عبدالرووف لیوال
مالچه نمودن ع وغ باملالنډی ها
قراراست پاکستان ملالنډی های خودرا، باع وغ ترامپ -،درآینده ی نزدیک درمنفعت همدیگرمالچه نمایند.
درین مالچه ترامپ برعلاوه ی ع وغ،سلطه ی سیاسی افغانستان راهم به پاکستان به شکل سرانه (اضافی) قبولدارمیشود.
دلالان اسلامی این معامله طورذیل اند : قطر از جانب ترمپ وسعودی از طرف پاکستان باهم چنه خواهند زد.
درمتاع مالچه ملا لندی های شامل اند که چون ملا لندی فاریاب برعلیه افغانها وطلبای کرام انسان دوست شده ، کاسه لیس اجانب وبه دالر تغذیه میشوند.
این درحالیست که باندهای مفسدحکومتی ع وغ کمک های کرونایی جامعه جهانی را به خود گاو شیری ساخته وازگاوغدودبه مردم بیچاره ی ما ازآن میرسد.
خواننده ی گرامی !
این مضمون هزیان گونه ، متمایزترازمضامین دیگررادرحالیکه مظنون به ابتلای کرونا میباشم مینویسم که درخور تعمق بیشتر است ، زیرامحتوای یک فراخوان عاجل وضروری راداردکه آخرین امید مردم هردم شهید ما خواهد بود وآنهم امید رهایی بخش که خطاب ملت به منسوبین غیورقوای مسلح قهرمان کشوربوده ، نبایددست کم گرفته شود، خدا نخواسته روزی برسدکه بگوییم وابرحال ماکه دیرشده وهی،هی وار غصه بخوریم.
زنهار!!!
مردم،منسوبین رشیدوقهرمان ووطنپرستان واقعی دقیقاٌباخبرباشندکه:
دودلقک درارگ وسپیداربااختلاف ذات البینی شان ،عمداٌبه دستوراجانب وقت کشی نهایت مخرب مینمایند،تافرصت مالچه شدن شان برسد.
بااین وقت کشی تنها دردوهفته ی گذشته حدود350تن ازمنسوبین قوای مسلح ماجان عزیزخودراازدست داده وجام شهادت نوشیدند،کهزمینه سازجان فشانی های شان(هدررفته ی شان) اختلافات همین دودلقک ملعبه بوده است.
هدف ازین وقت کشی وفریب مردم آنست تاروزبازاربرسدوموقع مالچه شدن آنهاهم، که درنتیجه ی انجام مالچه ، این نظام نیم بند ،ریزمریزشود، دلقکان باامتیازات نزدباداران شان به سلامت برگردند ومردم ماراباردیگربه ورطه ی هلاکت سقوط دهند .
مشکلات مردم ما درین برهه ی زمانی :
حدود سه ماه میشود که ازلُجاجت دو ملعبه ی رقاص ودلقکین بنام داکترها میگذرد ،زُجه ی ملت مظلوم وفقیر ، فغان خاموش گرسنه ها ، آه زندانیان بدون ملاقاتی (قرنطینان لب بسته) راهیچ کسی نمی شنود ، ام الفساد کرزی ومفسدین دو دهه اش (تنظیمیها) درعیش ونوش اند ، اگرتشویشی اندکی هم ازبابت کرونابرایشان پیداشود،باجبر واکراه چپن سفید هارامجبور میسازند تا به خاطرعلاج درخارج فامیل اورا(مسلمیار)تست کرونانماید،درحالیکه مریضان فقیرمظنون به کرونادرصف ها منتظر اند.دیگر حوصله ی ملت طاق شده.
حل مشکل :
راهی نجاتی وجودداردکه شایدبه نظربعضی ها باوجود نیروهای اجنبی درکشورما احمقانه به نظر برسدولی چاره ی دیگر موجود نیست وحصر چاره شده ایم بااین اقدام یا تخت است یا تابوت که انشاالله مطمیناٌ80% تخت است .توکلتُ علی الله !
بنااٌ : التجای ملت مظلوم از قوای مسلح دلیر !!!
منسوبین غیورقوای مسلح قهرمان !
بخاطر حفظ نظام نیم بند ورهایی مردم هردم شهید تان از شرطاغوتیان ، با اتحادتان ولوازهرقومی هستید ، به لحاظ خدا، به پاس شیر پاک مادرتان ، تحت لوای تحلیف مقدس عسکری ایکه حلف نموده اید ، بااستفاده از هر نوع سلاحی که دردست دارید ،به برکت ماه مبارک رمضان با گرفتن الهام ازقیام مظفرهفده هم ماه رمضان 1257اجدادباشهامت تان که قصر طاغوتی کیوناری رادربالاحصارکابل فروریختند ، شما هم به کسرا های ارگ وسپیدارهجوم برده ، دلقکین را گرفتار ، نظام ومردم درحال نزع را نجات داده ، به دهن دلالان بازار مالچه چنان مشت کوبنده ی حواله دارید، که باخطوط زرین درتاریخ این خطه ی سربلند حک گردد.
ازاهریمن وقوای خارجی نهراسید ، زیرابه برکت ماه مبارک پاهای شان لرزان وآنها هم منتظرچنین اقدامی اند ودرصددیافتن بهانه ی برای ( پای دوست) خود اند.
پیروزی از آن شماست – ازدرگاه خداوندمتعال سربلندی شماراآرزوداریم ، ومن الله توفیق
نجوای اکثریت خاموش که از طرف حقیر فقیرعبدالرووف لیوال تحریر شد .
(پای دوست ) واژه ی نظامی ، معنی آن فراغت از میدان تعلیم ومحاربه میباشد.
این هم تحریری فرهیخته ی گرامی ملک ستیزکه درارتباط ضم میگردد
ملک ستیز
جامعه فقیر یعنی حقیر
در جامعهای که جای ثروتمندان را سرقتمندان گرفته است، همه انسانهای پاک و باوجدان فقیر میشوند. اینجا منظورم از ثروت تنها پول نیست، بل ثروت علمی، معنوی و ارزشی نیز شامل آن است. برای انسانهای باوجدان دو راه باقی میماند یا اینکه راه سادهی رذیلت را برگزینند و دزد شوند و یا راه دشوار و پیچیده فضیلت را انتخاب کنند و انسان باقی بمانند. رذیلت و فضیلت گزینههای رایج جامعهی فقیر ما هستند. اما رذیلت بر منطق جامعهی ما حاکم است. چون دولت که باید ممثل فضیلت باشد، خلاق رذیلت است. از اینرو و با کمال تاسف انسان فقیر در جامعهی ما انسان حقیر حساب میشود، حتا اگر او انسان خردگرا نیز باشد. و برعکس سرقتمندان، عزت، شکوه و منزلت دارند. بدتر اینکه سرقتمندان در لایههای مهم دولت جا و منصب دارند. اینجاست که مغز سیاسی دولت و ضمیر دولتمردان را یخ بسته است. من به این باورم که به سادگی افغانستان را میتوان جامعهی غیر انسانی نامید. غیر انسانی نه به علت ژنتیک، غیر انسانی به دلیل ارزشهای برباد رفتهی عضو جامعهی بشری. این رویکرد امپریالیزم جدید است. یعنی ایجاد جامعهی گوسفندی که در آن خرد مرده باشد. یعنی فقیر حقیر میشود.