پوهنیار بشیر مومن
جامعه شناسی غیبت
غیبت (backbite) در فرهنگ های زبان به معنی در غیاب کس سخن گفتن است . در فهم دینی وعوام بدگویى به حیثیت و آبروى افراد، یعنی در غیاب شخصى کارهاى بد و ناپسند شخصی و یا عیوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را به گونه اى براى دیگران بازگو کردن است؛غیبت کردن به معنی گفتن بدیهای یک فرد در جمعی که او در آن غایبباشد به کار میرود. اصطلاح دیگری که معادل معنای غیبت است، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است؛ این دیگرفرق نمیکند که آن بدی در بدن او باشد، مانند اینکه بگویی: فلان کس کوتاه قد یا بلند قد یا سیاه چهره است، یا در نسب او باشد، مانند اینکه بگویی: او پسر گاو سوار است یا بچه جوالی است ؛یا در صفات و افعال او باشد، مانند اینکه بگویی: فلانی بداخلاق است یا بخیل و متکبّر است و مسایل دیگر که منسوب به او باشد و اگر به بدی یاد شود. با وجود این همه سخن راندن در مورد افراد بطور کل ممنوع نیست در برخی موارد حتی ضروری پنداشته میشود تا جامعه از افراد فاسد ومضر فاصله بگیرند!
ازین رو بر اساس علم جامعه شناسی پدیده ای پشت سرگویی و یا غیبت را میتوان به منفی ومثبت تقسیم نمود!قبل از پرداخت به غیبت منفی؛غیبت می تواند به اشکال مختلف ازجمله کتاب ومقاله که نویسنده و مؤلف کتابی، از شخص معینی سخن به میان آورد و حرف او را به صورت زشت و نامطلوبی جلوه دهد، مگراینکه غرض معقول و موجهی باشد، مانند طرح مسایل علیای کشورو وحدت ملی و.... به همین ترتیب با زبان، اشاره ها و کنایه ها و حتی به صورت طنز باشد بخاطریکه که انسان در حالت شوخی و طنز آزادی بیشتری برای بیان سخنان خود احساس می کند و مطالبی را که به صورت جدی جرات نمیکند، به سهولت و بدون ترس در پوشش طنز و خنده مطرح کند.یا اینکه فردی می گوید: «فلانی خوب است، ولی...» بعد سکوت می کند. وزمان به صفت انسان خیر اندیش می گوید: «خدا عاقبت او را به خیر کند.» ، می خواهد بگوید من غیبت نمی کنم در حالیکه هم غیبت وهم ریا کاری وهم فضل فروشی میکند!
جامعه شناسان به این باور هستند که غیبت منفی یک عمل خلاف معقولیت است که، موجب بروز پرابلمها و مشکلات متعدد اجتماعی میشود ؛یعنی آنچیزیکه متأسفانه در جامعه افغانی ما چه درون مرزی وچه برون مرزی؛ به یک فرهنگ مبدل گردیده است، بازکردن چنین مباحث و بازکاوی این پدیده با توجه به وضعیت کنونی کشور ما، ضروری به نظر میرسد، تا با شناخت چالشها و درمان آن، گامی مهم در مقابل خطاکاری، برداشته شود. در این تحقیق سعی شده است از نگاه جامعه شناسی، به بطور کوتاه مهمترین نکات را که غیبت در روابط اجتماعی ایجاد مینماید ونقش و کارکرد آن در شبکه روابط اجتماعی توضیح گردد!
غیبت منفی همان است کهدین آنرا روا نمی داند؛ زیرا حیثیت ودار ونبود معنوی انسانهارا در غیاب شان زیر سوال می برند ( رازداری ورفاقت بخش جداست). روی این دلیل هر چیزکه آن را به خطر مواجه بسازد، در واقع جان او را به خطر انداخته است. حتی گاه از بین بردن آبروی کسی، از نابودی فزیکی مهم تر است. غیبت از آن جمله گناهانی است که به طور مستقیم شخصیت انسان ها را زیر سؤال می برد و گاهی آن را در نظر دیگران بی ارزش می کند؛ چرا که غیبت، همان گفتن سخن ناروا و بدور از حقیقت پشت سر دیگران وترور شخصیت است. این پدیده چه در سطح فردی وچه جمعی همبستگی اجتماعی را از هممیپاشاند .
همبستگی اجتماعی یعنی احساس یکی بودن در عین داشتن تفاوتهای فردی، احساس
متقابل و حس همکاری قوی در بین اعضای جامعه است. رعایت پیوندها و وحدت کل
جامعه، عنصر قوام بخش همبستگی اجتماعی است. ویکی از پدیدهای که در همبستگی
اجتماعی رخنه ایجاد میکنند و باعث درهم پاشیدگی جامعه میشوند همین غیبت منفی
است که سبب بی نظمی اجتماعی میگردد. از نگاه دانشمندان جامعه شناسی بی سازمانی
اجتماعی به معنی « در هم شکستن سازمان اجتماعی است که آن عبارت است از هر
نوع یا هر میزان از تضعیف یا گسیختگی الگوهای روابط اجتماعی که براساس یک
جامعه، مجمع یا هرگونه نظام اجتماعی تشکیل میگیرد.
» به طور خلاصه بیسازمانی اجتماعی کاهش نفوذ قواعد موجود رفتار اجتماعی، بر
روی تک تک افراد گروه میباشد.
بدین ترتیب به خوبی میتوان قضاوت نمود که چگونه غیبت در جامعه اثر میگذارد و
چه کارکرد منفی دارد!!!بدون تردید که در روابط اجتماعی نوعی رقابت جمعی هم شکل
میگیرد،
این رقابت اگر براساس اصول و ارزشها
باشد، کار مبارک وزیباست، اما اگر براساس منافع شخصی و خود خواهی باشد، عمل
خلافقانون و ضد ارزش وزشت است. بعضی از افراد که دارای منطق قوی و راه و رسم
صحیحی نیستند، برای اینکه در میدان رقابت اجتماعی رقیب خود را از صحنه بیرون
کنند، با ذکر عیوب آنها و رواج دادن غیبت، این امر را ممکن میسازند.
با نگاه جامعه شناسانه به مسائل کنونی کشور مشخص میگردد که یکی از مشکلات
کنونی رقابتهای
اجتماعی در کشور ما، از همین نقطه سرچشمه میگیرد.
جالب این است که همین رقابت های غیر مشروع باعث میگردد تا یگان ژور نالیست از
مرز خود عبور کند و دیگر تحت نام مصاحبه ویا طنز وخنده رهبران و شخصیت های
ملی را به تمسخر بگیرند این یک بد اخلاقی مطلق است که کمیدین جایگاه وسرحد هنر
بخصوص در جامعه سنتی مان را رعایت نمیکند ! این دیگر غیبت منفی و ضد همبستگی
ملی ومیدان دادن به بی اعتمادی در جامعه است. در این وضعیت افراد جامعه
نمیدانند، چگونه با هم تعامل و ارتباط صحیح برقرار کنند، زیرا با رواج غیبت
منفی تحت هر عنوان که باشد؛ هیچکس دیگری را قبول ندارد ( یعنی که نی منم) و
اعتماد به همدیگر سلب میشود و از همین جا اثر دیگر غیبت در جامعه نمودار
میشود که آن برهم زدن یا بینظمی اجتماعی است.واما
آنچه به غیبت مثبت ارتباط میگرد در آن باید امنیت کشور وملت وافراد مطرح باشد
بطور مثالغیبت از کسی که چه در روابط شخصی وچه عمومی مضر است ، مشروع است.
کسی که با نشر عقاید ماجراجویانه و ترویج مبانی ناحق وشهرت طلبانه، سعی در
تخریب اقوام افغانستان منافع ملی و گمراه کردن دیگران دارد، غیبتش دین وطنی
ووجدانی است؛ بدین معنی که میتوان
با ذکر نام و خصوصیات فرد، اعتقاد باطل، انحراف فکری و عقیدتی ضررهای گرویدن به
او را آشکار کرد و به جامعه معرفی نمود. با نشر کتاب، مقاله و غیره، میتوان
مبانی افرادی را که با انواع تفکرات وارداتی و مضر، درپی تضعیف همبستگی ملی و
افغانستان واحد هستند، مورد نقد قرار داد و افکار آنها را زهری اعلان نمود که
این امر نه تنها غیبت محسوب نمیگردد،
حتی بر علما دینی ودانشمندان لازم است تا از افکار گمراه کننده پنجاب وقم
که هدف شان از هم پاشی وحدت جامعه ماست؛ جلو گیری نمایند !
در وضعیت دشوار کنونی مصلحت عمومی جامعه ایجاب میکند،
که نه تنها ریس جمهور وقوای مصلحبلکه شهروندان افغان با هوشیاری و دقت، مراقب
امنیت جامعه وحالت شکننده آن باشند و مواردی را که مضر به امنیت اجتماعی
میباشد، با ذکر نام و خصوصیات در نزد کسانی که وظیفه آنها تأمین امنیت است،
بیان کنند. زیرا نمیتوان
به خاطر حیثیت یک فرد، کل جامعه را در خطر انداخت و مصلحت یک فرد را فدای مصلحت
جمع نمود، حتی شناساندن و معرفی این افراد به جامعه برای اینکه مردم دشمن را به
خوبی تشخیص بدهند، بلامانع است.درهمین جاست که عیبت مشروع و مفید گفته شده
است؛برخی محققان معتقدند که غیبت کردن از نظر اجتماعی مفید است.به گزارش
اسپوتنیک، محققان از دانشگاه کالیفرنیا به مطالعه غیبت کردن از دیدگاه علمی
پرداختند تا ببینند چه گروهی و چه موضوعاتی و در چه فاصله زمانی غیبت میشود.در
تست روانشناسی که توسط محققان آمریکایی انجام شد
۴۶۷
نفر شرکت کردند که ضبط صوت همراه خود داشتند. نتیجه این تست نشان داد که
۱۴
درصد تمام غیبتها در باره شخص ثالث است. معلوم شد که جوانان بیشتر از افراد
مسن غیبت میکنند.کاران ازیونیورستید کالیفرنیا آمریکا با شرکت
467
نفر (269
زن و
198
مرد) آزمایشی در رابطه با غیبت کردن انجام دادند. شرکت کنندگان از سن
18
تا
57
بودند.
در پایان این تست،
4003
غیبت به ثبت رسید که در سه دسته تقسیم شدند:منفی، مثبت و بیطرفانه.
بطور متوسط مردم تا
52
دقیقه در روز پشت سر دیگران حرف میزنند که
14
درصد صحبتهای آنها در باره شخص ثالث است. زنان بیش از مردان غیبت نمیکنند.
زنان اغلب در باره مسائل اجتماعی با یکدیگر صحبت میکنند.افراد با درآمد پایین
کمتر از افراد تحصیلکرده غیبت نمیکنند. جوانان بیش از افراد مسن پشت سر دیگران
حرف میزنند. غیبت بیشتر در باره آشنایان و نه غریبه هاست. برون گراها ( افراد
که علاقه به روابط وسیع دارند) بیش از درون گراها (افراد که مهارت تماس جدید
را ندارند ویا علاقه ندارند) غیبت میکنند.با وجود اینکه غیبت کار ناپسندی است،
اما محققان به اهمیت اجتماعی عملکرد غیبت توجه کردند. غیبت کردن، روابط دوستانه
را شکل میدهد و روابط قابل اعتماد آسانتر بنا میکندبراساس این نظریه غیبت
مثبت جامعه را متحد میکند. ببینید برخی رواج های جامعه است که نمیشود از آن
ا نکار کرد مثلا کسان هستند که بدون ذکر آن عیب کس نمی شناسی شانو با همان عيب
مشهور شده است و اگر با آن لقب و صفت خاص، فقط شناخته مي شود ما نيز اگر براي
معرفي او، آن لقب را بگوييم اشكال ندارد مانند تمیور لنگ؛ گاو سوار ؛ ملای
لنک بچه سقاوو؛ کور عمر ؛ جمعه دیو و.... در غیر ذکر این علایم شناخته نمي
شود.اگر
کسي ادعاي نژاد ونسب را مي کند که مي دانيم واقعيت ندارد، مثلا به دروغ ادعا
نماید که من اولاده پیغمبر هستم در حالیکه اهل خرد میدانند که اولاده پیغمبر
۷۲ نفر بود که یزید آنها را به بهشت فرستاد!!! ویا کسی برای بزرگ نمایی بگوید
که من یکی از شرکت کننده گان انقلاب ثور هستم ! ما دیوار برلین را برداشتیم
!و...، در اين صورت معلوم است که این دروغ شاخدار است وباید غیبت چنین اشخاص
را نمود! همچنان درصورت ظلمی بالای مظلومی ، که مي توان با غيبت کردن جلو آن
را گرفت درین حالات غیبت کردن مثبت ومشروع است. ببینید همبستگی در واقع احساس
مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار
باشند، همبستگی میتواند شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسانها به طور
کلی یا حتی وابستگی متقابل حیات و منافع آنان باشد. « همبستگی اجتماعی متضمن
آگاهی اخلاقی مبتنی بر تقابل و مسئولیت است، دعوت به احراز این ارزشها و احساس
الزام متقابل است».غیبت کردن غیرواقعی ودروغین موجب بروز یک پدیده دیگری به نام
«نفاق»
میشود؛
یعنی افراد یکدیگر را قبول ندارند و در غیاب هم از یکدیگر غیبت میکنند،
اما وقتی با هم مواجه میشوند،
چنان با هم برخورد کنند که گویا صددرصد یکدیگر را قبول دارند و مشکلی بین آنها
نیست، در حالی که واقع امر این چنین نیست. اینگونه غیبتها معولا از ترس قدرت
ویا برهم خوردن روابط ظاهری رفاقت ویا فامیلی افراد ناشی میگردد!یکتعدادمحدود
افراد دیگرهستند که از ترس همین روابط وبر ملا شدن نواقص وعیوب خود از آن
بنوع دوری می نمایند و فکر میکنند که ازین طریق اعتماد حفظ میگردد خود هم در
امان! نیچه فیلسوف آلمانی میگوید: « در حقیقت، غیبت تجلی رشک و نفرت فرو خورده
ی گروههای محروم اجتماعی است». علاج اصلی هر مریضی، فقط در صورت یافتن عوامل
بیماری و اصلاح آنها امکان پذیر است. درباره غیبت منفیهم باید سراغ ریشه های
آن در خود برویم که مهم ترین آنها انحصارطلبی، خودبینی، حسد، انتقام جویی، کینه
توزی و شوخی و سرگرمی است. پس برای رها شدن از غیبت، ابتدا باید این ریشه ها را
از میان برد.حرف
اخیر اینکه اعتقادات و باورهای هر فردی از طریق ارتباطات اجتماعی شکل میگیرد
که بیشترین این تماس از سوی خانواده است. فلهذا خانواده در این فرهنگ پذیر کردن
نقش مستقیمی دارد وبعد بر حسب اولویت تماسهای اجتماعی، این امر مهم بر
عهدهمکتب، رسانه ها، نهادهای فرهنگی و به طور کلی همه مسولین فرهنگی است که
آنها میتوانند در ابتدا از طریق اصلاح خود و سپس با بکارگیری شیوه های
مؤثر، قدمی در دفع این پدیده «خانه خراب» بردارند.
میدانیم که احتیاج به زندگی جمعی چه برحسب فطرت و چه برحسب ضرورت اجتماعی است،
انسان یک موجود اجتماعی است و برای تأمین احتیاجات خویش به زندگی اجتماعی
نیازمند است، لذا نباید در خرابی دیگران آبادی خود را کاوید!
غیبت در موارد مهم مشارکت واصلاح ویا افراد فتنه گر وفاسد مجاز وسکوت کردن در
آن مورد بنا بر محافظه کاری وبی تفاوتی و به اصطلاح به من چه هم گناه است
وهم بزدلی است!!!