عبدالو کیل کوچی
ثور در مسیر تحولات سیاسی
صبح بیست ونهم حمل ۱۳۵۷ خورشیدی هنوز از خواب بر نخاسته بودم که صدای حلقه ی دروازه حویلی بشدت بیدارم کرد وبا هیجان تمام وصدها سوال در ذهنم دروازه را باز کردم قطرات بهم ریخته از چشمان استاد مضرابشاه رویین حکایت از یک واقعه ی توفانی داشت که با اضطراب تمام خبر شهادت استاد میر اکبر خیبر چون ساعقه یی از زبانش می جهید . پس از مطرح نمودن چگونگی رفتن بکابل و شرکت در مراسم تشیع جنازه موضوع را به اطلاع رفقا رساندیم و فردای آنروز بهمراهی بیست نفر از رفقای حزبی ولایت کاپیسا عازم شهر کابل گردیده در مقر تشیع جنازه واقع مکرویان نو محل تجمع هزاران هزار نفر اعضای حزبی ،مویسفیدان ،شخصیتهای ملی ، مهمانان ازینسو و آنسوی مرز ، اعضا ونماینده گان سازمانهای سیاسی ، اجتماعی ، جوانان ، زنان ، کسبه کاران ، اتحادیه های کارگری ودهقانی ، استادان ومعلمان ، شاگردان ومحصلین ونماینده گان تمام اصناف حضور بهم رسانده بودند .
عبدالکریم میثاق مسُول کمیسیون مراسم تشیع جنازه با ابراز سخنان پرحرارت واندو هگین مردم را به حرکت بسمت شهدای صالحین هدایت میکرد که یک سر جنازه درمکروریان وسر دیگر آن شهدای صالحین با نظم خاص بیسابقه درحرکت بود .
پس از خاک سپاری جنازه ی زنده یاد استاد میر اکبر خیبر شاد روان نورمحمد تره کی وزنده یاد ببرک کارمل بیانات شانرا پیرامون موضوع ارایه داشتند .زنده نام ببرک کارمل در بیانیه سیاسی شان فرمودند که سوگند بخون خیبر شهید این اکبر شهیدان وطن که سکوت مرگبار سیاسی را خواهیم شکست . لازم بیاد آوریست که در باره قتل استاد میر اکبر خیبر این مقام بلند پایه ی حزبی ویکی از بنیانگذاران ح د خ ا عضو بیوروی سیاسی حزب ، علما نویسنده گان شهیر کشور درداخل وخارج کاوشها تحقیقات وحدس وگمانه زنی های فراوان نموده اند وهمه نزدیک به اتفاق آرا معتقد اند که با توجه به نوشته های آقای وحید مژده ، استاد خیبر توسط حزب اسلامی بشهادت رسانده شده است وبنده هم به این عقیده هستم که با توجه به سخنان ببرک کارمل رهبر فرزانه ح د خ ا چنانچه فرموده بودند که قاتل جان استاد میر اکبر خیبر ارتجاع و استبداد داخلی ، ارتجاع منطقه ، استخبارات پاکستان آی اس آی وسی آی ای انتلجن سرویس انگلیس و ساواک ایران میباشد .
باید گفت پاکستان که بحیث یک کشور تصنعی دسیسه استعمار پیر از خاکهای غصب شده افغانستان وهند در سال ۱۹۴۷ ساخته شد این کشوراز ترس نابودی خود برای افغانستان همواره درد سر درست کرده تا در شرایط جنگ تحمیلی در افغانستان بحیات ننگین ادامه دهد وبخاطر بقای خود گروه های تند رو مذهبی را بنام مجاهد طالب القاعده وداعش تمویل تسلیح وتجهیز نموده بجنگ افغانستان میفرستد . یکی ازین گروهای اجیر شده پاکستان حزب اسلامی که پس از ترور خرم وزیر پلان دولت داود وگران پیلوت این حزب مسُول قتل استاد میر اکبر خیبر دانسته میشود. لازم بیاد آوریست که در همان روز بخاک سپاری جنازه پس از بازگشت به ولایت کاپیسا منازل رفقای حزبی شرکت کننده در مراسم توسط پلیس بشکل مخفی محاصره گردیده بود . بتعقیب آن شبهنگام رادیو خبر دستگیری وتوقیف رهبران حزبی را بجزاز امین نشر نمود ودر روز ششم ثور امر دستگیری کادرهای حزبی ولایات کشور از طرف دولت داود خان صادر گردیده بود از جمله بنده نیز درجریان درس برای شاگردان مکتب به هدایت آقای سید محسن ودان ریس تعلیم وتربیه ولایت کاپیسا در داخل مکتب تحت نظارت گرفته شدم ودر پایان روز آقای ودان پس از شنیدن پیروزی قیام ثور امر دوباره آزادی رفقا را صادر نمود .
پس از آن همه چیز تغیر کرده بود تا بحدی که دیروز آن با فردایش قابل مقایسه نبود آنهایی که میخواستند حزب را به مخاطره و حوادث بکشانند بازارشان گرمتر شده میرفت اما فراموش نکنیم که شهادت استاد میر اکبر خیبر کل انگیزه قیام ثور نبوده بلکه برغم برنامه ریزی دشمنان ترقی در سطح کشورهمانند تصادف ی بود که ضرورت تغیر نظام خود خواه وحکمرانی دو صد ساله یک خاندان مستبد وکهنه کار را سر عت بخشید .همه میدانند که ح د خ ا مولود تضاد ها ومبارزات طبقاتی و میراثی از جنبشهای آزادی بخش ملی وپرچمدار نهضت رهایی بخش آزادی خواه ، مشروطه خواهان اول ودوم و منحیث پیشآهنگ تمام زحمتکشان کشور بدفاع از حق آزادی ، آرمانهای ملی ومنافع خلق ستمدیده افغانستان پرچم مبارزه را بر ضد ارتجاع واستبداد وآمپریالیزم برافراشته ودر پیشآپیش جنبش ترقی خواهی قرار داشته و قیام ثور را سمت وسو بخشید .
دولت دموکراتیک مطابق به برنامه ی کاری حزب ودولت قیام هقتم ثور را در عرصه های اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی واجتماعی بشکل بنیادین به نفع دهقانان ، کارگران وسایرزحمتکشان تغیر داد .
بآنکه حفیظ اله امین در جریان رویداد ثور وپس از آن با ماجرا جویی های خود خواهانه قیام ثور را به چالش کشید هنوز دوماه از پیروزی قیام نگذشته بود که کودتای درون حزبی ودولتی را بر حزب ودولت تحمیل نمود رهبران برجسته حزب را مجبور به رفتن بخارج نمود وبیشترین پرچمداران اعضای حزب را زندانی وهزاران عضو حزب را بشهادت رساند .نورمحمد ترکی را کشت اکثریت نفوس کشور را بنام ضد انقلاب سرکوب نمودوبه ترک وطن مجبور ساخت و پای قوتهای نظامی اتحاد شوروی را به افغانستان کشانید .
با فرارسیدن مرحله دوم انقلاب ثور بتاریخ ششم جدی ۵۸ خورشیدی امین وباند تبهکارش بجزایش رسید و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان تحت رهبری ح د خ ا وزعامت زنده یاد ببرک کارمل هزاران هزار زندانی زمان امین را از حبس رها نموده وزنده یاد ببرک کارمل با دلجویی بزخمهای خونبار مردم مرهم گذاشت وپروسه پیوند حزب با مردم را تحکیم بخشید . با تشکیل جبه ملی پدر وطن مشارکت تمام اقوام و اقشار زحمتکش را بشکل متوازن وعادلانه با دولت الویت بخشید با مخالفین دولت عفو عمومی اعلان کرد ید ووووووووکارهای زیادی که با تمام ابعادش درین برگه ناچیز نمی گنجد وبه خلاصه آن بسنده میکنیم . با توجه به تغیرات اساسی وبنیادینی که ماهیتاً در تمام بخشها صورت گرفت به جرات گفته میتوان هفت ثوریک انقلاب ملی و دموکراتیک بود . زیرا در پیوست بقیام نظامی و پسلرزه های قیام ثوربا خیزشهای مردمی وتوده یی مورد پشتیبانی ، مشروعیت و استقبال جوشان مردم قرار گرفت و امواج توفانزای انقلابی آن از شهرها بدهات واز دهات بسوی شهر ها در حرکت بود . هفت ثور جامعه را از خوابهای هزاران ساله بیدار ساخت یعنی توده های مردم آنچه که تا هفت ثور نداشتند پس از هقت ثور بدست آوردند .ارتجاع ،استبداد وسایرمفتخواران درآنوقت قدرت غاصبانه خود را از دست داده بودند
با پیروزی تحول سیاسی ششم جدی ۱۳۵۸ تحت زعامت رهبر فرزانه ح د خ ا زنده یاد ببرک کارمل دولت کثیرالبنیاد از وجود توده های مردم وسایر ملیتهای ساکن در کشور تشکیل شد و قدرت سیاسی به زحمتکشان تعلق گرفت مردم برای نخستین بار صاحب حق کار تحصیل نان ومسکن وصحت وسلامتی گردیدند .
پس از مرحله جدید انقلاب ثور شرایط زنده گی خلق ودشمنان خلق تغیر کرده بود ومعیاری بودن این حرکت را درسهمگیری توده ها و پیامدها ودست آورد های آن که در تمام عرصه های حیات بشری زلزله وریزش ایجاد کرد ه بود میتوان مشاهده نمود . تحول ششم جدی ۵۸ دیروز را با فردایش غیر قابل مقایسه ساخت . هفت ثور به انواع ستم خاتمه بخشید وحدت ملی را بشکل واقعی ایجاد کرد وتحکیم بخشید . ساختار زیر بناهای ی اقتصادی کشور را تغیر داد فرهنگ مترقی وتحصیلات را برای مرد وزن متوازن وشگوفا ساخت در سطح اجتماعی ترقی وپیشرفت انکشاف ملی متوازن رویدست گرفته شد به انواع ستمهای ملی ، قومی ، زبانی ، سمتی ، جنسیتی وغیره پایان بخشید. فرهنگ سازنده گی واتحاد وهمبستگی را در میان زحمتکشان ، کارگران ، دهقانان ، زنان ، جوانان ، اهل کسبه ، ژورنالیستان، ادیبان ، نویسنده گان ،شاعران ، هنر مندان ، نقاشان وغیره ایجاد وتحکیم بخشید .
در وقت زعامت زنده یاد ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی ح د خ وریس جمهوری دموکراتیک افغانستان برنامه های انکشافی وترقی کشور مطابق به اصول اساسی ج د ا مسجل وبطور خستگی ناپذیر عملی گردید .هزاران هزار زن ومرد دختر وپسر جهت ادامه تحصیلات مسلکی بخارج از کشور معرفی گردید وبرای توده های میلیونی کشور کورسهای سواد آموزی وسواد سیاسی رویدست گرفته شد . تساوی حقوق زنان با مردان برای اولین بار در تاریخ کشور عملی گردید . ثور به مزخرفات طویانه ، فروش انسان ، سود خواری ومردار خواری، گروی وگروگانگیری ، فساد ، قاچاق ، رشوت ، مراسم کمرشکن وغیره پایان داد . باسر بلندی گفته میتوان که اکنون شما نمیتوانید دارایی یک مقتدر عقبگرا ومدعی اسلامیت را با یک افسر مسلمان واقعی عالیرتبه دولت ج د ا مقایسه کنید. دولت برآمده از هفت ثور در زمان زعامت کارمل بزرگ وشهید داکتر نجیب الله نیم میلیون نفر قوای مسلح مدافع استقلال وحاکمیت ملی وتمامیت ارضی مجهز با تجهیزات عصری داشت ودر برابر تجاوزات وجنگهای نیابتی پاکستانی ها و آخوند های ایرانی بدفاع از وطن ما افغانستان ایستاده گی میکرد. هفت ثور برای علما روحانیون پاکنهاد مامورین دولتی دکتوران معلمان کارگران کوپون ومعاش مناسب وحق کار واستراحت ووووووواعطا میکرد.
در بخش سیا سی مشارکت عموم مردم در قدرت دولتی وسرنوشت مردم بدست خود مردم دستاورد بزرگی بود .دربخش خارجی تاکید بر حسن همجواری با همسایگان دوستی با خلقهای جهان احزاب وسازمانهای بین المللی دفاع از صلح جهانی وضدیت با استعمار واپارتاید دفاع از صلح وپابندی به منشور جهانی سازمان ملل ، محکوم نمودن تجاوز و تبعیض همه وهمه دستاوردهاییست که در تاریخ پنجهزار ساله کشور فقط یکبار ستاره اقبال افغانستان بدستان حزب دموکراتیک خلق افغانستان طلوع کرده بود .
ولی این پیروزی های چشمگیر وتاریخی برای جغدان تاریک اندیش وسیه دل ومدعیان کاذب اسلامی غیر قابل تحمل بود که در حمایت ارتجاع منطقه وقبول غلامی آنها که خود را بنام گروه مقاومت یاد کردند ولی بخاطر فروپاشی ، نظام مردمی دست بدامان حامیان متجاوز خود برده همراه با بیش از یکصدو پنجاه کشور علیه یک کشور جنگیدند پس از بقدرت رسیدن داکتر نجیب اله در سال ۱۳۶۵ خورشیدی بزغم اعلان مشی مصالحه ملی یکجانبه وعودت قطعات نظامی اتحاد شوروی به اتحاد شوروی وقت باز هم جنگ نیابتی تشدید یافت تا به فروپاشی حزب ودولت جامعه اجتماعی افغانستان منجر گردید .مخالفین دولت پس از فروپاشی دولت دموکراتیک ومردمی افغانستان هست وبود مردم را دزدیدند ، تپه ها را دزدیدند ، نامها را دزدیدند وسعادت مردم را دزدیدند ، دارایی وهستی مردم را دزدیدند و گذشته از آن دست بدامن خارجی برده نظامی را جایگزین آن ساختند که شروع آن با جنگهای تنظیمی کابل را بخاک وخون یکسان نمودند هشتاد هزار انسان بیگناه را بفتل رساندند صدها هزار نفر را زخمی وسه ملیون نفر را از وطن آبایی شان فراری ساختند . اسلحه وتجهیزات دفاعی بمثابه ناموس وطن را بدشمن یعنی پاکستانیها فروختند. طیاره را تانک را موتر را فروختند همه هست وبود کابل ودیگر ولایات را دزدیدند از سوزن تا کفن ، مرغ تا طیاره از تانک تا بانک از موتر تا کولر قلفک دروازه تخم مرغ وجان آدم را دزدیدند درختها زمین وخانه وباغها را دزدیدند زنان را بیسر نوشت وبیوه ساختند وبالای خون وخاکستر کشته شده گان داره ای را بنا کردند که بیش از هفتاد کشور را به حمایت خود خواستند اینست افغانیت ، اینست اسلامیت شان واینست مقاومت شان که مردم را هر روز به این نام وآن نام فریب داده خاک بچشم مردم می پاشند . همین اکنون گروه های خلف آنها حملات خونین وحشتناک شان آنهم در شراطی که ویروس کرونا جان انسانها را میگیرد بر علیه مردم مسلمان وبیدفاع افغانستان ادامه داردومسلمانان فقیر وروزه دار وطن را بشهادت میرسانند نه پروای روزه نی پروای کرونا ونه پروای خدا را دارند .
زورمندان چپاولگربنام دین کشور ما را ویرانه ومردمش را بگروگان گرفته اند ونتوانستند با همراهی حامیان خارجی خود این وطن را از شر جنگ نجات دهند وآبادش کنند البته این رسالت تاریخی کلیه وطنپرستان واقعی وصاحبان اصلی ومتعهد این کشوراست که بدون تبعیض با گذشت وایثار وفدا کاری با هوشیاری ، همدلی وهمبستگی بطور متحدانه این وطن را اولا ً نجات داده وبار دیگر آباد ش بسازند .
عبدالوکیل کوچی