آنچه تجاوز شوروی بر افغانستان را تعریف نمودند ، انسجام باندتیزم و هسته های بنیاد گرایان بین المللی را از شاخه ای افریقا ، کشور های سعودی ، تندروان متعصب و افراطی اسلامی را که خود حمایت ، هدایت و مراقبت داشتند ، برضد لشکر سرخ شوروی ها استفاده بردند ، اما : - تروریزم بین المللی را که امروز عنوان نمودند ، دشمن خویش بیان کردند ، بازهم دیدیم که در دامان خویش دارند ، انطرف گذار نگردند ، نابود نساختند ، بلکه مدرن تر از دیروز ، منسجم ساختند ، کهنه رهبرانش را برچیدند، شاخچه بری نمودند ، رشه هارا کود کیمیاوی دادند، مدرن ساختند و با هدف ؟؟؟
اکنون مشاهده مینمائیم که باندتیزم ارتقاع یافت به تروریزم ، ارتجاع از آغوش امپریالیزم جست به نیروی سیاسی مطرح در سطح بین المللی به طالبان مبدل شدند ، القاعده یک تعدید است و داعش ؟؟؟ بهتر است تا به گذشته برگردیم و از نقطه ای صفری بازی حرکت بسوی بعدی را دنبال کنیم .؟؟***
اول : - موقف سیاسی پاکستان بعد از لشکر کشی شوروی به افغانستان !
وقتی کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ بوقوع پیوست جنرال ضیاالحق بازیگر ماهر و معامله گر سرسخت پس از کودتای هفتم ثور روابط سیاسی دیپلوماتیک خود را با رژیم تر ه کی و امین حفظ کرد ، دولت جمهوری دیموکراتیک را به رسمیت شناخت ،روز ۱۵ ثور سال ۱۳۵۷ ساعت پنج عصر علی ارشد سفیر پاکستان با نورمحمد تره کی دیدار بعمل اوردند و نامه ای دوستانه ای جنرال ضیاالحق را مبنی بر تقاضای رابطه ای خوب همسایگی و برادرانه به جناب تره کی تقدیم نمودند ،روزنامه ای انیس در شماره ای ۱۶ و ۲۸ ثور سال ۱۳۵۷ از دعوت نورمحمد تره کی از سفر جنرال ضیاالحق به افغانستان خبر داد، و جناب جنرال ضیاالحق بتاریخ نهم سپتامبر همان سال یعنی ماه سپتامبر ۱۹۷۹ بتاریخ نهم سپتامبر بنا بر دعوت نورمحمد تره کی وارد کابل شدند و با تره کی ملاقات نمودند ****؟
ضیاالحق در این دیدار خواست ها و نظریات خاص ، پیشنهادات و دیدگاه خود را با رهبری وقت طرف افغانی در جریان گذاشت و بخصوص درزمینه ای اساسات نظام ، کشیدگی های داخلی ناشی از انشعاب میان خلق و پرچم ، تلاش های دوجابت روی توافق یک میکانیزم اساسی مناسبات دو کشور و دولتین بخصوص ( قبایل سرحدی و معاهده ای دیورند ) ، جانب پاکستان بسیار زیرکانه پش آمده بود و براصل بازی تمرکز یافت که این اسناد و اهداف ددار ثبت آرشف وزارت خارجه ای افغانستان ، سفارت افغانستان در پاکستان و سفارت پاکستان در افغانستان حفظ است ؟؟؟
در خم و پیچ بازی بازی های سیاسی جنگ سرد ، که لیونید بریزنیف بر حفیظ الله امین غضب کرده بود ، بریژنف تلاش داشت تا از پشتون های دوطرف دیورند تحت قیادت خان عبدالغفار خان و احساسات هشتصد ملیون هندوی متخاصم و ضد پاکستان ، متحد با شوروی در زمینه ای اوضاع پیچیده ای سیاسی نظامی در منطقه استفاده ببرند ، اما ضیاالحق از به دام افتادن شوروی در این بحران یا دام بزرگترین منابع را به نفع کشورش جستجو نمود *** ۱۶۰ ملیار دالر را از منابع ضد شوروی توانست در اختیار خویش قرار بدهد؟ شیخ های عرب صد ها ملیون دالر را جهت منابع و منافع انگلیس امریکا درجنگ برای کشته شدن سربازان شوروی در جنگ سرد و گسترش وهابیت در اختیار پاکستان بخصوص به حسابات بانکی اداره ای استخباراتی ای.اس.ای سرازیر نمودند ؟؟؟
اینجاست که پاکستان سه ملیارد دالر از کشورهای فوق الزکر بدست آورد یعنی اینکه نصف آن را نقد و نصف دیگر آن را اسلحه و مهمات جنگی از جمله چهل فروند طیاره ای های اف شانزده ، که پاکستان به جبهه و محور اصلی و اساسی جنگ علیه شوروی وقت مبدل گردید، همچنان پاکستان برای امریکا مراکز جاسوسی نظارت بر اهداف خاص ( کی . جی . بی ) در نوار مرزی با افغانستان را مساعد نمود ، که سازمان سیا در آن زمان دو ملیارد دالر را هزینه ای مصارف ضد جاسوسی علیه شوروی در مرز دیورند به نفع ای.اس.ای نمود ؟
مقامات استخباراتی پاکستان همچون امروز تحت پوشش ختم جنگ در افغانستان چهار اصل پشنهادی را مطرح جامعه بین المللی نمود ؟
اول : خروج عساکر شوروی بدون قید و شرط از افغانستان ؟
دوم :- انتخاب نوع حکومت وسیستم اقتصادی و سیاسی توسط خود مردم ؟
سوم : برگشت محترامانه و رضا کارانه ای مهاجرین به خانه و کاشانه های شان در افغانستان ؟
چهارم : - تضمین اعاده و بقای نظام اسلامی و بیطرفی افغانستان ؟
اما در عقب روکش این چهار اصل طرح توطعه بد خواهانه کنفدراسیون اسلامی پاکستان و افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار را بر اساس پکترین نظامی سیاسی جنرال ضیاالحق در مورد نظام اینده سیاسی افغانستان را بعد فردای خروج نظامی اتحاد شوروی از افغانستان را داشت ، چنانچه امروز بعد خروج نظامی امریکا از افغانستان دارد ؟
این تصمیم ای.اس.ای بر اساس استراتیژی و دوکتورین جنرال ضیاالحق یعنی : - ( افغانستان صوبه ششم پاکستان در جبهه جنگ علیه هندوستان تبدیل گردد؟
در بخش ۳۱ رویای ناتمام جنرال ضیاالحق و موقف سیاسی ایران و سعودی را در این بازی دنبال میکنیم ؟؟؟؟ ادامه دارد
سنجر غفاری
++++++++++++++
بخش بیست و نهم :-
نقش کشور های همسایه و منطقه در ایجاد انسجام و برنامه ریزی های خاص علیه حاکمیت ح.د.خ.افغانستان پس از حضور نظامی شوروی وقت در افغانستان ؟
بدون شک باید گفت که : - شکل گیری و هسته گذاری اساسات و تشکیلات باندتیزم ، مافیای اسلحه و موادمخدره ، که بعدش (طالبانیزم و تروریزم بین المللی) عنوان گردید، علیه نظام جدید به وسیله ای اتحاد مرموز استخباراتی کشور های ،( سعودی ، پاکستان ، ایران ) به هدایت و حمایت سازمان جاسوسی امریکا (سیا) در پاکستان برعلیه اهداف ملی و مترقی ، رشد و انکشاف ترقی و تقویت نظام ملی ، حاکمیت قانون ، علمیت و نیرومندشدن افغانستان در سطح منطقه از لحاظ اقتصادی و نظامی ، تحت رهبری ( ح.د.خ ،و جمهوری دیموکراتیک خلق افغانستان) و علیه حضور نظامی اتحاد شوروی وقت بنیان گذاری گردید، بیخ و ریشه گرفت و پاکستان به ژاندارم منطقه مبدل گردید ***؟
بعداز هجوم نظامی شوروی به افغانستان بتاریخ ۳جنوری سال ۱۹۸۰ رئیس جمهور امریکا جیمی کارتر نخستین اقدام تشویقی برای جرعت بخشیدن کشور های منطقه علیه حضور نظامی شوروی به افغانستان را با خارج نمودن قرار داد سالت ۳ با شوروی را از دستور کاری اش اعلان داشت ، همچنان در حکومت انگلیس که از به دام افتادن اصطلاح سیاسی جنگ سرد ( خرس قطبی ) تحت رهبری امریکا ، انگلیس ، اتحاد غرب در مبارزه از سر سخریه درمورد شوروی که در دریای سیا محصوروبسته است بکار می برند و از خوشحالی این شیطان فتنه ها در پوست گنجانیده نمی شد،تلاش نمودند تا شگرد سیاسی را با امریکا و تعدادی از کشور های سوسیالستی وقت چون ( یوگوسلاویا،رومانیا و چین ) را در اجلاس تاریخ ۷ جنوری ۱۹۸۰ شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه حضور نظامی شوروی در افغانستان ، تجاوز را به افغانستان محکوم و از اخراج نیروهای بیگانه از افغانستان یاد کردند ،بتاریخ ۱۴ جنوری سال ۱۹۸۰ از جمله ای یکصدو هشتاد کشورعضو اسامبله عمومی ملل متحد یکصدو چهار عضو آن خروج قوای خارجی را بدون ذکر نام از شوروی از افغانستان خواستار شدند .
ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا در پشاور پاکستان موظف اکمالات نظامی برای باند گروپ های مسلح ضد حکومت افغانستان از طریق تماس و عقد قرار داد خرید اسلحه ای ساخت شوروی با مقامات بلغاریا گردیدند ، وزیر خارجه ای وقت انگلیس سفر اضطراری اسپ کشی علیه شوروی را در دستور کار خویش قرار داد،به ترکیه ،اردن ،عربستان سعودی ، هند و پاکستان رسید، و خود را به عنوان دوست مردم افغانستان اعلان نمود و از کمپ های مهاجرین در لندی کوتل پشاور بازدید کرد و به انها وعده ای هرنوع کمک هارا داد؟
بتاریخ ۳۱ ماه می همین سال ۱۹۸۰ وزرای خارجه ای ناتو در گردهمایی برای مزاکره روی تجاوز شوروی به افغانستان به گفتگو نشستند، قبل از این نشست بتاریخ ۳ مای می ۱۹۸۰ بانک آسیائی مساعدت مالی را به دولت افغانستان قطع نمودند، در اکست سال ۱۹۸۰ در اثر توطعه ای انگریزی میان قبایل آزاد دوطرف دیورند به ابتکار انگریز و ای.اس.ای قبایل در زدران باهم اختشاش نمودند که فیض محمد وزیر سرحدات دولت وقت به منظور آشتی اقوام به منطقه فرستاده شده بود که با همراهانش به قتل رسید ، همچنان بتاریخ ۲۱ جنوری سال ۱۹۸۰ کنفرانس کشورهای اسلامی به دستور و پیروی از اهداف امریکا در منطقه موظف به تدویر گردید، و تجاوز نظامی شوروی به افغانستان را محکوم نمودند ، در این کنفرانس، کشور های سعودی ، ایران ، پاکستان و سایر کشور های اسلامی ضمن محکوم کردن تجاوز شوروی به افغانستان ،هریک از این کشور ها منافع مورد نظر فلسفه سیاسی خودشان را در بستر جنگ و جهاد مردم افغانستان علیه شوروی جستجو نمودند ؟*
نخست بر تلاش و موقف سیاسی پاکستان قبل از حضور نظامی شوروی ، که در سال ۱۹۷۸ در حکومت جنرال ذلفقار علی بوتوبه وسیله ای جنرال ضیاالحق رئیس ستاد ارتش پاکستان در یک کودتای خونین نظامی سقوط کرد باید نوشت ؟
در صفحه ای دهم کتاب کمیته ای( ۳۰۰) کانون توطعه های جهانی جان مولمن نوشته است که (ضیاالحق نماینده شورای روابط راکفلر بود)،ضیآ الحق پس از به قدرت رسیدن ، در گرماگرم جنگ جنبش خود انگیخته ای مردمی بر ضد کودتا به رهبری نورمحمد تره کی در هرات ، وردک ،غزنی ، جاغوری که سید جگرن یکنن از افسران آزادمنش مردم هزاره جاغوری ، قندهار، لوگر ، دره ویرگل نورستان ،دره پیچ کنر و مردم شمالی و پنجشیروبغلان وبامیان، صفحات مرکزی هزاره نشین شعیه مذهب افغانستان را در یک نمایش سیاسی چهره ای ضد امریکائی باهم داشت و منسجم نمود که ضیاالحق توانست با تعدادی از مردم پاکستان و همدستی ملایان آن کشور به سفارت امریکا در اسلام آباد حمله نمایند، در این حمله بخشی از سفارا امریکا و بیرق اش را به آتش کشیدند ،بدین سان توانست جلب و جذب علیه اهداف خاص و گرفتن امتیازات بیشتر از امریکا خود را نزدیکتر بسازد، ضیالحق به رمز بازی جنگ سرد که در افغانستان روشن شده بود، مسلمانان اسلامگر، اسلام مکتبی ،ایدیالوژیک جهان بینی دار ضد شوروی را گرد آورده بود و به قیمت جنگ افغانستان و شوروی خوب می فهمید و با این صحنه سازی ها خودش را ضد امریکائی و حامی اسلام رادیکال و مکتبی ، جهاد گرایان بین المللی و ناجی وهمدرد، غمخودار ۵ ملیون مهاجر افغانستانی در بدر شده در کمپ های تار و غربت معرفی نمود ، ضیالحق توانست تا رهبرای به اصطلاح تنظیم های جهادی افغانی منجمله گلبدین ، خالص ، سیاف و ربانی ، حضرت مجددی و پیر گیلانی و محمدی را خر خویش ساخته پالان زدند؟ ، همچنان ضیاالحق از کشورهای بزرگ جهانی ضد شوروی به هدف دریافت کمک های بیشتر و آزادی عمل در پیشگیری پروژه اتمی پاکستان و تبدیل شدن آنکشور به قدرت بزرگ منطقه در تقابل با هندوستان ، اسرائیل،کاستن فشار امریکا و غرب از شانه های پاکستان پیشگام گردید؟ *** همچنان جماعت العلمای پاکستان به رهبری مولوی فضل الرحمن ، جمعیت العلمای پاکستان به رهبری قاضی حسین احمد،حزب مسلم لیک نوازشریف و جنرال های ای .اس.ای. از جمله جنرال عبدالرحمان اختر رئیس ای.اس.ای ، احزاب بنیادگرآ و میانه رو، تنظیم های پشاور به ویژه حزب اسلامی جنرال ضیاالحق از سال ۱۹۷۸ – ۱۹۸۸ حامی و ناجی تنظیم ها و رهبران اجیرکه بنام نجات دهنده گان اسلام ومسلمانان جهان از تفرقه و کشمکش ها تعریف شده بودند ، دیدیم و یافتیم که گلبدین ، چقدر وفادار ماند و تنظیم های دیگر منجمله ملا محمد عمر و اسامه بن لادن ها ، شیخ ها و جغدهای خونین دیگری از آستن خونین سازمان استخباراتی سعودی بسوس پاکستان مرکز اساسی و لانه ای تروریزم بین المللی مستقر شدند. ادامه دارد؟
در بخش (۳۰) ادامه ای موقف پاکستان، موقف ایران وسعودی درجنگ سرد وهسته تروریزم بین المللی درافغانستان ، منطقه وجهان را که سیا رنقش رهنمودی داشت روشنی می اندازیم . سنجر غفاری
++++++++++++++++++++
بخش بیست وهشتم
سر آغاز یک اتحاد جدید نظامی ، عقیدتی و استخباراتی ایکه منجر به اضمحلال و شکست استراتیژی شوروی وقت در جغرافیای جیو پولتیک و جیو استراتیژیک منطقه گردید واز فرزندان مردم افغانستان قربانی گرفت ؟؟؟
قبل از اینکه بپردازیم به موضوع اساسی عنوان فوق الزکر لازم به یاد آوریست اینکه : ناسالم اندیشی تصمیم گیرنده گان در کریملن وقت بخصوص تحت فشار گرار گرفتن حکمای جدید کریملن بعداز یوری اندروپوف ، حضور میخائیل گرباچوف بر کریملن عامل پیام خوبی برای حزب کمونیست اتحاد شوروی وقت ، احزاب سوسیالیستی و جنبش ها و نهضت های ملی مترقی ، چپ دیموکراتیک جهانی به همراه نداشت ، میخائیل گرباچوف در تضاد با اندیشه های ملی کشورش ، گره خوردبا افکار یغماگرایانه ای رهبران زیرک و باتدبیر و پلان مشخص در دست داشته ای ایکه باید شوروی وقت را به معاصره ای اقتصادی بیش از این بکشانند که قرار داشت ، لازم دانستند تا با شعار جهان یک دهکده ای بزرگ همگانی است ، میخائیل گرباچوف با انتباه از این مقوله که خود بدون پلان و برنامه بود احساساتی وارد تعامل گردید و تحت عنوان ( پروسترویکا ) یا باز سازی بدون برنامه تن بر فروپاشی و اضمحلال قدرت سیاسی، ایدیالوژیک ، نظامی و اقتصادی اتحاد شوروی سوسیالیستی که آفتاب در قلمرو اش غروب نداشت متوصل گردید؟؟؟
فراموش نکنیم اینکه زعامت حزبی ودولتی کشور های متحد با شوروی وقت همه در این بازی و اشتباه بزرگ یک شخص ویا تک فکری، به اضمحلال ، زوال سیاسی، نظامی و اقتصادی فرو برده شدند،منجمله رهبری حزب نیرومند سیاسی، نظامی ،با پایه های حمایتی قشربزرگ روشنفکری جامعه ای افغانی در سطح منطقه و جهان ، منجمله احزاب ملی و مترقی در کشور های اروپای شرقی ، شامل این تراژیدی گردیدند ، حوادث و شکست های خونین از کودتای نظامی ۱۸ اگست ۱۹۹۱ در مسکو رنگ و رونق گرفت * این کودتای نماد پیروزی بزرگ و استراتیژیک رادر قلب شوروی وقت مسکو با سقوط مجسمه ای درژنسکی که نزدیک به کریملن در جاده ای لوبیانکه مقابل تعمیر ویا پایگاه اصلی (کی.جی.بی یا کی.کی.بی ) که از نام اش دشمنان اتحاد شوروی ، کمپ سوسیالستی یا بزرگترین نیروی انترنالسونالیزم پرولتری جهانی به لرزه بودند ، با یورش یکعده از جوانان و کارگران ایکه موظف به این برنامه شده بودند شبانگاه لیل هجده ای بر نزدهم اگست ۱۹۹۱ فروپاشید و نوید یافتند دشمنان فروپاشی اتحاد شوروی وقت و نخستین پایگاه ضد اهداف شان را بدون اندک مقاومت و لشکر کشی ، به وسیله ای فرزندان سرزمین شوراها سرنگون کردند ******؟؟؟ فراموش نکنیم که از اینجا و آن تاریخ شوروی پارچه پارچه شد نه از تاریخ جدائي جمهوریت های پانزده گانه ، همچنان برنامه ای فروپاشی دیوار برلین ،سقوط همه رهبری نظام های سیاسی دولتی در جمهوریت های اروپای شرقی ، قتل بیرحمانه ای رهبر رومانیا با خانمش ( چایسسکو) تجزیه ای چک و سلواک ، بالاخره یوگوسلاویا، متعاقبن سرنگونی نظام قانون در افغانستان تحت قیادت شهید داکتر نجیب الله و پشت دوردادن مقامات کریملن به بیش ازپنجصد هزار کادرعلمی ومسلکی ، سیاسی و نظامی این سرماه های معنوی مردم افغانستان بزرگترین جفای انترناسیونالستی ای بود که از تفکر فردی و پوچ میخائیل گرباچوف نشعت گرفت و جهان به یک دهکده ای بزرگ در خدمت باندتیزم، تروریزم و مافیای بین المللی قرار گرفت ،قلب آسیا ، دهلیز جیواستراتیژیک و جیو پولتیک پولتیک به پایگاه تروریستان بین المللی وهجوم ارتش سیا و سبز علیه اهداف دور ونزدیک روسه ای امروز، جهموری های آسیای میانه ، فرداهای معاصره ای حتمی روسیه گره خورده است ، قفقازخونین گشت وهمچنان جمهوریت های پریبالتیک به خط نخست تعرضی علیه روسیه مبدل گردید.؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انچه لازم است اینکه چراباید مردم افغانستان و نیروهای ملی و دیموکراتیک ، نهضت های و جنبش های کارگری بین المللی را در سراسر منطقه و جهان باید زعامت کریملن وقت به میدان قمار اش قربانی می نمود که نمود ، تعامل رهبری اتحاد شوروی وقت با رهبران قصر سفید ، جهان عرب ، کشورهای اروپای غربی ، اسرائيل و نیروهای راست افراطی بین المللی عامل خونریزی های جهانی گردیدند ، هجوم متحدین بر عراق و تماشاگر بودن کریملن وقت در این جنگ نابرابر سال ۱۹۹۱ ، متحدین علیه عراق ، جنگ ایران و عراق ، اسرائیل و فلسطین، تنش های خونین در یوگوسلاویا ، بیرون کشیدن قوت های نظامی اتحاد شوروی وقت از پایگاه های نظامی شان در کشور های اروپائی به یک بارگی بدون یک پس منظر بهتر در آن زمان ، فروپاشی نظامی و اقتصادی، بلاخره سیاسی و اضمحلال شوروی وقت ، پروژای بود که کریملن برای نجات اش از تلک خود گذاشته شده ، دسامبر سال ۱۹۷۹ با سقوط رژیم حفیظ الله امین و هجوم نظامی به افغانستان آماده نموده بود،ناکام گردید؟؟؟ اینجاست که اتحاد ضد شوروی وقت با هجوم نظامی شان در افغانستان اصل اهداف شان را نداشتند و نیافتند اینکه زعامت بزرگ هسته ای مرکزی شاخه ای پرچم و چهره های ماندگار ملی در رهبری جناح خلق حزب را منجمله شادروان نورمحمد تره کی و دهاتن از کادر های بلند همت و سرمایه های معنوی این حزب را به شمول زعامت ملی و مردمی ، شخصیت ماندگار و پیشتاز ملی شهید سردارمحمد داود را که با اشتیاق و تمایل خاص ملی ، ارزوهای نیل به یک افغانستان متحد ، نیرومند از لحاظ اقتصادی ، سیاسی ، نظامی در منطقه علیه دشمنان ارتجاعی و منافع ملی کشورش با رهبران کریملن تعهدات ملی داشتند نیز قربانی آن سازش های گردیدند که سرانجامش به اضمحلال شوروی انجامید و لازم به یاد آوری است که مردم افغانستان هیچگاه از همکارهای بی دریغ مردم شوروی ، کادر ها و متخصصین ملی ، اندیشمندان و علمای بادرک و با احساس محبت و همنوائی ایکه با مردم افغانستان در همه عرصه های رشد اجتماعی ، اقتصادی ، نظامی داشتند و همکاری نمودند هرگز فراموش نخواهیم نمود ، مردم افغانستان شالوده ای اساسی نظام شاهی ، جمهوری و حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق افغانستان را یکی از اساسات بنیادی و فراموش ناشدنی و حتی تکرار ناشدنی مردم با محبت و الفت شوروی دیروز و روسیه ای امروز می دانند و در اعماق قلب های شان نسل به نسل انتقال داده و می دهند ، اینکه چهره ها و افراد کلیدی اشتباه نمودند و به معامله رفتند ، مردم روسیه و شوروی دیروز نیز فرزندان شان را در این اشتباه قربانی دادند ، ورشکستگی اقتصادی مردم شوروی یا روسیه اثرات ناگواری بر سرنوشت ملیونی خلقهای جهان گذاشته است ؟ ادامه دارد .
در بخش بیست و نهم : مکثی بر نقش ایران ، پاکستان ، سعودی در ایجاد برنامه ریزی های خاص انسجام و طرح های خاص بر ضد حاکمیت ح .. د. خ ، و حضور نظامی شوروی در نخستین روز های حضور نظامی در افغانستان می پردازیم . سنجر غفاری
+++++++++++++++++++++++++
بخش بیست و هفتم
پیشگیری استراتیژی جدید رقابتی ( انتقام جوئي) اتحاد انگلیس وناتو، گره خورده باامکانات رقیبای بین المللی شوروی وقت ، ( امریکا، سعودی )درافغانستان ؟.
پس از تکمیل هجوم و حضورنظامی ارتش سرخ در افغانستان و روی کار آمدن نظام جدید تحت حمایت رهبران کریملن وقت که در رآس قدرت حزبی ودولتی وقت لیونید الیچ بریژنف منشی عمومی حزب کمونیست و صدرعالی هیت رئیسه اتحاد شوروی یاد می گردید قرار داشت و در افغانستان بعداز سقوط رژیم خونبار حفیظ الله امین ،اخبار اتحاد دوبخش انشعابی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان تحت رهبری فقید ببرک کارمل درآن زمان چنین پخش و نشر گردید( ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ،رئیس شورای انقلابی جمهوری دیموکراتیک افغانستان ) اعلان و قدرت سیاسی و حاکمیت دولتی را عهده دارگردیدند و بربنیاد بیان فقید ببرک کارمل برای مردم مرحله ای نوین و شکوهمند انقلاب ثور یا مرحله ای تکاملی این حزب نامیده شد، در تشکیل دولت جدید چهره های از جناح خلق حزب دیموکراتیک خلق برای عام مردم سوال برانگیز گردید؟ ( اسد الله سروری رئیس اکسآ ، سازمان مخوف استخباراتی دوران حاکمیت شادروان نورمحمد تره کی ، سید محمد گلاب زوی ، محمد اسلم وطنجار اعضای برجسته و کلیدی حزب خلق و کابینه ای فقید نورمحمد تره کی ) این سه چهره سوال جدی در ذهن ملت برانگیخت و همچنان از چهره های چون غلام دستگیر پنجشیری ، عبدالقدوس غوربندی ، محمد اسماعیل دانش ، عبدالعلی شرعی جوزجانی ، عبدالکریم میثاق ، داکتر صالح محمد زیری و سلیمان لایق که در کابینه ای نخست حاکمیت نورمحمد تره کی و بعدش در حاکمیت حفیظ الله امین در مسند اداره و قدرت سیاسی و نظام دولتی قرار گرفته بودند و اینبار همچنان عامل یک پیام دیگری از ناباوری ملی وبین المللی در سرنوشت ملی و همگانی مردم در آن وقت را به همرا داشت ؟
قابل یاد آوری می دانم اینکه زعامت کریملن وقت باریکی های فوق را دور از نظر داشتند و عامل یک اشتباه بزرگ تحمیل این نظام و شکل گیری حکومت جدید برمردم و اعضای حزب دیموکراتیک شاخه پرچم بخصوص یکعده کادر های رهبری و صفوف گردید که در زمامداری نورمحمد تره کی و حفیظ الله امین بشکل بیرحمانه و بدون در نظرداشت اصل انسانی و مبارزه ای مشترک عقیدتی ، تعهدات و حدت میان دوحزب به زندانها افگنده شده و شکنجه ها را نیز متقبل شده بودند؟
انچه صورت گرفت و تحمیل گردید بردوش مردم و همه اعضای رهبری و صفوف حزب دیموکراتیک خلق افغانستان بالای هردو جناح حزب عامل بروز ناباوری های ملی و سیاسی در سرنوشت همگانی مردم ما گردید، این واقعیت عینی در ذهن همگانی مردم ما وتک تک از اعضای حزب ثبت و ماندگار است ، نباید کتمان حقایق نمود و به اصطلاح وطنی ما برف بام خویش را بربام دیگران انداخت ، تحمیل جنگ اعلان ناشده بنابر پیش برد استراتیژی های خاص منابع و منافع کشور های بزرگ جهانی ومنطقوی باعث آن گردید تا از احساسات ملی و مذهبی مردم ما درهمه سطوع بهره برداری های خاص خویش را نمایند ،در واقعیت امر فضای ساسی اجتماعی در افغانستان و منطقه بخصوص در کشور ما انتظار یک تحول مثبت را می کشیدند ، نبود اتحاد روشنفکران ملی با روحانیون مترقی که بنابر تحرکات و تحریکات خاص استخباراتی و نفوذ چهره های خاص در داخل ساختار تشکیلاتی جنبش های ملی و مترقی در کشور ما ، در جناح چپ وراست ، احزاب اسلامی و تندروان مذهبی ، بخش های از نیروهای تکنوکرات همه وهمه ساختارهارا شدیدآ متآثر و ازهم دور و علیه همدیگر شان بی باور و در یک تضاد فکری و اندیشوی پهلوی هم قرار دادند ، بازار تبلیغاتی اهداف پلید و سیاه بلند گویان ارتجاعی در کشور ما فقط و فقط توانستند تا ازفقر سواد سیاسی،ملی و مذهبی ، اجتماعی و اقتصادی در کشور ما، از موجودیت فضای فوق الزکر ملی ، نیاز و خواست همگانی ، فقر سواد و اقتصاد مردم ، روان عام ملت را بسوی اهداف و نیاز های استراتیژیک شان کشانیدند، نخست تضاد میان روشنفکران و روحانیون را بر بنیاد این واقعیت بوجود آوردند اینکه : در جامعه ای افغانی و میان عام مردم روشنگری، آموزش همگانی ، توسعه ای دموکراسی ،رشد فرهنگی و اقتصادی را کفر و کمونیست ، غرب زده وتحمیل کننده ای فرهنگ ضد اسلامی و عنعنوی در سرنوشت همگانی میان عام ملت ما تبلیغ نمودند و روان عمومی اجتماعی را بسوی عقده و کینه ، دوری و اجتناب از کتله های روشنفکری نمودند ، فقط اسلام و عقاید گنگ را پخش روحیه و دهنیت همگانی بخصوص میان اکثریت روستا نشینان ، قوم وقبیله نمودند، بخصوص تحصیل دختران و زنان ، پسران در قرآ و قصبات دور دست کشوررا اعمال کفری و خلاف عقاید مذهبی و فرهنگی مردم دانستند، حرف ملا حکم الله ج پنداشته می شد که الی امروز مردم ما تحت این اندیشه هنوز هم قرار دارند ، مجاهد ، طالب ، داعش ، ملا و مولوی در قریه جات حرف اول را می زنند ، چونکه مردم ما سخت قربانی شدند و به اصطلاح محلی بد دادند ، دختر، مال ، پول ، زمین ، اسلحه و مواشی شان رابه فرمان یک ملا و مولوی ویا هم خان و ملک و بزرگ قوم ، این بود و ان شد تا استخبارات کشور های منطقوی و جهانی در افغانستان ، پاکستان ، ایران ، هندوستان و بخش های از مناطق مرزی با همدیگر را در این آشوب و فتنه های خاص به لشکریان مسلح تحت عنوان مدافعان دین خدا و آئین اسلامی ، عقیدتی و فرهنگی مبدل بنمایند ، شکل گیری تنظیم های جهادی بخصوص بعداز حضور نظامی لشکر سرخ یا ارتش چهل شوروی وقت در افغانستان ، خط سرخ استراتیژی انتقام از اتحاد شوروی ، نجات دین وآئين اسلامی ، آزادی افغانستان از چنگال کفر و کمونیزم به شعار و اصل زندگی بقای سرزمین و انسان افغانستان مبدل گردید بلی ؟؟؟
جنرال ضیاالحق حاکم نظامی پاکستان به عام کشورهای اسلامی ، سازمان ها و تشکیلات بنیاد گرایان افراطی از شاخه ای افریقا، کشور های عربی ، و جهان سوم توانست تا گره خونین و انتقام گیرنده رابه نفع اهداف استراتیژی امریکا و اتحاد ناتو علیه حضور نظامی اتحاد شوروی وقت رابا استفاده ای نخست از احساسات ملی و مذهبی مردم ما که در فوق تذکر بعمل آمده است ، بازی خونین جنگ سرد را به ارزش خون فرزندان مردم افغانستان ، جوانان عرب و هزاران هزار تن از سرسپردگان راه خدا که تحریک عقیدتی و اسلامی شده بودند به پاکستان سرازیر گردیدند، کمپ های آموزش چریکی ، عقیدتی و ترویج افکار بنیادگرائی اسلامی به نام خدا و رسول خدا را بنیان گذاشتند ، انها را فقط و فقط علیه کفر و کمونیست ( شوروی یا روس ) علیه ای خاد یا رهبران کمونیست افغانستان تفکرانتقام و کشتار بی رحمانه را به عنوان یک مجاهد راه خدا و نجات دین مقدس اسلام روحیه دادند، پرورش نمودند ، مسلح ساختند ، فقط وفقط تخریب همه مکان های عمومی عام المنفعه ، کشتار فرزندان مردم افغانستان در قریه ها و شهر ها ، ویرانی مسجد، شفاخانه ، مکتب ، پل و پلچک ،برج های و پایه های برق ، تعمیرات دولتی و همه ویرانگری رادر افغانستان برحکم شرعیت و کلام خداوندی تعریف نمودند که حکم خدا در واقعیت چنان نبود ، اما کردند و مینمایند، دیروز علیه شوروی ها کردند ، مدتی هم علیه همدیگر شان و حالاهمچنان به نفع اتحاد پاکستان و امریکا و سعودی بازیث ادامه دارد و جهاد برحق شان ناتمام و نا فرجام شده است ؟ ادامه دارد .
در بخش بیست و هشتم : سر آغاز یک اتحاد جدید نظامی ، عقیدتی و استخباراتی ایکه منجر به شکست استراتیژی شوروی در جغرافیای جیو پولتیک و جیو استراتیژیک منطقه کردد و جلو پیروزی اهداف شوروی در منطقه گرفته شود می پردازیم .
سنجر غفاری
++++++++++++++++++++++++++++++++++
بخش بیست و ششم
عملیات طوفان ۳۳۳، کشته شدن حفیظ الله امین و هجوم ارش سرخ یا قوت های نظامی شوروی سابق به افغانستان .
خواننده محترم و هموطن من قبل از اینکه به سرآغاز یک عنق استراتیژی بازی بزرگ داخل شویم لازم است تا بدانیم اینکه چرا شوروی ها تن براین افکار و اندیشه زدند ، پس چرا عقب نشینی ، فراموش نکنیم که فرزندان مردم ما در حزب دیموکراتیک خلق افغانستان به منظور اشغال نظامی کشور شان به سردمداران کریملن وقت هیچگاه تعهد و مسولیت نداشتند ، حزب دیموکراتیک خلق افغانستان، یک حزب مارکسیست لیننیست نبود و مارکسیت لیننیست به معنی و مفهوم اصلی ولغوی آن کافر هم نمی باشد ، این دشمنان سعادت و روشنگری ملی مردم افغانستان بودند و هستند که : - احساسات مذهبی ، ملی و انسانی ملت بیچاره ای مارا در گرو اهداف خاص شان قرار داده اند ، به یاد داشته باشید که اشراربه مفهوم حقیقی آن از کثرت حشرات گرفته شده است ، باید همه را بکشیم ؟ وقتی منافع خویش را اداره ای استخباراتی پاکستان در وجود باند تیزم یافتند، از احساسات اسلامی و فقر سواد اسلامی و اقتصادی مردم ما موفق گردیدند سوی استفاده نمایند ، جهاد علیه کفر وکمونیست را شعار قرار دادند و مصیبت آفرینی شان را متاسفانه الی امروز ادامه دادند و می دهند ؟
اینجا لازم است تا بدانیم که چرا مسولین قصر کریملن برای نابودی حفیظ الله امین بدین شکل بی رحمانه ای آن متوصل گردیدندذ ؟
شوروی ها فقط و فقط در این بازی متوجه رسیدن به اهداف خویش بودند و اشرار اجیران پاکستان به تعقیب رسیدن به اهدافی بودند که خود در اصل به آن واقف نبودند ، تنها همین را می دانستند که کفر و کمونیزم را باید نابود کنیم ، جهاد نمائیم ، هر انچه برای ما عمده است نجات اسلام است ، اما این واقعیت را نمی دانستند که کدام اسلام و جنگ علیه کدام کفر و کمونیست ّ چون علمیت نبود واصل پذیرفته شده ای انسانی است نمی دانستند، برای شان واژه ای کمونیست کافر تعریف شده ۸۸ بود ؟ شوروی ها به هجوم به اهداف شان در شامگاه ششم جدی سال ۱۳۵۸آغاز نمودند، اینکه به کدام شوه و برنامه ریزی موفق به سرنگونی رژیم امین و نابودی شخص خودش گردیدند ، نوشته ها و گزارشات و بیانیه های خاص و گوناگون وجود دارد ، آرزومندم تا جناب سید محمد گلاب زوی ، اسد الله سروری ، نور احمد نور، وکیل وزیرمالیه ای بعد از ششم جدی ، درزمینه برای نسل امروزو فردای مردم افغانستان بیان این واقعیت رانمایند که برای روشنگری ملی مردم ما اکسیراست ؟ به این واقعیت باید اعتراف نمائیم و اصل یک واقعیت قبول نمایم که پس از ششم جدی رهبری حزب دیموکراتیک خلق افغانستان بخصوص فقید ببرک کارمل از اصل بازی کریملن بر سرنوشت کشور و منطقه دقیقن در روشنی قرار نداشتند ،د مرحوم ببرک کارمل در آن زمان فقط و فقط برای نجات حدود بیش از بیست هزار کادر ملی مردم افغانستان، شامل فرزندان مردم ما بودند ، بدین مفهوم که همه پرچمی نبودند ، همه حزبی نبودند ، همه سرمایه های معنوی مردم افغانستان که در زندان امین قرار داشتند ، برای نجات کشور و مردم اش از حاکمیت حتمی اداره ای استخباراتی پاکستان که الی امروز تلاش شان فقط و فقط همین است تا افغانستان را در اختیار شان همچون یک ولایت خویش داشته باشند، با حضور نظامی سربازان شوروی وقت امیدواربودند نه اینکه دشمنان ملی و ثبات کشور ما گفتند واغوای ملی مردم مارا عبادت شان نمودند بادر اختیار داشتن باند گروپ های تروریستی ای چون حزب اسلامی و شاخه های تروریستان بین المللی ایکه بعدش حامیان بین المللی شان برای شان این القاب را ( تروریزم بین المللی ) خطاب نمودند ؟؟؟؟
اتحاد ضد شوروی وقت پس از اینکه شوروی ها به برنامه ای هجوم شان در قتل حفیظ الله امین موفق گردیدند ، یگانه برنامه ریزی شان این شد تا شعار اشغال افغانستان را به وسیله ای ارتش سرخ شوروی وقت برای مسلمانان کشور ما که فقط و فقط اسلام را یک عقیده می شناختند و میراث نیاکان شان ، هیچگونه تحصیل و دانش علمی و مسلکی نداشتند استفاده بردند ، بلی فراموش نکنیم که انگلیس ها صدسال تبلیغات داشتند در کشور ما که : ( صبح وقتی بیدار شوید ، پشت دروازه ای شما سربازان شوروی ایستاده است ) واین تبلیغات شان را از پیروزی و حضور نظامی افسران ارتش سرخ دربخارا که توانستند مردم آن دیار کهن و تاریخی را از چنگال بنیان گرایان افراطی مذهبی وقت که اسلام را وسیله ای اهداف شان قرار داده بودند ، تاریک اندیشی و خرافات را به مردمان آن دیار که در فقر سواد، اقتصاد ، علمیت و اسلامیت قرار داشتند، جهاد ونجات اسلام بیان کرده بودند ، انگریر می دانست که روشنگری بسوی افغانستان و سرزمن های آسیای میانه الی جنوب شرق آسیا رسیدنی است ، بنآ در افغانستان و برای ملت در فقر سواد و اقتصاد ، بخصوص معتقد به مذهب و سنت مذهبی ، می شود بیشتر دیوار های استحکامی علیه پیشرفت اهداف و استراتیژی شوروی ها بسوی جمهوریت های آسیای میانه ، افغانستان و جنوب شرق آسیا که تحت سلطه ای انگریزی قرار داشت ( هند برتانیوی ) انگلیس ها از احساسات مذهبی مردمان این سرزمین ها استفاده بردند ، بلی : هجوم بالای قصر تاج بیک آغاز گردید و حفیظ الله امین با رژیم اش سرنگون گردید وحضورنظامی اتحاد شوروی وقت درافغانستان و منطقه خلاف خواست ها وایده های ملی اسلامی مردم ما تطبیق گردید، انچه عمده بوداینکه انگریزها شکست استراتیژی شان را پس ازسقوط امپراطوری انگلیس درسطح منطقه برای بار دوم قبول نمودند، مقامات شوروی وقت حضور نظامی شان در افغانستان ومنطقه را پیروزی علیه اهداف انگلیس و برنامه های بعدی اتحاد ناتو درمنطقه پنداشتند؟ اما برعکس چنین نبود و چنان هم نشد ؟ ادامه دارد .
در بخش بیست و هفتم در زمینه ای استراتیژی جدید شوروی و اتحاد انگلیس و ناتو در منطقه می پردازیم .
سنجر غفاری
-----------------------
بخش بیست وپنجم :-
انگیزه ای شکست مقامات کریملن وقت درآرایش نیروهای نظامی بسوی افغانستان که هدف نخستین بود، الی امروز مرموزماند، آغاز عملیات خاص همزمان (۳۳۳ )بر قرارگاه وزارت دفاع ، مخابرات شهری، ولایتی و بین المللی ، سوق واداره هوائي و مدافعه هوائی ، فلج همه سیستم های تماس د قطعات قوت های مسلح درسراسرکشور، بخصوص عملیات بالای قصر تاج بیک، قرارگاه حفیظ الله امین که همه اعضای کلیدی بیروی سیاسی حزب و مقامات ارشد حزبی، نظامی و تصمیم گیرنده درانجا طبق برنامه ای از قبل تنظیم شده خاص بشمول یکعده از مشاورین خاص روسی حفیظ الله امین که دعوت شده بودند ؟
دراین بخش سه جذ اصلی بازی استراتیژی قدرت های بزرگ جهانی را که چگونه برای رسیدن به اهداف شان ازاستعداد های مختلف سیاسی، نظامی ، ملی و روحانی مردم ما استفاده های گوناگون بردند، درزمینه موفقیت های خویش را حاصل داشتند و شکست های شان به ارزش خون هزاران هزار تن از فرزندان مردم افغانستان رقم خورده و این بازی همین اکنون ادامه دارد و به یک اصل رسیدن به اهداف همه کشور های همسایه ، منطقه و جهان مبدل شده است اما: افسوس و صد افسوس که ما ملت هنوزهم چشم بسته و گوش به فرمان ، منتظر آن چیزی هستیم ( قدرت و حاکمیت ملی ) که هیچگاه حاضر نیستند ، نبودند و نخواهند شد تا این فرصت رادر اختیار ما قرار بدهند تا زمانیکه همه باهم متحدانه یک تصمیم را قبول کنیم که( آزادی و نجات واقعی ) قیام ملی علیه ای همه هسته های اجیران جنگ سرد و فروخته شده های ایکه از پیشرفت و روشنگری نهضت امانی الی امروز در اختیار اهداف ارتجاعی اتحاد ( انگریزی، سعودی، امریکائی درآغوش ای.اس.ای رشد وپرورش یافتند، تعهد نمودند و اسناد الزامیت دارند، علیه نوامیس ملی کشور ومردم شان به دشمنان عزت و شرافت ملی سرزمین افغانها ، اسرار محرم نظامی را افشا و تسلیم نموده اند نباید ترحم داشت و از حافظه ها بیرون نمود، بدون کدام کینه و کدورت رهبران هفتگانه و هشتگانه بخصوص گلبدین ، خالص ، برهان الدین ربانی ، پیر سید احمد گیلانی ، حضرت صبغت الله مجددی ، مولوی محمد یونس خالص ، عبدالرسول سیاف ، مولوی محمدی ، مولوی حقانی از چهره های بودند که راه و رشته های بند پای شان به آرشیف وابسته به حبیب الله کلکانی و دهاتن از فراریان جنایتکار ایکه علیه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور شان مرتکب خیانت شده بودند ، هنگامیکه به دامان ای.اس.ای پناه بردند، با افشاری اسرار محرم ناموس وطن ، مورد نوازش وتفقد نخست بیگانگان قرار گرفتند تا اینکه همه در مواقع ضرورت مسلح شدند و با استفاده از احساسات ملی و مذهبی مردم بیچاره و غرق در فقر اقتصاد، سواد مذهبی و اجتماعی، فرهنگی قاصدان اهداف بیگانگان این مردم را شکار اهداف بیرونی ها نمودند و قربانی اصلی و نهایی همین مردم بودند و هستند ؟
بلی اداره استخباراتی امریکا و انگلیس ، ساواک ایران و مباحث سعودی سگنال داشتند که روس ها امادگی هجوم نظامی بسوی قبایل سرحدی را در آنسوی دیورند بدون اینکه مقامات ارشد نظامی و دولتی در افغانستان اندکی اگاهی حاصل نمایند عملی نمایند، این واقعیت را با اداره نظامی ای.اس.ای کوردینه نمودند و برنامه ریزی خاص و اشد محرم که حتی رهبران تنظیم های آنوقت جهادی در اختیار شان چون گلبدین حکمتیار ، مولوی حقانی ، برهان الدین ربانی که بیشترین افرادی را در اردوگاه های چریکی ای.اس.ای به تعلیمات خاص چریکی معرفی واماده داشتند نیز اگاه نشده بودند، همچنان در عرصه ای دیپلوماتیک برنامه ای خاص سیاسی ، ملاقات خاص و زمینه ای سفر وزیرخارجه ای پاکستان به افغانستان نیز سازمان دهی گردیده بود که در این زمینه و بوجود آوردن ایجاد روحیه ای باور و اعتماد میان رهبری حکومات پاکستان ، افغانستان و ایران استخبارات دو قدرت بزرگ وقت یعنی شوروی ها با رهبری نظام تحت حمایت شان ، امریکائي ها همچنان به نظامیان و استخبارات پاکستان این فرصت و صلاحیت ها مساعد نمودند تا زهنیت های عام مردم و بخش های عمده ای تحلیلی اوضاع منجمله رقبای منطقوی شان کشور چین و هندوستان از اصل بازی دوقدرت که بعدش افشا گردید ( تلک خرس ) و( انتقام ویتنام ) که بلاخره مردم افغانستان الی امروز غسل خون نمودند و درحمام این انتقام قربانی دادند و می دهند ، دو قدرت دنبال نمودند ؟ بلی آخرین بار ک هفته قبل از آغاز پرواز های متواتر طیارات نظامی و غول پیکر اردوی وقت شوروی به افغانستان سفرجناب آغاشاهی وزیر امورخارجه ای پاکستان به افغانستان برای سومین بار به تعویق آفتید، این دیپلوماسی پایان یک بازی بود که در عقب اش بیان یک واقعیت که هجوم نظامی قوت های نظامی شوروی به افغانستان حتمی و تصمیم جدی است که باید عملی گردد؟ آنچه شامل پروگرام خاص واشد محرم کریملن وقت بود اینکه : هجوم برق آسا از طریق چمن ، تورخم ، مناطق سوق الجیشی خوست و گردیز بسوی کویته ، لندی کوتل ، پاره جنار و میرام شاه ، برنامه طوری تنظیم شده بود که نخست کوماندوهای خاص ، قطعات دیسانت و پیاده مناطق قبایلی را عبور و اشغال نمایند، آمادگی های ایکه درمناطق سوق الجیشی میرام شاه ، خوست و گردیز، بوسیله ای نظامیان پاکستان و چریک های تنظیمی تحت فرمان پاکستان ویکعده از مردم قبایل گرفته شده بود ، منابع خاص اطلاعاتی شوروی وقت از این تحریکات عاجل قوت های نظامی پاکستان در مناطق قبایلی با افغانستان بوسله ای ریزرف های شان در قبایل آگاه شدند وعامل عمده گردید تا مقامات کریملن از این پلان صرف نظر نمایند؟ انچه برای مشاورین خاص نفوذ داده شده در کنار حفیظ الله امین مشکوک به نظر رسید این بود که از هجوم احتمالی قوت های نظامی شوروی که ۴۸ ساعت قبل در میدان هوائی کابل ، بگرام ، مزارشریف جابجا شده بود ، قرار بود هرچه عاجل قوت های خاص دیسانت و کوماندو و نیروهای هوائی قطعات نظامی شوروی به میدان هوائی قند هار ، هرات ، شیندن و جلال آباد نیز مستقر شوند ، حفیظ الله امین در جریان قرار گرفته بود ، بربنیاد اعتمادی که شوروی ها هنگام آغاز قیام هفتم ثور ۱۳۵۷ نیز یک پلان خاص و اشد محرم اداره وقت کریملن درزمینه ای انتقام گرفتن از سردار محمد داود ، خنثی نمودن پلان خاص اتحاد کشورهای ایران ، پاکستان ، سعودی ، پاکستان را که امریکا در عقب این برنامه قرار داشت ، سردار محمد داود شامل آن گردیده بود ، یگانه عامل ایکه سردار محمد داود علیه خواست و اهداف شوروی وقت تغیر موقف نموده بود ، شوروی هارا در موقعیت خاص و دشوار قرار دادند و بدین منظور مقامات کریملن تلاش نخست اش سرنگونی قدرت سیاسی سردار محمد داود و جلوگیری از عملی شدن برنامه های بعدی اتحاد کشور های منطقه تحت حمایت و هدایت امریکا و ناتو در افغانستان و منطقه بود که سردارمحمد داود قربانی آن گردید، مشاورین خاص حفیظ الله امین با اعتمادی که بر امین داشتند و همچنان گارنیزون هوایی بگرام ، کابل و مسولین بخش های کنترول فضائی کشور ، کشف هوائی و رادار مکررآ از طریق محل جنار به قوماندانی اعلی نظامی وقت که افسران مجرب و مورد اعتماد حفیظ الله امین موظف بودند برای امین گزارش متواتر از پیاده شدن قوت های دیسانت و مارک های کوماندو و اسلحه ای کاملن جدید بخصوص ماشین های محاربوی کوچک ، قطار های زرهپوش های خاص و جدید ایکه در نخستین آغاز عملیات ۳۳۳ علیه حفیظ الله امین چهار اطراف تپه ای تاج بیک و وزارت دفاع ، سفارت شوروی و میدان هوائی کابل را در معاصر داشتند و قرارگاه خاص عملیاتی (۳۳۳) قصر چهلستون بود نخستین گروپ زرهپوش ها و گروپ خاص( زلفای و کبرا) اداره ای اطلاعات شوروی وقت کی جی بی جابجا گردیده بودند .
ادامه دارد .
در بخش بیست و ششم نیز در مورد عملیات ۳۳۳ وچگونگی کشته شدن امین می پردازیم. سنجر غفاری
+++++++++++++++
بخش بیست وچهارم
تدارکات نظامی ارتش شوروی وقت و امادگی حرکت بسوی افغانستان ،جابجا شدن قوت های خاص و کوماندو های قطعه ای چهل ، رسیدن تانک ها ووسایط زرهی به میدان هوایی کابل ، بگرام ، جابجا شدن قوت های پیاده و قطار های زرهی و تانک ، اسلحه ای ثقل قطعه اختصاصی بنام( اردوی چهل) شوروی وقت دربنادرتورغندی ، حیرتان و شیرخان بندربه مجرد تکمیل سوقیات هوائي و آغاز عملیات تهاجمی بالای قصر تاج بیک و حفیظ الله امین بتاریخ معینه لیل ششم جدی ۱۳۵۸ هجری شمسی ؟
حفیظ الله امین و گارد محافظتی اش به تپه ای تاج بیک انتقال نمودند و اصل هدف این انتقال را حتی مشاورین خاص حفیظ الله امین هرگز تشخیص نداشتند و باور که گویا نقشه ای درقبال این تغیرمکان وجود دارد ، سفارت شوروی وقت برای مشاوران آن بخش نزدیکی قرار گاه ریاست جمهوری را در یک مسیر با سفارت شوروی سهولت برای رسیدن بموقع و بدن کدام پرابلم توصیف نمودند و حتی در صورت لزوم امکان رفتن و وسیله ای چرخبال را نیز در بان شان یک ممیزه دانستند؟ در بیرون از کابل، تدارکات و سوقات مخالفین مسلح رژیم در نوار مرز با ایران و پاکستان ، در ولایات مرکزی ، جنوب شرقی ، شرقی و جنوب غربی شدیدآ تحت مراقبت اداره خاص استخباراتی و نظامی پاکستان قرار گرفته بود ، نیروهای ریزرف چریکی مربوط به تنظیم های تحت حمایت اداره استخباراتی پاکستان بیشترین آمادگی را که خود چزی نمی دانستند به خویش اختصاص دادند ، به مهره های خاص نفوذی ای.اس.ای در میان قوماندانان حزب اسلامی گلبدین ، مولوی خالص و قوت های چریکی خاص حقانی در پکتیا ، پکتیکا ، غزنی ، شیندن ، چمن و ساحات اطراف میدان هوائی قندهار، شیندن و بگرام ، بخصوص کابل وظایف خاص اطلاع رسانی از وضعیت نشست و برخاست طیارات نظامی ایکه حدود یک هفته قبل از ششم جدی تعدار پروازهای شان بیشترو بلاخره در ظرف هفتاد دوساعت قبل ازآغاز عملیات نظامی ارتش شوروی به قرارگاه حفیظ الله امین بیشتر و بدون وقفه شبانه روزی گردید، این بخش های خاص چریکی به رهبری تنظیم های شان در تماس بودند و این وظیفه از طریق اداره ای.اس.ای حدود یکماه قبل به همه سران تنظیم های تحت هدایت شان به شکل خاص و مرموز بیان شده بود نه به شکل حقیقی آن که شوروی ها تصمیم حمله یا حضور نظامی به افغانستان را دارند ، ای.اس.ای بالای رهبری و قوماندانان حزب اسلامی گلبدین و خالص ، شاخه ای حقانی را از ابتدآ الی امروزایکه بالای طالبان نفوذ داده و همه بشکلی از اشکال تحت مراقبت گروپ حقانی قرار دارند ، آن هنگام بازی و پنهان کاری ادامه یافت و همه نیروهای ضد اهداف پشت پرده ای شوروی وقت در اتحاد امریکا و ای.اس.ای ، با در اختیار داشتن سران تنظیم ها و گروپ های چریکی شان در دوطرف دیورند را از وقوع یک طوفان و گذاشتن یک تلک خاص برای پلان خاص شوروی ها آماده نمودند ، شوروی ها همچنان تلاش شان رسدن به آن برنامه ای بود که دو بعد داشت ، سرنگونی حفیظ الله امین ، رسیدن به اهداف شان به آنسوی دیورند؟ برنامه ای شوروی ها این دو جذ را به خویش نهفته داشت ، حفیظ الله امین در جریان بخشی از اهداف پشت پرده ای که روس ها تلاش و برنامه داشتند تا به قبایل سرحدی خود را بقرسانند ، بریژنف خواستار این دو هدف بود ، برقراری نظام جدید در افغانستان با تحکیم وحدت دوجناح حزب ،( خلق و پرچم ) ( تحت رهبری ببرک کارمل ، با سرنگونی مستبد حفیظ الله امین و استحکام پایگاه های نظامی و استراتیژی شان به مناطق قبایلی به منظور ایجاد پشتونستان آزاد )؟
اما روس ها بی خبر از آن بودند که در دستگاه رهبری حزبی و سیاسی حفیظ الله امین بخش های از چهره های چون اقبال وزیری ، یکعده از افسران خاص اداره ای ای.اس.ای خود را قرین به حفیظ الله امین نموده بودند که لازم است محترم ببرک شینواری رئیس سازمان خلقی جوانان وقت شادروان نورمحمد تره کی درزمینه شناخت دارند به تآئید مطلب و یا رد این نوشته بپردازند ، فراموش نکنیم که اقبال وزیری از چهره های سیاسی و رئیس سیاسی اردوی حفیظ الله امین بود که از مناطق قبایلی انسوی سرحد بودند نه از اینسوی سرحد ؟؟؟
وقتی در دفتر سیاسی حزب هنگام ایکه شهید داکتر نجیب الله منشی عمومی حزب بودند ، نیازمحمد مومند نفوذی اداره ای خاص استخباراتی پاکستان توانسته بود تا سطح رهبری و به صفت منشی کمیته ای مرکزی حزب ارتقاع نمایند ، اما امروز دور از تصور نخواهد بود که چهره های فوق الزکر پرتاب شده ای اهداف خاص استخباراتی اتحاد شوروی وقت و ای.اس.ای جهت پیش برد برنامه های خاص بوده باشد ، چونکه دیدیم که نیازمحمد مومند به پاکستان بعداز کودتای تنی ، گلبدین پناه برد ولی روس ها تا امروز حرفی درمورد شان ندارند ، فراموش نکنیم که در کودتای تنی گلبدین مقامات اطلاعاتی و استخباراتی شوروی وقت در وزارت دفاع افغانستان و سفارت شوروی وقت راز ها و برنامه های خاص شان را هم با شهنواز تنی و هم با شهید داکتر نجیب الله داشتند ، قبل از آغاز و اقدام کودتای تنی گلبدین ، چندین بار از طرف شب بطور خاص و پنهان از همه شهنواز تنی و داکتر نجیب الله در مقر سفارت شوروی وقت در کابل ملاقات های داشتند ، در این ملاقات ها بدون شک که داکتر نجیب الله از تحرکات و تلاش های شهنواز تنی به مسولین سفارت شوروی وقت مبنی بر تماس تنی با گلبدین اسناد و مدارک معتبر ارائه داشته است و تنی نیز در موضع مقاومت و دفاع از خود بربنیاد اینکه در عقب خویش حمایت بخش های خاص و تاکتیکی شوروی هارا داشت با نجیب الله کنار نیامد ، اما داکتر نجیب الله با داشتن از تجربه ای ایکه روس ها تلاش نمودند به همکاری حزبی ها و رفقای خاص نزدیک به اعلحضرت محمد ظاهر شاه سردار محمد داود را به قدرت برسانند ، همچنان به همکاری اهداف نزدیک به داود، قیام هفتم ثور و بدین گونه تلاش روس ها مبنی بر کودتای حسن شرق برای نابودی داکتر نجیب الله و بعدش کودتای شهنواز گلبدین همه و همه را شهید داکتر نجیب الله از قبل آماده گی داشت ، حفیظ الله امین این درایت و پختگی را نداشت و کرکتر های خاص سیاسی و نظامی وقت به همکاری و دستور مشاورین شوروی وقت در داخل قوت های مسلح وقت وزارت دفاع ، پولیس و زون های ولایتی در شب ششم جدی همه افسران و قوت های دفاعی کشور را استراحت داده بودند ، بخش های رادار، کشف سرحدی ، پرواز های اکتشافی شبانه و سیستم های مخابروی و تماس گارنیزیون های عمده ای هوائی و زمینی ، قول اردوها و همه دستگاه مخابره و شفری قوت های دفاعی و تدافوئي در جغرافیای کشورحد اقل یک ساعت قبل از آغاز عملیات تهاجمی علیه حفیظ الله امین فلج گردیده بود ، اما قوت های ریزرف اداره نظامی ای.اس.ای پاکستان و ریزرف های مسلح در مناطق قبایلی بخصوص از حزب اسلامی و تنظیم های خالص ، حقانی در مرزهای دیورند با اسلحه ای پیاده مستقر ودر احضارات درجه اول درآمده بودند و قوت های نظامی فرقه های مدافعوی پاکستان در عقب ملیشه های قومی سرحدی و تنظیم های جهادی که مستقر شده بودند، برای دفاع از تعرض پلان شده ای ارتش چهل شوروی سابق در هفتادو دوساعت قبل از ششم جدی به حالت تیارسی در آورده شده بود ند ؟؟؟ ادامه دارد
در بخش بیست و پنجم( ۲۵) چرا هجوم ارتش سرخ به سوی سرحدات و قبایل آنسوی دیورند که پلان شده بود عملی نگردید و عملیات بالای قصر تاج بیک برخلاف توقع حفیظ الله امین صورت گرفت به تحلیل می گیریم .
سنجر غفاری
+++++++++++++++++++
بخش بیست و سوم
سهمگیری فعال تنظیم های حزب اسلامی گلبدین ، حزب اسلامی مولوی خالص ، گروپ خاص حقانی ، حزب حرکت انقلاب اسلامی مولوی محمد نبی محمدی ، تنظیم جمعیت اسلامی برهان الدین ربانی ، تنظیم اتحاد اسلامی رسول سیاف وهابی در گام نخست ، شورای نظار جدا شده از بخش های زیر کنترول اداره ای.اس.ای پاکستان بعداز اختلافات شدید میان احمد شاه مسعود و گلبدین حکمتیار در قرار گاه ای.اس.ای پاکستان؟
واقعیت این است که ایالات متحده امریکا از طریق ( سی .ای .ای ) همیشه تلاش ورزید تا کانهالهای اکمالاتی ، تجهیزاتی، آموزشی و توزیع سلاح را به این تنظیم ها در کنترول خود داشته باشد، اما مهارت و تلاش جنرال اخترباعث آن گردید تا امریکا نتوانست به اهداف دلخواه خویش بالای تنظیم ها نفوذ خاص خویش را داشته باشد چنانچه امروز همین گونه اداره ای.اس.ای برای امریکا یک رهنما و دستور دهنده است تا برای طالبان کمک های امریکا را خود به عهده بگیرد که دارد؟ نفوذ بیش از حد اداره ای.اس.ای در میان افسران رده های نزدیک به حفیظ الله امین ، تماس سفیر پاکستان در کابل با وزارت خارجه ای وقت امین و همچنان نزدیکی مقامات سفارت امریکا با دستگاه نظام دیپلوماسی و شخص امین یک واقعیت برای اتحاد استخباراتی سازمان اطلاعات امریکا و پاکستان در گام نخست پس از کشته شدن مرموز شادروان نورمحمد تره کی و تماس های گوناگون و مشکوک حفیظ الله امین با سفیران کشور های مختلف ایکه در آن وقت با نظام تحت حاکمیت حفیظ الله امین مناسبات فعال دیپلوماتیک داشتند ، چنانچه بعداز آنکه امین واقف از برنامه ای کریملن وقت مبنی بر اتحاد شاخه ای پرچم و خلق طی ملاقات مخفی دو رهبر( نورمحمد تره کی با ببرک کارمل ) در مسکو از طریق مشاورین خاص وقت شوروی در دستگاه حکومت امین داشتند و از جمله یاران امین شده بودند، امین همه سفرای کشور های خارجی مقیم در کابل را به قصر وزارت خارجه وقت دعوت نمودند به استثنای سفیر وقت شوروی در افغانستان ، انوقت که داکتر شاه ولی به صفت وزیر خارجه مسولیت این وزارت را داشتند طی دعوت نامه ای خاص از نام وزیر خارجه سفرای کشورهای مختلف را بدون سفیر شوروی وقت به ملاقات با شخص امین دعوت نمودند و امین در این دیدار خاص شان درزمینه ای یک فصل جدید و برنامه ای جدید حکومت اش را تحت شعار خاص انقلابی ( قانونیت ، مصعونیت و عدالت ) به کوردیپلوماتیک تشریح نمودند و همچنان از فصل جدید مناسبات تاریخی و دیرینه ای افغان شوروی ، حمایت از برنامه های حکومت انقلابی وقت تحت ریاست حفیظ الله امین منشی عمومی کمیته مرکزی ح.د.خ ا به مهمانان خارجی شان بیان داشت؟
امین بسیار به شکل ماهرانه توانست کرکتر های جوان و کادر های جدید جزب شده به حزب و بخش جوانان را که بعداز هفتم ثور۱۳۵۷ شامل حزب شده بودند به خویش جذب و جلب نماید ، در دوران امین نخستین دوره ای محصلین کورس مستعجل شش ماه افسران پولیس و اردوی کشورجهت فراگیری مسلک نظامی به جمهوریت های مختلف شوروی سابق فرستاده شدند ، کورس استخباراتی در ساحه ای ولسوالی پغمان در خانه ای مجید زابلی تحت حمایت و به مصارف مالی اداره ای کی.جی.بی وقت که اسد الله امین برادر زاده حفیظ الله امین قرار داد های همکاری مشترک را با هیت خاص کی.کی.بی شوروی در کابل به امضا رسانیده بودند نیز فعال گردید و همچنان دو تولی انجنیران و تخنیکران قوت های هوائي و بخش های تخنیکی قوت های نظامی وقت شوروی در ماه های میزان سال ۱۳۵۸ در میدان هوائی بگرام جابجا شدند ، خلاصه مقامات وقت کریملن تحرکات و تدارکات ، سوقیات و برنامه ریزی های خاص شان را برای یک حضور نظامی در افغانستان به همکاری امین و یا اخفال حفیظ الله امین و بیروی سیاسی حزب وقت اش که عمدتآ طرفداران خاص اش چون غلام دستگیر پنجشیري ، عبدالقدوس غوربندی ، داکتر شاه ولی ، محمد اسماعیل دانش ، عبدالحکیم شرعی جوزجانی ، بارق شفعی ، ویکعده از از اعضای دفتر سیاسی کمیته مرکزی چون صدیق عالمیار ، اقبال وزیری و بخش های خاص در داخل سیستم تشکیلات حزبی و استخباراتی مربوط به امین بودند با مشاورین خاص شان در همه سطوح نظام وقت همکار و هم کلام شدند ، انچه عمده وقابل سوال الی امروزشده است پخش اوراق تبلیغاتی ایکه در اواخر نظام امین در شهر کابل تحت عنوان اعلامیه گارنیزیون کابل شامل حدود یازده ماده بود که درصورت وقوع کدام حالات خاص پرده های خانه های خویش را که از تکه سیاه باشد کش کنید واز رفت و برگشت در داخل شهر ها بخصوص شهر کابل جلوگیری صورت بگیرد و این حالات بشکل پخش آلارم به همشریان کابل اگاهی از قبل داده می شود که مردم را نگران ساخته بودند، از جانبی هم حفیظ الله امین طی بیانیه ای خاص شان در جمنازیوم پولتخنیک کابل که برای اشتراک کننه گان برنامه ای خاص حزبی سیاسی یا کنفرانس سراسری فعالان و کادر های حزبی تدویر نموده بود به صراحت سوسیالیزم را در افغانستان اعلان نمود و گفت که برای من صرف پنج ملیون افغان و انسان در این سرزمین ضرورت است و بس ، همچنان حفیظ الله امین برنامه ای خاص اصلاحات اراضی را که شادروان نورمحمد تره کی طی فرمان شماره هشتم شان اعلان نموده بودند تصرح کردند و خود طرح خاص به آن ارائه داشتند ، از جانبی هم مقامات ارشد کریملن وقت مصروف تدارکات خاص تشکیل قطعات خاص مسلمانان در ساختار اردوی شوروی وقت شدند که از افسران و سرباز مسلمان و کشور های آسیای میانه منجمله آزربایجان ، تاجکستان ، ازبکستان و ترکمنستان که در چکوسلواکیا و سایر جزوتام های اردوی شوروی بودند، عاجل تشکیل یک لوای مسلمان را نمودند و حدود یکنیم الی دو ماه ماه قبل از حضور نظامی شوروی وقت به ترمز فرستادند ؟
همچنان اداره استخبارات امریکا و پاکستان ، سعودی و انگلیس ها نیز آرام ننشستند ، هریک به شکلی از اشکال خاص با رژیم کابل در تماس بودند و در عقب پرده آمادگی و ندارکات خاص شان را گرفتند، وقتی حفیظ الله امین چراغ سبز برای آغاز ملاقات ها و گفتگوهای سیاسی و دیپلوماتیک با سفارت پاکستان ووزارت خارجه ای پاکستان را روشن نمودند ، پاکستان نیز به خواست وزارت خارجه ای افغانستان پاسخ مثبت داد و در پیام وزارت خارجه ای پاکستان دیدار آقاشاهی وزیر خارجه ای وقت پاکستان از کابل را در آوایل ماه دسامبر ۱۹۷۹اخبار نمودند ومقامات وزارت خارجه ای افغانستان پزیرفتند، همچنان حفیظ الله امین در آن زمان سخت مصروف تماس های جدید و جدی با مقامات خاص شوروی وقت بخصوص مشاورین وزارت خارجه ، اداره بخش کی.کی.بی و روابط خارجی وزارت دفاع شوروی و مشاوران خاص خود همراه با سفیر جدید شوروی که شخص حفیظ الله امین به حیث سفیر وقت شوروی در کابل با مقامات وزارت خارجه ای وقت شوروی به توافق رسیده بودند مصروف بودند ، همزمان با این برنامه در ماه نوامبر سال ۱۹۷۹ یک گروپ خاص از هنرمندان شوروی نیز به دعوت وزارت فرهنگ وقت افغانستان یا اطلاعات کلتور وقت در کابل بودند ، همچنان یک اهیت کمپلکس سیاسی، نظامی و استخباراتی شوروی وقت تحت پوشش سرویع برنامه های کاری و کوردینه های همکاری مشترک میان وزارتخانه های مختلف به کابل آمده بودند ، در بخش کلتوری تصمیم گرفته شد تا جهت غنامندی فرهنگ ملی وحفاظت ازآثار تاریخی افغانستان ارگ ریاست جمهوری به خانه ای خلق مسما گردد و مقامات ارشد کشور به تپه ای تاج بیک انتقال نماید که به این بهانه توانستند تا حفیظ الله امین و گارد خاص محافظتی اش را از شهر کابل یا قلب پایتخت بیرون بسازند تا برنامه ای ایکه از قبل تدارک داشتند در موردش عملی نمایند ، تدارکات و تماس های خاص در پیشبرد این بازی ادامه داشت تا زمانیکه چندین مراتبه بازدید آغاشاهی وزیر خارجه ای پاکستان از افغانستان به تعویق افتاد و آن زمان بود که دفتر ریاست جمهوری و گارد محافظت اش ( حفیظ الله امین به تپه ای تاج بیک انتقال یافت ) ارگ بنام خانه ای خلق رسمآ اعلان گردید؟ ادامه دارد .
در بخش بیست و چهارم : تدارکات نظامی حضور شوروی به افغانستان ، جابجا شدن قوت های خاص و کوماندوها، تانک های ارتش شوروی به کابل ، تدارکات نظامی شوروی در عاشیه ای سرحدات شمال کشور وچگونگی حمله بر قصر تاج بیک بالای حفیظ الله امین .
+++++++++++++++++
بخش بیست ودوهم :ـ
نقش فعال اداره استخباراتی پاکستان و سازمان استخباراتی امریکا در زمینه ای انسجام و سازماندهی چریک های خاص شان در جنگ علیه نیروهای ملی ومترقی در افغانستان ؟
لازم است در اینجا کمی در مورد اداره اطلاعات داخلی پاکستان ( ای . اس. ای ) یا ، مختصر معلومات ارائه نمود .بعداز ایجاد پاکستان در سال ۱۹۴۸ به ابتکار تورن جنرال ( آر، کویت هوم ) انگلیسی که در آن زمان قوماندانی قوای زمینی اردوی اجیر پاکستان را عهده داربود ایجاد گردید. این اداره با صلاحیت ترین و مقتدر ترین اداره از جمله ادارات اطلاعاتی سه گانه ای پاکستان است ،این قدرت و مصئونیت زمینه سوئ استفاده های متعددی را برای مسئولان این اداره نیز فراهم کرده ودر روی کار آوردن و برکناری حکومت های چند دههع اخیر پاکستان الی امروز دست های پشت پرده این سازمان دخیل است . کارمندان نظامی وغیر نظامی داخل تشکیل این سازمان اجیر انگریزی و امریکائی حدود بیش از یکصد هزار تخمین میگردد، از پشتیبانی و کمک های انگلیس و بیشتر از سازمان اطلاعات امریکا ( سی . آی . آي ) برخورداراست بخصوص قبل و بعداز حضور نظامی امریکا و پروژه ظهور طالبان و ایام جنگ سرد علیه شوروی وقت ، محرم ترین و با اسرار ترین روابط این سازمان یعنی ای.اس.ای با موسات اسرائیل یا سازمان استخبارتی اسرائيل می باشد.
از سال ۱۹۷۵ بدین سو اداره استخباراتی پاکستان مراکز تربیت چریکی و جاسوسی را علیه پیشرفت و نیرومندی اقتدار ملی در افغانستان را با در اختیار داشتن بیش از چهل تن از جاسوسان شان که به دو گروپ بیست نفری تحت سرگروپی احمد شاه مسعود و گلبدین حکمتیار در یکی از پایگاه های نظامی ارتش پاکستان در مناطق صوبه سرحد به تعلیمات گماشته شده بودند بنیادی نمودند، در پیش برد این برنامه تنها اداره استخباراتی ( ای.اس.ای ) موظف و پیش قراول شد. برای روشن شدن بیشتر حقایق جنایات و فعالیت های اتحاد اداره استخباراتی امریکا ، انگلیس و پاکستان ، می توانید به آثار ذیل مراجعه نمائید .
جنگ در افغانستان نوشته ای ( مارک اوربین ).
کتاب جنگ در کشور دور دست نوشته ای ( آرمس اند آرمور).
کتاب سربازان خدا نوشته ای ( روبرت ، دی ، کاپلانس ) مراجعه صورت بگیرد بهتر خواهد بود .درزمینه ای انسجام و سازماندهی چریکان تحت حمایت اداره ای.اس.ای پاکستان و جنگ علیه مردم و کشور ما جنرال ضیاالحق بعداز نصیر الله بابر که نخستین پروژه ضد ملی را برعلیه نظام جمهوری سردار محمد داود به وسیله ای گلبدین حکمتیار و احمد شان مسعود و گروپ چهل نفری ایکه در اردوگاه ارتش پاکستان در سال ۱۹۷۵ تربیت و آماده نموده بودند می باشد که جنرال ضیاالحق به رئیس استخبارات اش در زمان ریاست جمهوری اش بعداز اپریل ۱۹۷۸ زمانیکه حاکمیت سیاسی نظامی تحت قیادت ح.د.خ. در قیام اپریل آن سال یا ثور ۱۳۵۷ به رهبری حزب دیموکراتیک خلق ، جنرال اختر عبدالرحمن را به صفت سازمانده مسلکی و نظامی در زمینه ای منسجم نمودن همه هسته های بنیادگرایان در افغانستان ، کشور های منطقه و جهان که نقش و همکاری مالی و تبلیغاتی شیخ های سعودی منجمله استخبارات عربستان ، امریکا ، اسرائیل ، انگلیس را باخویش در این پروژه ضد منافع و سعادت مردم و کشور افغانها به وسیله ای اجیران شان هریک ( گلبدین حکمتیار ، احمد شاه مسعود ، مولوی سراج الدین حقانی، مولوی محمد یونس خالص ، مولوی محمدی ، برهان الدین ربانی ، رسول سیاف ، پیر گیلانی و حضرت صبغت الله مجددی ) را منحیث رهبران تنظیم های به اصطلاح جهادی تحت پوشش و حمایت ، مراقبت و کنترول خاص اداره ای.اس.ای قرار دادند ، یکتن از افسران ورزیده و کار کشته ای اداره ای.اس.ای را که به اسم مستعار دگروال یوسف بعدآ پرده از روی حقایق جنگ استخباراتی ، تخریبی و اعلان ناشده ای نظامیان و اداره خاص استخباراتی پاکستان به حمایت مالی ، نظامی و اطلاعاتی انگلیس ، امریکا ، سعودی و اسرائيل علیه مردم و حاکمیت ملی افغانستان راه اندازی و عملی نموده بودند برداشت و افشا نمود که نظامیان و استخبارات پاکستان بزرگترین پیروزی و رسیدن به اهداف شان را در منطقه داشتن نظام خاص دولتی تحت حمایت و هدایت اداره ای.اس.ای در افغانستان می دانند و از هر طریق ممکنه مانع ایجاد یک نظام قوی سیاسی ، نظامی ، اقتصادی در افغانستان گردند تا با داشتن اقتدار ملی در جغرافیای منطقه انهم داشتن نفوذ استراتیژیک در افغانستان ، رسیدن به جمهوریت های آسیای میانه و کسب برتری های بلند استراتیژیک در منطقه علیه رقیب دیرینه ای شان هندوستان را حتمی پنداشته اند ؟ اداره استخباراتی پاکستان تحت ریاست جنرال اخترعبدالرحمن سه برنامه ای جدی و حتمی را در وجود رهبران تنظیم ها و بوسیله ای این اجیران شان با کوردینه و موافقت سازمان سیا، ام شش انگلیس ، استخبارات سعودی و موسات اسرائیل به ترتیب ذیل شامل سه بخش تهیه و اماده نمودند ؟.
اول :اقدام در جهت هماهنگ ساختن حملات برای قطع راه های اکمالاتی کابل و جلوگیری از رسیدن مواد مورد نیاز مردم به شهر کابل ، که برای رسیدن به این اهداف به رهبران تنظیم های تحت فرمان شان چنین هدایت داده بودند (اجرای کمین ها در مسیر کاروان ها ی اکمالاتی بسوی کابل وولایات عمده کشور ما ، از بین بردن منابع آب آشامیدنی برای عام مردم ،منفجر ساختن بند های آب و ازبین بردن سیستم برق رسانی و منفجر ساختن شبکه های برق در سرتاسر افغانستان جز اساسی وظایف چریک های تنظیمی در اختیار اداره ای.اس.ای بود که انجام چنین جنایت و خیانت را که استخبارات پاکستان برعهده ای شان گذاشته بود ( جهاد فی سبیل الله ) نامیدند و جنایت کردند ؟
دوم :- پیشبرد اعمال تخریبی ، سبوتاژ در داخل ادارات دولتی به وسیله ای اجیران شان ، تبلیغات علیه نظام و پخش اکاذیب و ایجاد ترس ووحشت میان مردم به وسیله ای سازمان دهی انفجارات گوناگون ، بم گذاری های در موسسات دولتی ، تحصیلی ، مساجد ، وسایط ترانسپورت شهری ، ویرانی سرک ها ، پل و پلچک ها ، راه های مواصلاتی و عام مردم ، تخریب شفاخانه ها ، ادارات دولتی ، ترور شخصیت های ملی ، روشنفکران ، استادان و معلمین ، روحانیون مترقی ، سران قوم و قبیله به منظور ایجاد ترس ووحشت برای عام مردم علیه نظام و برنامه های روشنگری و مترقی ؟ سوم :- اجرای عملیات های خاص ( پرتاب راکت های دور برد بالای ساحات ملکی و سکنه نشین شامل اقدامات خاص بخصوص بالای مراکز شهر ها وولایات کشور ما بخصوص شهر کابل که جنرال اختر عبدالرحمن یکی از آرزوها و حرف هایش این بود تا باید ویرانی و تخریب نمود ، بخصوص باید : ( کابل به آتش کشانیده شود ) ادامه دارد .
در بخش ۲۳ در زمینه ای تطبیق این سه برنامه ای خاص اداره استخباراتی پاکستان و سهمگیری فعال تنظیم های به اصطلاح جهادی این اجیران انگلیس ، امریکا ، اسرائيل ، سعودی می پردازیم .
سنجر غفاری
قبلی
بالا
بازگشت