خوشه چین

 

نخواست مسلکی شود

 

عبدالشکور (خوشه چین) علاوه براینکه معلم بود هست تاکه زنده است معلم است.

بعدازمردنش کارکردهایش نقل محافل، محفل آرا ییهایش، قصۀ سرهرصندلی میباشد.

(خوشه چین)درساخت خودش خودش نقش داشته است یک انسان حقیقی است.به اساس تعریف کسی ساخته نشده است ونمی خواهد که انسان مصنوعی باشد.

(خوشه چین) حراف نیست بابیان یک جمله معنی یک جلد کتاب را بیان میدارد.

(خوشه چین) درعرصۀ سیاست باضعیف ترین عضوجامعۀ خود قدبرابروحرف برابراست.

با بزرگترین سیاست مداردرسطح ملی وسطح مللی یک سرویک گردن بلند است.

بخاطری که اززبان خوشه چین سیاست محلول ازشرافت حقیقی بارنگ سرخ بیان می گردد.

 

(خوشه چین) انتقام گیرنیست حتی ازکسانی که درفکرمحوفزیکی اش بودند.

میداند که زمان عوض شده باعوض شدن زمان اندیشه هم عوض میشوند.

شدید ترین اخذ انتقام {خوشه چین) گذشت ومدارا بادشمنش است.

دهقانی راهم به سیستم سنتی یاد دارد.

چگونه جوره قلبه گاو را درزیریوغ بسته کند.

پستی و بلندی زمین رامیداند ازکدام طرف قلبه را آغازنماید.

همین گونه باغ داری وتاک بری را.

درقسمت شکار طیور انواع اقسام شان دام شانی وا چه کردن وچیدن دام و نشان زدن با تفنگ شکاری مهارت تام دارد.

تخنیک پهلوانی را خوب صحیح می فهمد کله زنگ تخنیک دو به چهار را می فهمد.

باقماربازان وپربازان سروکارداشت.

مگرنخواست که مسلکی شود.

جبزگران ملی(حزب دموکراتیک خلق) و بین المللی را می شناسد

تنها از مرغ جنگی سگ جنگی گاو جنگی کبک جنگی و آدم جنگی بدش می آید.

عکاس است فلم برداری است.

روتش کار است.

فلم هارا از عکاس خانه باخود درخانه می بود.

برای ازبین بردن سایه های فلم از عیب های بزرگ می آغازید.

بعدازان عیب های متوسط خودرا ظاهر می نمودند.

پس ازآن عیب کوچک وزره بینی که باعث بوجود آمدن عیب های بزرگ بودند.

نمایان میشدند.

فلم آماده به چاپ میگردید.

زمانی که عکس را از فکسر بیرون کنی صاحب عکس دلش باغ می شکفد که چقدر عکس مقبول داوطلبانه پول اضافی میپرداخت.

در مبارزه هم وحل مسائل و سیاست های کلی کشور هم ایجاب مینماید که ازهمین اصول استفاده کرد.

مرم افغانستان نیاز به ثبات سیاسی دارد.

حضوربیگانه عامل بحران است.

آزادی کشور شرط اول است.

توافق کلی به شناخت و ارزشهای اجتماعی مراجعه به خبرگان وکادرمتخصص (انسان)طرف احترام است.

عیب های خورد را که باعث ازهم پاشی شیرازه نظم اجتماعی گردیده بود ومبدل به معضل عمومی کرد نا عاقبت اندیشان دست به مزدوری زدند بیگانه برسر ناموس خود دعوت دادند.

باید گفت

آمـــده  را ،هـــرگـــزردی نــیست

بیـــان حقیـــقـت را حـــدی نیســـت

سقـوط ونزول کلمات پست اند احتیاط!

نامــوس فـــروش را شد ومدی نیست

علم وخــرد محبت وگرمی میدهنـــد

کینه وجهالت درمقابلش سدی نیست

(خوشه چین)علم به شعاع دورانی میتابد

مزخرفات را دیگر،پشم ونمـدی نیســت

شکایت دارد

علم شکایت دارد ازشاعر،

هموطنان عزیز!

ازقبل معذرت میخواهم:

مادچارحادثه های ناخواسته شده ایم،ازخانه وکاشنه ای خود رانده شده ایم،دراینجا جدا ازفامیل(هالند)دربلجیم عاطل وباطل کهن سال مانده  شده ایم،ویروس (کرونا) به اصطلاح وزارت امورداخله(دکرونا چارووزارت)خانه بند ما کرده است.

ازدل تنگ خود باشدید ترین کلمۀ کوچه بازاری بیان میدارم.

اشغال گــران،شمشیرزنهــــا هــاره گـردن میزنند

باگروه چند حلــــقۀ ای کوسی زنهـــا سخن میزنند

ناموس فروشان درسیات افتراقات ملی رقص کنند

اشغــــال گــردان دالرمیدهنــد وسازاتــن میـــزنند

تن وطن

تن وطن، درد دیده و بیماراست

به خون ریزی مغز گرفتاراست

توقف خون به سوزاندن زخــم

این وظیفه تنهـا ازپــرستاراست

ویا میشـود زخم را یــخ ساخت

هــــردوشیــوه سازگـــار است

پرستارهرکس باشدپرستاراست

اگرلنگی به ســـردارد ویا پکول

چپن هم داشته باشد پرستاراست

ازین ناحیه فضل خداکمبودی نداریم

فراوان درقومــــوهــای براراست

وظیفه را سپردن به حل دپلوماتیک

زمان گیرهست وخطـــرداراست

«خوشه چین» ناظراوضاع است

تنبلان درین ماجرا گنهکاراست

ابلیس راه دخول به خود می پالد

عاقبتش سرمردان برسرداراست

رهبران سخت در اشتباه رفته بودند.

رهبر رئیس جمهور نمیشود.

ویا مسول اجرایی.

رهبر آفتاب است روشنایی میدهد.

رهبر ابرسیال است می باراند.

رهبر شمال است درختها وگلهارا به رقص می آورد وعطرافشانی مینماید.

رهبر میر آبی است که آب را از منبع آب الی اخیر سمت وسو میدهد.

رهبر بد :ویروس کرونا پخش مینماید.

حلقه سیاست گذاران که نهاد شان مملو ازعناصر خصلت وصفات عیاری باشد.

پس منظر این نظام را دانشمندان علوم و فنون ازریشه تابه شاخه وبرگ وگل شکل میدهند.

سران سیاسی

و

زیران سیاسی

سران سیاسی در امریکا زندگی دارند.

زیران سیاسی در افغانستان زندگی دارند.

سران سیاسی میل دارند(امرمیدهند)پول میدهند.

زیران سیاسی به جا می آورند.(گذارش میدهند).پول میگیرند و عزت و ناموس دین و مذهب می فروشند.

 

دشمنان وطنت وخائنین به وطنت خیلی خوب میگویند وخوب

ظاهرآرایی می نمایند مگر زشت ترین اعمال را انجام میدهند.

وضعیت سیاسی تقریبن نیم قرن برایم آموختاند.

بهتر از آزادی هیچ فضای بهتر بوده نمی تواند.

زمانی که آزاد بودیم انسان بودن خودرا حفظ کرده میتوانیم.

بیایید که به انسان بودن خود پابند باشیم.

سگ سرمایه دار نشویم.

انسان میتواند دراثر اعمال نیکش وکارهای علمی اش درجه ای پیغمبری کسب نماید.

سگ

سگ را سگ بازان بنابه درنده خویی اش خوش دارند.

بجنگند بغفند دندان بکنند.

زمانی که دندانش افتید و پیر شد صاحبش در کوچه ها رهایش می نمایند.

مبدل به سگ‌ دیدو میشوند.

بعدن ازجانب اطفال سنگ‌ باران میشوند.

باردیگر به خیانت ملی چون (بن اول ودوم )متوصل نشوید.

فعلن محمد اشرف غنی با اعلان سیاست (سیاست افغانیت است)عامل افتراق است.

حرف ( محمدیونس فکور) که دو‌امتیاز می طلبد.

سه چیز را فراموش نکنید.

آزادی آگاهی ومسولیت پذیری.

از افتراق وعاملین افتراق تنفر داشته باشید.

افتراق مرزهای جدید به بار می آورد و جدایی هارا سبب میشود.

اختلافات مانع جداییها میشود اختلاف هازمینه ساز دیالوگ ها پلی محکمی است برای همبستگی ملی.

زمانی که پای آزادی واستقلال درمیان می آید مسولیت پذیران خودرا خودش تولد مینماید.

خردمندان و آزادی خواهان هرکدام در ذات خود.

درخت سرزمین خود میباشند.

ریشه دارند و تنه دارند برگ دارند گل می نمایند برای حفاظت گل خود خارمیرویانند.

هرگاه بیگانه ای این درخت هارا با تبرازبین میبرد.

خارش درخاک سرزمین پاشان میشود.

ازین خاطر است که امپراطوران و استعمارگران درین سرزمین اقامت گزیده نمیتوانند له ناچار راه برگشت درپیش میگیرند.

باید بدانند برای این مردم که درهر خانه و پس کوچه گذر وده قریه اش کوه و کمر ولایتش (که خان یی په یاران یی) درکنار خانمی یک مردی خوابیده است.

راه دوستی درپیش گیرند بهتراست.

سیاست مداران ما براشتباهات خود افسوس نمی خورند.
فقط فلسفه میگویند وسفسطه.

حقیقت را صرف نشنوید وطلب نکنید
حقیقت را باید تحقیق ودریافت کنید.

 

سرزمین تحت اشغال

و مردم درگرو اغفال

مصروف اند قرنها

درفغان قال و مقال

دارای جهالت سنگین

بدون عقل به مثقال

حکم رانده بر اینها

همیشه خرد جال

بدان صاحب خراست

همان خشتک کشال

ضررتودیده ای

بیا بر سرحال

ببر از پارسال

بساز ید خود

آینده سال .

 

در اصول آموزش

دو کلمه عمده است

که باید دقیق شویم

اول :تعلیم

دوم :تربیه

آموزاندن و آموزش از حرف کلمه جمله خط و خطوط صفحه ورق الی کتاب و کتابها.

دریور ازلحاظ تئوری آموخته است تمامی قواعد را 100نمره میگیرد درامتحان.

اما اگر بدون تمرین دنبال کند حتمن که به تصادم مواجه میشود.

مثال ازخود می آورم.

فلم‌ برداری را آموخته بودم اما تربیتش را نگرفته بودم بدون تمرین یکی دومحفل عروسی رفقای خودرا خراب کردم.

برای خودم خجالت باقی ماند وبرای آنها داغ دل چونکه آن صحنه تکرار نمیشود.

زمانی که متخصص شدم به عروس وداماد چه ؟؟

دوستانی که انتقاد مینما یند باید اول مقصد نویسنده را پیدا نمایندوبعد انتقاد کنند.

انتقاد بی هدف وبی جا مثل( عارق زدن) در مجلس است.

تنبلان برماایراد میگیرند.
میگیرند بی بنیاد میگیرند.
ازاوکسیجن وهایدروجن آب می سازم.
تاکه آب سبب حیات دوباره و سرسبزی گردد

در افغانستان خرخربوزه خورده است اما درخاک مالیده.

در جهان هوشیار می نوشیده اما درتاک پالیده.

ازمیان دوجمله ‌فوق کدام بهتر یاران عزیز و دوست داشتنی.

(خوشه چین) پذیرفته مصرع دوم را باهردو چشم ودیده.

اگر عالم دینی می بود
فتواصاد رمی نمودم که به نام رئیس جمهور تحت اشغال بیگانه خطبه خواندن روا نیست.

هرگاه سیاست گذاران و سیاست مداران ما خودرا (انسان)ثابت کردند.

بعد ازان مربوط هر قوم شده میتوانند.

چراکه انسان شریف است.

انسان بودنش تجلی می یابد

بعدازان فامیل خانواده قوم وتبار =(ملت)شریف است.

سخه که میتواند درد چندین ساله را مداوا نماید.

نه گفتن به سیاست ارگ است.

ارگ با داشتن روحیه (سیاست سیاست افغانیت است) دشمن انسانیت و شرافت وفرهنگ تاریخی کشوراست.

در افغانستان جهت تداوی مرض اجتماعی وسیاسی
بوعلی سینای بلخی نیاز است.

 

حل منازعات سیاسی در شرایط موجود سیاسی بدون فهم درست ازمجاری فورمول (علوم و تکنولوژی) معاصرخصوصن در افغانستان راه را به فاجعه می کشاند.

ازجمله حامد کرزی وعبدالرب رسول سیاف زلمی خلیل زاد. فاقد فهم علوم ساینس وتکنالوژی و شناخت روان شناسی علوم اجتماعی میباشند.

این هرسه وظایف استخباراتی خودرا در منطقه به پیش میبرند.

چراکه استخبارات زمینه ساز رشد شخصیت شان شده است.

خردمندان و آزادی خواهان هرکدام در ذات خود.

درخت سرزمین خود میباشند.

ریشه دارند و تنه دارند برگ دارند گل می نمایند برای حفاظت گل خود خارمیرویانند.

هرگاه بیگانه ای این درخت هارا با تبرازبین میبرد.

خارش درخاک سرزمین پاشان میشود.

ازین خاطر است که امپراطوران و استعمارگران درین سرزمین اقامت گزیده نمیتوانند له ناچار راه برگشت درپیش میگیرند.

باید بدانند برای این مردم که درهر خانه و پس کوچه گذر وده قریه اش کوه و کمر ولایتش (که خان یی په یاران یی) درکنار خانمی یک مردی خوابیده است.

راه دوستی درپیش گیرند بهتراست.

 

 

 


بالا
 
بازگشت