محمد عالم افتخار
«نمیخواهم که دیگر یک انسان باشم!»
(مقدماتی بر تئوری های پسا کرونایی ـ 4)
برخ 3 این سلسله را چنین به پایان آورده بودیم:
"...نتیجتاً «آدمی» درهمین عالم خاکیست که به دست می آید و باید به دست آید!
و اما چطور؟"
تقریباً حتمی است که حدس های گوناگونی در قبال پرسش «چطور؟»؛ صورت می پذیرد و اگر آنهارا به انداز های فیزیکی ملموس؛ مثال فرضی بزنیم؛ میتواند به بزرگی سلسله جبال همالیا باشد و یا برعکس به کوچکی یک پرِ کاه!
و اما بازهم حضرت حافظ بزرگ است که ثقلت و پهناوری این پرسشِ پرسش ها را به نیکویی و زیبایی به دست میدهد:
آسمان؛ بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام مـن دیوانه زدند
تعبیر های اسطوره ای و منطقی تاکنون از این "بار امانت" که به راستی هم اساساً الهی و مینوی است؛ فراوان شده است؛ بی آنکه بر درستی و نادرستی انها مجال مکث و ضرورت پای فشردن داشته باشیم؛ برای نوع بشر کنونی و فردایی "بار امانت" این چنین سنگین که چار و ناچار باید حمل و به سرمنزل رسانیده شود؛ جز همینکه "«آدمی» درهمین عالم خاکیست که به دست می آید و باید به دست آید!" وجود ندارد.
در بد ترین حالت؛ این همان کوله بار "سیزیف" خواهد بود؛ که به کرات از نزدیکی سرمنزل؛ به قهقرا باز گردد و "سیزیف" هنوز محکوم به بازگردانیدنش باشد.
اما در حالاتکمی بهتر؛ جای امیدواری بسیار است چنانکه با تمام انجماد و تحجر فکری و فرهنگی که از خصوصیات بدیهی تاریخ مادی و معنوی بشریت گذشته بوده و تا وحشت دار و گیوتین و زنده زنده در آتش سوختاندن آزاد اندیشان؛ پیامد ها داشته است و دارد؛ بازهم در حدود 1 تا 2 فیصد افراد بشری؛ به مدارجی از رسش و تکامل و تعالی به جهت «آدمی» مطلوب و آرمانی نایل گردیده و به ثبوت رسانیده اند که نه گوهر آدمی؛ کاستی و عیب ذاتی دارد و نه هم طبیعت و ایکوسیستم منحصر به فرد کره زمین.
اتفاقاً فاکت و الگوی جدیدی از روی ابعاد تازه و تازه تر ثقلت و پهناوری این بار امانت یا مأموریت محکومانه؛ پرده ها میدرد:
به حواله بی بی سی؛ خانم هانا کیمورا، کشتیگیر حرفهای ژاپنی که در سریال نتفلیکس به نام "تراس هاوس" هم ایفای نقش میکرد، در ۲۲ سالگی "درگذشت؟".
سازمان کشتیگیران حرفهای ضمن تایید خبر مرگ او، خواستار برخورد احترامآمیز نسبت به موصوفه شده است.
علت مرگ خانم کیمورا مشخص نشده، اما اندکی قبل از مرگ، او پُستهایی را مبنی بر آزار و اذیت سایبری در شبکههای اجتماعی منتشر کرد.
از جمله آخرین پُستهای هانا کیمورا که دیروز(2 جوزای 1399) در اینستاگرام منتشر شد، تصویری از او به همراه گربهاش بود که در زیر عکس نوشته شده بود: "خداحافظ".
خانم کیمورا یکی از بازیگران شوی واقع نمای ژاپنی "تراس هاوس" هم بود، که فیلمبرداری آن بهخاطر شیوع کرونا به تعویق افتاده بود.
او روز 2 جوزای 1399 تصاویری از "خود آزاری" به همراه این پیام در توییتر منتشر کرد:
"نمیخواهم که دیگر یک انسان باشم. این زندگی بود که میخواستم دوستش داشته باشم، با تشکر از همه، دوستتان دارم. خداحافظ."
انتشار این پیام باعث نگرانی در مورد وضعیت او گردید.
گفته شده خانم کیمورا روزانه صدها توییت با مضمون ناخوشایند از طرف هواداران و منتقدانش دریافت میکرد.
پس از انتشار خبر مرگ او، هوادارانش و همچنین چهرههای مختلف در مورد تاثیر آزار سایبری بر سلامت روان صحبت کردند.
تسا بلانچارد، از مسابقات قهرمانی سنگین وزن کشتی، در واکنش به خبر درگذشت هانا کیمورا گفت: "واقعا از این که تا چه حد مردم میتوانند در شبکههای اجتماعی بی رحم باشند، دلشکسته شدم."
آدام پاسیتی: خبرنگار مسابقات کشتی هم در توییتی نوشت: "امیدوارم این؛ به ما یادآوری کند که تعامل در شبکههای اجتماعی تا چه حد میتواند تاثیراتی جدی بر سلامت روان داشته باشد. مهم نیست که شما چه کسی هستید."
دوران کنونی را منجمله با اوصاف عصر اطلاعات و ارتباطات؛ عصر انفجار اطلاعات و معلومات و آگهی وغیره می شناسند. تکنولوژی های گوناگون که ارتباطات میان جوامع از یکسو و آحاد بشری از سوی دیگر را در مقیاس های محلی و منطقوی و جهانی میسر و تسهیل میکنند؛ از زیر ساخت های اساسی تمدن مدرن می باشد.
اگر بشر؛ واقعاً "آدمی" باشد و به فرموده حافظ اگر آدمی؛ در عالم خاکی به دست آمدنی باشد؛ می بایستی از ناحیه این تکنولوژی ها و خدمات و سهولت های آنها؛ جز خیر و نکویی و زیبایی چیز دیگری عاید اولاده آدمیزاد نگردد.
مگر متأسفانه این تکنولوژی ها و نهاد ها و مؤسسات مبتنی بر آنها به پیمانه عظیم تر از موارد منتج به خیر و دانایی و نیکویی و بهزیستی به موارد شر و شیطنت و لئامت و جهل و جنون و تخدیر و تعمیق و بر علاوه؛ چنانکه نمونه بالا مبرهن میدارد به موارد خورد و خمیر کردن روانی افراد حقیقی و حکمی و جوامع و ملل و نحل کار بُرد دارد.
به نظر میرسد که آنچه "شبکه های اجتماعی" خوانده میشود؛ چون فیس بوک و تیوتر و انیستاگرام و یوتیوب ... به علت سهل الوصول بودن؛ بیشتر از سایر رسانه ها مورد سوء استعمال دامنه دار قرار میگیرد.
تازه؛ این فقط تکنولوژی های اطلاعاتی و مخابراتی و نهاد ها و مؤسسات مبتنی بر آنها نیست که در امور شرارت و هیستری و دهشت افگنی و جنون به کار گرفته میشود بلکه همه فراورده ها و تسهیلات و تکنیک ها و فن آوری های تمدن مدرن و اصولاً هر تمدنی؛ درین راستا استعمال شدنی است و به ویژه زمانی که چنین استعمال بر وفق اراده طبقات و هیأت های حاکمه کشور ها و ملت ها و قبایل و عشایر؛و نیز جهال و اشرار روئیده از مرداب های بدفرهنگی باشد که به گونه لجام گسیخته و نامحدود هم هست!
تنها با رسیدگی عقلانی و عملیاتی در تمامی این گستره هاست که چگونه و چطور اینکه "«آدمی» درهمین عالم خاکیست که به دست می آید و باید به دست آید!" پاسخ هایی می یابد.
باری؛ رشته گفتمان را از جای پیشینه در آتی پی میگیریم.
مانا و دانا و توانا باشید!