احمد سعیدی
دوای درد وطن را در گوگل مجوئید!
راه حل مشکلات را در گوگل جستجو نکنید! بدبختانه اکثریت سیاسیون افغانستان راه درمان درد و حل مشکل مردم را در گوگل جستجو می کنند. گوگل راه حل مشکلات نیست، گوگل از کوه، دره، بیابان، سنگرها و ویرانه های افغانستان خبر ندارد. رهبرانی که میخواهند از درد و رنج مردم افغانستان خبر شوند باید از راه زمینی به نقاط دور افتاده کشور و متن جامعه بروند. رهبری که از میان مردم نبوده باشد، با دهقان، چوپان و مردم عوام نشستی نداشته باشد، از خارج پارسل شده باشد او نمیتواند درد این ملت را دوا کند.
درد خودت، درد مردم و درد کشورت را در گوگل جستجو نکن،
یکبار در گوشه و کنار سرزمین ات سری بزن، با پای پیاده کوه و کوتل را عبور کن، از دره و دریا بگذر، آب سرد چشمه ها و دوغ وطنی روستاها را بچش...
صدای پیر مردی که عمرش را در تنهایی بیشه زار گذارنده و فرزندانش را یکی بعدی دیگری در این جنگِ ناتمام و ناصواب از دست داده بشنو، خواسته های کودکی را که از بدو تولد با تفنگ همنشین است مرور کن. کتاب خاطراتی زن ِ جوان که بیوه شده و مردی زندگی اش را در جبهات قومی و حزبی از دست داده است و حال شب و روزِ سیاه اش را با هزاران مشکل و مشقت میگذراند ورق بزن... شیون و ناله ی زنی را میشنوی که میگوید؛ در این جنگِ پدر کُش گناه این کودکان معصوم چه بوده است که یتیم شدند؟ در این جنگ شوهر کُش گناه ِ زن جوان چه بوده است که بیوه شده است؟"
با مادری خمیده و پیشانی چروکیده همصحبت شو، دلیل روانی شدنش را، دلیل سر بخود فریاد زدنش را، دلیل خنده های قهقه و دلیلِ با خود حرف زدنش را بپرس.
پنج دقیقه وقت جوانی را که در سر مرز منتظر موتر قاچاقبر است را بگیر، از نان خشکِ در چنته اش کمی بچش، خود را بجای او در دکه ی موتر جا بده و انتظار به آب غرق شدن و در آتش سوختن توسط مرزبانان را بکش... او از فرط فقر، بی کاری و بی برنامه گی بسمت غرق شدن و سوختن میرود.
یکبار از کاخ مرمرینت بیرون شو، لباس سربازی را به تن کن، روانه ی سنگر شو، هفته ها در محاصره باش، چیزی برای خوردن و جنگیدن نداشته باش، مادر و پدر پیر هم انتظار ترا بکشند انتظار معاش ترا، جسدت در سنگر به خواب ابدی برود، کسی نعش ترا تا به قریه ات نبرد و یا جنازه ات در سردخانه یخ بزند اما تنها خبر مرگت به فامیل برسد.
هیچ پیرمردی دوست ندارد هر روز شاهد به خون غلتیدن فرزندانش باشد، هیچ طفلی از وقت تولد علاقمند تفنگ نبوده است، هیچ زنی جوانی دوست نداشته است در جوانی بیوه شود، هیچ مادری بی دلیل روانی نشده است، هیچ جوانی بی دلیل وطنش را ترک نکرده است و هیچ سربازی در هیچ کشور، سنگر و جبهه ی اینگونه خود را حقیر نیافته است.
در کشورت جهالت بیداد می کند، افراطیت به اوج خود رسیده است، سازمان های جاسوسی و گروه های تروریستی از اطفال و جوانان نازنینت قاتل، بی رحم و مخرب میسازند... گروه های افراطی هر روز از بین جوانانت سرباز گیری دارند، هر روز مغز جوانانت را شستشو میدهند، آنانیکه در سنگرها هر روز با تو میجنگند و دسته دسته به خاک و خون میغلتند فرزندان همین خاک اند.
درد خودت، مردم و کشورت را در گوگل جستجو نکن، کمی واقع بین باش، اوضاع کشور را از نزدیک ببین. با کسانی مشوره کن که راست بگویند، کسانی که در این خاک زیسته باشند و در این خاک بمیرند
.